آثار دنیاگرایی بر زندگی فردی (بخش سوم)

دنیاگرایی امری است در مقابل آخرت گرایی. دنیاگرایی به معنای آن است که شخص تمام هدف از اعمال خود را زیباکردن دنیا خود قرار بدهد و از امر آخرت بی توجه باشد. با ما همراه باشید تا با آثار دنیاگرایی بر زندگی فردی بیشتر آشنا شوید.
چهارشنبه، 25 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد حسین افشاری
موارد بیشتر برای شما
آثار دنیاگرایی بر زندگی فردی (بخش سوم)
افراد دنیاگرا، افرادی هستند که تمام زندگی خود را محدود به دنیای مادی می دانند. 
 

1-خودفروشی

برخی انسان­ها آن­قدر شأن و منزلت خود را پایین می­آورند که وجود خود را که اعجوبه آفرینش بوده و جهان با این عظمت پیش­در­آمد آفرینش این مخلوق شگفت­انگیز می­باشد، به پست­ترین و کم­ارزش­ترین چیزهای دنیوی می­فروشندو کرامت نفس خویش را خدشه دار می سازند. امیر مؤمنان(علیه السلام) چنین آدم­هایی را احمق­ترین انسان­ها می­داند: «مِنَ النّاسِ مَن یَبیعُ نَفسَهُ بِالدَّراهِم وَ الدَّنانیرِ وَ مِنَ النّاسِ مَن یَبیعُ نَفسَهُ بِأَحقَرِ الأَشیاءِ وَ أَهوَنِهَا ...وَ هؤلاءِ فِی الحَقیقَةِ أَحمَقُ النّاسِ» [1]؛( برخی از مردم کسانی هستند که خودشان را به درهم و دینار می فروشند و برخی هم خود را به پست ترین اشیاء ها و هواهای (دنیوی) می فروشند و در حقیقت این دسته از مردم احمق ترین انسان ها می باشند.)
 

2-  لذت­ گرایی

یکی دیگر از آثار دنیاطلبی، لذت­ گرایی در دنیا و فراموش کردن هدف متعالی انسانی خود می­باشد. مکتب فکری لذت­گرایی معتقد است انسان هر چیزی و هر کاری را براساس لذت و لذت‌گرایی برمی‌گزیند که آغاز و فرجام زندگی سعادتمندانه به­شمار می‌رود. [2] در واقع انسان صرفاً به­دنبال لذت‌های دنیوی است.  
در این مکتب، انسان رسالتی جز لذت بردن از دنیا ندارد و از انسان دارای کمالات و فضایل و انسانی که اهل ایثار، شهامت، گذشت، جود، سخاوت و کرم باشد، خبری نیست؛ از انسانی که با استفاده از عمر محدود دنیوی خود، بتواند به اوج انسانیت رسیده و تجلی و نمایان­گر صفات کمال الهی باشد، خبری نیست؛ تنها با انسانی سر و کار داریم که هیچ همّ و غمی جز فکر کردن به لذت و شهوت و خوش­گذرانی و عیش دنیوی ندارد.
 
  درنگاه امیرالمومنین (علیه السلام) ، لذتی که آتش و عذاب درپی داشته باشد، اصلاً لذت محسوب   نمی شود؛ در واقع هر لذتی کمتر از لذت بهشتی، پست و کم­ارزش تلقی می­شود: «مَا خَیْرٌ بِخَیْرٍ بَعْدَهُ النَّارُ وَ مَا شَرٌّ بِشَرٍّ بَعْدَهُ الْجَنَّةُ وَ کُلُّ نَعِیمٍ دُونَ الْجَنَّةِ فَهُوَ مَحْقُورٌ وَ کُلُّ بَلَاءٍ دُونَ النَّارِ عَافِیَةٌ.»[3]
 
با توجه به این کلام امیرالمؤمنین (علیه السلام) لذت گرایی انسان را شیفته ی دنیا کرده و مظاهر دنیوی انسان را به جایگاهی می رساند که دیگر ارزش های وجودی خویش را نشناخته و کرامت نفس خویش را از دست می دهد.
 

3-  زندگی حیوانی

زندگی برخی انسان­ها با یک زندگی حیوانی تناسب بیشتری دارد؛ یعنی همان اهداف و اغراضی را دنبال می‌کنند که حیوانات به­دنبال آن هستند. انسانی که تمام همت و تلاش او برخورداری از لذت‌های غریزی صرف، مثل خوردن و آشامیدن باشد: «یَتَمَتَّعُونَ وَ یَأْکُلُونَ کَما تَأْکُلُ الْأَنْعام»[4] ؛زندگی او یک زندگی حیوانی بیش نبوده و با کرامت انسانی فرسنگ­ها فاصله دارد.

امام ‌خمینی(رحمه الله علیه)، انسان را در بدو آفرینش، حیوان بالفعل می‌داند که به اداره شهوت و غضب خود می‌پردازد و اگر تحت تربیت مربی و معلمی قرار نگیرد، یک حیوان عجیب و غریبی خواهد شد که در مقام حیوانیت، از همه قوی‌تر و کامل‌تر خواهد شد و جز پیروی از هوای نفس، شأن دیگری نداشته و هیچ کدام از اخلاق فاضله و اعمال صالحه در او بروز نخواهد کرد؛ بلکه فطرت الهی او نیز خاموش گردیده، تمام مراتب حق، زیر پای هواهای نفسانی پایمان گردیده و در عالم آخرت، خود را جز حیوان یا شیطان، چیز دیگری نیابد و از انسان و انسانیت یادی نکند.[5]
 
انسان‌هایی که هدفی جز تأمین نیازهای غریزی و حیوانی خویش ندارند، هزاران سال هم در دنیا زندگی کنند، ذره‌ای از مقام انسانیت و کرامت انسانی را درک نخواهند کرد و هرچه بیشتر عمر کنند، به حیوانیت نزدیک‌تر خواهند شد؛ زیرا تمام وجود انسان را در حیوانیت و نیازهای حیوانی خلاصه کرده‌اند. در واقع به تعبیر شهید مطهری، دچار مسخ روحی و معنوی شده و تبدیل به حیوانی گشته­اند که در عالم حیوانی، به آن بدی و کثافت وجود نداشته باشد: «بَلْ هُمْ أَضَل»[6] .به اعتقاد وی، اگر خصایص اخلاقی و روانی یک انسان، خصایص اخلاقی یک درنده گردد، چنین شخصی روحش حقیقتاً مسخ و تبدیل به یک حیوان شده است.[7]
 

4-  نگاه استقلالی به دنیا

نگاه به دنیا مانند نگاه به آینه است؛ گاهی انسان به­صورت مستقل به آینه نگاه می‌کند و کار با مرآتیت و نشانگر بودن آن ندارد. ممکن است در این نگاه، توجه معطوف به جنس شیشه آینه، کیفیت آن، تزئینات اطراف آن و ... شود. در این نگاه، اصلاً توجه به تصویر خود در آینه نداریم؛ چراکه نگاه‌های مستقل به خود آینه، ما را از نگاه‌های دیگر منصرف می‌کند.
 
اما اگر توجه ما معطوف به مرآتیت و حکایت‌گری آینه شود، دیگر از نگاه استقلالی به آن غافل خواهیم بود. دنیا نیز چنین ویژگی‌ای دارد؛ بعضی‌ها نگاه­هاشان به آن، نگاه به یک پدیده مستقل بوده و تمام توجه آنها به خود دنیا و امورات آن معطوف است. چنین افرادی از ابزار و وسیله بودن دنیا برای اهداف متعالی غافل خواهند بود. افرادی هم هستند که برای دنیا شأن مستقلی قائل نبوده و تمام شئون آن را ابزار و وسیله برای یک هدف بالا و والا می‌دانند.
 
پس اگر دنیا و امورات آن به­گونه‌ای باشد که انسان را به خود مشغول و از هدف اصلی انسان که رسیدن به جایگاه رفیع کرامت انسانی است، بازدارد و به آن به دیده یک هدف نگریسته شود، چنین دنیایی نه­تنها موجب رشد انسان نبوده، بلکه آسیب‌رسان و سد راه پیشرفت و تعالی انسانی می‌باشد؛ اما اگر وسیله و ابزاری برای رسیدن به کرامت ویژه انسانی باشد، بسیار پسندیده و مطلوب است و لحظه لحظه آن، فرصتی برای رسیدن به هدف عالی انسانی است.

پی نوشت:
[1]. محمد خوانساری ، شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ،قم ،  کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1304ش.ج20،ص173
[2]. احمد رهنمایی، درآمدی بر فلسفه تعلیم و تربیت، چاپ دوم ،قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)، 1388ش.ص208
[3]. نهج البلاغه (ترجمه محسن فارسی)، ح387.
[4]. سوره محمد (47)آیه12.
[5]. روح الله خمینی ، همان کتاب ، صص169-168.
[6].سوره اعراف (7)آیه179.
[7]. ­­مطهری،  مرتضی، انسان کامل، چاپ سوم، تهران، صدرا، 1385ش.صص25-24.


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.