عادات خوب خود را حفظ کنید (بخش اول)

بیاییم عادات خوب را نهادینه و عادات نادرست را ترک کنیم.
 

چکیده: شاید اکثر ما قبول داشته باشیم که زندگی امروز ما تا حد زیادی حاصل عادت‌های ماست. رفتارهایی که ناخودگاه انجام می‌دهیم. تصمیم‌هایی که بدون آنکه متوجه بشویم می‌گیریم و جملات و کلماتی که به دلیل تکرار زیاد، بخشی از هویت ما شده‌اند. در این نوشتار با برخی از عادات خوب آشنا خواهیم شد.

تعداد کلمات 1153 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه

 

شما اولویت بندی خود را انجام داده اید. منظم هستید. فعالیت های روزانه ای برای آنکه به شکل اثربخش کار کنید مشخص کرده اید. اما باز هم اگر مراقب نباشید ممکن است از مسیر خارج شوید.
برای حفظ تمرکزتان باید بدانید چرا منحرف میشوید. تشخیص آنچه که شما را از مسیر خارج می کند باعث می شود بتوانید توجه خود را بهتر تحت کنترل داشته باشید.
تعلل را کنار بگذارید ممکن است گاهی به این علت که کاری پیش رو دارید و می خواهید درگیر آن شوید، خودتان عوامل منحرف کننده ای را دعوت کنید. اما فرار از کار باعث انجام آن نمی شود. حائز اهمیت است بدانید علت میل به تعلل چیست، تا بتوانید وقتی به سراغتان می آید از تأثیر آن جلوگیری کنید.
میل به تعلل می تواند ناشی از وظایف زیادی که در دست دارد باشد (هر چه کارهای بیشتری برای انجام دادن داشته باشید، میل به نادیده گرفتن و به تعویق انداختن آنها قوی تر خواهد بود). علت دیگر می تواند این باشد که کار مشابهی را دوست ندارید یا نمی دانید آن را چگونه یا از کجا باید آغاز کنید. بررسی کنید کدام یک از این حالات صدق می کند. پاسخ گویی صادقانه در تعیین مراحل بعد به شما کمک می کند؛ یا آن را به پایان می رسانید و یا از یکی از همکاران با مدیران تقاضای کمک می کنید.
در اینجا ۳ نکته وجود دارد که شما را قادر می سازد خود را بر کاری که باید انجام شود متمرکز نگه دارید، حتی وقتی نمی خواهید:
از قبل مهلت های زمانی برای خود تعیین کنید. در مقابل وسوسه ی شب زنده داری خودداری کنید. آنچه که احتمالا در کالج به شما کمک کرده است در محل کار کافی نخواهد بود. همانطور که تاکنون آموخته اید، قرار دادن کارها (و زیر مجموعه های آنها) در تقویم تان به شما کمک می کند تمایل به رها کردن همه چیز تا لحظه ی آخر را کنترل کنید. با دیدن این موارد در تقویم، احساس مسئولیت خواهید کرد هر یک از وظایف را در چارچوب زمانی خاصی انجام دهید، و هر بار که کاری را به اتمام می رسانید نوعی حس دست یافتگی پیدا می کنید.

اگر این تاکتیک ها را به کار برده اید اما همچنان نمی توانید آغاز کنید، شاید علت این باشد که از خطر اجتناب ناپذیر پروژهی مورد نظر می ترسید. در به انجام رساندن کار همواره احتمال شکست وجود دارد. اما شما به چیزی دست نخواهید یافت، مگر آنکه کار را آغاز کنید.
 

گاهی اوقات کارهای شما نه به علت بی انگیزگی، بلکه توسط تاثیرات خارجی به تعویق می افتد. وقتی بین کارهای مختلفی که باید انجام گیرند، برای مثال بین کاری خاص و یک ایمیل، یا بین یکی از کارها و سؤالی از رئیس تان تغییر جهت می دهید، بازگشتن به مسیر برای تکمیل پروژه ای که در دست دارید از شما انرژی شناختی و زمان می گیرد. همچنین مانع از خلاقیت می شود: پیش از آنکه ایده های عالی، فرصتی برای رشد داشته باشند آنها را از دست ایده های می دهید. وقتی وقفه ای در کار ایجاد می شود، نمی توانید به شکل منسجم دربارهی کار فکر کنید؛ اینکه چه مواردی را می توانید به نحوی بیشتر یا متفاوت انجام دهید. وقفه باعث ایجاد استرس می شود.
اما شاید بدترین خطر وقفه این است که اگر هر یک از وظایف را متوقف کنید تا به همه ی ایمیل های دریافتی پاسخ دهید، این احتمال وجود دارد کارهای پیش پاافتاده را مقدم بر کارهای مهم قرار دهید.
 

عوامل خارجی متعددی وجود دارد که می تواند شما را از کارهایتان منحرف کند. ایمیل یکی از این عوامل است فکر کنید هر بار که هشدار دریافت ایمیل جدیدی را می شنوید چگونه واکنش نشان می دهید)، تمایل به انجام چندین کار به صورت همزمان نیز به همین شکل است.
یک عامل دیگر بازدیدهای همکارانتان است: وقتی نزدیک به اتمام مهلت کاری هستید، می توانید به آنها بگویید در ساعات اداری در چه زمانهایی در دسترس هستید.
البته مواقعی پیش خواهد آمد که یک کار، هدف، با مشکل، نسبت به آنچه در حال حاضر انجام می دهید اولویت بالاتری پیدا می کند. وقتی چنین اتفاقی رخ داد، به سرعت تغییر جهت ندهید؛ استراحت کوتاهی به خود بدهید تا ذهن و جسم تان حس کنند قرار است به سراغ مورد دیگری بروید. از روی صندلی خود بلند شوید، قدری راه بروید، یا حرکات کششی انجام دهید. این کارها به مغزتان اعلام می کنند قرار است اتفاق جدیدی رخ دهد. و پس از آنکه در انجام این درخواست جدید پیروز شدید می توانید به کار قبلی خود باز گردید.

ادامه دارد...

منبع: کتاب «مدیر 20 دقیقه هاروارد» (به انجام رساندن کارها)
ترجمه: نرگس شفیعی