در سال 75 هر خانوار شهری حدود یک میلیون تومان برای کالاهای غیرخوراکی هزینه می کرد که این رقم در سال 89 به 10 میلیون تومان رسید.
مصرفگرایی در ایران
طبق آخرین امار یک خانوار شهری در تهران سالانه 13 میلیون تومان خرج کالاهای مصرفی می کند که 10 میلیون تومان آن صرف کالاهای غیرخوراکی و مصرفی می شود. در مجموع سالانه 26 میلیارد تومان فقط در تهران برای کالاهای مصرفی هزینه می شود که اگر این مبلغ صرف پس انداز و سرمایه گذاری بشود خیلی می تواند به توسعه کشور کمک کند.
الف) وضع مصرف گرایی قبل از انقلاب
در ایران از 80 سال پیش(سال 1310) با افزایش صادرات نفت درآمدهای نفتی خیلی افزایش یافت و چون در تولیدات داخلی خیلی ضعیف بودیم از این درآمدهای نفتی برای خرید کالاهای خارجی استفاده می شد و با ورود کالاهای خارجی با قیمت پایین و تزریق منابع و درآمدهای نفتی در اقشار مختلف جامعه کم کم مصرف گرایی در کشور کلید خورد. به ویژه تحت تاثیر جنگ جهانی دوم، با کاهش تولید کالاهای ایرانی و گسترش سیاست درهای باز، واردات کالا بیشتر شد و تا سال 1329 (ملی شدن صنعت نفت) مصرف گرایی رو به افزایش بود.
سال 1329 با کاهش درآمدهای نفتی در پی ملی شدن صنعت نفت و کاهش واردات، مصرف گرایی کمی کاهش یافت اما در 1332 که دوباره درآمدهای نفتی افزایش یافت واردات کالا خیلی بیشتر از قبل افزایش یافت و دوباره میل به مصرف گرایی افزایش یافت چون همراه با واردات، سیاست تبلیغات رسانه ای، این کالاهای ارزان قیمت را در مقابل کالاهای تولید داخل که قیمت زیادی داشتند قرار می داد و مردم را جذب خود می کرد و مانع توسعه می شد. این روند تا 1335 ادامه یافت. بعد از کودتای سال 1332 تا سال 1348 ارزش واردات به ایران 115567 میلیون ریال گزارش شده است. این رقم در سال 1356 با یازده درصدد افزایش به 103 میلیون تومان رسید. زیرا در دهه 50 سیاست پرداخت یارانه هم به افزایش درآمدهای نفتی و کاهش تولیدات و افزایش واردات اضافه شد. یعنی قیمت ها همچنان تثبیت شده بود و درآمدها افزایش می یافت و یارانه هم پرداخت می شد در نتیجه مردم میل بیشتری به خرید و مصرف پیدا کردند و این روند مصرف گرایی را تشدید می کرد.
سال 1329 با کاهش درآمدهای نفتی در پی ملی شدن صنعت نفت و کاهش واردات، مصرف گرایی کمی کاهش یافت اما در 1332 که دوباره درآمدهای نفتی افزایش یافت واردات کالا خیلی بیشتر از قبل افزایش یافت و دوباره میل به مصرف گرایی افزایش یافت چون همراه با واردات، سیاست تبلیغات رسانه ای، این کالاهای ارزان قیمت را در مقابل کالاهای تولید داخل که قیمت زیادی داشتند قرار می داد و مردم را جذب خود می کرد و مانع توسعه می شد. این روند تا 1335 ادامه یافت. بعد از کودتای سال 1332 تا سال 1348 ارزش واردات به ایران 115567 میلیون ریال گزارش شده است. این رقم در سال 1356 با یازده درصدد افزایش به 103 میلیون تومان رسید. زیرا در دهه 50 سیاست پرداخت یارانه هم به افزایش درآمدهای نفتی و کاهش تولیدات و افزایش واردات اضافه شد. یعنی قیمت ها همچنان تثبیت شده بود و درآمدها افزایش می یافت و یارانه هم پرداخت می شد در نتیجه مردم میل بیشتری به خرید و مصرف پیدا کردند و این روند مصرف گرایی را تشدید می کرد.
ب) وضع مصرف گرایی بعد از انقلاب
از سال 1357 با تغییر سیاست های داخلی و خارجی کشور؛ واردات به 73 میلیون تومان کاهش یافت که نسبت به دهه 50 کاهش قابل توجهی نبود اما در 1359 با حمله عراق به ایران مشکلاتی برای تولید بوجود آمد و دوسال بعد به خاطر تحریمها و وضعیت جنگ، چون نمی توانستیم تولید کنیم و نیاز و تقاضای زیادی هم داشتیم، واردات از بعضی کشورهای اروپایی و بعد هم کشورهای شرقی و امریکای جنوبی گسترش یافت و میل به مصرف گسترش پیدا کرد و این باعث شد که در روند توسعه و تولیدات هم با مشکل مواجه شویم.
در سال 57 واردات کالاهای مصرفی 140 میلیون و 747 ریال بود که در سال 1360 این رقم به 251 میلیون ریال رسید و این میزان افزایش پیدا کرد تا سال های پایانی جنگ که ارزش کل واردات به میلیارد رسید و آخرین رقم از این آمار سال 1378 است که تقریبا 202 /22 میلیارد واردات کالاهای مصرفی داشتیم . از دهه80 به بعد آمار واردات کالاهای مصرفی به صورت جزئی و بر اساس نوع کالا تفکیک شده و قابلیت مقایسه با این آمارها را ندارد. در دهه80 و اوایل 90 هم واردات همچنان افزایش یافت. بنابراین تنها کاهش در واردات کالا در این سالها همان موقعی بود که صنعت نفت ملی شد و بعد از آن مصرف گرایی و واردات کالاهای خارجی همواره روند صعودی داشته است.
در سال 57 واردات کالاهای مصرفی 140 میلیون و 747 ریال بود که در سال 1360 این رقم به 251 میلیون ریال رسید و این میزان افزایش پیدا کرد تا سال های پایانی جنگ که ارزش کل واردات به میلیارد رسید و آخرین رقم از این آمار سال 1378 است که تقریبا 202 /22 میلیارد واردات کالاهای مصرفی داشتیم . از دهه80 به بعد آمار واردات کالاهای مصرفی به صورت جزئی و بر اساس نوع کالا تفکیک شده و قابلیت مقایسه با این آمارها را ندارد. در دهه80 و اوایل 90 هم واردات همچنان افزایش یافت. بنابراین تنها کاهش در واردات کالا در این سالها همان موقعی بود که صنعت نفت ملی شد و بعد از آن مصرف گرایی و واردات کالاهای خارجی همواره روند صعودی داشته است.
روند مصرف گرایی در دهه 80 و 90 چه تفاوتی دارد؟
مصرف گرایی دهه 80 و 90 از نظر مدلها و مدها متفاوت است. در دهه 80 ورود کالاهای بی کیفیت و بی دوام و ارزان قیمت چینی به کشور باعث شد که هرچه بیشتر بخریم و بیشتر دور بریزیم. مصرف گرایی که در دهه 80 و اوایل دهه 90 وجود داشت بیشتر در زمینه کالاهای بنجل و ارزان قیمت درجه 3 و 2 چینی بود. بعد از برجام و در چند سال اخیر که برخی تحریم ها برداشته شد و کالاهایی به غیر از کالاهای چینی وارد شد از جمله واردات رسمی و غیررسمی کالاهای ترکیه ای. بنابر این در یکی دو سال اخیر مصرف گرایی بیشتر به سمت کالاهای برند و با کیفیت تر رفته و نه کالاهای بی کیفیت چینی. پس این که ورود کالا از چه کشوری باشد دارای اهمیت است ولی تعیین کننده نیست. کیفیت کالا دارای اهمیت است ولی تعیین کننده نیست.
مصرف و صرف هزینه برای کالاهای غیر خوراکی از 75 تا 89
در سال 75 هر خانوار شهری حدود یک میلیون تومان برای کالاهای غیرخوراکی هزینه می کرد که این رقم در سال 89 به 10 میلیون تومان رسید. در خانواده های روستایی هم صرف هزینه برای کالاهای مصرفی غیر خوراکی در سال 75 حدود 500 هزار تومان در هر خانوار بوده است و گرچه این رقم نصف خانوار شهری بوده است اما میل به مصرف در مناطق روستایی نسبت به مناطق شهری با شدت خیلی بیشتری افزایش داشته است. در سال 1389 هر خانوار روستایی حدودا 4 میلیون تومان برای کالاهای غیر خوراکی هزینه می کرد.
چه چیزی مردم را به سمت مصرف گرایی می کشاند؟
با توجه به تحقیقات میدانی و اسنادی که از سال 89 تا 96 انجام داده ایم عناصر مختلفی کشف شد که باعث می شود مصرف گرایی گسترش پیدا کند و آدمها بیشتر بخرند و بیشتر دور بریزند:
- اهمیت نقش و نظر دیگران در زندگی آدم ها (دیگری مهم): برخی افراد برایشان خیلی مهم است که در نظردیگرانِ مهم شان، مد روز باشند و این باعث می شود که بیشتر مصرف گرا بشوند.
- من مداری: کسانی که فقط خودشان را قبول دارند، درپی متمایز بودن از دیگرانند و به شیوه دیگری مصرف گرا هستند.
- دسترسی به کالاها: اگر کالاهای فراوان در بازار باشد حتی اگر نیاز هم نباشد می تواند منجر به خرید بیشتر شود.
- جذابیت فضای بازار
- واردات و تبلیغات رسانه ای
- تعدد روابط: افرادی که روابط بیشتری دارند بیشتر تمایل به مصرف بیشتر و خرید بیشتر دارند
- قدرت خرید: کسانی که قدرت خرید بیشتری دارند مصرف گرایی بیشتری دارند.
- اهمیت نقش و نظر دیگران در زندگی آدم ها (دیگری مهم): برخی افراد برایشان خیلی مهم است که در نظردیگرانِ مهم شان، مد روز باشند و این باعث می شود که بیشتر مصرف گرا بشوند.
- من مداری: کسانی که فقط خودشان را قبول دارند، درپی متمایز بودن از دیگرانند و به شیوه دیگری مصرف گرا هستند.
- دسترسی به کالاها: اگر کالاهای فراوان در بازار باشد حتی اگر نیاز هم نباشد می تواند منجر به خرید بیشتر شود.
- جذابیت فضای بازار
- واردات و تبلیغات رسانه ای
- تعدد روابط: افرادی که روابط بیشتری دارند بیشتر تمایل به مصرف بیشتر و خرید بیشتر دارند
- قدرت خرید: کسانی که قدرت خرید بیشتری دارند مصرف گرایی بیشتری دارند.
کلام آخر
مصرف به خودی خود موتور محرکه اقتصاد و جامعه است و رواج مصرف تا حد بهینه و با رعایت موازین شرعی و در حد اعتدال امری پسندیده است اما زمانی که مصرف هدف زندگی قرار گرفت و فرد به اسراف و تبذیر دچار شد امری مذموم و ناپسند است نهایت این که اصلاح الگوی مصرف و منطقی کردن آن در سطح کلان، هماهنگی و تناسب بین امکانات یک جامعه با نیازها و خواستهای افراد آن، کسب استقلال، اقتصادی و دستیابی به عزت و سرافرازی را ممکن میسازد و در سطح فردی، پرهیز از مصارف غیرضروری و تجملی و متوازن ساختن درآمدها و هزینهها، آرامش روحی و روانی را به همراه میآورد. اصلاح الگوی مصرف، تنها اصلاح مصرف نیست، بلکه اصلاح نحوهای از زندگی است که مصرف در آن جایگاه ویژهای دارد. بنابراین لازم است پیامدهای مصرف گرایی که نوعی آسیب اجتماعی است با توجه به دادههای به دست آمده از تحقیقات، تحلیل و برای اصلاح آن برنامه ریزی شود.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
نویسنده: فریفته هدایتی
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
نویسنده: فریفته هدایتی