اختلالات روانی مرتبط با تجاوز جنسی

تجاوز جنسی، یکی از آسیب هایی است که در صورت وقوع آن، هم جسم و هم روان انسان آسیب می بیند. از جمله اختلالات روانی ای که ممکن است شخص تجاوز شده بدان مبتلا شود، PTSD و تجزیه ایست. با ما همراه شوید تا در این مورد بیشتر بدانید.
شنبه، 15 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اختلالات روانی مرتبط با تجاوز جنسی
یکی از آثار مخرب روانی تجاوز جنسی، بیماری روانی استرس پس از حادثه (PTSD) می باشد. 


تجاوز و حملات جنسی

 تجاوز، جرمی خشونت آمیز و تحقیر قربانی است که از طریق جنسی صورت می گیرد. تجاوز ارتکاب به عمل آمیزش جنسی با یک زن برخلاف میل و رضایت اوست، خواه با فشار، ترس از فشار، داروها، یا مستی بر اراده او غلبه شده باشد. در صورتی که زن به خاطر نارسایی ذهنی نتواند قضاوت عقلانی داشته باشد یا سن او پایین تر از سنی باشد که بتواند رضایت دهد (معمولا ۱۴ تا ۱۸ سال)، باز هم تجاوز جنسی محسوب می شود.
 
جرم تجاوز جنسی فقط به اندکی دخول به واژن نیاز دارد و نعوظ کامل و انزال ضروری نیستند. اعمال دخول مقعدی یا آلت لیسی تحت فشار، هرچند که اغلب با تجاوز جنسی همراه هستند، از لحاظ قانونی لواط محسوب می شوند. زنی که مورد تجاوز جنسی قرار می گیرد ممکن است کتک بخورد و آسیب نیز ببیند.
 
تجاوز جنسی می تواند بین غریبه ها، آشنایان، افراد متأهل، و افراد همجنس روی دهد. تجاوز جنسی جرمی است که کمتر گزارش داده می شود. علت گزارش ندادن آن این است که قربانی احساس خجالت و گناه می کند، می ترسد بیشتر آسیب ببیند، و باور دارد که در سیستم قانونی از او حمایت نمی شود. تجاوز جنسی معمولا در محله ای که زن در آن زندگی می کند اغلب درون یا نزدیک خانه او روی می دهد.


اختلال های روانی مرتبط با بهره کشی و خشونت

اختلال استرس پس از آسیب
اختلال استرس پس از آسیب (PTSD) الگوی ناراحت کننده رفتار است که کسی آن را نشان می دهد که رویدادی آسیب زا مانند بلایای طبیعی، نبرد، یا تجاوز جنسی را تجربه کرده باشد. فرد مبتلا به PTSD در معرض رویدادی قرار گرفته که وی را تهدید به مرگ یا صدمه جدی کرده است و با ترس شدید، درماندگی، یا وحشت به آن پاسخ داده است.
 
سه دسته نشانه وجود دارند: از خاطر گذراندن رویداد، اجتناب کردن از یادآورهای رویداد، و حالت دفاعی گرفتن یا تجربه کردن بیش انگیختگی. چنین فردی همواره آسیب را از طریق خاطرات، رؤیاهای بازگشت ها به گذشته، یا واکنش هایی را به محرک های بیرونی مرتبط با رویداد از نو تجربه می کند و بنابراین از محرک هایی مرتبط با آسیب دوری می نماید.
قربانی احساس می کند که پاسخ دهی کلی او کرخت شده است، و علایم افزایش برانگیختگی مانند بی خوابی، بیش انگیختگی یا گوش به زنگی مفرط، تحریک پذیری، یا طغیان های خشم نشان می دهد. امکان دارد که او بگوید احساس ارتباط و کنترل بر زندگی خود را از دست داده است. در PTSD ، نشانه ها ۳ ماه یا بیشتر بعد از آسیب روی می دهند که این اختلال را از اختلال استرس حاد متمایز می کند. این تشخیص DSM IV - TR زمانی مناسب است که نشانه ها ظرف ماه اول بعد از آسیب آشکار شوند و بیشتر از ۴ هفته ادامه نیافته باشند.
 
PTSD  می تواند در هر سنی، از جمله در دوران کودکی روی دهد. برآوردها حکایت دارند که افزون بر ۶۰ درصد افراد در معرض خطر، مانند سربازان از جنگ برگشته و قربانیان خشونت و بلایای طبیعی به PTSD دچار می شوند. تقریبا ۵۰ درصد افراد ظرف مدت ۳ ماه کاملا بهبود می یابند. شدت و مدت آسیب و نزدیکی فرد به رویداد، مهم ترین عواملی هستند که بر احتمال ایجاد PTSD تأثیر دارند(   APA، ۲۰۰۰). قربانیان تجاوز جنسی یکی از بالاترین میزان PTSD را دارند - تقریبا ۷۰ درصد.

اختلال های تجزیه ای
تجزیه مکانیزم دفاعی ناهشیاری است که به فرد کمک می کند تا خود هیجانی خویش را از تشخیص دادن تأثیرات کامل رویداد وحشتناک یا آسیب زا مصون نگه دارد، به این صورت که به ذهن امکان می دهد تا موقعیت یا خاطره دردناک را فراموش کند یا آن را از خود براند. تجزیه می تواند در مدت رویداد و بعد از آن اتفاق افتد. مانند هر مکانیزم کنار آمدن محافظت کننده دیگری، تجزیه کردن با استفاده مکرر آسان تر می شود.
 
ویژگی اصلی اختلال های تجزیه ای این است که عملکردهای هشیاری، حافظه، هویت، یا ادراک محیط که معمولا منسجم هستند، مختل می شوند. این اغلب در روابط فردی، توانایی عمل کردن در زندگی روزمره، و توانایی کنار آمدن با واقعیت های رویداد آسیب زا با بهره کش، اختلال ایجاد می کند. این اختلال از نظر شدت در افراد مختلف تفاوت دارد و شروع آن ممکن است ناگهانی یا تدریجی، زودگذر یا مزمن باشد. نشانه های تجزیه ای در درمانجویان مبتلا به PTSD دیده شده اند.
 
DSM - IV - TR  انواع مختلف اختلال های تجزیه ای را توصیف می کند:
  • یاد زدودگی تجزیه ای: درمانجو نمی تواند اطلاعات شخصی مهم را به یاد آورد (معمولا از نوع آسیب زا یا استرس زا).
  • گریز تجزیه ای: درمانجو دوره های ترک کردن ناگهانی خانه یا محل کار را بدون هر گونه توجیه، سفر کردن به شهری دیگر، و ناتوانی در یادآوری گذشته یا هویت خود را نشان می دهد. امکان دارد که او هویت تازه ای را اختیار کند.
  • اختلال هویت تجزیه ای ( قبلا اختلال شخصیت چندگانه نامیده می شد): درمانجو دو هویت یا شخصیت مجزا یا بیشتر را آشکار می سازد که مکررا رفتار او را تحت کنترل قرار می دهند. این با ناتوانی در یادآوری اطلاعات شخصی مهم همراه است.
  • اختلال مسخ شخصیت: درمانجو احساس مستمر یا مکرر جدا شدن از فرایندهای ذهنی یا بدن خود را نشان می دهد. این با واقعیت آزمایی سالم همراه است؛ یعنی، درمانجو روان پریش نیست یا ارتباط خود را با واقعیت از دست نداده است.
 
اختلال های تجزیه ای که در کل جمعیت نسبتا نادر هستند در بین کسانی که سابقه بهره کشی جسمی و جنسی کودکی داشته اند بسیار شایع ترند. رسانه های گروهی توجه زیادی را به نظریة خاطرات سرکوب شده در قربانیان بهره کشی متمرکز کرده اند. شماری از متخصصان باور دارند که خاطرات بهره کشی کودکی می توانند عمیقا در ذهن ناهشیار دفن شده یا سرکوب شده باشند، زیرا به قدری برای قربانیان دردناک هستند که نمی توانند آنها را تأیید کنند و می توان به آنها کمک کرد تا این گونه خاطرات دردناک را به یاد آورند.
 
نویسنده: جفری نوید و اسپنسر راتوس
 
منبع: کتاب «بهداشت روانی»


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.