آشنایی با عوارض افسردگی

قدرت و توانایی انجام دادن کارها در افراد افسرده از بین می‌رود و به حدی پیش می‌رود که فرد از حق و خواسته ی خودش هم نمی‌تواند دفاع کند. 
 

چکیده : افسردگی بیماری بسیار شایع در عصر ما است و در تمامی جهان روند رشد فزاینده دارد. افسردگی یک بیماری اختصاصی نیست بلکه در تمام سنین و همه نژادها، هم در زنان وهم در مردان ظاهر می شود. افسردگی به همراه خودش عوارضی دارد که در اینجا بیان می کنیم.

تعداد کلمات 959 / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه

همه ی ما در طول زندگی با فراز و نشیب های عاطفی روبرو هستیم. این فراز و نشیب ها تا زمانی که بیش از اندازه شدید نباشد موجب می‌شود زندگی ما جالب و چالشی باشد اما زمانی که خیلی احساس افسردگی و غمگینی می‌کنید یا یک دوره طولانی بی حوصله و بی حال هستید، وضعیت قرمز است و نیاز دارید که یک ریکاوری ذهنی انجام دهید. افسردگی می‌تواند هر شخصی را تحت تاثیر قرار دهد، هیچ کس در مقابل اثرات ناتوان کننده افسردگی ایمن نیست این اختلال یک پدیده ی شایعی است. 
 

افسردگی یکی از رایج ترین اختلالات مرتبط به سلامت ذهن است، بسیاری از مردم در نتیجه حادثه یا رویدادهای تلخی که در زندگی شان رخ می‌دهد دچار افسردگی می‌شوند همچنین تنش های مستمر و فزاینده و عدم مکانیزم های مناسب برای مقابله با آن نیز در پدید آمدن افسردگی موثر است.[1] 
افسردگی یک حالتی است که همه ی ما در جایگاه‌های به آن دچار می‌شویم مثلا خانمی که شوهرش رو از دست داده، بخاطر غم فراق او گریه شدید می‌کند و از خواب و خوراک میفتد و شدیدا دچار افسردگی می‌شود اگر این افسردگی ادامه دار باشد می‌شود خطرناک اما اگر مقطعی باشد، اشکالی ندارد. 
 

افسردگی احساس غم و اندوهی است که با علائم خاص خود زندگی روزمره بیمار را مختل می‌سازد. 
افسردگی دارای خصوصیاتی است که وجود این علامت ها در هر کسی می‌تواند زنگ خطری باشد. ما در اینجا به چند نمونه از خصوصیات فرد استرسی می‌پردازیم. 
 

افراد افسرده یا کم اشتها می‌شوند و وزن از دست می‌دهند یا پر اشتها می‌شوند و وزن‌ شان زیاد می‌شود. 
 

اغلب افسرده ها از خواب به همراه آرامش محروم هستند. 
 

افراد افسرده عمده ترین ویژگی شان همین حالت غمگینی است، به گونه ای هستند که افراد غریبه ای که آشنایی لازم با آنها را ندارند از چهره شان به خوبی متوجه حالت اندوهگینی آنها می شوند. [2]
 

وقتی ذهن انسان حالت خستگی و بی حالی داشته باشد، نمی‌تواند با تمام وجود تفکر کند و همین ضعف باعث می‌شود تا تفکر فرد استرسی به مرور زمان غبار آلود شود و قدرت تفکر را از دست بدهد. 
 

وقتی انسان نتواند از تفکرات خودش به درستی استفاده کند و وضعیت های روحی مختلف را نتواند کنترل کند و همه ی درها را بر روی خودش بسته می‌بیند و کارش بجای می‌کشد که آرزوی مرگ می‌کند و نقشه شوم خودکشی به سراغ او می‌آید و ذهن او را درگیر می‌کند. 
 

زمانی که زمینه را برای افسردگی آماده کردیم و خود را اسیرش کردیم، اعتماد به نفس ما هم کم می‌شود و کم کم از جمع گریزان می‌شویم و حالت انزوا می گیریم. 
 

در شرایط افسردگی گاه اشخاصی که معمولا در برخورد با نقطه نظر های مختلف شکیبایی به خرج می‌دهند، انسان افسرده با سماجت در مخالفت و پیشنهادات دیگران مقاومت می کند. [3]
 

 فرد افسرده انگیزه دنبال کردن کارها را ندارد و حالت کرختی دارد. انسان افسرده وقت نمی‌کند به ظاهر و قیافه خودش برسد چون درگیر افکار منفیه و از قبول کردن مسئولیت ها و انجام دادن آن شانه خالی می‌کند و وظیفه های که به او محول می‌شود را به خوبی انجام نمی‌دهد یا اصلا انجام نمی‌دهد. در واقع فرد افسرده موتور حرکت دهنده اش کند شده و یا دور موتورش کندتر از حد معمول است.
 

قدرت و توانایی انجام دادن کارها در افراد افسرده از بین می‌رود و به حدی پیش می‌رود که فرد از حق و خواسته ی خودش هم نمی‌تواند دفاع کند. 
دوستی داشتیم خوش سر و زبان بود، خیلی راحت حرف هایش را می‌زد، حاضر جواب بود اما الان با وجود افسردگی، نمی‌تواند جواب معمولی بدهد چه برسد به حاضر جوابی.
  

شخص افسرده ممکن است به زودی از کوره در برود و حالت دفاعی او خشم و عصبانیت می‌شود در تشبیه این گروه از افراد افسرده باید گفت که شبیه یک بشکه باروت هستند که منتظر یک جرقه هستند تا همه را به آتش بک‌د. 
 

خانم یا آقایی که قبلا میل زیادی به رابطه جنسی داشت بخاطر وجود افسردگی از رابطه جنسی لذت نمی‌برد و دوری می‌کند و صدمات فراوانی به زندگی زناشویی آنها می‌خورد و حتی احتمال جدایی بین آنها نیز وجود دارد. 

یادآوری: سلامت جسم و اهمیت آن بر کسی پوشیده نیست اما افراد خیلی کمی هستند که قدر این نعمت را می‌دانند و شکر او را بجای می‌آورند. 
افرادی که سلامت بدن را به هر نحوی از دست دادن در درجه اول فاقد آرامش هستند، خواب و خوراکشان مختل می‌شود و همین عامل باعث می‌شود تا مقدار قابل توجهی از نیروی فکری و ذهنی اش را برای بر طرف کردن مشکلش خرج کند تا به آرامش برسد شمایی که سالم هستید و از این نعمت الهی برخوردار هستید، قدر نعمت را بدانید و شکرگزار باشید. 

پی نوشت
[1] حمیدرضا اشرفی، استرس و افسردگی، تهران: پلیکان، چاپ هشتم، 1386، صفحه 40
[2] سعید کاوه، شناخت و درمان افسردگی، تهران: سخن، چاپ اول، 1388، صفحه 12
[3] دوپاولو ریموند، مترجم مهدی قراچه داغی، درمان افسردگی، تهران: آسیم، چاپ هشتم ،1387، صفحه 76