آشنایی با شخصیت قرآنی امام جواد (ع) (بخش اول)

قرآن کریم به عنوان بزرگ ترین پشتوانه، در سیرۀ ائمه معصومین (ع) متجلی است. لذا آشنایی با شخصیت فردی و اجتماعی، خصایص و ویژگی های عملی و رفتاری زندگانی هر یک از ائمه هدی جهت اجرای شیوه های رفتاری ایشان در عصر حاضر لازم و ضروری است و تأثیر به سزایی بر شخصیت و رفتار انسان ها دارد. در این مطلب به برخی از صفات و ویژگی های شخصیتی و اخلاقی قرآنی امام جواد(ع) را معرفی نماید.
يکشنبه، 11 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آشنایی با شخصیت قرآنی امام جواد (ع) (بخش اول)
توجه به وضعیت معیشت فقرا و مساکین، یکی از وظایفی است که حضرت امام جواد (ع) خود را مأمور به انجام آن می داند. 
 

مقدمه

بعد از رسول اکرم(ص) که اسوۀ کامل مکتب اسلام و احیاگر راستین توحید و نفی شرک و پیروی از طاغوت است، ائمۀ معصومین (ع) حجت خدای تعالی و اسوۀ و سرمشق عملی مؤمنین می باشند که در طول زندگانی افتخار آمیز خود به منظور دعوت إلی الله و سوق دادن انسانها به سوی صفات و رفتار های نیک، تلاش بسیار نموده اند. قرآن به عنوان بزرگترین پشتوانه برای أهل بیت عصمت و طهارت(ع) است و بر اساس حدیث ثقلین و به فرموده حضرت رسول (ص)، قرآن کریم و أهل بیت (ع) قرین یکدیگرند. بنابراین آشنایی با شخصیت فردی و اجتماعی، خصایص و ویژگی های عملی و رفتاری زندگانی هر یک از ایشان در عصر حاضر لازم و ضروری است و تأثیر به سزایی بر شخصیت و رفتار انسان ها دارد. حضرت امام محمد تقی (ع) معروف به جواد الائمه نهمین امام، پیشوا و سنگربان تشیع با پشتوانه مدد الهی و شخصیت منبعث از آموزه های ناب قرآنی می باشد که در این مقاله به سیره عملی - قرآنی ایشان خواهیم پرداخت.
 

آشنایی با شخصیت قرآنی امام جواد (ع)

در این قسمت با استناد به آیات قرآن کریم، ضمن مطالعه سیرۀ امام جواد (ع)، به برخی از شیوه های عملی حضرت امام جواد (ع) که منطبق بر شیوه های قرآنی است، اشاره خواهد شد.
 
آراستگی ظاهر: 
یکی از لوازم رسیدن به تعالی روحی، توجه به سالم سازی جسم است. بر این اساس دین مبین اسلام بر نظافت و آراستگی به عنوان یکی از ضروریات حضور در اجتماع تأکید دارد. خداوند متعال در قرآن کریم از لباس به عنوان عاملی برای آراستگی اشاره دارد و می فرماید یٰا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنٰا عَلَیکمْ لِبٰاساً یوٰارِی سَوْآتِکمْ وَ رِیشاً (الأعراف، 7 / 26)؛ «ای فرزندان آدم! لباسی برای شما فرستادیم که اندام شما را می پوشاند و مایه زینت شماست».

حضرت امام جواد (ع) علاوه بر صفای باطنی به آراستگی ظاهر برای حضور در اجتماع اهمیت می دادند. یکی از زمان های بروز آراستگی، در نماز و برای اعلام ادب صحبت با پروردگار است که مورد توجه ایشان بوده و علی بن مهزیار درباره سنت رفتاری ایشان و آراستگی با لباس چنین می گوید: رأیت أبا جعفر الثانی (ع) یصلی الفریضة و غیرها فی جبة خز طارونی و کسانی جبة خز و ذکر أنه لبسها علی بدنه و صلی فیها و أمرنی بالصلاة فیها؛ امام محمد تقی (ع) را دیدم که نماز واجب و سنت و مستحب را در جبه خز طارونی -نوعی خز است، یا بنا بر بعضی از نسخه ها طاروی یا خزی منی- به جا می آورد، و به من نیز جبه ای از خز بخشید و یادآوری فرمود که آن را به تن خویش کرده و در آن نماز گزارده است، و به من هم فرمود که در آن نماز کنم.[4]
 
توجه به مساکین: 
یکی از اصلی ترین علل فشار ها و تهدیدهای اجتماعی، نابرابری درآمد با توجه به توزیع ناعادلانه ثروت و پیدایش طبقات اجتماعی بر اساس درآمد و امکانات در اختیار آنان است که طبقه فقیر و ثروتمند دو سوی این طیف اقتصادی هستند. آثار گوناگون فقر در جامعه اسلامی و ظهور یأس و ناامیدی، فقر زدایی را به عنوان یکی از اولویت های برنامه های اقتصادی جامعه اسلامی نمایان می سازد و وجود الگوی عملی برای دستگیری از مساکین، نویدی برای امید به زندگی برای فقرا و مساکین همیشه نگران حال و آینده خواهد بود؛ تا حاکمیت سرمایه نتواند ارزش والای انسان را لگدکوب نماید.

توجه به وضعیت معیشت فقرا و مساکین، یکی از وظایفی است که حضرت امام جواد (ع) خود را مأمور به انجام آن می داند. اسماعیل بن عباس هاشمی می گوید: جئت إلی أبی جعفر (ع) یوم عید فشکوت إلیه ضیق المعاش فرفع المصلی و أخذ من التراب سبیکة من ذهب فأعطانیها فخرجت بها إلی السوق فکان فیها ستة عشر مثقالا من ذهب؛ روز عیدی بود که خدمت امام جواد (ع) رسیدم و نزد آن حضرت در باره تنگی زندگی و معاش، نالیدم. حضرت سجاده اش را بلند کرد و از خاک، تکه طلایی بیرون آورد، و به من داد. آن را به بازار بردم به اندازۀ شانزده مثقال طلا بود.[5]

و این گونه است که حضرت مصداق عملی این آیه شریفه از قرآن کریم است که می فرماید «اَلَّذِینَ ینْفِقُونَ أَمْوٰالَهُمْ بِاللَّیلِ وَ اَلنَّهٰارِ سِرًّا وَ عَلاٰنِیةً فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لاٰ خَوْفٌ عَلَیهِمْ وَ لاٰ هُمْ یحْزَنُونَ»  (البقرة، 2/274)؛ «کسانی که اموال خود را در شب و روز، پنهان و آشکار، انفاق می کنند، آنها را در نزد پروردگارشان پاداشی است در خور مقام شان، و [در آخرت] نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهی خواهند داشت.»
 
تواضع و فروتنی: 
طبق آموزه های قرآنی فروتنی و تواضع بندگان خالص خدا اینگونه معرفی می شود «وَ عِبٰادُ اَلرَّحْمٰنِ اَلَّذِینَ یمْشُونَ عَلَی اَلْأَرْضِ هَوْناً وَ إِذٰا خٰاطَبَهُمُ اَلْجٰاهِلُونَ قٰالُوا سَلاٰماً» (الفرقان، 25/63)؛ «بندگان[خاص خداوند] رحمان، کسانی هستند که با آرامش و بی تکبر بر زمین راه می روند؛ و هنگامی که جاهلان آنها را مخاطب سازند[و سخنان نابخردانه گویند،] به آنها سلام می گویند[و با بی اعتنایی و بزرگواری می گذرند.] پس مؤمنین، هم نسبت به خدای تعالی تواضع و تذلل دارند و هم نسبت به مردم چنین هستند، چون تواضع آنان مصنوعی نیست، واقعا در اعماق دل، افتادگی و تواضع دارند.[6]

دستیابی به فرصتی تربیتی برای آموزش مکارم اخلاق همواره در سیره عملی معصومین(ع) مورد توجه بوده است. از این روست که گسترش تواضع و فروتنی با کمترین امکانات مادی ظاهری، جهت تنظیم مسائل فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جهان اسلام طبق آموزه های قرآن در سیره عملی و شخصیت قرآنی حضرت امام جواد (ع) نیز مشهود است.

خیران خادم گفت: در زمان حضرت جواد (ع) عازم حج شدم حال آن جناب را از خدمتکاری که نزد ایشان موقعیتی داشت پرسیدم و درخواست کردم مرا خدمت ایشان ببرد. وارد شدم حضرت جواد (ع) بالای یک سکوی بلند ایستاده بود که فرشی برای نشستن نداشت غلامی با جانمازی آمد و آن را پهن کرد امام (ع) نشست. همین که چشم من به آن جناب افتاد هیبت و مقامش چنان مرا فرا گرفت که ترسیدم خواستم بالای سکو بروم بی آن که پای بر روی پلکان گذارم امام اشاره کرد که پلکان آنجاست بالا رفته سلام کردم دست خود را به جانب من دراز کرد گرفتم و بوسیدم و بر روی صورت خود گذاشتم با دست خود مرا نشاند من دست آن جناب را رها نکردم از هیبتی که مرا گرفته بود امام نیز دست خود را نکشید همین که حالت وحشت از دلم رفت، دستم را رها کردم از حالم جویا شد.[7]
علم و حکمت: دارایی علمی، فاکتوری تأثیرگذار بر پویایی، تعالی، قدرت و آراستگی حضرت امام جواد (ع) است. ایشان با آراسته شدن به زیور علم، آمادگی رو یارو یی با شرایط اجتماعی و توانمندی حل مسایل و مشکلات پیچیده جامعه را داراست و از این روست که علم حضرت در جهت بیان حقانیت اندیشه های شیعی قرار می گیرد.

حضرت امام جواد(ع) در هنگامه بروز شبهات و دشمنی برای تضعیف جایگاه رفیع شیعه با شمشیر علم خود، از دین محافظت می نماید و به گونه ای یادآور علم لدنی اوست که قرآن کریم به آن اشاره دارد «فَوَجَدٰا عَبْداً مِنْ عِبٰادِنٰا آتَینٰاهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنٰا وَ عَلَّمْنٰاهُ مِنْ لَدُنّٰا عِلْماً» (الکهف، 18/65؛ [«در آن جا] بندهای از بندگان ما را یافتند که رحمت [و موهبت عظیمی] از سوی خود به او داده، و علم فراوانی از نزد خود به او آموخته بودیم.»

برای ارزیابی علمی حضرت امام جواد (ع) مأمون گفت: ای یحیی از أبو جعفر مسأله ای فقهی بپرس تا دریابی جایگاه او در فقه و علم دین چگونه است، یحیی گفت: ای أبوجعفر- خداوند بر صلاحت بیفزاید- در باره فردی که در حال احرام، شکاری را بکشد نظرت چیست؟ حضرت (ع) فرمود: «آیا او، آن را در حرم کشته یا خارج از آن؟ دانای به مسأله و حکم بوده یا جاهل؟ از روی عمد کشته یا به خطا؟ بنده بوده یا آزاد؟ صغیر بوده یا کبیر؟ بار نخستش بوده یا قبلاً نیز انجام داده؟ صید از پرندگان بوده یا از دیگر جانوران؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ بر کاری که کرده اصرار دارد یا نادم است و پشیمان؟ -یعنی: قصد توبه دارد یا نه- آیا در شب و در لانه اش آن را کشته یا به رو ز و آشکارا؟ آیا آن فرد در حال احرام حج بوده یا احرام عمره؟» [با شنیدن این توضیحات] یحیی به گونه ای درمانده و زبون شد که آن امر بر هیچ یک از أهل مجلس پوشیده نماند، و همه از پاسخ امام (ع) غرق در حیرت شدند.[8]

ادامه دارد....

پی نوشت ها :
[1] در روایتی گفته شده در دهم رجب و یا نیمه ماه رجب. نگاه کنید به تاج الموالید / 128؛ إعلام الوری /، 344مناقب إبن شهر آشوب، 4/379؛ کشف الغمة، 2/343؛ به نقل از دلایل الإمامة، محمد بن جریر طبری383.
[2] مناقب إبن شهر آشوب، 379/4؛ والذی فی سائر المصادر أنه(ع) استشهد فی أول ملک المعتصم، و هو الموافق للصواب حیث إن ملک المعتصم امتد بین- 277-219ه- انظر تاج الموالید /128؛ إعلام الوری / 344؛ کشف الغمة،  2 /369.
[3] تار یخ الأ ئمة/30؛ الهدایة الکبری/295؛ تاج الموالید/127؛ مناقب إبن شهر آشوب، 4/379؛ إعلام الوری/ 345؛ کشف الغمة، 2/343؛ الفصول المهمة/265.
[4] من لا یحضره الفقیه، 1/262/ ح 807.
[5] الخرائج و الجرائح، 1/383، بحار الأنوار، 50/49، کشف الغمة فی معرفة الأ ئمة، 2/368
[6] المیزان فی تفسیر القرآن، 15/239.
[7] بحار الأنوار، 50/106.
[8] تحف العقول عن آل الرسول/452.

منبع: بینات ، پاییز 1395، شماره 91، معصومه السادات حسینی میرصفی


مقالات مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.