رفتارهاى شخصى امام کاظم (ع) (بخش اول)

ویژگی های نفسانی و فضایل و رفتارهای شخصی امام کاظم (ع) بیان گر شخصیت و شاکله وجودی ایشان است. انسانی که بخواهد در مسیر کمالی قرار گیرد باید این خصوصیات را بشناسد و در خود ظهور و فعلیت بخشد و به عنوان تجلیگاه آن در آید. در این مطلب به برخی از این ویژگی ها و خصوصیات شخصى امام کاظم (ع) اشاره می شود.
پنجشنبه، 29 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رفتارهاى شخصى امام کاظم (ع) (بخش اول)
یکی از اعمال بسیار مستحب استغفار است؛ زیرا استغفار هم جلب رحمت و نعمت می کند و هم دفع بلای نیامده کرده و هم بلای آمده را رفع می کند.
 

مقدمه

امام موسی کاظم(ع) اسوه فضایل است. ایشان با آن که عمری را در زندان حاکمان غاصب عباسی بود و در همان جا به شهادت رسید، ولی کوثر خاندان پیامبر(ص) در میان مردان است و بسیاری از سادات به این وجود نازنین و با برکت باز می گردند. ایشان در سیره و سبک زندگی شخصی و اجتماعی و خانوادگی سرمشق همه انسان ها است. نویسنده بر آن است تا گوشه هایی از سبک زندگی ایشان را بر اساس سیره آن حضرت(ع) تبیین نماید. با هم این مطلب را از نظر می گذرانیم.
 

ویژگی هاى نفسانى و رفتارهاى شخصى امام علیه‏السلام

ویژگی های نفسانی و فضایل و رفتارهای شخصی ایشان بیان گر شخصیت و شاکله وجودی ایشان است.(اسراء، آیه ۸۴) انسانی که بخواهد در مسیر کمالی قرار گیرد باید این خصوصیات را بشناسد و در خود ظهور و فعلیت بخشد و به عنوان تجلیگاه آن در آید. در این جا به برخی از این ویژگی ها و خصوصیات اشاره می شود.
 
۱. بنده صالح خدا
در آموزه های قرآنی برترین مقام انسانیت مقام بندگی و عبودیت است. این گونه است که خداوند پیامبرش را به دو صفت عظیم«عبده و رسوله» می ستاید؛ زیرا انسان به هر جایی که می خواهد تنها با عبودیت است می رسد. در آیات قرآنی نه تنها عبودیت فلسفه و هدف آفرینش و خلقت انسان و جنیان دانسته شده (ذاریات، آیه ۵۶) بلکه تنها راه رسیدن به تقوا و یقین و مراتب خدایی و ربانی شدن نیز عبودیت است که صراط مستقیم انسانیت است.(بقره، آیات ۲۱ و ۶۳ و ۱۷۹ و ۱۸۳ و ۱۳۸ ؛ آل عمران، آیه ۷۹؛ حجر، آیه ۹۹)

کسی که این راه مستقیم را بپماید به مقام عبد صالح می رسد که آرزوی پیامبران است؛ چنان که حضرت ابراهیم (ع) می فرماید: رَبِّ هَبْ لِی حُکْمًا وَأَلْحِقْنِی بِالصَّالِحِینَ؛ ای پروردگار من ، مرا حکمت بخش و مرا به شایستگان بپیوند.(شعراء، آیه ۸۳) هم چنین حضرت یوسف(ع) همین خواسته را از خدایش داشت.(یوسف، آیه ۱۰۱)

شکی نیست که اکمل و اتم بندگان صالح خداوند و مصداق برتر ایشان همان معصومان(ع) هستند که در نهایت وارثان زمین خواهند بود و امام مهدی(ع) از چهاردهمین معصومان این مقام را داشته و وارث زمین خواهد بود، چنان که خداوند در آیه ۱۰۵ انبیاء به این مطلب اشاره داشته و می فرماید: وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ؛ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان صالح و شایسته ما به ارث خواهند برد. پس این بشارت قرآنی است که دارندگان والاترین مرتبه انسانى که همان «عبودیّت» و «صلاح» یعنی «عباد صالح»  است، در پایان تاریخ و عصر ظهور وارث زمین و زمان خواهند شد.

با آن که همه اهل بیت(ع) از این مقام عبد صالح برخوردارند ولی به شکل خاص امام موسی کاظم (ع) به این لقب ستوده و مشهور شده است. سبط اْبنُ الْجَوْزى گوید: موُسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیهماالسلام أَبوُالْحَسَنِ الْهاشِمىّ صَـلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ کانَ یُدْعى اَلْعَبْدُ الصّالِحُ لِأَجْـلِ عِبادَتِهِ وَ اجْـتِهادِهِ وَ قِیـامِهِ بِاللَّـیْلِ، وَ کانَ کَریما حَلیما إِذا بَلَغَهُ عَنْ رَجُلٍ أَنّهُ یُـؤْذیـهِ بَعَـثَ اِلَیْهِ بِمـالٍ؛ موسى بن جعفر (علیهماالسلام) از خاندان هاشم به خاطر عبادت هاى فراوان و تلاش در راه خدا و شب زنده دارى «بنده صالح» خدا نامیده مى شد. وى مردى بخشنده و بردبار بود، هرگاه از فردى به او آزار و اذّیت مى رسید کمک هاى مالى برایش مى فرستاد. (کشف الغمّه، ج ۲ ، ص ۲۵۰)
 
۲. نماز و عبادت
امام در عبادت خویش به نماز اهمیت ویژه ای می داد و حتی نماز خـانه ای در خانه داشت. إِبراهیمُ بْنُ عَبْدِ الْحَمیدِ مى گوید: دَخَلْتُ عَلى أَبى الْحَسَنِ الْأَوَّلِ علیه السلام فى بَیْتِهِ الَّذى کانَ یُصَلّى فیهِ، فَإِذا لَیْسَ فى الْبَیْتِ شَى ءٌ إِلاّ خَصَفَهٌ، وَ سَیْفٌ مُعَلَّقٌ وَ مُصْحَفٌ؛ به اتاقى که امام موسى بن جعفر (علیهماالسلام) در آن نماز مى خواند وارد شدم، و در آن اتاق به جز زنبیلى از لیف خرما، و شمشیرى آویزان و قرآن چیز دیگرى ندیدم. (قرب الاسناد، ص ۳۱۰ ح ۱۲۰۸)

احمد بن عبداللّه از پدرش نقل مى کند که گفت: دَخَلْتُ عَلَى الْفَضَلِ بْنِ الرَّبیعِ وَ هُوَ جالِسٌ عَلى سَطْحٍ فَقالَ لى: … وَ قَدْ وَکَّلَ علیه السلام مَنْ یَتَرَصَّـدُ أَوقاتَ الصَّلاهِ، فإِذا أَخْبَرَهُ وَثَبَ یُصَـلّى مِنْ غَیْرِ تَجْدیدِ وُضُـوءٍ ، وَ هُـوَ دَأبُـهُ؛ به نزد فضل بن ربیع وارد شدم که در پشت بام نشسته بود [و به زندان نگاه مى کرد]، به من گفت: نگاه کن ببین چه مى بینى؟ گفتم لباسى بیش نمى بینم، گفت: او موسى بن جعفر (علیه السلام) است پیوسته مشغول عبادت است، و کسى را براى اعلام اوقات نماز گماشته است، هنگامى که وقت نماز را به او خبر مى دهد برخاسته و بى آنکه تجدید وضو کند، شروع به نماز مى کند و این عادت همیشگى اوست.( بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۱۰۷ )

ثوبانى مى گوید: کانَتْ لاَبى الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ علیهماالسلام بِضـْعَ عَشْرَهَ سَنـَهٍ کُلَّ یَـوْمٍ سَجـْدَهٌ بَعْدَ ابْیِضاضِ الشَّمْسِ إِلى وَقْتِ الزَّوالِ؛ امام موسى بن جعفر علیهماالسلام ده سال و اندى بود که هر روز سجده اى پس از درخشان شدن آفتاب تا هنگام ظهر به جا مى آورد. (عیون اخبار الرضا، ج ۱، ص ۹۵) عَمّارُ بْنُ أَبانَ مى گوید: کانَتْ أُخْتى تَلى خِدْمَتَهُ [موسى بن جعفر علیهماالسلام] فَحُکِىَ لَنا أَنَّها قالتْ: کانَ إِذا صَلّى الْعُتْمَهَ حَـمِدَ اللّهَ وَ مَجَّـدَهُ وَ دَعاهُ، فَلَمْ یَزَلْ کذلِکَ حَتّى یَـزُولَ اللَّیْلُ، فَإذا زالَ اللَّیْلُ قامَ یُصَلّى حَتّى یُصَلّى الصُّـبْحَ ثُمَّ یَذْکُرُ قَلیلاً حَتّى تَطْلِعَ الشَّمْسُ؛ خواهرم خدمتکار امام موسى بن جعفر علیه السلام بود، از او براى ما نقل شده که گفت: امام علیه السلام پیوسته پس از نماز عشاء خدا را حمد مى نموده و به بزرگى یاد مى کرده و او را مى خواند، و دائم در این حال بود، تا نیمى از شب مى گذشت، سپس بلند مى شد و نماز مى خواند تا اینکه نماز صبح را مى خواند سپس اندکى ذکر مى گفت تا اینکه خورشید طلوع مى کرد.( تاریخ بغداد، ج ۱۳، ص ۳۱ )

الاِرْبِلى می گوید: رُوِىَ أَنَّهُ[مُوسَى بْنُ جَعْفَرٍ علیهماالسلام] کانَ یُصَلّى نَوافِلَ اللَّیْلِ وَ یَصِلُها بِصَلاهِ الصُّبْحِ، ثُمَّ یُعَقِّبُ حَتّى تَطْلعَ الشَّمْسُ وَ یَخِرُّ لِلّهِ ساجِدا، فَلا یَرْفَعُ رَأْسَهُ مِنَ الدُّعاءِ و التَّحْمیدِ حَتّى یَقْرُبَ زَوالُ الشَّمْسِ؛  روایت شده است که امام[موسى بن جعفر علیهماالسلام] نماز شب را مى خواند و آن را به نماز صبح متصّل مى کرد، سپس تعقیبات را تا طلوع خورشید ادامه مى داد. و صورت خود را جهت سجده بر خدا به زمین مى سائید و تا نزدیک زوال آفتاب سرش را از دعا و حمد الهى بر نمى داشت.( کشف الغمّه، ج ۲، ص ۲۲۸ )

هم چنین از حفص روایت شده که گفت: ما رَأَیْتُ أَحَدا أَشَدَّ خَوْفا عَلى نَفْسِهِ مِنْ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ (علیهماالسلام) وَ لا أَرْجى للِنّاسِ مِنْهُ وَ کانَتْ قَرائَتُهُ حُـزْنا فَاِذا قَـرَأَ فَکَأَنَّهُ یُـخاطِبُ إِنْسانا؛ کسى را بر خویش بیمناکتر و براى مردم امیدوارکننده تر از موسى بن جعفر (علیه السلام) ندیدم. او قرائتى حزن آور داشت وقتى که قرآن مى خواند گویا کسى را مخاطب قرار داده است. (کافى، ج ۲، ص۶۰۶)

هم چنین یُونانى مى گوید: وَ کانَ علیه السلام أَحْسَنَ النّاسِ صَوْتا بِالْقُرانِ، وَ کانَ إِذا قَرَأَ یَحْزُنُ وَ بَکى السّامِعُونَ لِتِلاوَتِهِ، وَ کانَ یَبْکى مِنْ خَشْیَهِ اللّهِ حَتّى تَخْضَلَّ لِحْیَتُهُ بِالدُّمُوعِ؛  امام موسى بن جعفر علیه السلام خوش صداترین مردم در تلاوت قرآن بود و هر زمان قرآن مى خواند غمگین مى شد و شنوندگان بر تلاوت او گریه مى نمودند. و از ترس خداوند آن قدر گریه مى کرد که محاسن مبارکش با اشک هایش خیس مى شد. (مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۱۸)

آن حضرت(ع) در ماه  رمضان بر آن بود تا نماز بیش تری اقامه کند و از این فرصت ماه مبارک رمضان بهترین و بیش ترین بهره را بر گیرد. از امام رضا علیه السلام نقل شده که فرمود: کانَ أَبى علیه السلام یَزیدُ فى الْعَشْرِ الأَواخِرِ مِنْ شَهْرِ رَمَضانَ فى کُّلِ لَیْلَهٍ عِشْرینَ رَکْعَهً؛ پدرم در دهه آخر ماه رمضان در هر شب بیست رکعت به نمازهاى مستحبّى شبهاى ماه رمضان مى افزود. (قرب الاسناد، ص ۲۰۷)

آمادگى براى عبادت حتی پیش از موعد مانند آمادگی برای حضور در نماز جمعه و اعمال آن خود بیانگر آن حضرت (ع) به عبادت است. صدوق علیه الرحمه مى گوید: وَ کانَ مُوسَى بْنُ جـَعْفـَرٍ علیهماالسلام یَتَهَیَّأُ یَوْمَ الْخَمیسِ لِلْجُمُعَهِ؛  امام موسى بن جعفر (علیهماالسلام) از روز پنجشنبه خودش را براى [عبادت ونماز] روز جمعه آماده مى ساخت [تا در روز جمعه فرصت زیادى، و شادابى بهترى براى عبادت و نماز جمعه داشته باشد.] ( من لایحضره الفقیه، ج ۱، ص ۴۱۶ ح ۱۲۲۸ )
 
۳. استغفار روزانه
یکی از اعمال بسیار مستحب استغفار است؛ زیرا استغفار هم جلب رحمت و نعمت می کند و هم دفع بلای نیامده کرده و هم بلای آمده را رفع می کند. برای همین در هر حالی انسان باید استغفار کند.

إِبْراهیمُ بْنُ أَبى البِلادِ مى گوید: قالَ لى أَبُوالْحَسَنِ علیه السلام: إِنّى أَسْتَغْفِرُ اللّهَ فى کُّلِ یَوْمٍ خَمْسَهَ الافِ مَرَّهٍ، ثُمَّ قالَ: خَمْسَهُ الافٍ کَثیرٌ؟ ؛ امام هفتم علیه السلام به من فرمودند: «من هر روز پنج هزار بار از خداوند آمرزش مى طلبم، سپس [چون تعجّب مرا دید ]فرمود: مگر پنج هزار استغفار زیاد است؟ (بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۲۸۲ ح ۲۶)

هم چنین السَّیِدُ بْنُ طاوُوسٍ رَحِمَهُ اللّه می گوید: … مُوسىَ بْنُ جَعْفَرٍ علیهماالسلام … کانَ یُحْیِى اللَّیْلَ بِالسَّهَرِ اِلى السَّحَرِ بِمُواصَلَهِ اِلاْستِغْفارِ؛ امام موسى بن جعفر علیهماالسلام ، شب را تا سحر بیدار بود و پیوسته طلب آمرزش مى نمود. (بحارالانوار، ج ۱۰۲، ص ۱۶ ح ۱۰) هم چنین إِبْنُ شَهْر آشُوب گوید: وَکانَ یَدْعُو کَثیرا فَیَقُولُ علیه السلام: «اَللّهُمَّ إِنّى أَسْأَلُکَ الرّاحَهَ عِنْدَ الْمَوْتِ وَ الْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ». وَ یُکَرِّرُ ذلِکَ؛  بیشتر اوقات امام هفتم علیه السلام این دعا را مى خواند: «بار الها! راحت و آسانى هنگام مرگ، و بخشایش هنگام حساب از تو مى خواهم». و این دعا را تکرار مى نمود. (مناقب ابن شهر آشوب، ج ۴، ص ۳۱۸)
 
۴. سـفر حـج پـیاده
ایشان همانند دیگر امامان (ع) به حج اهتمام داشتند. على بن جعفر مى گوید: خـَرَجْنا مَعَ أَخى مُـوسَى بْنِ جـَعْفـَرٍ (علیهماالسلام) فى أَرْبَعِ عُمُرٍ یَمْشى فیها إِلى مَکَّهَ بِعِیالهِ وَ أَهْلِهِ؛ با برادرم موسى بن جعفر (علیهماالسلام) در چهار [سفر] عمره همراه شدیم، که با خانواده خویش پیاده بسوى مکّه حرکت مى نمود. (بحارالانوار، ج ۴۸، ص ۱۰۰ ح ۲)

ادامه دارد...

منبع: www.samamos.com


سبک زندگی مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما