مدیریت هیجانهای نوجوان هم ضعیف است و نمیتواند به خوبی از پس آنها بربیاید. در نتیجه دچار ناکامی شود که این ناکامیها خیلی زود شکل پرخاشگری به خود میگیرد.
برزخ نوجوانی
والدین هنگامی که فرزندان شان را کنترل میکنند، در واقع با زور میخواهند آنها را موفق کنند، به بهشت بفرستند یا خوشبخت شان کنند و...اما فراموش نکنیم پدر و مادرها هر چه بیشتر به اینگونه کارها ادامه دهند، بیشتر باعث بروز پرخاشگری و ابراز خشم فرزندان شان خواهند شد.
پرخاشگری نوجوان به نوعی به خود او هم برمیگردد. در واقع نوجوان کسی است که تازه از مرحله کودکی خارج شده ولی هنوز به طور کامل وارد مرحله بعدی نشده و در برزخی است که هنوز تکلیفش با خودش مشخص نیست و جایگاه خود را در دنیا پیدا نکرده؛ نمیداند قرار است چکاره شود، چه عقایدی دارد، به کدام سمت باید حرکت کند، هدفش چیست و...
به این ترتیب خود را در برزخی میبیند که نمیداند دقیقا به کدام طرف تعلق دارد. از طرفی نیازهای جنسی او بیدار شده و از طرف دیگر تفکر و عقاید او در حال تغییر است. همچنان که فکر میکند میتواند خودش به تنهایی همه چیز را تغییر دهد.
همه این موارد باعث میشود نوجوان «خودکنترلی» کمتری داشته باشد.
مدیریت هیجانهای نوجوان هم ضعیف است و نمیتواند به خوبی از پس آنها بربیاید. در نتیجه دچار ناکامی شود که این ناکامیها خیلی زود شکل پرخاشگری به خود میگیرد.
پرخاشگری نوجوان به نوعی به خود او هم برمیگردد. در واقع نوجوان کسی است که تازه از مرحله کودکی خارج شده ولی هنوز به طور کامل وارد مرحله بعدی نشده و در برزخی است که هنوز تکلیفش با خودش مشخص نیست و جایگاه خود را در دنیا پیدا نکرده؛ نمیداند قرار است چکاره شود، چه عقایدی دارد، به کدام سمت باید حرکت کند، هدفش چیست و...
به این ترتیب خود را در برزخی میبیند که نمیداند دقیقا به کدام طرف تعلق دارد. از طرفی نیازهای جنسی او بیدار شده و از طرف دیگر تفکر و عقاید او در حال تغییر است. همچنان که فکر میکند میتواند خودش به تنهایی همه چیز را تغییر دهد.
همه این موارد باعث میشود نوجوان «خودکنترلی» کمتری داشته باشد.
مدیریت هیجانهای نوجوان هم ضعیف است و نمیتواند به خوبی از پس آنها بربیاید. در نتیجه دچار ناکامی شود که این ناکامیها خیلی زود شکل پرخاشگری به خود میگیرد.
خشم نوجوان
میتوان گفت خشم نوجوانان با بزرگسالان متفاوت است. بزرگسالان هنگام بروز خشم «خودکنترلی» بیشتری از خود نشان میدهند و در مورد ابراز خشم خود عاقبتاندیشی میکنند و پیش خود ارزیابی میکنند عاقبت اینگونه کارها چه خواهدشد و امکان بروز چه مشکلاتی وجود خواهد داشت. با توجه به اینکه در دوران نوجوانی میزان هیجانات نوجوانان خیلی زیاد است، خودکنترلی آنها هم خیلی کمتر است و هیجانات شان خیلی زود به رفتار تبدیل میشود. به این ترتیب باید به آنها آموزش داد چگونه هیجانات خود را مهار کنند و رفتارهای مسوولانهای داشته باشند که به خودشان و دیگران آسیب نزنند.
رفتار با کودک خشمگین
پرخاشگری نوجوان به نوعی به خود او هم برمیگردد.
حمایت، هدایت و نظارت
والدین بسیاری میخواهند بدانند در برابر پرخاشگری نوجوانان چه باید کرد؟ در پاسخ باید گفت نخستین کار این است که در آینه به خودشان و رفتارشان نگاه کنند.
در واقع بعضی مواقع والدین با نیت خیر دستشان را چنان بر گلوی نوجوان میگذارند که او نمیتواند به هیچ عنوان احساس راحتی داشته باشد. در این هنگام اولین واکنش نوجوان این است که سرکشی کند؛ یعنی به گونهای سرش را عقب میکشد تا از زیر فشارهای والدین رهایی یابد. در چنین مواقعی والدین بیش از حد نوجوان را کنترل و همچنین برای او دلسوزی میکنند، درنتیجه نوجوان دچار خفگی روانشناختی میشود و برای رهایی از این وضع با سرکشی و نافرمانی میخواهد برای خودش فضا و فرصتی ایجاد کند تا بتواند بیشتر خودش را نشان دهد و اثبات کند.
بنابراین مهمترین توصیه در این مواقع این است که به جای کنترل نوجوان و مجبور کردن او به کارهایی که خودمان فکر میکنیم درست است؛ مانند درس خواندن، زود به خانه برگشتن و زود خوابیدن، دور شدن از فضای مجازی و... که درنهایت هم فقط ما را از نوجوان دور میکند از او حمایت کنیم؛ یعنی بر کارهای فرزندمان نظارت کرده و در صورت لزوم او را هدایت کنیم زیرا حمایت، هدایت و نظارت تنها مواردی است که درارتباط با نوجوان جواب میدهد. البته این کارها نباید در او احساس خفگی ایجاد کند؛ یعنی اگر قراراست توضیحاتی به نوجوان بدهیم باید با توجه به واقعیات موجود باشد، نه اعمال نظر خودمان.
ما فقط میتوانیم به نوجوان اطلاعات بدهیم و او را از آسیبهای کارهایی که میکند، آگاه کنیم. برای این کار خود والدین حتما باید آگاهی لازم را داشته باشند و اگر نتوانند آگاهی خود را بالا ببرند، فقط نگرانیهای خود را به فرزندشان منتقل میکنند.
در واقع بعضی مواقع والدین با نیت خیر دستشان را چنان بر گلوی نوجوان میگذارند که او نمیتواند به هیچ عنوان احساس راحتی داشته باشد. در این هنگام اولین واکنش نوجوان این است که سرکشی کند؛ یعنی به گونهای سرش را عقب میکشد تا از زیر فشارهای والدین رهایی یابد. در چنین مواقعی والدین بیش از حد نوجوان را کنترل و همچنین برای او دلسوزی میکنند، درنتیجه نوجوان دچار خفگی روانشناختی میشود و برای رهایی از این وضع با سرکشی و نافرمانی میخواهد برای خودش فضا و فرصتی ایجاد کند تا بتواند بیشتر خودش را نشان دهد و اثبات کند.
بنابراین مهمترین توصیه در این مواقع این است که به جای کنترل نوجوان و مجبور کردن او به کارهایی که خودمان فکر میکنیم درست است؛ مانند درس خواندن، زود به خانه برگشتن و زود خوابیدن، دور شدن از فضای مجازی و... که درنهایت هم فقط ما را از نوجوان دور میکند از او حمایت کنیم؛ یعنی بر کارهای فرزندمان نظارت کرده و در صورت لزوم او را هدایت کنیم زیرا حمایت، هدایت و نظارت تنها مواردی است که درارتباط با نوجوان جواب میدهد. البته این کارها نباید در او احساس خفگی ایجاد کند؛ یعنی اگر قراراست توضیحاتی به نوجوان بدهیم باید با توجه به واقعیات موجود باشد، نه اعمال نظر خودمان.
ما فقط میتوانیم به نوجوان اطلاعات بدهیم و او را از آسیبهای کارهایی که میکند، آگاه کنیم. برای این کار خود والدین حتما باید آگاهی لازم را داشته باشند و اگر نتوانند آگاهی خود را بالا ببرند، فقط نگرانیهای خود را به فرزندشان منتقل میکنند.
والدین نگران و کنترلگر
والدین اغلب میخواهند خودشان به جای نوجوان تصمیم بگیرند چون نگران هستند اگر خود او به تنهایی چنین کاری بکند، به بیراهه میرود و در آینده هم با مشکلات زیادی روبرو خواهد شد.
وقتی والدین از روی دلسوزی و نگرانی به جای نوجوان تصمیم میگیرند و در انتخاب رشته تحصیلی، نوع دوستان یا پوشش او دخالت میکنند، کارشان از دید نوجوان نوعی تهدید به حساب میآید چون فکر میکند به اندازه کافی آزادی عمل برای انتخاب آنچه مورد علاقهاش است، ندارد بنابراین شروع به طغیان میکند.
در واقع وقتی والدین نیاز به آزادی نوجوان را نادیده بگیرند، از آنجا که صلاح او را میخواهند دست به «کنترلگری» میزنند. کنترلگری یعنی وادار کردن کسی به انجام کاری که خودشان دوست دارند.
منبع : هفته نامه سلامت
وقتی والدین از روی دلسوزی و نگرانی به جای نوجوان تصمیم میگیرند و در انتخاب رشته تحصیلی، نوع دوستان یا پوشش او دخالت میکنند، کارشان از دید نوجوان نوعی تهدید به حساب میآید چون فکر میکند به اندازه کافی آزادی عمل برای انتخاب آنچه مورد علاقهاش است، ندارد بنابراین شروع به طغیان میکند.
در واقع وقتی والدین نیاز به آزادی نوجوان را نادیده بگیرند، از آنجا که صلاح او را میخواهند دست به «کنترلگری» میزنند. کنترلگری یعنی وادار کردن کسی به انجام کاری که خودشان دوست دارند.
منبع : هفته نامه سلامت
بیشتر بخوانید :
پرخاشگری نوجوانان
راهکارهای اساسی در برخورد با نوجوان
راه های ارتباط و نفوذ در قلب نوجوان و جوان
چرا فرزند نوجوان من این قدر حساس است؟