راز جذابیت افراد ضداجتماعی

با همه خطرهایی که می دانیم افراد مبتلا به اختلال شخصیت ضداجتماعی دارند، ولی برخی به راحتی با ایشان ارتباط دارند و یا با آنها ازدواج می کنند. با ما همراه باشید تا علل آن را مورد بررسی قرار دهیم.
چهارشنبه، 25 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
راز جذابیت افراد ضداجتماعی
شخصیت های خطرناک، در خواندن دست دیگران تبحر دارند.
 

چرا جذب طرف های خطرناک می شوم؟

حال که با شخصیت های خطرناک آشنا شدید، جا دارد ببینیم اصلا چرا عاشق این نوع شخصیت می شوید و آیا سابقه چنین چیزی را دارید یا نه. اگر درگیر رابطه با شخصیت ضداجتماعی شده اید، مجذوب کسی شده اید که:
 
  1.  مرزها و قواعد رابطه را زیر پا می گذارد.
  2. به شما دروغ می گوید و سرتان کلاه می گذارد.
  3. در رابطه اش تکانشی عمل می کند و برنامه ای برای آینده ندارد.
  4. پرخاشگری فیزیکی و کلامی دارد.
  5. به امنیت و آسایش شما و فرزندانتان اهمیتی نمی دهد.
  6. انتظار دارد مسئول زندگی هیجانی و مالی خود باشید
  7. به احساسات و نیازهای شما اهمیتی نمی دهد.
 
می توانیم تجسم کنیم که با خواندن این فهرست، دلسرد می شوید. اما اگر مجذوب تیپ شخصیتی ضداجتماعی شده اید، تنها نیستید. شخصیت های ضداجتماعی جذبه ای دارند که خاص آنها است و برای برگرداندن شما به رابطه کافی است. وقتی اوضاع خوب است، واقعا حرف ندارد. در این لحظات احساس می کنید چه رابطه خوب، مهیج و دو طرفه ای دارید. او گاهی اوقات به شکل ماهرانه ای دلسوزی به خرج می دهد. در این مواقع خودتان را گول می زنید که اوضاع بهتر خواهد شد.
 

تبحر در پیش بینی

شخصیت های خطرناک، در خواندن دست دیگران تبحر دارند؛ طرف ضداجتماعی می داند چقدر می تواند به شما فشار آورد و چه موقع باید رفتارش را کنترل کند. احتمالا در شما خصیصه ای هست که باعث می شود این حالت دوری و صمیمیت را با طرف مسئولیت ناپذیرتان ادامه دهید. شاید در روان شناسی شما چیزی هست که چنین رابطه ای را برای شما جذاب می کند.
 
فهمیدن این که یک نفر چطور سخت عاشق یک آدم ضداجتماعی می شود، آسان است. هیجان و اعتماد به نفس چنین آدمی در برخورد اول، جذاب و فریبنده است. طبیعی است که بخواهید با آدم جذابی که می تواند دست شما را بخواند، سر رابطه را باز کنید و تحت مراقبت او قرار گیرید. شخص ضد اجتماعی در آغاز به طور متقاعدکننده ای جذاب، شوخ طبع و بسیار با اعتماد به نفس به نظر می رسد. به زودی متوجه می شوید که برداشت اولیه شما در مورد او به عنوان یک آدم جالب، درگیر و حتی کمی اغواگر به خاطر کاستی ها و تخس به نظر رسیدن او (به یاد جیمز دین بیفتید)، برداشت غلطی بوده است. می دانیم پی بردن به این قضیه سخت است را ترجیح می دهیم بدانید طرف ضداجتماعی شما احتمالا دروغگو، فریبکار و ظاهرساز بوده و می خواسته خودش را به شما بچسباند.
 

عدم احترام به احساسات دیگران

ویژگی اصلی تیپ های شخصیتی ضداجتماعی، احترام نگذاشتن به احساسات و نیازهای دیگران است. آنها در آغاز، خود را طوری نشان می دهند که گویا حد و مرزها را رعایت خواهند کرد؛ سرسختی و مستقل بودن آنها هم احتمالأ جذاب است. اما بی شک به مرور درمی یابید که طرفی ضداجتماعی شما اصولا اهل همدلی نیست و نمی تواند رنج و احساسات عمیق دیگران را درک کند. روابط او با مردم، سطحی و توخالی است و بی ریا و بی غل و غش نیست. علاوه براین بی ارتباطی هیجانی، به مرور متوجه می شوید طرف ضداجتماعی شما از مهارت هایش در زمینه فریبکاری، برای پیچاندن کلمات و نگرانی های شما استفاده می کند و درنتیجه در درستی احساستان و معقول بودن توقعاتتان شک می کنید. پس مجذوب چه چیز آدم های خطرناک می شوید؟
 
 آیا خانواده ای داشته اید که در آن وظیفه شما دنباله روی و ارتباط برقرار کردن با یک والد ضداجتماعی یا سرد و نجوش بوده است؟ یا این که طرفی ضداجتماعی خود را یک چالش در نظر می گیرید و معتقدید می توانید او را تغییر دهید چون با طرف های قبلی اش فرق دارید؟ احتمال دیگر این است که رابطه با آدم های ضداجتماعی برای شما به یک هنجار تبدیل شده باشد، عزت نفستان آسیب دیده و خودتان را لایق رابطه با کسانی می دانید که در حد شما نیستند.
 
روابط کسانی که این تیپ شخصیتی را دارند معمولا عمر کوتاهی دارد و با خیانت از سوی آنها همراه است. این افرادگاهی اوقات هم ازدواج های کوتاه مدت داشته اند. لازم به بیان نیست که اعتماد کردن به چنین شخصی از همان اول زیر سؤال است. آیا معمولا با آدم هایی درگیر رابطه می شوید که به شما خیانت می کنند یا به سادگی از کنار این بی ملاحظگی ها می گذرید؟ اگر چنین است، تشویقتان می کنیم علت آن را پیدا کنید. آیا یکی از والدینتان پیوسته خیانت می کرده است؟ آیا روابطش را به این حساب می گذارید که «او هم یکی از همین آدم ها است»؟
 
حال وقت آن رسیده که جلوی این جریان را بگیرید و از خودتان بپرسید چرا درگیر روابطی می شوید که از همان شروع معلوم است به جایی نمی رسند. گذشت کردن از خیانت طرف مقابلتان وقتی برای بی اعتمادی به او دلیل دارید و وقتی نیازهایتان در این رابطه برآورده نمی شود، خیلی سخت است. اگر رابطه با شخصی را ادامه می دهید که یکسره خیانت می کند احتمالا با این خیال که «این دفعه واقعا می خواهد عوض شود» خودتان را فریب می دهید. به عبارت دیگر، احتمالا آن قدر به او وابسته شده اید که از ترس تنها شدن، می خواهید این رابطه سرشار از سوءرفتار و سوء استفاده را ادامه دهید.
 

از حقوق خود صرف نظر کنید.

چرخه معیوب آدم هایی که با شخصیت های خطرناک رابطه دارند این است که از حقوق، نیازها و خواسته های خود به تدریج صرف نظر می کنند. به طور مکرر مورد بهره کشی واقع می شوید، فریب می خورید و در نهایت مسئولیت پول درآوردن، خانه داری و بچه داری را برعهده می گیرید. ممکن است آن قدر به کنترل شدن و نظافت کردن، به جای طرفی ضداجتماعی خودتان عادت کنید که یک روز صبح از خواب بیدار شوید و از خودتان بپرسید آن آدم مستقل چه شد. بالاخره یک جا باید بپذیرید که عاشق و والد یک کودک بدقلق شده اید که فقط هیکلش بزرگ شده است.
 
اگر معمولا با آدم های ضداجتماعی رابطه برقرار می کنید، این سؤال می تواند به شما کمک کند؛ چرا کارم به روابطی می کشد که در نهایت قربانی، سوء استفاده شده و فریب خورده آن رابطه می شوم؟ رابطه داشتن باشخصیت ضداجتماعی می تواند از لحاظ هیجانی، خردکننده باشد. چه چیزی در شما و پیشینه شما هست که کار شما را به این روابط می کشاند؟ آیا در کودکی با شما این گونه رفتار شده با این پیام به شما داده شده که لایق رابطه صادقانه با آدمی راستگو نیستید؟ آیا این خیال باطل را در سر پرورانده اید که با سعی زیاد بالاخره میت وانید طرف وحشی، جذاب و غیر قابل کنترل تان را رام کنید؟ آیا در این روابط هویت تان را به تدریج از دست می دهید و دیگر چیزی برای شما مهم نخواهد بود؟ اگر جوابتان به این سؤالات مثبت است، پیشنهاد میکنیم به کمک یک متخصص، خودتان را بیشتر بررسی کنید.
 
و بالاخره فراموش نکنید که طرف ضداجتماعی شما در چند سطح می تواند خطرناک باشد. وقتی سوءرفتار او به سوءرفتار هیجانی و کلامی محدود می شود. نادیده گرفتن خطر بالقوة چنین رابطه ای آسان است. با ادامه یافتن این نوع روابط یا با ادامه دادن یکی از این روابط، این پیام نظریف یا نه چندان خظریف را به خودتان می دهید که لایق بیش از این نیستید. طرف مقابل شما، مفتون و غرق خودش است و فقط به تمایلات خودش توجه دارد. اگر مراتب نیازهایتان نباشید، نیازهای شما ارضا نخواهد شد و اگر حواستان جمع نباشد، قربانی خشونت فیزیکی خواهید شد. در این مقطع جادارد ببینید چرا به فکر امنیتتان نیستید.
 
 نویسنده: دبلیو. بِرَد جانسون و کِلی مورِی
 
منبع: کتاب «عشق دیوانه وار»


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.