تعداد کلمات 1496 / تخمین زمان مطالعه 7 دقیقه
برابری زن و مرد
حقیقت آن است که مرد و زن، در این ساحت، برابرند؛ هر دو به یک اندازه، نه کم و نه بیش. هر دو وظایفی یکسان دارند و حقوقی یکسان و بهره ای یکسان. اما آیا در فرهنگ ما (فرهنگ جامعه و فرهنگ خانواده) نیز چنین است؟ آیا همگان همین گونه می اندیشند؟ متأسفانه نه! فرهنگ و اندیشه غالب بر جامعه و خانواده های ما، سهم گرفتنِ بیشتر را برای مرد قائل است و سهم دادن بیشتر را برای زن. زن، بیشتر کام دهنده است و مرد، بیشتر کام گیرنده. زن وظیفة کام دهی دارد و مرد حق کامگیری. در واقع نیز این مرد است که بیشتر به ارگاسم و اوج لذت می رسد و کامیاب می شود و سهم زن در رسیدن به ارگاسم و کامیابی کامل، کمتر از مرد است؛ کم، کمتر، خیلی کم، یا هیچ.
اما حق همان است که گفتیم؛ سهم برابر، حق برابر، وظیفه برابر. آری، در برخی از امور شِکلی، تفاوت هایی هست که به ساختار جسمانی و روانی زن و مرد مربوط می شود.
آموزش مسائل جنسی؛ ضرورتی اجتناب ناپذیر
آمیزش کامیابانه، هنر است؛ هنری لطیف و دقیق که باید آن را آموخت. انجام عمل جنسی موفق که هر دو همسر را به رضایت کامل برساند، یک توفیق است که به رایگان، رفیق هر کس نمی شود؛ باید بهایش را پرداخت. رابطه عشق ورزی دو سویه ، که دو همسر را به اوج لذت برساند، موهبتی است ارجمند که باید آن را قدر دانست و برای دست یافتن به آن کوشید.
آموزش ها و کسب توانایی ها وظیفه ای است دائمی که هیچ تعطیلی نمی پذیرد. کوتاهی یا غفلت در این عرصه، خطردار است. یادمان باشد که زندگی برخی افراد را تنها غفلت از مسئله توجه به مسایل جنسی و آمیزش درست با همسر، تا مرز جدایی می کشاند و تا آن مسئله حل نشد، زندگی شان بسامان نشد.
اکنون زمان آن است که پاره ای از آفات قلمرو مسائل جنسی همسران، تشریح شود و آسیب های این عرصه، بررسی گردد و راهکارهای علاج آنها نمایانده شود. با دقت، همراهی کنید.
شناختن آسیب ها
کم توانی ها و ناتوانی ها
این باور و فرهنگ، نادرست است. واقعیت آن است که پرتوانی جنسی یا کم توانی یا ناتوانی، و نیز پراشتهایی جنسی یا کم اشتهایی یا بی اشتهایی، و نیز کامیابی جنسی و کم کامی یا ناکامی، برای زن و مرد، مطرح است. در انجام دادن کار جنسی و بهره و لذت آن نیز هر دو شریک اند. چنین نیست که یکی فاعل مطلق باشد و دیگری مفعول مطلق. یکی بهره دهنده باشد و دیگری بهره برنده. یکی کام دهنده باشد و دیگری کام گیرنده. رابطه ای است دو سویه ، نه یک سویه.
آری، تفاوت هایی شکلی میان زن و مرد هست که نوعی تقسیم کار است و از سر حکمت؛ زیرا زن و مرد، همجنس نیستند که کارشان همسان باشد. از این رو، تفاوت های جنسیتی، تفاوت های وظیفه و کاری را اقتضا می کند.
اکنون سخن در این است که مشکلات جنسی از آسیب های دانه درشت حیات زوجیت است و به زندگی خانوادگی، لطمه های سنگینی می زند و زن و مرد، هر دو، درگیر آن می شوند و هر دو از آن زیان می بینند.
شکل های این آسیب
1 . ناتوانی مطلق
یعنی آدمی هیچ توان آمیزش نداشته باشد؛ نه توان آن را داشته باشد و نه اشتهای به آن را. مانند یک کودک چهار ساله یا پیر صد و ده ساله، که نه توان آمیزش را دارد و نه میل و رغبت به آن را. این حالت، برای یک آدم بالغ، نوجوان، جوان، میانسال، و کهن سال شصت هفتاد ساله، یک بیماری است؛ بیماری جسمی یا عصبی یا روانی و یا هر سه. زن و مرد، هر دو، ممکن است به این حالت دچار شوند. این آفت، زندگی زن و شوهری را فلج می کند. کم می شود که یک زوج، هردو به آن مبتلا باشند، اما چه هر دو مبتلا باشند چه یکی شان، زندگی از روند طبیعی خود بیرون می رود.
2 . زود انزالی
یعنی آدمی توان آمیزش کامل را نداشته باشد. پیش از آن که کار آمیزش را به فرجام برساند، کارش تمام شود. پیش از آن که کامگیری و کام دهی را کامل کند، منی اش بریزد یا شهوتش فرو نشیند و آلت تناسلی اش از حالت نعوظ درآید و برخاستگی اش فروخوابد.
اصل این حالت، در مرد و زن، یکسان است؛ اما شکل آن متفاوت است، خوابیدن نعوظ و ریزش منی، در مردان مشهودتر و محسوس تر است.
این زوج ها اگر کارشان را چاره نکنند، زندگی شان دست خوش تلاطم می شود و چه بسا که فرو پاشد.
3 . نرسیدن و نرساندن به اوج لذت جنسی (ارگاسم)
رسیدن و رساندن به اوج لذت، از مهم ترین بخش های مسائل جنسی است؛ بیشترین مهارت ها را می طلبد، بهترین بهره های این عرصه را دارد، لازم ترین عمل است و نبود آن و نرسیدن به آن، آسیبی سخت است که زندگی زن و شوهری را از رونق می اندازد؛ آن را نیمه فلج و نیمه تعطیل می کند و اگر علاج نشود، زندگی را فلج کامل می کند.
لذت آمیزش جنسی، دارای مراتب گوناگون است. می توان آن را مثلا از ده تا صد، درجه بندی کرد. آمیزش موفق، آن است که ۸۰ امتیاز را کسب کند. اگر به ۹۰ برسد، بسیار موفق است و اگر به ۱۰۰ برسد، عالی است. رسیدن به درجه عالی ، دست یافتنی است، اما مهارت و سلامت بالایی را می طلبد. می ارزد که همسران برای رسیدن به این نعمت خجسته، کوشش کنند.
اگر چه دلم نمی آید همسران را، به ویژه زوج های جوان را که نیازمند امید دهی اند، بترسانم؛ اما کتمان حقیقت از ایشان، بیشتر از ترساندن، زیانشان می زند. ترسی که سبب بیداری و هشیاری شود، بهتر از امنیتی است که به هلاکت انجامد. از این روست که به هشدار دهنده میگوییم: بسیاری از همسران، به خصوص خانم ها، از این آفت، رنج می برند و به این سبب، شوق زندگی را می بازند و به زندگی همسری، دلسرد می شوند. به همسرشان کم علاقه یا بی علاقه یا از او متنفر می شوند..
آیا می توانید این حقیقت تلخ را تصور کنید که برخی خانم ها در زمان چندین ساله زندگی زن و شوهری، هرگز ارگاسم را تجربه نمی کنند؟ ایشان با پذیرش مسئولیت سنگین همسری و چشیدن طعم تلخ دشواری های زندگی خانوادگی، هرگز مزة شهد آرامش بخش لذت کامل جنسی را نمی چشند. از این رو، زیر بار زندگی، کمر خم می کنند، بی انگیزه می شوند، به همسر و زندگی کم علاقه یا بی علاقه می شوند، گاهی نیز از پا می افتند و آن گاه است که زندگی به مردگی بدل می شود.
برخی از ایشان شرم می کنند ناکامی شان را آشکار کنند. رنج آن را فرو می خورد و آن را از همه، حتی همسرشان، پنهان می دارند. در نتیجه، اعصاب و روان شان پژمرده می شود. ناکامی جنسی، از علت های اساسی بیماری های روانی و عاطفی است.
منبع: کتاب «آداب عشق ورزی» (آموزه هایی درباره رفتارهای جنسی و عاطفی همسران)
نوشته: علی اکبر مظاهری
بیشتر بخوانید :
ضرورت آموزش جنسی
اهمیت روابط جنسی در زندگی زناشویی
نکاتی کوتاه و کاربردی در رابطه با مسائل جنسی همسران
اهمیت روابط زناشویی در طول زندگی زوجین
روابط جنسی در روابط زناشویی
ریشه مشکلات جنسی در همسران جوان