البته ارتش سوریه علت انفجار مرکز نظامی حمص را خطای انسانی و ناشی از جابجایی مهمات اعلام کرد. ارتش سوریه تائید کرده است که در نتیجه انفجارهای پیاپی چند نفر کشته و زخمی شدهاند. اما درباره ماهیت کشتهشدگان و این که آنها از نیروهای ایرانی مستقر در سوریه بودند اطلاعی داده نشده است. با این حال ادعای شهادت نیروهای سپاه از سوی ایران رد شده است.
در همین گیرودار، برخی شبکههای منطقهای وابسته به عربستان سعودی ادعا کردند یکی از کشتههای ایرانی سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران در میان کشتهشدگان ایرانی بوده است، خبری که بلافاصله توسط سپاه پاسداران تکذیب شد.
شایان ذکر است این اولین باری نیست که شایعه شهادت سردار حاجیزاده در سوریه توسط رسانههای معاند پخش میشود و به دنبال آن در برخی از شبکههای اجتماعی دست به دست میشود.
یک بار نیز این رسانهها در 13 فروردین سال جاری، در قالب یک عملیات روانی جدید، شایعه دروغ شهادت سردار قاآنی فرمانده نیروی قدرس سپاه را مطرح کردند.
اعلام مسئولیت توسط اسرائیل
مقامات اسرائیلی در برخی موارد مسئولیت حملات علیه اهداف ایرانی یا حزبالله لبنان در داخل سوریه را برعهده گرفته و در مواردی هم سکوت کردهاند.بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در ژانویه 2019 در اظهار نظر کمسابقهای رسما تایید کرد که اسرائیل تاکنون صدها بار به اهداف ایران و حزبالله لبنان در سوریه حمله کرده است.
پیش از آن، مطبوعات اسرائیلی در سپتامبر 2018 به نقل از وزارت دفاع اسرائیل گزارش داده بودند که ارتش این رژیم در یک سال و نیم گذشته بیش از ۲۰۰ حمله هوایی علیه اهداف ایران در سوریه انجام داده و بیش از ۸۰۰ راکت و خمپاره به سوریه شلیک کرده است.
همان زمان «اسرائیل کاتز» وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی ضمن تایید حملات علیه سوریه گفته بود: »اهمیت این مساله را در ارتباط با حفظ خط قرمز اسرائیل درک کنید.»
«نَفتالی بنت» وزیر دفاع اسرائیل هم پس از ترور ناجوانمردانه سردار سلیمانی و همراهانش توسط آمریکا، با وقاحت تمام گفته بود با آمریکاییها برای زدن ایرانیها در سوریه و عراق تقسیم کار کردهایم.
چرایی حملات
آن گونه که مقامات تل آویو بارها تاکید کرده اند سیاست اصلی این رژیم مبارزه با حضور ایران در سوریه است و به همن دلیل منافع و مقرهای ایران و متحدانش به ویژه حزبالله لبنان را در خاک سوریه مورد حمله قرار میدهند.واقعیت این است که رژیم اشغالگر به شدت نگران حضور و نفوذ ایران در سوریه است، زیرا از نگاه تل آویو، این حضور به معنای نزدیکی به مرزهای فلسطین اشغالی و آمادگی برای آزادسازی بلندی های اشغالی جولان است.
البته جمهوری اسلامی بدون خواست و هماهنگی دولت سوریه برنامهای برای آزادی جولان ندارد، اما صرف وجود سپاه و نیروهای سازمان یافته، آموزش دیده و جنگ دیده محور مقاومت در سوریه (اعم از حزبالله، فاطمیون، حیدریون، زینبیون و...) در کنار گوش اسرائیل، کافی است تا هر شب، کابوس مرگ به سراغ مقامات صهیونیستی بیاید.
با این نگاه، حملات ایذایی و مستمر ارتش اسرائیل علیه مراکز ایران و متحدانش در سوریه، نوعی پیام جهت خروج از این کشور در جهت رفع نگرانیهای امنیتی خود میباشد.
آنها در بخشی از حملات نیز انبارهای تسلیحاتی حزبالله را هدف قرار می دهند که مدعی هستند از ایران وارد خاک سوریه شده و قرار است راهی لبنان شود تا زرادخانه حزبالله را تکمیل کند. به همین دلیل رژیم صهیونیستی در مقابله با تهدیدات امنیتی حزبالله، دست به عملیات پیشگیرانه میزند.
پاسخ جمهوری اسلامی ایران
پاسخ رسمی ایران این است که ما با خواست و هماهنگی اسرائیل وارد سوریه نشده ایم که حال با اصرار این رژیم از آن خارج شویم. به عبارتی حضور ایران در سوریه یک حضور رسمی و قانونی و به دعوت رسمی دولت قانونی سوریه و در چارچوب قوانین بینالمللی انجام شده و اسرائیل به هیچ وجه حق دخالت و اعمال فشار در این قضیه را ندارد.حتی در مقطع پس از شکست داعش در سوریه که فشارهای آمریکا و اسرائیل برای خروج ایران از سوریه افزایش یافته بود، ایران به سوریه اعلام کرد اگر شما بخواهید از خاک کشورتان خارج میشویم، اما پاسخ دمشق آن بود که جنگ هنوز تمام نشده و همچنان به کمک مستشاری شما نیاز داریم.
بنابراین فشارهای سیاسی و تبلیغاتی و نیز حملات پراکنده نظامی رژیم صهیونیستی، تاثیری در عزم جمهوری اسلامی ایران در حمایت از محور مقاومت و حضور در مناطق بحرانی مانند سوریه ندارد.
واکنش سوریه
سوریه بارها نقض حریم هوایی خود را توسط رژیم صهیونیستی محکوم کرده و گاه به سازمان ملل شکایت برده است. در عین حال در بسیاری از موارد حملات موشکی اسرائیل توسط سامانه ضدموشکی ارتش سوریه خنثی شده است.با این حال سوریه غیر از عملیاتی که در واکنش به حمله اسرائیل به پایگاه تی فور در حمص در آوریل 2018 و در بلندیهای جولان انجام داد، پاسخ درخوری به حملات اسرائیل نداده است.
استدلال دمشق آن است که در شرایطی که درگیر نبرد با جبهه ترویسم در داخل است، تمایلی به گشودن جبهه جدیدی با اسرائیل ندارد. به عبارت دیگر، پاسخ نظامی ارتش سوریه به اسرائیل، موجب واکنش شدیدتر اسرائیل شده و احتمال بروز نبرد فراگیر وجود دارد.
نکته دیگر آن است که حملات اسرائیل عمدتا علیه مراکز و تاسیسات لجستیکی و انبار مهمات است و کمتر موجب تلفات انسانی میشود، لذا سوریه غالبا با خویشتنداری از کنار این قضیه عبور می کند.
ضرورت پاسخ قاطعانه
سوالی که مطرح است این است که چرا سوریه یا جمهوری اسلامی پاسخ محکمی به حملات مکرر اسرائیل نمیدهند؟ و آیا خویشتنداری مقاومت موجب جریتر شدن اسرائیل و استمرار حملات این رژیم نشده است؟متاسفانه پاسخ سوال فوق مثبت است، اما همان طور که اشاره شد سوریه در تقابل نظامی با اسرائیل ملاحظات خاص خود را دارد. جمهوری اسلامی ایران هم اگر بخواهد علیه اسرائیل کاری انجام دهد قاعدتا باید با هماهنگی دولت سوریه باشد که با توجه به ملاحظات فوق، با دشواری مواجه میشود.
با این حال گزینه حمله مستقل، مثلا حمله موشکی از راه دور و یا حمله نیابتی توسط متحدان (حزبالله لبنان یا گروههای مقاومت فلسطین) علیه رژیم غاصب، دور از ذهن نیست. به نظر میآید اگر حملات اسرائیل از حد تحمل خارج شود، لازم است برای تأدیب سردمداران این رژیم، درس سختی به آنان داده شود.
این یعنی اجرای همان تهدیدی که سرلشکر حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در مراسم اربعین شهادت حاج قاسم سلیمانی علیه آمریکاییها و اسرائیلیها انجام داد: «دست از پا خطا کنید هر دوی شما را می زنیم...»