زوجینی که اختلاف پیدا می کنند یا طلاق می گیرند، سطوح بالاتری از ناتوانی را در تعاملاتشان نسبت به افرادی که در آینده اختلاف پیدا نمی کنند، نشان می دهند.
شیوه و مدت آشنایی با توجه به بافت اجتماعی
زوجینی که اختلاف پیدا می کنند یا طلاق می گیرند، سطوح بالاتری از ناتوانی را در تعاملات شان نسبت به افرادی که در آینده اختلاف پیدا نمی کنند، نشان می دهند. زوج هایی که پیش از ازدواج الگوهای تعاملی درستی ندارند، به ویژه آنهایی که با ناتوانی، عقب نشینی و عواطف منفی وارد رابطه می شوند، بیشتر در خطر اختلافات زناشویی و جدایی هستند.
موسوی، نوابی نژاد و عاطف وحید (۱۳۸۶) در پژوهشی با هدف بررسی تأثیر روابط قبل از ازدواج بر تعارضات زناشویی در دانشجویان متأهل دانشگاه های دولتی شهر تهران نتیجه گیری کردند که تعارضات زناشویی در دانشجویانی که قبل از ازدواج رابطه داشتند نسبت به افرادی که رابطه نداشتند، کمتر بود.
موسوی، نوابی نژاد و عاطف وحید (۱۳۸۶) در پژوهشی با هدف بررسی تأثیر روابط قبل از ازدواج بر تعارضات زناشویی در دانشجویان متأهل دانشگاه های دولتی شهر تهران نتیجه گیری کردند که تعارضات زناشویی در دانشجویانی که قبل از ازدواج رابطه داشتند نسبت به افرادی که رابطه نداشتند، کمتر بود.
کاهش همکاری زوجین دانشجویی
همچنین، کاهش همکاری زوجین در دانشجویانی که رابطه داشتند، نسبت به افرادی که رابطه نداشتند کمتر بوده است. میزان افزایش رابطه هیجانی نیز در دانشجویانی که رابطه داشته اند، کمتر از گروه دیگر گزارش شد. از سوی دیگر، نتایج آنها نشان داد با وجود اینکه میزان رابطه جنسی زوجین در دانشجویانی که رابطه داشته اند با افرادی که رابطه نداشته اند و همچنین، در دو مؤلفه کاهش رابطه با خانواده، همسر و دوستان و افزایش رابطه فردی با خویشاوندان خود، تفاوت معناداری بین دانشجویانی که رابطه داشته اند، با گروه دوم وجود نداشت؛ اما، به طور معنادار دانشجویانی که پیش از ازدواج رابطه داشتند نسبت به دانشجویانی که قبل از ازدواج رابطه نداشتند، کمتر امور مالی را از یکدیگر جدا می کردند.
سازگاری زناشویی
مظاهری، صادقی، نصرآبادی و انصاری نژاد (۱۳۸۸) در مطالعه ای نشان دادند سازگاری زناشویی زنانی که همسرگزینی آنها به صورت آشنایی قبلی و ازدواج با رضایت خانواده بوده، و یا به صورت سنتی با خواستگاری و رضایت فرد و خانواده ازدواج کرده اند، در مقایسه با سبک خواستگاری همراه با ازدواج اجباری با آشنایی قبلی همراه با ازدواج اجباری بیشتر است. نکته قابل توجه آن است که با گذشت زمان کاهش نسبتا زیادی در سازگاری زناشویی زنانی که سبک همسرگزینی خود را شیفتگی و ازدواج با وجود مخالفت خانواده انتخاب کرده اند، مشاهده می شود؛ با اینکه در آغاز زندگی، این افراد سطح رضایت زناشویی خود را در سطوح بالا گزارش کرده بودند.
تحقیقات شودر و همکاران (۱۹۹۰ به نقل از نصرآبادی، ۱۳۸۴) نشان داد به طور کلی درصد طلاق در میان کسانی که بر مبنای خواست والدین خود یا گروه دیگری از جمع ازدواج می کنند خیلی پایین تر از درصد طلاق میان کسانی است که به خاطر عشق ازدواج می کنند.
اگر قاعده عشق را اتمام نسبی آن با وصال تصور کنیم؛ پس کسانی که با عشق ازدواج می کنند با رسیدن به معشوق خود از شدت هیجان آنها کاسته می شود و کم کم به یک رابطه عادی تبدیل می شود. اینجا است که احتمالا، کاهش آن هیجان قاعده های شناختی حاضر به انتخاب همین فرد برای زندگی نباشد (پیر مرادی، ۱۳۸۳).
تحقیقات شودر و همکاران (۱۹۹۰ به نقل از نصرآبادی، ۱۳۸۴) نشان داد به طور کلی درصد طلاق در میان کسانی که بر مبنای خواست والدین خود یا گروه دیگری از جمع ازدواج می کنند خیلی پایین تر از درصد طلاق میان کسانی است که به خاطر عشق ازدواج می کنند.
اگر قاعده عشق را اتمام نسبی آن با وصال تصور کنیم؛ پس کسانی که با عشق ازدواج می کنند با رسیدن به معشوق خود از شدت هیجان آنها کاسته می شود و کم کم به یک رابطه عادی تبدیل می شود. اینجا است که احتمالا، کاهش آن هیجان قاعده های شناختی حاضر به انتخاب همین فرد برای زندگی نباشد (پیر مرادی، ۱۳۸۳).
تفاوت نظام های ارزشی
پژوهشگران بر تفاوت نظام های ارزشی در معیار انتخاب همسر در جوامع مختلف (کیت و همکاران، ۲۰۰۲) و نقش فرهنگ و هنجارهای اجتماعی در ترجیحات فردی برای میزان دخالت خانواده در ازدواج (ساگلام، ۲۰۰۶) و بر اهمیت ساخت های خانوادگی در هر فرهنگ اشاره داشته اند (شارما و مانیکوتی، ۲۰۰۵).
گیرتز (۱۹۷۳، به نقل از کت و همکاران، ۲۰۰۲) اعتقاد دارد که ازدواج رویدادی است که می تواند تحت تأثیر فرهنگ هر جامعه ای به شکل کاملا خاصی انجام پذیرد و واقعیات فرهنگی بر الگوها و سبک های همسرگزینی تأثیر بسزایی داشته باشد. ساگلام (۲۰۰۶) نیز گزارش کرده است که اگرچه در بسیاری از جوامع تصمیم انتخاب همسر از جانب خود فرد است، اما ترجیحات افراد در ازدواجشان تحت تأثیر هنجارها و محیط های اجتماعی شان قرار دارد.
گیرتز (۱۹۷۳، به نقل از کت و همکاران، ۲۰۰۲) اعتقاد دارد که ازدواج رویدادی است که می تواند تحت تأثیر فرهنگ هر جامعه ای به شکل کاملا خاصی انجام پذیرد و واقعیات فرهنگی بر الگوها و سبک های همسرگزینی تأثیر بسزایی داشته باشد. ساگلام (۲۰۰۶) نیز گزارش کرده است که اگرچه در بسیاری از جوامع تصمیم انتخاب همسر از جانب خود فرد است، اما ترجیحات افراد در ازدواجشان تحت تأثیر هنجارها و محیط های اجتماعی شان قرار دارد.
تفاوت های فرهنگی
از سوی دیگر، به نظر می رسد که تفاوت فرهنگی جوامع گوناگون در ساخت های خانواده که یکی از معیارهای شکل گیری آن انتخاب همسر با دخالت والدین و یا تنها طبق نظر زوجین است می تواند پایه تفاوت های گوناگونی در نگرش به ازدواج، سبک های همسرگزینی و پیامدهای آن مانند بروز ناسازگاری بین زوجین و یا طلاق باشد.
تریاندیس (۱۹۹۰، به نقل از باس و همکاران، ۲۰۰۱) اعتقاد دارد که در همه جای دنیا انتخاب همسر بسته به ماهیت فردی با جمعی فرهنگ اهمیت متفاوتی پیدا می کند. به اعتقاد ریون و ریون (۱۹۹۳، به نقل از شاکلنورد و همکاران، ۲۰۰۵) آنجا که در فرهنگ های فردگرا تنها روابط نزدیک است که فرد را حمایت می کند، بنابراین، صمیمیت شدت بیشتری داشته و عشق رمانتیک مورد توجه است، در فرهنگ های جمع گرا شبکه های حمایتی فرد تنها روابط نزدیک را شامل نمی شود و شبکه حمایتی گسترده صمیمیت در گروه توزیع می شود.
تریاندیس (۱۹۹۰، به نقل از باس و همکاران، ۲۰۰۱) اعتقاد دارد که در همه جای دنیا انتخاب همسر بسته به ماهیت فردی با جمعی فرهنگ اهمیت متفاوتی پیدا می کند. به اعتقاد ریون و ریون (۱۹۹۳، به نقل از شاکلنورد و همکاران، ۲۰۰۵) آنجا که در فرهنگ های فردگرا تنها روابط نزدیک است که فرد را حمایت می کند، بنابراین، صمیمیت شدت بیشتری داشته و عشق رمانتیک مورد توجه است، در فرهنگ های جمع گرا شبکه های حمایتی فرد تنها روابط نزدیک را شامل نمی شود و شبکه حمایتی گسترده صمیمیت در گروه توزیع می شود.
فرهنگ جمعگرا و فردگرا
در همین زمینه بر مبنای گزارش تریاندیس (۱۳۷۸) ازدواج های از پیش تعیین شده، در فرهنگ های جمعگرا نسبت به فرهنگ های فردگرا در سطح بسیار گسترده تری مشاهده می شود (حتی در ژاپن مدرن بسیاری از ازدواج ها، حدود ۲۴٪ از قبل مشخص می شوند.)
در همین چارچوب پژوهش هایی از نمونه های دانشجویی در ژاپن انجام شد و چنین نتیجه گرفته شد که دانشجویان ژاپنی ضمن تمایل به گسترش حق انتخاب شخصی، خواهان واسطه گری و دخالت والدین در امر ازدواج نیز می باشند (1/%36 دانشجویان زن در برابر 5/12% از دانشجویان مرد موافقت خود را با این حالت ابراز کردند) (تریاندیس، ۱۳۷۸).
ادامه دارد...
منبع: مشاوره پیش از ازدواج، مسعود جان بزرگی، صص 198-199، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، اول، 1397.
در همین چارچوب پژوهش هایی از نمونه های دانشجویی در ژاپن انجام شد و چنین نتیجه گرفته شد که دانشجویان ژاپنی ضمن تمایل به گسترش حق انتخاب شخصی، خواهان واسطه گری و دخالت والدین در امر ازدواج نیز می باشند (1/%36 دانشجویان زن در برابر 5/12% از دانشجویان مرد موافقت خود را با این حالت ابراز کردند) (تریاندیس، ۱۳۷۸).
ادامه دارد...
منبع: مشاوره پیش از ازدواج، مسعود جان بزرگی، صص 198-199، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، اول، 1397.