چرا جذب افراد مبتلا به اختلال شخصیت می شویم؟ (بخش سوم)

برخی از افراد به دنبال کسانی برای ازدواج می گردند که بتواند خلاهای عاطفی و احساسی ایشان را جبران کند. از همین روی بدون توجه به معیارهای انتخاب همسر، تن به ازدواج با افراد مبتلا به اختلال شخصیت می دهند. با ما همراه باشید تا با دلایل دیگر این سئوال آشنا شوید که چرا جذب افراد مبتلا به اختلال شخصیت می شویم؟
چهارشنبه، 25 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرا جذب افراد مبتلا به اختلال شخصیت می شویم؟ (بخش سوم)
 اگر اهل تعلل هستید یا الان، در رابطه خود با شخصی که جدا اختلال شخصیت دارد تعلل می کنید، شاید از ترک کردن او احساس گناه یا شرم می کنید.
 

دلیل ۶ : دائم در حال پر کردن خلا در خودم هستم

گاهی اوقات به این دلیل با اشخاص دچار اختلال شخصیت وارد رابطه می شویم که مجذوب جنبه ای از شخصیت آن ها می شویم که احساس می کنیم اصلا آن جنبه را نداریم. همه ما حداقل در برخورد اول جنوب آنچه نداریم، می شویم. اگر آدم خشک و محافظه کاری هستید، مجذوب آدمی خواهید شد که اهل خطر کردن است. اگر خیلی برونگرا هستید، مجذوب آدم های آرام و ساکت خواهید شد و اگر محتاط، خشک و منظم اید، دنبال طرف های خودانگیخته و بی خیال خواهید رفت.
 
یک مشکل!
اما در اینجا مشکلی پیش می آید. چند دهه تحقیق نشان داده است اگرچه متضادها یکدیگر را جذب می کنند ولی در نهایت دنبال کسی هستیم که بیشترین شباهت را به شخصیت ما داشته باشند. کسی که صفت یا رفتار خیره کننده اش مورد تحسین شما است می تواند مهیج و جذاب باشد. اما جذابیت این صفت با رفتار به مرور رنگ می بازد و حتی منشاء اختلاف می شود. بدتر این که اثر آن صفت یا رفتار، یکی از جنبه های اختلال شخصیت باشد (برای مثال، طرفی که خودانگیخته است می تواند شخصیت مرزی داشته باشد، یا کسی که اهل خطر کردن است عملا می تواند شخصیت ضداجتماعی داشته باشد یا آدم ساکت می تواند شخصیت اسکیزویید داشته باشد). آنگاه برای پر کردن کاستی های خودتان، درگیر رابطه ای دردسر ساز شده اید.
 
به جای این کار بهتر است روی کاستی های خودتان کار کنید. چطور می توانید علائق و رفتارهای تان را گسترش دهید؟ چطور می توانید دوستانی پیدا کنید که برخی از خصوصیاتی را که ندارید، داشته باشند؟ وقتی هم جفت سالمی گیر می آورید، می تواند از تلاش های شما برای برونگراتر شدن، تأمل بیشتر در مورد خودتان، خودانگیخته تر شدن و خلاصه هر آنچه دوست دارید، حمایت کند.
 

دلیل ۷: از این که ولش کنم احساس گناه می کنم

 اگر اهل تعلل هستید یا الان، در رابطه خود با شخصی که جدا اختلال شخصیت دارد تعلل می کنید، شاید از ترک کردن او احساس گناه یا شرم می کنید. بسیاری از آدم ها از کسانی که اختلال شخصیت دارند جدا نمی شوند چون معتقدند مسئول و مسبب مشکلات او هستند و طرف مقابل بدون آن ها نمی تواند زندگی کند و آنها در این خصوص مقصر خواهند بود. البته این طرز فکر، مزخرف است. در اینجا یک چیز محرز است: طرف مقابل شما مدت ها قبل از آن که شما وارد صحنه شوید، اختلال شخصیت داشته است و بعد از آن که او را ترک کنید هم اختلال شخصیت خواهد داشت. آیا باید از قبل می دانستید اختلال شخصیت دارد؟ البته که نه! یادتان باشد حتی متخصصان سلامت روان هم گاهی اوقات در ابتدای درمان متوجه اختلالات شخصیت نمی شوند؛ نشانه های شدید این اختلالات گاهی اوقات فقط پس از عبور از مرحله اول رابطه نمایان می شوند.
 
اگر با احساس گناه، شرم و احساس وظیفه مندی به ویژه وقتی با او ازدواج نکرده اید-روبرو هستید، توصیه می کنیم برای مشاوره رجوع کنید و مسئولیت مشکلات روانی دیگری را برعهده نگیرید. این فرصت خوبی است برای آن که مراقبت از خود و تفکر عاقلانه را تمرین کنید.
 

دلیل ۸: شاید مشکل از او نباشد

 یکی دیگر از دلایلی که باعث می شود جذب اشخاص دچار اختلال شخصیت شوید و با آنها بمانید این است که ممکن است خودتان اختلال شخصیت داشته باشید. اعتراف به این که از یک نوع اختلال شخصیت رنج می برید، دردناک است ولی اگر پیوسته با صاحبان نوع خاصی از این اختلالات رابطه برقرار می کنید، جا دارد این قضیه را بررسی کنید. به عنوان مثال، در جریان درمانگری های خود، مردان و زنان وابسته ای را می بینیم که با طرف های دچار اختلال شخصیت (مثل آدم های ضداجتماعی با خودشیفته یامرزی) سروکار پیدا می کنند. برای آنها بودن با یک نفر - حتی کسی که احتمالا نمی تواند مایه شادی آنها شود - از رابطه سالم مهم تر است.
 
اگر این نکات در مورد شما صدق می کنند، وقت آن رسیده تحت درمان قرار بگیرید و قدری خودکاوی کنید. یادتان باشد بسیاری از صفات شخصیتی ما - حتی صفاتی که هم اکنون مشکل ساز شده اند - در دوران کودکی، صفاتی بسیار انطباقی و بامعنا بوده اند. متأسفانه همین طور که سن ما بالاتر می رود، این صفات و گرایشات در کارکردهای رابطه ای و قضاوت های ارتباطی ما اخلال ایجاد می کنند. برای مثال، اگر در روابطتان آدم وابسته ای هستید، احتمالا از ابراز وجود طفره خواهید رفت، اجازه خواهید داد دیگران از شما بهره کشی کنند و در روابطی که دیگر مثبت و سالم نیستند بمانید.
 

دلیل ۹: وای! (اتفاقی بود)

گاهی اوقات هم رابطه با کسی که اختلال شخصیت دارد فقط یک اشتباه بوده و چیزی در مورد این که مجذوب این تیپ های شخصیتی می شوید، نشان نمی دهد. در حالت بسیار سالم، ممکن است با یک شخصیت عجیب قرار گذاشته باشید و حالا به خودتان بگویید: «چطور چنین اتفاقی افتاد؟ معمولا حواسم جمع است و آدم های عجیب را در جمع تشخیص می دهم. حالا دارم خودم، قضاوتم و سلامت روانم را بازخواست می کنم. آیا معنایش این است که محکوم به انتخاب بازنده ها هستم؟» جوابش این است که احتمالا نه.
 
یادتان باشد اختلال شخصیت، شدت و ضعف دارد. گاهی اوقات تشخیص شکل های ظریف تر این اختلال در همان آغاز رابطه سخت است. در ضمن فراموش نکنید که افراد دارای اختلال شخصیت، استاد مدیریت برداشت در برخوردهای اول هستند. شاید ابتدا مجذوب این شخصیت ها شوید و فریب آنها را بخورید و بعد در عجب بمانید که چطور از علائم هشداردهنده غافل شده اید. ممکن است مجذوب محرک بودن و شور و هیجان شخصیت مرزی بی نمایشی شوید، فریب رفتارهای خوشایند، با وقار و سرشار از اعتماد به نفس شخصیت ضداجتماعی را بخورید یا مجذوب رفتار عجیب و غریب و بدیع شخصیت اسکیزوتایپال شوید. فقط بعدا می فهمید که این ویژگی های اولیه، نوک کوه یخ آسیب شناسی بوده اند.
 
چه کار می توانید بکنید؟
اگر اشتباه کرده اید، بدانید این فقط یک اشتباه بوده است. شاید سهل انگاری کرده اید، خیلی عجله کرده اید، روی یک صفت جذاب او تمرکز کرده اید یا ابتدا علامتی دال بر وجود مشکل دیده نمی شده است. علت این شکست رابطه ای هر چه بوده است، نباید باعث شود درگیر تعمیم افراطی شوید یا فرض کنید محکوم به تکرار این اشتباه هستید. این کتاب راهنما را به دقت بخوانید، با صورتهای مختلف اختلال شخصیت آشنا شوید و در آینده، حواستان را بیشتر جمع کنید.
 

خلاصه

حال که فهمیدید چرا جذب کسانی می شوید که اختلال شخصیت دارند و فهمیدید چرا این افراد این قدر وسوسه انگیزند، نوبت آن رسیده که این اختلالات شخصیت را به دقت بررسی کنیم. در فصل های بعد، هر یک از اختلالات را به طور مفصل توضیح می دهیم و مثالی می زنیم که نشان می دهد چنین روابطی چطور برقرار می شوند و چرا هر اختلال شخصیتی، به رابطه ای عاشقانه منتهی می شود که به مرور رنگ فاصله، بحران و ناکارآمدی به خود می گیرد. برخی از دلایلی را که بزرگسالان سالم، عاشق این شخصیت ها می شوند، توضیح می دهیم و سپس برای مدیریت چنین روابطی در صورت تمایل به ادامه دادن آنها راهکارهایی می دهیم.
 
نویسنده: دبلیو. بِرَد جانسون و کِلی مورِی
 
منبع: کتاب «عشق دیوانه وار»


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.