کاربرد و پرورش هوش معنوی (بخش اول)

شاید واژه هوش معنوی برای خیلی از افراد تازگی داشته باشد، اما خوب است بدانید که چند سالی است دانشمندان تلاش نموده اند به کشف ابعادی تازه از وجود انسان دست یابند و بر همین اساس مفهومی نو با عنوان هوش معنوی را ابداع کرده اند. در این مقاله به بررسی این نوع هوش، کاربرد آن در زندگی و چگونگی دستیابی به آن خواهیم پرداخت.
چهارشنبه، 28 آذر 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سید مصطفی سید آقامیری
موارد بیشتر برای شما
کاربرد و پرورش هوش معنوی (بخش اول)
با رشد هوش معنوی زندگی شیرین تری را تجربه خواهید کرد. 
 
چکیده: شاید واژه هوش معنوی برای خیلی از افراد تازگی داشته باشد، اما خوب است بدانید که چند سالی است دانشمندان تلاش نموده اند به کشف ابعادی تازه از وجود انسان دست یابند و بر همین اساس مفهومی نو با عنوان هوش معنوی را ابداع کرده اند. در این مقاله به بررسی این نوع هوش، کاربرد آن در زندگی و چگونگی دستیابی به آن خواهیم پرداخت.

تعداد کلمات 1050 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه

کاربرد و پرورش هوش معنوی (بخش اول)

هوش معنوی چیست؟

هوش معنوی عبارت است از اظهار و بیان ویژگی های معنوی درونی خود از طریق، افکار، اعمال و نگرش ها.
به منظور درک معنای هوش معنوی، قبل از هر چیز باید بدانیم دو کلمه هوش و معنویت دقیقاً چه معنایی دارند.
معنوی بودن: معنوی بودن به این معناست که انسان با آگاهی از اینکه حقیقتش روح است و نه جسم، بیاندیشد، عمل کرده و تعامل نماید. بسیاری از ما آموخته ایم که باور کنیم حقیقت ما همین شکل و قالب ظاهری است و بنابراین هویت خود را بر مبنای جسم و برچسب هایی که بر این اساس دریافت می کنیم، مانند ملیت، قومیت، جنسیت، حرفه و غیره، در می یابیم. این برداشت ناصواب از خود باعث ایجاد تمام ترس ها، خشم ها و ناراحتی ها در زندگی می گردد.  از دیدگاه معنوی، این هیجانات همیشه نتیجه درک ناصحیح از هویت خود است، و این درک غلط، دسترسی شما به حقیقت معنویتان، که عبارت است از صلح، عشق و شادی را مسدود خواهد کرد.
با هوش بودن: هوش یعنی استفاده از آنچه می دانید به روشی صحیح، در وقت مناسب، جای مناسب و با نیت صحیح. مثلاً اگر شما خودتان را موجودی معنوی می دانید بنابراین، خود را مالک هیچ چیز نخواهید دانست و وقتی چیزی در زندگی تان خراب شد یا از دست رفت، به هیچ وجه متأثر نخواهید شد چرا که با قدرت معنویت به راحتی از کنار مشکلات زندگی عبور خواهید کرد. اگر کسی از لباسهایتان تعریف داد یا به هر نحوی به شما اهانت کرد و یا درباره ظاهرتان بد گفت، هرگز ناراحت نخواهید شد، چرا که می دانید، حقیقت شما چیزی غیر از ظاهر بوده و زیبایی حقیقی شما در شخصیتتان نهفته است و هیچ کس نمی تواند آن را از شما بگیرد. در این مواقع است که شما از قدرت این دانش بهره برده و در مواجهه با این اتفاقات به ظاهر منفی هیچ تغییری در شما رخ نخواهد داد. پس وقتی می توانید از این قدرت معنوی استفاده کنید، که بدانید که هستید و هوشمندی شما بدین معناست که از این قدرت خود به شیوه ای صحیح و در زمان و مکان مناسب، بهره ببرید.
 

هوش معنوی و معنویت چه تفاوتی با هم دارند؟

معنویت یعنی "دانستن" اینکه که هستید و هوش معنوی یعنی درک کردن این مطلب و زندگی با این آگاهی. شما همیشه می دانید چه کسی هستید و در حقیقا هر گز نمی توانید چیزی غیر از آنچه هستید، باشید، اما این دانش نیاز به درک و باور دارد، یعنی در هر لحظه این معنا را در ذهن داشته باشید و مطابقش رفتار کنید.
معنویت عبارت است از اینکه حقیقت خود را روحتان بدانید و بالاترین ویژگی های معنوی خود را درک کنید، این ویژگی ها عبارتند از: عشق، صلح، خلوص و سعادت.
 
 هوش معنوی عبارت است از اظهار این ویژگی های معنوی درونی از طریق افکار، نگرش ها و رفتار. معنوی بودن یعنی منیت انسان از بین رفته و به ارزش های معنوی تبدیل شده، سپس همین ارزش های معنوی دنیای درون و بیرونتان را به هم پیوند خواهند داد. با داشتن هوش معنوی قادر خواهدی بود حقیقت هر انسان دیگر را نیز روح ببینید و از تمام هویت های جعلی همچون نژاد، رنگ، جنسیت، ملیت، شغل و مذهب، عبور کنید. این همان آگاهی ای است که با کمک آن قدرت برتر معنویت را درک کرده و با آن پیوند برقرار خواهید کرد.
وقتی چیستی و حقیقت خود را درک کردید، دیگر تعارضی در شما یافت نخواهد شد و در درونتان صلحی برقرار خواهد شد، این صلح نه تنها به این خاطر است که صلح بخشی از حقیقت و سرشت شماست، بلکه به این خاطر است که هیچ تقسیم بندی و در نتیجه تعارضی در درونتان وجود نخواهد داشت، تقسیم بندی هایی مانند: جنسیت، ملیت، تخصص، مالکیت و ...
وقتی حقیقت خود را درک نمایید، با دیگران نیز با صلح و آرامش برخورد کرده و دچار تعارض نخواهید شد. شما هیچ نیازی نخواهید داشت که در برابر اهانت ها، به دفاع از شخصیت خود اقدام کنید، زیرا هیچ کس را به عنوان تهدید حقیقت خود، قلمداد نخواهید کرد.
وقتی حقیقت خود را درک نمودید با کل جهان نیز در صلح خواهید بود، چرا که متوجه خواهید شد شما جهان را در درون خود جای داده اید و نه اینکه جهان شما را در درون خود جای داده باشد. پیش از این به جهان پیرامونتان اجازه می دادید که خود را بر شما تحمیل کند و ادراکات و احساساتتان را شکل دهد، اما اکنون هویت واقعی و حقیقی خود را یافته اید و ارداکات و احساساتتان به ثبات رسیده است. به یک معنا شما با نوع نگاهتان دنیای پیرامون خود را شکل خواهید داد.
 

چند مثال درباره استفاده از هوش معنوی در زندگی روزمره

هوش معنوی کمک می کند تا قدرت یابیم که دیگران را به شکلی عمیق تر درک کنیم. درک معنوی به شما این امکان را می دهد تا "علت واقعی" رفتار دیگران را بدون هیچ قضاوتی تشخیص داده و بر اساس آن "نیاز واقعی" آن ها را برآورده کنید. این ظرفیت وقتی برای شما حاصل خواهد شد که بتوانید خود را از هر گونه دلبستگی و نیازمندی رها نموده و به عبارتی بتوانید خودتان نیازهای درونی تان را ارضاء کنید. دلبستگی و نیازمندی درست در نقطه مقابل هوش معنوی قرار دارند.

زندگی شخصی

هوش معنوی، شما را از نیازمندی و وابستگی به روابط بین فردی، رها می سازد. وقتی شما درک کنید که هر آنچه را برای برآورده نمودن نیازهایتان در درون دیگران جستجو می کنید (عشق، شادی، آرامش)، در درون خودتان وجود دارد، برای عمل کردن و تعامل نمودن با دیگران، هیچ شرط و شروطی نخواهید داشت. در حقیقت، در تعامل با دیگران، از آن ها انتظار هیچ چیزی نخواهید داشت، بلکه تمام تلاشتان این است که به دیگران خدمتی کنید. اگر هر دو طرف رابطه از  هوش معنوی برخوردار باشند، آن دو فرد "خودشان" خواهند بود و این رابطه، رابطه ای مستحکم و متوازن بوده که بر مبنای اعتماد و احترام شکل خواهد گرفت.

ادامه دارد ....
 
منبع: سایت timeofindia
مترجم: سید مصطفی سید آقامیری

بیشتر بخوانید:
10 نشانه هوش معنوی
هوش معنوی و سبک زندگی (قسمت اول)
هوش معنوی و سبک زندگی (قسمت دوم)



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.