راه کارهای زندگی با همسر وابسته(بخش اول)

اگر شما هم دارای همسری هستید که بسیار به شما وابسته است و نشانگان اختلال شخصیت وابسته را دارد، حتما برای قوت بخشیدن به زندگی خود نیاز به رعایت راه کارهایی دارید. با ما همراه باشید تا با این راهکارها آشنا شوید.
يکشنبه، 6 بهمن 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راه کارهای زندگی با همسر وابسته(بخش اول)
بزرگسالی که اختلال شخصیت وابسته دارد، سیاه چاله نیاز هیجانی است.
 

زندگی با آدم وابسته

 همان طور که می بینید، زندگی با آدم وابسته از لحاظ هیجانی می تواند عرصه را بر شما تنگ کند و از لحاظ رابطه ای می تواند خفقان آور باشد. در اینجا سؤالی پیش می آید: آیا می توانید تا آخر عمر با یک آدم وابسته زندگی کنید؟ نکته ای که باید در نظر بگیرید این است که آیا طرف مقابل شما در مورد ماهیت رابطه تان ناراحت است. پیش آگهی یا احتمال تغییر آدمی که اختلال شخصیت دارد معمولا در گرو این است که آیا انگیزه لازم برای تغییر را دارد و آیا در مورد رفتارش بینش دارد. کسانی که دچار اختلال شخصیت اند، بینش اندکی در مورد مشکل خویش دارند و وقتی اوضاع خوب پیش نمی رود، دیگران را سرزنش می کنند.
 
طرف مقابل شما احتمالا در قبال مشکل به وجود آمده در رابطه تان، مسئولیتی بر عهده نمی گیرد. شخصیت های وابسته همواره نگران اند که طرف مقابلشان آنها را نپذیرد. همچنین نگران طرد شدن هستند. وقتی طرف مقابل شما کشف می کند که غمگین هستید، بدترین ترس او تأیید می شود. این که مبادا نتوانید یا نخواهید به طور نامشروط به او قوت قلب و اطمینان خاطر دهید یا تصمیم بگیرید او را ترک کنید.
 
این ترس می تواند وی را دچار بحران کند یا حتی وادار کند رابطه دیگری برقرار کند تا نیازهایش را در آن رابطه رفع کند. اگر می خواهید به رابطه خود با شخص وابسته ادامه دهید، نکات زیر به شما و او کمک خواهند کرد:
 

مثل همیشه خوش بینی محتاطانه را در پیش گیرید

 تغییر حقیقی زمان می برد و به ازخودگذشتگی نیاز دارد. ضرب المثل قدیمی نیش عقرب نه از ره کین است اقتضای طبیعت اش این است، بی شک در اینجا مصداق دارد، اما شخص وابسته در واقع می تواند طبیعت خود را کمی تغییر دهد! تجربه ما نشان می دهد وقتی زوجی که یکی از آنها وابسته است برای درمان مراجعه می کنند، کمی ناراحت و آشفته اند. شخص وابسته اغلب می ترسد رابطه را از دست بدهد و در عین حال از احساس استیصال و نیازمندی خسته شده است.
 
بنابراین عجیب نیست که از لحاظ بالینی دچار افسردگی و اضطراب شود. حسن قضیه این است که این ناراحتی، پیش درآمد تغییر است. وقتی اوضاع خوب است، شخص به ندرت رشد می کنند اما مراقب نکته ای باشید: مبادا طرف مقابلتان صرفا برای خشنود کردن شما حرکتی دال بر تغییر انجام دهد. تغییر منفعلانه به ندرت مفید است.
 

به او کمک کنید از موفقیت های کوچک لذت ببرد

طرف مقابلتان سال ها است برای شروع کارهاو تصمیم گیری، به دیگران وابسته است. به او کمک کنید به تدریج خودش تصمیم گیری کند. در دام رسیدگی به امور روزمره طرف مقابلتان نیفتید. به او مثل بچه کمک کنید گام های کوچک بردارد! در مجلات مشهور پدری و مادری کردن معمولا به والدین توصیه می شود به بچه ها کمک کنند با فراهم آوردن شرایط انتخاب کردن و دادن حق تصمیم گیری به بچه ها، تصمیم گیری را به آنها یاد بدهند.
 
به این ترتیب، خودتاثیرگذاری و عزت نفس فرزندشان را می سازند. اگر طرف مقابلتان نمی تواند تصمیم بگیرد چه پیراهنی بپوشد، یادآوری کنید که یک پیراهن قرمز و یک پیراهن سبز داری. باید آن را که دوست داری، بپوشی.
 
همچنین می توانیم رفتارهایی را که دوست داریم دیگران تکرار کنند، تقویت مثبت کنیم. گاهی اوقات در رابطه ها ناخواسته رفتار نامطلوب دیگران را تقویت می کنیم. به این کار، تقویت ناخواسته می گویند. وقتی بچه ای قشقرق راه می اندازد، تسلیم می شویم تا داد و فریاد گوش خراش خود را متوقف کند. به این ترتیب، بچه یاد می گیرد برای رسیدن به خواسته هایش، داد و فریاد راه بیندازد.
 
تناقض قضیه در این است که تسلیم شدن در برابر سروصدای بلند و گوش خراش بچه، احتمال تکرار این رفتار را بالا می برد. اگر می خواهید داد و فریادش ادامه پیدا کند، تسلیم شوید و با توجه کردن به آن، داد و فریادش را تقویت کنید! حالا به طرف وابسته خود فکر کنید. آیا وقتی ناراحت و غمگین است یا به شما می چسبد، احساس گناه می کنید، تسلیم می شوید و به او رسیدگی می کنید و تماسی را که دنبالش است برقرار می کنید؟ در اینجا سؤالی پیش می آید: وقتی سریش شدن و چسبندگی را در او تقویت می کنید، چرا از ادامه پیدا کردن رفتارش تعجب می کنید؟ کمی فکر کنید و نقش خودتان را در این زمینه بررسی کنید. آیا با تحکیم حد و مرزها و تقویت تصمیم گیری مستقل می توانید اوضاع را تغییر دهید؟
  

درهای دنیای طرف مقابل تان را باز کنید

حلقه روابط شخصیت وابسته بسیار محدود است. شخص وابسته، دوستان نزدیک اندک و روابط معدودی دارد که آن سطح از صمیمیت و مراقبت دلخواهش را برآورده می کنند. تحقیقات نشان می دهند هرچه حلقه روابط و شبکه حمایتی شخص گسترده تر باشد، سالم تر و شادتر خواهد بود (مایرز ، ۲۰۰۰). اگر طرف مقابلتان از نظام حمایتی گسترده تری برخوردار باشد، احتمال این که نیازهایش را چند جا برآورده کند، بیشتر می شود و توقعاتش کم می شود. به طرف مقابلتان کمک کنید دوستان جدیدی پیدا کرده و کارهای جدیدی را آغاز کند تا روابطش گسترش یابند. این جریان باعث می شود شما هم با آدم های جدیدی آشنا شوید و مفرهای اجتماعی بیشتری پیدا کنید.
 
ادامه دارد...
 
منبع: عشق دیوانه وار، دبلیو برد جانسون و کلی موری، مترجم: مهرداد فیروزبخت، صص 202-205، انتشارات رشد، تهران، اول، 1394.


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.