گفتگوی راسخون با دکتر عباس هشی کارشناس بازار سرمایه و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

بررسی بورس ایران و دلایل افزایش شاخص بورس در سال ۹۸

واقعیت اقتصاد این است که بورس به عنوان آیینه تمام نمای اقتصاد ایران باید زمانی رکورد شکنی کند که در شرکت ها اتفاقی افتاده باشد یعنی در میزان تولید و سرمایه شرکت ها و بنگاه های اقتصادی شاهد یک جهش یا اتفاق مثبت بوده باشیم.
شنبه، 24 اسفند 1398
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : زهرا احمدی
موارد بیشتر برای شما
بررسی بورس ایران و دلایل افزایش شاخص بورس در سال ۹۸
سال ۹۸ برای بسیاری از شاخص های اقتصادی سال خوبی نبود. از افزایش تورم تا افزایش ضریب جینی و کاهش قدرت خرید مردم. در این میان بسیاری از کالاها از جمله مسکن و خودرو افسارگسیخته گران شدند. با این وجود شاخص بورس برخلاف سایر پارامترها و شاخص‌های اقتصاد ایران روزهای خوبی را پشت سر گذاشت و رکوردهای جدیدی به ثبت رساند. راسخون در گفت و گویی با دکتر عباس هشی کارشناس بازار سرمایه  و عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی به بررسی بورس ایران در سال ۹۸ پرداخته است.
 
آقای دکتر به نظر شما دلایل افزایش شاخص بورس و قیمت بسیاری از سهم ها در ماه های اخیر و رکورد شکنی شاخص بورس چیست؟ واقعا این افزایش ها، حباب است یا براساس منطق اقتصادی و همخوان با واقعیت های اقتصاد ایران است؟
دولتی‌ها اصلی‌ترین تصمیم‌گیران پشت پرده بازار بورس ایران به شمار می‌روند. اما واقعیت اقتصاد این است که بورس به عنوان آیینه تمام نمای اقتصاد ایران باید زمانی رکورد شکنی کند که در شرکت‌ها اتفاقی افتاده باشد، یعنی در میزان تولید و سرمایه شرکت‌ها و بنگاه های اقتصادی شاهد یک جهش یا اتفاق مثبت بوده باشیم. به هرحال سهام شرکت‌ها در بورس معامله می‌شود و طبیعتا در این معامله آپشن‌های مختلفی باید دخیل باشد تا یک رکورد جدید ثبت شود، زمانی که پولی به اقتصاد تزریق می‌شود و در اختیار شرکت‌ها و واحدهای تولیدی قرار می‌گیرد بورس نیز کارآمد شده و رشد اقتصادی اتفاق می‌افتد، در حالی‌که ما امروز شاهد رشد اقتصادی بالایی نیستیم.

اما آنچه موجب افزایش تمایل مردم به بازار بورس در ماه های اخیر شده است، قدرت نقدینگی بالای بورس است. یعنی سرمایه و دارایی افراد به سرعت نقد می‌شود به گونه ای که ویژگی بارز این بازار خرید و فروش و رسیدن فوری فروشندگان سهم به پول است. از این‌رو خریداران در هنگام خرید وضعیت شرکت و سود آوری آن و اینکه آیا در آینده بازدهی خاصی خواهد داشت یا خیر را مورد توجه قرار می دهند تا سهم آن شرکت را خریده و سرمایه خود را در آن شرکت سرمایه گذاری کنند.

یکی دیگر از دلایل افزایش تمایل مردم به سرمایه گذاری در بورس کاهش ارزش پول ملی است. با اینکه نظام بانکی ایران به سپرده های بانکی سود پرداخت می‌کند، اما سودهای خرید سهام گاهی فاصله معنادار‌ با سود سپرده های بانکی دارند. ضمن اینکه اگر خریدار احساس کند سهام شرکتی بازدهی مناسب ندارد آن سهم را به فروش می‌رساند، در چنین شرایطی عموما عده ای به گمان اینکه قیمت‌ها در آینده افزایش خواهند یافت سهام خریداری می‌کنند و عده ای هم که فکر می‌کنند قیمت سهم کاهش یافته و بازار بورس دیگر برایشان جذابیت ندارد سرمایه های خود را از بورس خارج کرده و با سرمایه خود وارد بازار دیگری می شوند.

این روند در اقتصاد قانون عرضه و تقاضا نامیده می‌شود که در همه اقتصادها نیز دیده می‌شود. اما آنچه مانع از شفافیت بازار بورس ما شده وجود دست‌های پشت پرده است، از این جهت که بیش از 90 درصد تاثیر گذاران بر بازار بورس صاحبان شرکت‌های خصولتی، بنیادی و نهادی هستند که در بسیاری از اوقات قاعده بازی را به نفع خود به هم می‌زدند. در حالی‌که بورس ژست  خصوصی- مردمی دارد و ظاهر ماجرا این است که عده ای از مردم با منابع مازاد ریالی خود سهام شرکت‌های مختلف را خریداری کرده و سرمایه افراد بر اساس سود این شرکت ها افزایش می‌یابد.

اما در واقعیت بخش عمده ای از معاملاتی که در بورس صورت می‌گیرد به دست بازیگرانی هدایت می‌شود که همگی آن‌ها از مدیران دولتی و خصولتی هستند. این مدیران با نفوذ خود هنگام ضرر دهی سهم‌هایی که با کاهش قیمت مواجه می‌شوند با ایجاد تقاضا برای آن، مردم را برای خرید این سهم‌ها وسوسه می‌کنند، موضوعاتی که البته شاید جزء ویژگی‌های بورس به شمار می‌آید.

اما مثلا در اقتصاد آمریکا رشد بورس تابعی از رشد اقتصادی در آن کشور است، اما در کشور ما به صرف اینکه مدیریت بورس دولتی است و‌ شورای بورس متشکل از مدیران دولتی است با آنکه تلاش می‌شود به مردم عنوان شود که مصوبات بورس ناظر به حقوق مردم است اما اکثریت بازیگران بورس دولتی‌ها هستند، چرا که بیشتر افراد دارای سرمایه راهی به غیر از ورود به بازار سهام ندارند چرا که با سپرده گذاری سرمایه های‌شان در بانک‌ها روز به روز شاهد کاهش ارزش پول خود خواهند بود.
 
البته مردم تا حدی می توانند منابع خود را طلا یا ارز بخرند و به عنوان سرمایه نزد خود نگاه دارند، به هرحال اتفاقات دو سال گذشته که از ارز ۴۲۰۰ تومانی تا ارز 18 هزار تومانی پیش رفت منجر به گرایش مردم به سمت بازارهای ارز و طلا شد، چرا که این بازارها آن زمان سود آور‌‌‌تر از بورس و سپرده گذاری در بانک بود، چرا که شعار تک نرخی شدن ارز با آنکه شعار قشنگی بود. اما منجر به چند نرخی شدن بازار و حضور دلالان در بازارهای مختلف و در نهایت افزایش قیمت‌ها شد.
 
به نظرتان چه اتفاقی افتاد که مردم یکباره تا حدودی از بازار طلا و ارز خارج شده و به سمت بورس آمدند؟ به هرحال قطعا حضور در بورس خیلی بهتر از هجوم منابع ریالی مردم به بازارهایی مانند طلا و ارز است؟
ببینید عمده ارز کشور در اختیار دولت است. تفاوت نرخ ارز دولتی و آزاد همواره در جیب بانک مرکزی رفته تا کسری بودجه دولت را تامین کند. برای مثال بعد از تحریم‌ها دولت از صادرکنندگان خواست تا ارزهای صادراتی خود را به کشور بازگردانند، اما در عمل بسیاری از صادرکنندگان به درخواست بانک مرکزی توجه نکردند، چرا که صادر کنندگانی که ارز در اختیار آنها بود همان مدیران شرکت های دولتی یا بنیادی و خصولتی و صندوق های دولتی بازنشستگی و... بودند، مدیرانی که در شرایط عادی هم تابع دولت نیستند چه برسد به وضعیت بحرانی ارزی و تحریمی کشور.

بررسی بورس ایران و دلایل افزایش شاخص بورس در سال ۹۸

به طوری‌که طبق آمار بانک مرکزی در ۶ ماه اول سال 97 تنها 6 میلیارد دلار ارز حاصل از صادرات به کشور بازگشته است، خب مردم متعاقب این اتفاقات به سمت بازارهای دلار، طلا و مسکن هجوم بردند، آن زمان بازار بورس علی‌رغم همه این اتفاق‌ها تعداد سهام مشخصی برای عرضه داشت، مثلا سهم یک بانک 60 تا 70 تومان و سهم بانک دیگری 7 تومان عرضه می‌شد، به یاد دارم که برخی مدیران سازمان خصوصی سازی تاکید داشتند ما نمی‌توانیم دارایی‌های دولت را  زیر قیمت بفروشیم. لذا قیمت ۷۰ تومانی هر سهم بانک را 100 تومان تعیین کردند و در این میان خودشان نقش خریدار را بازی کردند.
 
در واقع عرضه با هجوم بالا منجر به افزایش قیمت سهم شد و قیمت‌ها آنچنان بالا رفت. در حالی‌که‌ واقعیت این است که تعداد محدود سهام منجر به بالا رفتن قیمت‌ها می‌شد و بیش از ۱۰‌درصد این پول از طریق افزایش سرمایه به این بنگاه ها تزریق و حدود 90 درصد عرضه بورس در اختیار دلالان بود. نتیجه می‌گیریم در شرکت‌ها هیچ اتفاقی واقعی نیفتاده و رشد اقتصادی نیز نداشته ایم و تمام این افزایش قیمت‌ها صوری است.
 
خب پس دلیل اصلی این افزایش قیمت ها چیست؟
در واقع ریشه رشد سهام و شاخص‌های آن در محدودیت عرضه و افزایش تقاضا بود. ضمن اینکه باید به این موضوع توجه کرد که با افزایش نرخ دلار و طلا نمایندگان مجلس فورا وزرا را احضار و سوال و جواب می‌کنند،‌ اما تا کنون کسی درباره چرایی بالا رفتن شاخص بورس سوال و جوابی از وزیر نکرده است؟ اتفاقا برخی‌ها این موضوع را مثبت می‌دانند.

از طرفی هم مسئولین دولتی ژست حمایت از مردم را می‌گیرند، چرا‌که در ظاهر ماجرا به افرادی که قصد ورود به بورس را دارند توصیه کرده اند قبل از خرید سهام باید یک دوره آزمایشی بگذرانند. اگر دوره آموزشی نبینند و از مشاوره ها استفاده نکنند خودشان مقصر هستند.
 
دلیل شما برای اینکه افزایش شاخص و رشد قیمت‌ها در بورس را مطلوب نمی‌دانید چیست؟
به دلیل اینکه بازارهای بورس ما اگرچه ارتفاع دارد اما محتوا ندارد، لذا دولت با پوشش اینکه نهاد ناظر است به مردم هشدارهایی می‌دهد که آموزش ندیدن به معنای سقوط شاخص‌ها و افزایش زیان خود خواسته است و اگر مردم متضرر شوند دولت مقصر نیست‌، در حالی‌که به هیچ‌وجه اینگونه نیست.
 
آقای دکتر! به نظرتان اخبار کرونا چه تاثیری روی بورس ایران گذاشته است؟ وقتی جداول و آمارها را نگاه می‌کنیم می‌بینیم همه بورس‌های دنیا تحت تاثیر ویروس کرونا سقوط کرده اند اما بورس ایران روند رو به رشد داشته و از کرونا تاثیر منفی نگرفته است. تحلیل شما از این موضوع چیست؟
ببینید شکی نیست که امیدواری خوب است. اما امیدواری و بدون پشتوانه و واهی تبعاتی دارد! اداره هر نهادی اعم از اقتصادی و اجتماعی تا فرهنگی و سیاسی باید توام با مدیریت باشد. در عرصه بورس مدیریت اقتصادی بسیار مهم و الزامی است. وقتی دولت متصدی بورس است بورس هم مانند سایر حوزه هایی که دولت در آن وارد شده و شکست خورده تحت تاثیرات مختلفی قرار می‌گیرد.
 
کشوری که سال‌های سال است در آن از خصوصی سازی گفته می‌شود، اما کسی توجهی به خصوصی سازی واقعی ندارد. وقتی سیاست‌های اصل 44 قانون اساسی و سیاست‌های اقتصاد مقاومتی بر محور کاهش بنگاه‌داری و مبارزه با فساد است، اما این دو‌ مورد توجه مسئولین دولتی قرار نگرفته اند.
 
این اقتصاد در همه شرایط به خصوص در شرایطی خاصی چون شیوع ویروس کرونا که همه اقتصادهای بزرگ و کوچک را تحت تاثیر قرار داده و بورس اقتصادهای بزرگ و بازار محوری مثل امریکا،‌بورس‌های کره، توکیو، چین و...  با کاهش‌های قابل توجهی مواجه بودند، اقتصاد تحریمی ایران که تولیدات بسیاری از کارخانه های آن متوقف شده یا کاهش یافته است، چگونه می شود که کرونا تاثیر چندانی بر بازار بورس ما ندارد! این موضوع جای تعجب بسیاری دارد! قطعا یک جای کار می‌لنگد.
 
به نظرم آنچه مانع سقوط ارزش بورس ایران برخلاف بورس‌های سایر دنیا شد حبابی است که به جای اینکه ارزش بورس را کاهش دهد آن را افزایش داده است. در واقع تقویت بازارهای سرمایه ای ایران در شرایط فعلی به دلیل حبابی بودن بازار بورس کشور است.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.