دوران بازنشستگی یعنی فراغت از کارهایی که گاه باید آن ها را به عنوان کار بالاجبار انجام می دادیم.
چکیده: در اکثر کشورهای جهان افراد بازنشسته، دوران بازنشستگی خود را به دور از نگرانی برای تأمین معاش سپری کرده و به عنوان «شهروندان ممتاز جامعه» از منزلت اجتماعی خاصی برخوردارند. آیا این امر نباید در کشور ما نیز اتفاق بیفتد. در این نوشتار به بیان راهکارهایی برای از بین بردن دغدغه های بازنشستگان می پردازیم.
تعداد کلمات 1297 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
تعداد کلمات 1297 / تخمین زمان مطالعه 6 دقیقه
ورزش:
سلامتی همیشه همراه ورزش قابل معنی می باشد، یکی از موارد اصلی که در خصوص سلامتی می بایست به آن توجه ویژه داشت و برای آن برنامه ریزی ویژه و بخصوص داشت، ورزش است، البته این ورزش نباید در حد قهرمانی و یا رقابتی باشد، بلکه باید حتی المقدور در حد یک ورزش ساده، مستمر و متوالی باشد. برای سلامتی بازنشستگان، حدود سی دقیقه تا یک ساعت ورزش تند و سریع، پیشنهاد می گردد، البته این ورزش نباید خیلی سریع باشد. پیاده روی سریع چه در خشکی و چه در آب(آب درمانی) می تواند بعنوان یکی از آیتم های اصلی سلامتی، مدنظر قرار گیرد. لازم به ذکر است که هر نوع ورزشی اگر بصورت مستمر و مداوم باشد، می تواند اثرات طولانی مدتی نیز به همراه داشته باشد.
تغذیه:
همزمان با بالا رفتن سن، وضعیت جسمانی، ما را به سمت استفاده از برنامه های غذائی خاص و متناسب با سن و بدن هدایت می نماید. در این دوران باید از تغذیه هایی که جوانترها تمایل به استفاده از آن تغذیه ها را دارند، و سرشار از قند و چربی است، خودداری شود. پیشنهاد می گردد، به لحاظ وضعیت جسمانی، از دو سم سفید(شکر و قند - نمک) در حد اعتدال استفاده گردد و یا در صورت امکان، استفاده از آنها را قطع نمائید. و پس از آن وضعیت جسمی و روحی خود را قبل و بعد از برنامه ریزی مقایسه نمائید.
کاهش دلهره و نگرانی
یکی از اصولی که همیشه در خصوص سلامتی باید به آن توجه ویژه نمود، این است که از دلهره و نگرانی و استرس، تا حد ممکن دوری نمائیم، چرا که مثل ورزش "دو" که مادر تمام ورزش ها است، دلهره و نگرانی و استرس، نیز مادر تمام بیماری هاست، لکن هر دو مادر هستند، اما یکی در جهت مثبت و دیگر در جهت منفی عمکرد دارند، پس باید از مادر مثبت (دو) استقبال نموده و از مادر منفی(دلهره و نگرانی و استرس) بیزاری جسته و آن را از وجودمان اخراج نمائیم.
1 . اشتغال فرزندان (دغدغه والدین احساسی)
در اوایل سال جاری، یکی از همکاران خیلی خوب و نازنین من، قرار بود بازنشسته شود، آخرین فیش حقوقی ایشان (با احتساب نهصد هزار تومان بابت اضافه کار) رقم یک میلیون تومان را نشان می داد. و نکته جالب توجه این بود که این همکار عزیز ما، مذاکراتی با مدیران کل واحدهای دیگر جهت استخدام فرزند خود در اداره داشت، و موافقت آنها را برای اشتغال فرزند فارغ التحصیل مهندس خود، اخذ نموده بود. مقرر شده بود که این فرزند خوب و باهوش و نابغه، در اداره مشغول به کار گردد که خوشبختانه پس از صحبت با فرزند ایشان، این مسأله رد شد و ایشان به کارهای دیگر مشغول گردیدند.
زمانی که با بازنشستگان گرامی مذاکره می کردم، بیشتر آنها، دغدغه اصلی خود را به مانند اکثر والدین احساسی این مرز و بوم، اشتغال فرزندان خود ذکر می کردند، و از عدم اشتغال فرزندان خود در ادارات و دستگاههای اجرائی و محل های کاری خود سخن به میان می آوردند و خواستار این بودند که در صورت امکان، فرزندان خود را به جای خود، به محل های کار خود بفرستند تا این نور چشمی ها، بیکاری را تجربه ننمایند.
در اینجا ذکر چند نکته خالی از لطف نیست: این والدین گرامی نگران و بازنشستگان عزیز، به این مطلب توجه ندارند که دنبال اشتغال فرزندان خود در محل هائی هستند که خود سالیان سال در آنجا خدمت نموده اند. حال با حقوق های بسیار ناچیز و بقول معروف آب باریکه، بازنشسته گردیده اند. اکنون در نظر دارند، فرزندان آنها نیز چنین راهی را طی نمایند. در اینجا سئوال این است که آیا فرد بازنشسته از وضعیت فعلی خود رضایت دارد یا خیر؟
الان فکر کنید که معجزه ای رخ داده و غول چراغ جادو آمده است و فرزند شما را در محل کار سابق شما، آنهم به صورت کاملا رسمی استخدام نموده اید. ایشان بمانند سال های قبل شما، زندگی سراسر کارمندی همراه با حداقل ریسک، را تجربه خواهند نمود. حال دوباره تجسم کنید:
۳۰ سال از زمان استخدام فرزند دلبندتان گذشته، آنها نیز به مانند شما، سرنوشت مشابهی داشته و به افتخار بازنشستگی نائل می شوند، آیا وضعیت بازنشستگی ایشان را می پسندید؟
به احتمال زیاد، جوابتان به سئوال بالا منفی می باشد، زیرا هیچ پدر و مادری بد فرزند خود را نمی خواهد، همیشه و در همه حال، بهترین ها را برای فرزند دلبند خود خواهان است، لذا توصیه می گردد که بجای اینکه فرزندان خود را در محل های کار خود مجددا بکار بگماریم، به آنها کمک نمائیم که از فکر خود، که بسیار خلاق تر و بهتر از نسل های قبل کار می کنند، استفاده نموده و یک کسب و کار جدید برای خودشان ایجاد نمایند. بجای اینکه حقوق بگیر دیگران باشند، حقوق بده باشند، و این کسب و کار با مبالغی حتی اندک و جزئی، نیز می تواند آغاز گردد و سپس پس از شروع، می توانند آن را توسعه داده و به درآمدهای خوب برسند.
در نهایت چنانچه هنوز مایل به اشتغال فرزندان خود در محل کار خود یا ادارات دیگر هستید، حداقل پیشنهاد می گردد که آنها را به کلاس های آموزش استخدام معرفی نمایند، تا مهارت لازم برای تکمیل پرسشنامه و رزومه را فرا گیرند و در سریعترین زمان ممکن به استخدام ادارات در آیند. و این دغدغه رفع گردد.
زمانی که با بازنشستگان گرامی مذاکره می کردم، بیشتر آنها، دغدغه اصلی خود را به مانند اکثر والدین احساسی این مرز و بوم، اشتغال فرزندان خود ذکر می کردند، و از عدم اشتغال فرزندان خود در ادارات و دستگاههای اجرائی و محل های کاری خود سخن به میان می آوردند و خواستار این بودند که در صورت امکان، فرزندان خود را به جای خود، به محل های کار خود بفرستند تا این نور چشمی ها، بیکاری را تجربه ننمایند.
در اینجا ذکر چند نکته خالی از لطف نیست: این والدین گرامی نگران و بازنشستگان عزیز، به این مطلب توجه ندارند که دنبال اشتغال فرزندان خود در محل هائی هستند که خود سالیان سال در آنجا خدمت نموده اند. حال با حقوق های بسیار ناچیز و بقول معروف آب باریکه، بازنشسته گردیده اند. اکنون در نظر دارند، فرزندان آنها نیز چنین راهی را طی نمایند. در اینجا سئوال این است که آیا فرد بازنشسته از وضعیت فعلی خود رضایت دارد یا خیر؟
الان فکر کنید که معجزه ای رخ داده و غول چراغ جادو آمده است و فرزند شما را در محل کار سابق شما، آنهم به صورت کاملا رسمی استخدام نموده اید. ایشان بمانند سال های قبل شما، زندگی سراسر کارمندی همراه با حداقل ریسک، را تجربه خواهند نمود. حال دوباره تجسم کنید:
۳۰ سال از زمان استخدام فرزند دلبندتان گذشته، آنها نیز به مانند شما، سرنوشت مشابهی داشته و به افتخار بازنشستگی نائل می شوند، آیا وضعیت بازنشستگی ایشان را می پسندید؟
به احتمال زیاد، جوابتان به سئوال بالا منفی می باشد، زیرا هیچ پدر و مادری بد فرزند خود را نمی خواهد، همیشه و در همه حال، بهترین ها را برای فرزند دلبند خود خواهان است، لذا توصیه می گردد که بجای اینکه فرزندان خود را در محل های کار خود مجددا بکار بگماریم، به آنها کمک نمائیم که از فکر خود، که بسیار خلاق تر و بهتر از نسل های قبل کار می کنند، استفاده نموده و یک کسب و کار جدید برای خودشان ایجاد نمایند. بجای اینکه حقوق بگیر دیگران باشند، حقوق بده باشند، و این کسب و کار با مبالغی حتی اندک و جزئی، نیز می تواند آغاز گردد و سپس پس از شروع، می توانند آن را توسعه داده و به درآمدهای خوب برسند.
در نهایت چنانچه هنوز مایل به اشتغال فرزندان خود در محل کار خود یا ادارات دیگر هستید، حداقل پیشنهاد می گردد که آنها را به کلاس های آموزش استخدام معرفی نمایند، تا مهارت لازم برای تکمیل پرسشنامه و رزومه را فرا گیرند و در سریعترین زمان ممکن به استخدام ادارات در آیند. و این دغدغه رفع گردد.
1 . در آمد:
با بازنشستگان گرامی که مذاکره می کردم، متوجه شدم که درآمد آنها پس از ابلاغ بازنشستگی، به نصف تا یک سوم درآمد زمان اشتغال، کاهش می یابد و دریافتی آنها در زمان بازنشستگی، با زمان اشتغال آنها، تفاوت چشمگیری دارد. در حالی که فرد پس از بازنشستگی و با بالا رفتن سن، پذیرای نفرات جدید عروس، داماد و بعضا نوه) در خانواده خود می باشد.
این فرد که هم اکنون پدر زن / مادر زن پدر شوهر / مادر شوهریا پدربزرگ و مادر بزرگ شده است، از طرف تازه واردین نیازهای جدیدی بر او مترتب می گردد که می بایست با همین حقوق نیمه یک سوم شده، به این نیازها نیز، علاوه بر نیازهای زندگی، پاسخ دهد. و سئوال اساسی این است که آیا این حقوق برای خرج زندگی و نیازهای جدید کافی است؟
این سئوالی است که اکثر بازنشستگان گرامی همواره باید به آن پاسخ داده و همیشه با شعبده بازی و تردستی خاصی با همین حقوق امور زندگی خود را گذرانده و به درخواست ها و نیازهای جدید نیز به سختی پاسخ می دهند.
بحث درآمد، سومین دغدغه بزرگ فکری بازنشستگان گرامی است، که بخشی از آن مربوط به زمان اشتغال و بخشی از آن مربوط به دوران فعلی بازنشستگی) می باشد که باید برای آن برنامه ریزی می نمودند، یا اگر در آن زمان به خاطر خیلی مسائل، از این امر غافل بودند، هم اینک باید برنامه ریزی لازم صورت بگیرد.
اگر فرد در زمان اشتغال، برنامه ریزی لازم جهت سرمایه گذاری انجام داده باشد، در این دوران با مسائل و مشکلات کمتری در خصوص کم شدن درآمد خود روبرو می شود، لکن اگر این کار انجام نشده باشد و سرمایه گذاری لازم به هر دلیل (نرسیدن حقوق، به فکر نبودن و ...) انجام نشده باشد، احتمالا در این دوران با کسری دریافتی مواجه شده و زندگی با چالش های مختلف روبرو می گردد.
ادامه دارد ....
منبع : کتاب «لذت زندگی در وقت اضافه»
نویسنده: ولی بختیاری
این فرد که هم اکنون پدر زن / مادر زن پدر شوهر / مادر شوهریا پدربزرگ و مادر بزرگ شده است، از طرف تازه واردین نیازهای جدیدی بر او مترتب می گردد که می بایست با همین حقوق نیمه یک سوم شده، به این نیازها نیز، علاوه بر نیازهای زندگی، پاسخ دهد. و سئوال اساسی این است که آیا این حقوق برای خرج زندگی و نیازهای جدید کافی است؟
این سئوالی است که اکثر بازنشستگان گرامی همواره باید به آن پاسخ داده و همیشه با شعبده بازی و تردستی خاصی با همین حقوق امور زندگی خود را گذرانده و به درخواست ها و نیازهای جدید نیز به سختی پاسخ می دهند.
بحث درآمد، سومین دغدغه بزرگ فکری بازنشستگان گرامی است، که بخشی از آن مربوط به زمان اشتغال و بخشی از آن مربوط به دوران فعلی بازنشستگی) می باشد که باید برای آن برنامه ریزی می نمودند، یا اگر در آن زمان به خاطر خیلی مسائل، از این امر غافل بودند، هم اینک باید برنامه ریزی لازم صورت بگیرد.
اگر فرد در زمان اشتغال، برنامه ریزی لازم جهت سرمایه گذاری انجام داده باشد، در این دوران با مسائل و مشکلات کمتری در خصوص کم شدن درآمد خود روبرو می شود، لکن اگر این کار انجام نشده باشد و سرمایه گذاری لازم به هر دلیل (نرسیدن حقوق، به فکر نبودن و ...) انجام نشده باشد، احتمالا در این دوران با کسری دریافتی مواجه شده و زندگی با چالش های مختلف روبرو می گردد.
ادامه دارد ....
منبع : کتاب «لذت زندگی در وقت اضافه»
نویسنده: ولی بختیاری
بیشتر بخوانید :
دوران زندگی دوم «بازنشستگی» (بخش اول)
دوران زندگی دوم «بازنشستگی» (بخش سوم)
بازنشستگی و سلامت روان
سالمندی (پیری) را بهتر بشناسیم
دوران یائسگی مردان