با کاربردهای طوفان فکری آشنا بشوید (بخش اول)

دهه‌هاست که طوفان فکری برای تولید ایده‌ها و پیداکردن راه‌حل‌های خلاقانه به کار می‌رود. با این حال، اگر می‌خواهید از این تکنیک نهایت استفاده را ببرید باید یاد بگیرید که چگونه از آن درست استفاده کنید. در اینجا مروری می‌کنیم بر اینکه طوفان فکری چیست، به چه درد می‌خورد و چگونه می‌توان حداکثر استفاده را از آن داشت.
سه‌شنبه، 6 آذر 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
با کاربردهای طوفان فکری آشنا بشوید (بخش اول)
می‌توانید برای منظم کردن ایده‌ها و پر و بال دادن به آنها از نقشه ذهنی استفاده کنید.
 
چکیده : دهه‌هاست که طوفان فکری برای تولید ایده‌ها و پیداکردن راه‌حل‌های خلاقانه به کار می‌رود. با این حال، اگر می‌خواهید از این تکنیک نهایت استفاده را ببرید باید یاد بگیرید که چگونه از آن درست استفاده کنید. در اینجا مروری می‌کنیم بر اینکه طوفان فکری چیست، به چه درد می‌خورد و چگونه می‌توان حداکثر استفاده را از آن داشت.

تعداد کلمات 859 / تخمین زمان مطالعه 4 دقیقه

با کاربردهای طوفان فکری آشنا بشوید (بخش اول)
طوفان فکری چیست؟

اولین بار الکس آزبورن (Alex Osborn)، مدیر تبلیغاتی آمریکایی بود که تکنیک طوفان فکری را به‌وجود آورد و در کتاب خود به نام “Applied Imagination” در مورد آن نوشت. از آن روز به بعد، محققان و اندیشمندان تکنیک اولیه‌ی او را بسیار بهبود بخشیده‌اند. روشی که ما در اینجا توضیح می‌دهیم از این پژوهش بهره برده و در نتیجه با روش آزبورن تفاوت‌هایی جزئی دارد.
روش طوفان فکری، رویکردی راحت و دور همی به حل مسئله را، با تفکر جانبی و غیرمستقیم ترکیب می‌کند. طوفان فکری افراد را به تولید ایده‌هایی ترغیب می‌کند که شاید در ابتدا احمقانه به نظر بیایند. با کمی دستکاری، بعضی از همین ایده‌ها می‌توانند به راه‌حل‌های خلاقانه و بدیعی تبدیل شوند. بعضی دیگر از آنها هم ممکن است جرقه ایده‌های بعدی را بزنند. به این شکل ذهن افراد باز می‌شود و از زندان متعارف تفکرشان رها می‌گردند.
برای رسیدن به همین هدف است که در جلسات طوفان فکری هیچ‌کس نباید از ایده‌ای انتقاد یا آن را تشویق کند. در این جلسات سعی بر این است که افق‌های جدیدی از راه‌حل‌ها بر افراد گشوده شود و پیش‌فرض‌های اشتباه‌شان را درباره‌ی مشکل در هم بشکنند. قضاوت و تحلیل جلوی تولید ایده را می‌گیرد و نمی‌گذارد خلاقیت، خودش را نشان بدهد.
برای ارزیابی و سنجیدن ایده‌ها باید تا آخر جلسه، دندان روی جگر بگذارید. در پایان کار است که وقت تفحصِ بیشتر در راه‌حل‌های ارائه شده و استفاده از روش‌های متعارف فرا می‌رسد.
 

چرا از طوفان فکری استفاده می‌کنیم؟

رفتارهای زیان‌بار در گروه می‌توانند کار روش‌های متعارف حل مسئله گروهی را خراب کنند. شروع کردن حل مسئله با فرآیندی ساختاریافته و تحلیلی خیلی اهمیت دارد؛ اما ممکن است گروه را به سوی ایده‌های نصفه‌نیمه و پیش‌پاافتاده ببرد. در مقابل، طوفان فکری محیط آزاد و بی‌سانسوری فراهم می‌کند که همه در آن به مشارکت تشویق می‌شوند. از ایده‌های عجیب و غریب استقبال می‌شود و همین‌ها اساس ایده‌های بعدی می‌شوند. همه به همکاری ترغیب می‌شوند و اینگونه انبوهی از راه‌حل‌های خلاقانه ایجاد می‌شوند.
وقتی برای حل مسائل از طوفان فکری بهره می‌برید، تجارب متنوع اعضای تیم را هم وارد بازی می‌کنید. با این کار غنای ایده‌ها را بالا می‌برید، و در نتیجه راه‌حل‌های بهتری برای مشکلات‌تان پیدا خواهید کرد.
طوفان فکری باعث می‌شود اعضای تیم راه‌حلی را که در نهایت انتخاب شده بیشتر قبول داشته باشند؛ بلاخره چون خودشان هم در رسیدن به آن نقش داشته‌اند، بیشتر به آن پایبندند و برای عملی شدنش جدی‌تر تلاش خواهند کرد. علاوه بر این، از آنجایی که وقت طوفان فکری به همه خوش می‌گذرد، اعضای تیم در عین اینکه در فضایی مثبت و رضایت‌بخش مسائل را حل می‌کنند، به یکدیگر هم نزدیک‌تر می‌شوند.
طوفان فکری می‌تواند بسیار مؤثر باشد؛ اما نکته‌ی مهم این است که با ذهن باز و بدون قضاوت به آن بپردازید. اگر غیر از این باشد هیچ‌کس صدایش درنمی‌آید، کیفیت و کمیت ایده‌ها افت می‌کند و روحیه‌ی همه تضعیف می‌شود.
 

طوفان فکری انفرادی

معمولا طوفان فکریِ گروهی از روش‌های متعارف حل مسئله گروهی بیشتر جواب می‌دهد. اما جالب این است که تحقیقات گوناگون نشان داده‌اند که طوفان فکری انفرادی از نوع گروهی هم نتیجه‌بخش‌تر است؛ هم از نظر کیفیت و هم از نظر کمیت.
شاید علت این باشد که گروه‌ها بعضا قوانین طوفان فکری را زیرپا می‌گذارند و پای رفتارهای زیان‌‌بخش به گروه باز می‌شود. اما اغلب اوقات ایراد کار این است که افراد آن‌قدر به بقیه توجه می‌کنند که دیگر خودشان ایده نمی‌زنند، یا وقتی منتظرند نوبت صحبت‌شان برسد ایده‌هایشان را از یاد می‌برند. به این اتفاق انسداد (Blocking) می‌گویند.
وقتی خودتان تنهایی طوفان فکری می‌کنید، دیگر لازم نیست نگران نظر بقیه باشید یا رعایت حال‌شان را بکنید که مبادا ناراحت بشوند. می‌توانید آزادانه‌تر فکر کنید و خلاق‌تر باشید. مثلا ممکن است در جلسه گروهی یکی از ایده‌های تان را از ترس مسخره بودنش مطرح نکنید؛ اما وقتی تنهایی در موردش بیشتر فکر کردید ممکن است یک راه خارق‌العاده از دل آن دربیاید.
با همه‌ی اینها ممکن است وقتی تنهایی کار می‌کنید نتوانید به‌اندازه‌ی جلسه‌ی گروهی به ایده‌ها پر و بال بدهید؛ چرا که دیگر تجربه‌‌ی گسترده‌ی مجموع اعضای تیم را ندارید که از آنها استفاده کنید.

نکته:
برای اینکه از طوفان فکری انفرادی نهایت استفاده را ببرید، جای راحتی برای نشستن و فکر کردن انتخاب کنید. عوامل حواس‌پرتی را به حداقل برسانید تا بتوانید روی مسئله‌ی اصلی تمرکز کنید. می‌توانید برای منظم کردن ایده‌ها و پر و بال دادن به آنها از نقشه ذهنی استفاده کنید.
طوفان فکری انفرادی زمانی از همه بهتر جواب می‌دهد که مشکل مورد نظر ساده یا خیلی کلی باشد. همچنین اگر هدف‌تان صرفا داشتن فهرستی از ایده‌هاست، طوفان فکری انفرادی مفید واقع خواهد شد. طوفان فکری گروهی برای حل مسائل پیچیده بهتر نتیجه می‌دهد.

ادامه دارد ...

منبع : سایت چطور

بیشتر بخوانید :
خلاقیت در مدیریت
طوفــان فــکری
طوفان مغزی چیست؟​​​​​​​



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.