اختلالات جسمانی شکل

اختلالات جسمانی شکل، آن دسته از اختلالات روانی است که در آن بیمار، درگیر جسم خود و نقص های آن می شود. در این بیماران روانی، شکایت بسیار زیادی از دردهای جسمی خود دارند در حالیکه در بدن این افراد مشکل جسمانی خاصی را مشاهده نمی کنید. با ما همراه باشید تا در این مورد بیشتر بدانید.
يکشنبه، 16 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اختلالات جسمانی شکل

خودبیمارانگاری یکی از بیماری های روانی اختلال جسمانی به شمار می آید.


انواع اختلال های جسمانی شکل

دو نوع اصلی اختلال های جسمانی شکل، اختلال تبدیلی و خودبیمارانگاری هستند.

اختلال تبدیلی
 اختلال تبدیلی اختلال نادری است و با تغییر عمده در عملکرد جسمانی یا از دست دادن آن مشخص می شود، مانند نابینایی، فلج یا از دست دادن احساس در دست و پا. با این حال، برای توجیه کردن فقدان عملکرد، یافته های پزشکی وجود ندارد. این نشانه ها عمدا نیز ایجاد نمی شوند. یعنی فرد آگاهانه وانمود نمی کند. اختلال تبدیلی به این علت این نام را گرفته است که به نظر می رسد تبدیل، منبع استرس یا اضطراب به مشکل جسمانی را شامل می شود.
 
اگر شما توانایی دیدن در شب را از دست بدهید، یا اگر پاهای شما فلج شوند، به طور قابل فهمی نگران می شوید. اما برخی افراد مبتلا به اختلال تبدیلی در مورد نشانه های خود بی تفاوت هستند، ویژگی چشمگیری که بی تفاوتی مفرط نامیده می شود.
 
در طول جنگ جهانی دوم، برخی از خلبان های هواپیماهای بمب افکن دچار کوری شبانه می شدند. آنها نمی توانستند مأموریت های شبانه خود را انجام دهند، هرچند که صدمه ای به عصب های بینایی آنها پیدا نشد. در موارد نادری، زنانی که خانواده های بزرگی داشتند از فلج شدن در دست و پا خبر دادند که بار دیگر یافته های پزشکی برای آنها وجود نداشتند. اخیرا خانمی از اهالی کامبوج به خاطر مشاهده قساوت و بیرحمی، نابینا شد.

خودبیمارانگاری
نوع شایع تر اختلال جسمانی شکل خود بیمارانگاری است. افراد مبتلا به این اختلال اصرار دارند که شکایت های جسمانی آنها به علت بیماری زیربنایی جدی است، در حالی که برای تأیید نگرانی های آنها توجیه پزشکی وجود ندارد. آنها دل مشغول این افکار می شوند که به طور جدی بیمار هستند و به رغم اطمینان آفرینی پزشکی نمی توان ترس آنها را برطرف کرد. افراد مبتلا به خود بیمارانگاری، نشانه های خود را جعل نمی کنند، بلکه آنها شکایت های جسمانی عذاب آوری را تجربه می کنند که آنها را به علت های مهلک و شوم نسبت می دهند. امکان دارد که آنها از یک دکتر به سراغ دیگری بروند و باور داشته باشند که دکترهای آنها تشخیص درست نمی دهند و از یک چیزی غافل می شوند.
 

عوامل علیتی در اختلال های جسمانی شکل

به عقیده نظریه پردازان روان پویشی که با فروید آغاز شد، نشانه های هیستریک، نمادی از تعارض روان شناختی زیربنایی هستند. کسی که به کار بردن یک دست خود را بدون دلیل پزشکی آشکار از دست می دهد ممکن است میل ناهشیار استفاده از آن دست برای ابراز تکانه غیر قابل قبولی، مانند صدمه زدن به دیگران یا به خودش را در سر داشته باشد.
 
خود (ego) راه حل مصالحه جویانه ای را طراحی می کند - سرکوب کردن تکانه پرخاشگرانه زیربنایی به وسیله ایجاد کردن نشانه (فلج دست) که از ابراز آن تکانه جلوگیری می کند. اگر این دیدگاه درست باشد، ممکن است توجیهی برای این واقعیت باشد که بسیاری از افراد مبتلا به نشانه های تبدیلی به طرز عجیبی نسبت به این نشانه ها بی تفاوت هستند، گویی این نشانه ها به هدفی زیربنایی خدمت می کنند.
 
از دیدگاه نظریه یادگیری، نشانه های تبدیلی بیانگر پاسخ های آموخته شده ای هستند که با اجتناب از موقعیت های دردناک یا اضطراب آور تقویت می شوند. بیماران تبدیلی ممکن است همدردی دیگران را جلب کنند و از مسئولیت های استرس زا معاف باشند.
 
شواهدی وجود دارند که نقش عوامل شناختی، مانند الگوهای تفکر تحریف شده را خاطرنشان می سازند. سوگیری های شناختی ممکن است زیربنای گرایش به اغراق آمیز کردن اهمیت بیماری های جسمانی جزئی باشند که در افراد مبتلا به خودبیمارانگاری دیده می شوند.
 
نویسنده: جفری نوید و اسپنسر راتوس
 
منبع: کتاب «بهداشت روانی»


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.