نقش معنویت و دین در خانواده

یکی از موضوعاتی که می تواند تاب آوری را در انسان برای داشتن ارتباطات بهتر با دیگران افزایش دهد، دین و معنویت است. خانواده ای که افراد آن دین دار باشند، در مقابل مشکلات تاب آوری بیشتری از خود نشان می دهند. در این نوشتار به بررسی جایگاه معنویت و دین در خانواده می پردازیم. با ما همراه باشید.
شنبه، 28 مهر 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش معنویت و دین در خانواده
دین می تواند آستانه تحمل انسان را در تعارض با دیگران، افزایش دهد. 
 
چکیده: یکی از موضوعاتی که می تواند تاب آوری را در انسان برای داشتن ارتباطات بهتر با دیگران افزایش دهد، دین و معنویت است. خانواده ای که افراد آن دین دار باشند، در مقابل مشکلات تاب آوری بیشتری از خود نشان می دهند. در این نوشتار به بررسی جایگاه معنویت و دین در خانواده می پردازیم. با ما همراه باشید. 

تعداد کلمات 1561 / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
نقش دین و معنویت در خانواده

معنویت و دین در خانواده

معنویت با همه جنبه های زندگی خانوادگی پیوند عمیقی دارد. زندگی خانواده ها و زوج ها با ارزش های معنوی و دینی آنها شکل می گیرد که این امر آثاری بر سطوح رفتاری، عاطفی دارد. نظام خانواده ممکن است به طور مثبت یا منفی متأثر از معنویت و دین باشد؛ البته دین در روابط خصوصی خانواده نقش دارد، ولی ممکن است سبب بروز تعارض در روابط گردد. هر دینی، قواعد و الگوهایی برای تحولات خانواده، مسائل جنسی، والدگری و توزیع قدرت میان زوج ها در اختیار قرار می دهد. (روسا و همکاران، ۲۰۱۰)
پژوهش های فراوانی تأثیر باورها، اعمال و کارهای عبادی را بر کارکرد خانواده، سبک های والدینی، پویایی های خانواده و روابط میان نسلی، بررسی کرده است. پژوهشگران، تطابق گستره وسیعی از سنت های ایمانی را با خانواده های معاصر دریافته اند. یافته ها در مورد خانواده های بسیار مذهبی، نقش دین را در تعارض های زناشویی و تعامل های ولد - فرزند بررسی کرده است.

[دین، تاثیرگذارترین امر در زندگی]

افرادی که دین را تأثیرگذارترین امر در زندگی خود می دانند و از ایمان خود آسایش و راحتی بسیاری را دریافت می کنند، احساس نزدیکی بیشتر با خانواده خود دارند، کار خود را خشنود کننده می یابند و درباره آینده امیدوار هستند. در زمینه یابی عمومی، هشتاد درصد می گویند که دین در خانواده اصلی آنها و هنگامی که در حال رشد بودند، اهمیت داشته است. تقریبا ۷۵ درصد گزارش داده اند که روابط خانوادگی آنها به سبب وجود دین در خانه، تقویت شده است (گالوپ و لیندزی، ۱۹۹۹). مطالعات نشان می دهد که هشتاد درصد از آمریکایی ها خود را متعلق به یک دین می دانند، بیش از ۷۵ درصد وجود مطلق خدا را تأیید می کنند و دست کم هفته ای یکبار نماز می خوانند (دانشگاه پیلور،  ۲۰۰۵). باورها و اعمال سرشار از معنا، خانواده ها و اعضایشان را نیرو می بخشد و به نوبه خود، تجارب معنوی مشترک، ایمان اعضا را تقویت می کند.
در مورد توزیع دینداری، انگیزش دینی، اعمال دینی، فعالیت ها و اشتغال به امور دینی و نیز عمق باورها، نوعی پراکندگی دیده می شود (لارام و دوبا، ۲۰۰۸۴؛ به نقل از: والش، ۲۰۰۹). چگونگکی نقش دینداری در زندگی زناشویی باید درک و فهم شود. دین مشترک زوجین ممکن است آنان را در امور زیر تغذیه کند:
الف) نقش های جنسیتی مورد انتظار از ازدواج؛
 ب) نحوه و زمان بخشیدن خطاهای همسر؛
ج) چگونگی انجام نقش والدینی؛
د) میزان وظیفه هر فرد نسبت به پدربزرگ و مادربزرگ.
با وجود این، تفاوت زوجین در تعهدات دینی و باورها موجب چالش بین آنان می شود. برخورداری از دین مشترک در زوجین با ارتقای رضایت زناشویی، صمیمیت میان فردی بیشتر، تعهد و مهارت های حل تعارض، رابطه ای مثبت دارد (بریم هال و باتلر، ۲۰۰۷۱.)
دولاهیت و گودمن (۲۰۰۶) شیوه های تأثیر دین بر روابط زوجین را در ۳۲ زوج (مسیحی، یهودی و مسلمان) بررسی کردند. زوج ها به پرسش هایی درباره نحوه تأثیر خدا بر ازدواج خویش پاسخ دادند و اظهار داشتند که خدا یعنی نمونه ای از مهربانی، بخشش، محبت نامشروط و صلح و دوستی و نیز خدا منبعی برای پاسخگویی است، یعنی احساس پاسخگو بودن نسبت به خدا انگیزش تغییر و حرکت پدید می آورد و این به بهبود ازدواج می انجامد. در ناراحتی ها و آشفتگی ها، خدا منبع نیرو و هدایت است. همچنین، زوج ها نشان دادند که خدا در ثبات و وحدت برای غلبه بر چالش ها، انگیزه برای رشد هر دو باهم و صلح و شادی آنان نقش دارد.در مجموع، پژوهش ها در خانواده نشان داده اند که اعمال و باورهای دینی، کارکرد سالم خانواده را تقویت می کند. یک نظام ارزش ها و باورهای مشترک که از حدود تجارب و دانش اعضای خانواده فراتر می باشد، پذیرش بهتر خطرها و فقدان های اجتناب ناپذیر را در زندگی و روابط زوجی، مقدور می سازد.
هر ارتباط زناشویی متأثر از دینداری است. هر دین اصول ویژه ای را به کار می گیرد تا موضوعات میان فردی و خانوادگی مانند روابط جنسی، والدگری و اقتدار، مدیریت شود. از زوج ها باید خواست تا روشن کنند دین چگونه به روابط آنان معنا می دهد. اجتناب از جدایی و طلاق تا اندازه زیادی تحت تأثیر ارزش های زیربنایی و استوار دینی است.
بیشتر ادیان (اسلام، مسیحیت، یهود و ادیان شرقی) روابط جنسی خارج از ازدواج را غیر قابل قبول می دانند. در این مورد، حدود بخشیدن خیانت همسر در هر دین تأثیراتی بر چگونگی روابط دارد (دویا و واتس، ۲۰۰۸).
در مجموع، پژوهش ها در خانواده نشان داده اند که اعمال و باورهای دینی، کارکرد سالم خانواده را تقویت می کند. یک نظام ارزش ها و باورهای مشترک که از حدود تجارب و دانش اعضای خانواده فراتر می باشد، پذیرش بهتر خطرها و فقدان های اجتناب ناپذیر را در زندگی و روابط زوجی، مقدور می سازد.
بسیاری از خانواده ها، فرزندان خود را با ارزش های نیرومندی پرورش می دهند و برای بعد معنوی در زندگی خود ارزش قائلند، این بعد رفاه شخصی و اجتماعی، رشد مثبت و علاقه به مان را، ترویج و ترغیب می کند. بیشتر آنها در روابط شخصی خود، به کمک کردن و بخشش و گذشت پایبندند. پاسخ دهندگان در یک زمینه یابی، پیوندهای خانوادگی، وفاداری و سنت ها را بر اصلی تحکیم خانواده به حساب آوردند. در مرتبه بعد ارزش های اخلاقی و معنوی است که پس از مشاوره خانواده و کلاس های آموزش والدین قرار دارد. دین و معنویت عمیقا بر تحول فرد و خانواده تأثیرگذار است. این دو، شامل فرآیندهای پویایی هستند که کم و زیاد می شوند و در دوره زندگی و تغییر نسل ها معنا می دهند.
مطالعات فزاینده ای دریافته اند که روابط والد - کودک از منابع معنوی بهره می گیرد. هماهنگ با تجربه زنده دین و معنویت، هنگامی که والدین در انتقال و پیگیری ارزش های معنوی خویش در زندگی خانوادگی و تعامل ها با فرزندان سازگار و همراه هستند (به آنچه پند و اندرزی دهند، عمل می کنند و وظیفه والدینی را بر مبنای آن انجام می دهند) و وقتی باهم به اعمال معنوی می پردازند، بیشتر احتمال دارد که فرزندان باورها و اعمال مشابه را درونی سازی کنند و والدین را منبع معنوی بیابند و احساس مثبت تری درباره روابط خود داشته باشند (مارکس،۲۰۰۴)
 حضور و کار در انجمن های دینی، عامل حفاظت کننده نیرومندی برای مادران مجرد و نوجوان در معرض خطر و فرزندانشان است. افسردگی و کودک آزاری کمتر، سازگاری اجتماعی بالاتر و موفقیت شغلی و آموزشی، از آثار همکاری با انجمن های دینی است (کارودر و همکاران، ۲۰۰۵). داده ها نشان می دهد، زمانی که مادران و فرزندان نوجوانان آنها، دین را مهم بدانند و در برنامه های دینی حضور یابند، احتمال بزهکار شدن کودک کمتر خواهد بود. هنگامی که دین در بین اعضای خانواده مشترک باشد، بسیار محافظت کننده خواهد بود (پیرس و هاینی، ۲۰۰۴۳.)
بسیاری از والدین می خواهند فرزندانشان، تربیت دینی داشته باشند (گالوپ و لیندری، ۱۹۹۹). با تولد نخستین فرزند، برخی زوج ها که دین را در زندگی خود بدون اهمیت می دانستند، در می یابند که یکی یا هر دو والدین، عمیقا در مورد مسئله دینی برای فرزندانشان نگران هستند. بیشتر فرزندان، والدینشان را به ریشه های دینی باز می گردانند. در مواردی والدین غیر مذهبی تعجب می کند که فرزندان کوچک، از آنان متون مقدس دینی درخواست می کنند. بیشتر نوجوانان می گویند که برای والدین و فرزندان مهم است که با هم در برنامه های دینی حضور یابند (گالوپ و لیندزی، ۱۹۹۹). بسیاری از نوجوانان، مانند والدینشان به وجود خدا و اینکه خدا آنان را دوست دارد، باور دارند. سه نفر از چهار نفر می گویند زمانی که تنها هستند، نماز می خوانند. جوانان از ادیان مختلف، از علاقه به بحث در مورد معنای زندگی و نحوه تصمیم گیری های اخلاقی صحبت می کنند. بیشتر والدین و فرزندان، استقامت فزاینده دینی بروز می دهند.حضور و کار در انجمن های دینی، عامل حفاظت کننده نیرومندی برای مادران مجرد و نوجوان در معرض خطر و فرزندانشان است. افسردگی و کودک آزاری کمتر، سازگاری اجتماعی بالاتر و موفقیت شغلی و آموزشی، از آثار همکاری با انجمن های دینی است.
اواسط زندگی به سمت پیری، زمان رشد چشمگیر معنویت است. در این دوره اعضای خانواده با پرسش هایی درباره معنای زندگی و رویارویی با مرگ عزیزان و مرگ خود، دست و پنجه نرم می کنند. با وجود افول بدنی، بیماری مزمن والدین و بار سنگین مراقبت از آنها، یک صمیمیت عمیق تر و پیوندی معنوی بین والدین و فرزندان بزرگسال مراقب آنها پدید می آید. منابع معنوی برای مراقبت از سالمندان دچار زوال عقل، اهمیت ویژه دارد (اسمیت و هارکنس،۲۰۰۲۱.)
با مسن تر شدن و بازنشستگی، بسیاری از مردم زمان بیشتری را برای زندگی معنوی اختصاص می دهند. مشارکت فعال در انجمن های دینی و خدمت به دیگران، اهمیت فزایندهای می یابد. هر گاه افراد به تأمل در مورد زندگی خود می پردازند، بیشتر بر ارتباط با افرادی که آنان را به دنیا آورده اند و نسل آینده متمرکز می شوند. به یقین، حکمت و عقل سالمندان به سبب رشد معنویت آنها، عمق بیشتری پیدا می کند.
معاشرت های متعالی با خانواده و جامعه، از راه ارزش های مشترک، تعهد و حمایت متقابل در ناملایمات تحقق می یابد. با وجود مفهوم بسیار فردیت یافته انسان خود مختار با محوریت خویشتن در جوامع غربی، بیشتر فرهنگ های جهان شخص را جای گرفته در درون خانواده و جامعه ای بزرگ در نظر می گیرند.
متکلم آفریقایی جان مبینی این دیدگاه جامعه محور از انسان را در جمله ای نشان می دهد: «من هستم زیرا ما هستیم، لازم است این دیدگاه گسترده در مورد معنویت آنگونه که در سنت های دینی و بسیاری از جنبه های زندگی مردم درک شده است، دنبال شود. اتحاد با یکدیگر در خدمات اجتماعی یا فعالیت اجتماعی می تواند توصیف دگرگون کننده ای از معنویت باشد، (پری و رولاند، ۲۰۰۹۳)
ایمان در بسیاری از توصیفات مشترکش، روح انعطاف پذیری را در خانواده ها تغذیه می کند. نظام های انسانی مانند خانواده ها با جهت دهی به خود و زندگی شان، به جوامع روح و معنا می دهند. (اندرسون، 2009)
 
 
منبع: کتاب «درآمدی بر زوج درمانی با روی آورد اسلامی»
نویسنده: محمدرضا سالاری فر
 

بیشتر بخوانید: 
نقش دین در تحکیم خانواده
باورها و رفتارهای دینی در خانواده (بخش اول)
باورها و رفتارهای دینی در خانواده (بخش دوم)



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
سبک زندگی مرتبط