اگر مکررا مجذوب شخصیت های اسکیزوتایپال می شوید، شاید خودتان خصوصیات عجیب و غریب دارید.
چرا مجذوب آدم های عجیب و غریب می شوم؟
خب دقیقا درگیر چه چیز طرف اسکیزوتایپال خود شده اید؟ بگذارید مروری کنیم اگر مجذوب شخصی شده اید که دچار چنین سندرمی است، در واقع جذب کسی شده اید که تعدادی از این صفات را دارد:
- آدم ها و رویدادهایی را که به او مربوط نیستند، به خودش ربط می دهد.
- به باورهای مضحک، افکار سحرآمیز یا گفتار عجیب و غریبی دارد که می تواند شرم آور باشد و باعث شود دیگران بگویند عجیب و غریب است.
- گاهی اوقات احساسات و تجربه های عجیب و غریبی دارد.
- معمولا به دیگران ظنین و بی اعتماد است و دوستان کمی دارد.
- هیجانات نامتناسبی دارد یا هیجاناتش با اتفاقات موردنظر و موضوعات مورد بحث، هماهنگی ندارند.
- گاهی اوقات لباس های عجیب و غریب می پوشد.
- در وضعیت های اجتماعی معذب است و انتظار طردشدن دارد.
قطع رابطه با افراد اسکیزوتایپال
هرکسی که این کتاب راهنما را می خواند دیر یا زود رابطه خود را با شخصیت عجیب و غریب قطع خواهد کرد. عجیب و غریب بودن طرف مقابل، البته بسته به شدت این سندرم، ابتدا می تواند تازگی داشته باشد و جذاب، رمزآمیز یا حداقل جالب به نظر رسد. شخصیت های اسکیزوتایپال می توانند جذاب، در برخی زمینه ها موفق و خلاق باشند. شیفتگی نسبت به یکی دو آدم عجیب و غریب، عادی است. اما اگر دائمأ با آدم های عجیب و غریبی رابطه برقرار کنید که چنین اختلالی دارند، چی؟ یا اگر با کسی ازدواج کنید که اختلال شخصیت اسکیزوتایپال نسبتا جدی دارد چطور؟
حدس اول
حدس اول این است که شاید آدمی باشید که فریب شخصیت هایی را می خورید که از جهاتی با دیگران فرق دارند و مجذوب چنین شخصیت هایی می شوید. شاید اراده آنها برای درافتادن با سرووضع و رفتارهای اجتماعی متداول را تحسین می کنید. شاید هم شیفته تمرکز کامل شخصیت عجیب و غریب بر یک سرگرمی با هدف اجتماعی نامعمول می شوید. اگر خانواده ای داشته اید که خیلی بر همرنگی تأکید داشته اند یا حداقل یکی از والدین شما خیلی عجیب و نامتعارف بوده است، آن وقت شخصیت اسکیزوتایپال برای شما جذاب می شود.
در مورد اول، در دام شخصیت عجیب و غریب افتادن می تواند عبور از گذشته پر محدودیت و آزمودن نیابتی هویتی جدید از طریق ارتباط با یک آدم عجیب و غریب باشد. در حالت دوم هم احتمالأمجذوب آشنا بودن شخصیت عجیب و غریب و راحت بودن با او شده اید.
در مورد اول، در دام شخصیت عجیب و غریب افتادن می تواند عبور از گذشته پر محدودیت و آزمودن نیابتی هویتی جدید از طریق ارتباط با یک آدم عجیب و غریب باشد. در حالت دوم هم احتمالأمجذوب آشنا بودن شخصیت عجیب و غریب و راحت بودن با او شده اید.
حدس دوم
حدس دوم این است که اگر مکررا مجذوب شخصیت های اسکیزوتایپال می شوید، شاید خودتان خصوصیات عجیب و غریب دارید. لطفا ما را به خاطر این قضیه ببخشید ولی نباید این امکان را نادیده بگیرید. ضرب المثل هایی مثل «آب می رود گودال را پیدا می کند» و «کبوتر با کبوتر باز با باز، کند همجنس با همجنس پرواز» می توانند مصداق حال شما باشند. تجربه بالینی ما نشان می دهد آدم ها جذب کسانی می شوند که شبیه خودشان باشند.
یعنی برخی خصوصیات طرف مقابل، آنها را یاد خودشان می اندازد. حتی اگر خودتان حس نمی کنید به اندازه طرف مقابلتان عجیب و غریب باشید، آیا ممکن است شریک برخی از باورها و عادات نامتعارف او باشید؟ آیا شما هم به خاطر جور نبودن با دیگران، دچار نوعی انزوا هستید؟ آیا راحت نبودن در وضعیت های اجتماعی، بخشی از داستان زندگی شماست؟ توصیه می کنیم خودتان را حداقل در رابطه با یکی از ملاک های آغاز این فصل بررسی کنید؛ صادقانه ببینید آیا صفات اسکیزوتایپال دارید؟
البته بدون مطرح کردن تمایل شما به مراقبت از شخصیت عجیب و غریب، هیچ توضیحی کامل نخواهد بود. آیا چیزی هست که شما را متقاعد می کند با این تیپ شخصیتی ناوارد در روابط اجتماعی، آسیب دیده رابطه و نگران و نایمن وارد رابطه شوید؟ چرا می خواهید او را از درد و رنج و طردشدن مصون نگهدارید؟ شاید پدر یا مادر یا یکی از اعضای خانواده تان صفات اسکیزوتایپال داشته اند و الان می خواهید ناتوانایی خود در دوران کودکی را جبران کنید- یعنی از یک بزرگسال محبوب محافظت کنید و در این رابطه عاشقانه، نقش والد را بازی کنید. آدم های اسکیزوتایپال برای کسانی که نیاز دارند از یک نفر دیگر مراقبت کنند یک پروژه مراقبتی بی پایان هستند. هرچند این نیاز نمی تواند پایه و اساس محکمی برای رابطه عاشقانه دوران بزرگسالی باشد. چون طرف مقابل شما در اکثر موارد عجیب و غریب باقی خواهد ماند. نمی توانید برای او یک عمر نقش والد را بازی کنید.
یعنی برخی خصوصیات طرف مقابل، آنها را یاد خودشان می اندازد. حتی اگر خودتان حس نمی کنید به اندازه طرف مقابلتان عجیب و غریب باشید، آیا ممکن است شریک برخی از باورها و عادات نامتعارف او باشید؟ آیا شما هم به خاطر جور نبودن با دیگران، دچار نوعی انزوا هستید؟ آیا راحت نبودن در وضعیت های اجتماعی، بخشی از داستان زندگی شماست؟ توصیه می کنیم خودتان را حداقل در رابطه با یکی از ملاک های آغاز این فصل بررسی کنید؛ صادقانه ببینید آیا صفات اسکیزوتایپال دارید؟
البته بدون مطرح کردن تمایل شما به مراقبت از شخصیت عجیب و غریب، هیچ توضیحی کامل نخواهد بود. آیا چیزی هست که شما را متقاعد می کند با این تیپ شخصیتی ناوارد در روابط اجتماعی، آسیب دیده رابطه و نگران و نایمن وارد رابطه شوید؟ چرا می خواهید او را از درد و رنج و طردشدن مصون نگهدارید؟ شاید پدر یا مادر یا یکی از اعضای خانواده تان صفات اسکیزوتایپال داشته اند و الان می خواهید ناتوانایی خود در دوران کودکی را جبران کنید- یعنی از یک بزرگسال محبوب محافظت کنید و در این رابطه عاشقانه، نقش والد را بازی کنید. آدم های اسکیزوتایپال برای کسانی که نیاز دارند از یک نفر دیگر مراقبت کنند یک پروژه مراقبتی بی پایان هستند. هرچند این نیاز نمی تواند پایه و اساس محکمی برای رابطه عاشقانه دوران بزرگسالی باشد. چون طرف مقابل شما در اکثر موارد عجیب و غریب باقی خواهد ماند. نمی توانید برای او یک عمر نقش والد را بازی کنید.
نویسنده: دبلیو. بِرَد جانسون و کِلی مورِی
منبع: کتاب «عشق دیوانه وار»