یادداشت و اخبار ویژه روزنامه های داخل (سه شنبه 24 فروردین1400)

روزنامه امریکایی «واشنگتن پست» به نقل از یک مقام ارشد دولت «جو بایدن» در این خصوص گفت: ما گزارش‌ها درباره حادثه در تأسیسات غنی‌سازی نطنز در ایران را مشاهده کرده‌ایم. وی افزود: ایالات متحده هیچ نقشی (در این حادثه) ندارد و ما چیزی برای افزودن به گمانه‌زنی‌ها درباره دلایل این حادثه نداریم.
سه‌شنبه، 24 فروردين 1400
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
یادداشت و اخبار ویژه روزنامه های داخل (سه شنبه 24 فروردین1400)

یادداشت روزنامه‌ها 24 فروردین ماه


روزنامه کیهان

بازی خطرناک با خطوط قرمز/سید محمدعماد اعرابی

۷ مهر ۱۳۹۲ وقتی محمدجواد ظریف در اولین حضورش در نیویورک به عنوان وزیر امور خارجه ایران با این سؤال مجری شبکه آمریکایی ABC مواجه شد که: «وبسایت رهبر عالی ایران به افسانه هلوکاست اشاره کرده است. شما نظر آیت‌الله خامنه‌ای را تصدیق می‌کنید؟ آیا هولوکاست افسانه است؟» این‌طور پاسخ داد: «نه؛ هولوکاست افسانه نیست. هیچ‌کس درباره افسانه صحبت نمی‌کند. اگر آن سایت [چنین چیزی]گفته؛ این یک ترجمه بد است و متفاوت از محتوایی که داشته ترجمه شده است.» آقای ظریف نتوانست از منطق روشن نظام اسلامی ایران در موضوع هولوکاست دفاع کند. این رویداد، شروع خوبی برای وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران نبود. کسی که در سال‌های بعد باید یکی از حساس‌ترین مذاکرات تاریخ انقلاب را با اروپا و آمریکا راهبری می‌کرد. حالا سؤالی اساسی مطرح می‌شد: آیا فردی که قادر به دفاع از روشن‌ترین مواضع جمهوری اسلامی ایران درباره هولوکاست در یک گفت‌وگوی تلویزیونی نیست، توانایی دفاع از خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران را در مذاکرات هسته‌ای دارد؟

گذر زمان نشان داد تردید‌ها درباره توانایی و قدرت چانه‌زنی وزیر خارجه و تیم مذاکراتی او چندان هم بی‌راه نبود. در طول این مدت موارد مشخصی توسط رهبر انقلاب به عنوان خطوط قرمز ایران ترسیم شد که وزارت خارجه از آن‌ها عبور کرد و البته در برخی موارد نیز قادر به حفظ آن‌ها شد. شاید اولین مورد به آبان ۱۳۹۲ بازگردد. در ماه‌های آغازین دولت یازدهم و پیش از توافق ژنو در آذر ۱۳۹۲ رهبر انقلاب در دیدار با دانش‌آموزان و دانشجویان اولین خط قرمز مذاکرات را برای تیم مذاکره کننده ایرانی این‌گونه ترسیم کردند «[این مذاکرات]فقط در مورد مسائل هسته‌ای است.»، اما پس از صدور قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل و گنجانده شدن برخی مفاد مربوط به برنامه موشکی ایران در آن مشخص شد علی‌رغم تأکید رهبر انقلاب تیم ایرانی نتوانسته بود مذاکرات را در چهارچوب موضوع هسته‌ای محدود کند و رایزنی درباره موشک‌های دفاعی ایران ولو به صورت محدود و غیرالزام‌آور به این مذاکرات راه پیدا کرده بود. حد فاصل توافق موقت ژنو در ۳ آذر ۱۳۹۲ تا شروع مذاکرات لوزان در ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ رهبر انقلاب جزئیات بیشتری از خطوط قرمز نظام برای مذاکرات هسته‌ای را تبیین کردند.

۲۰ فروردین ۱۳۹۳ سخنان رهبری در دیدار با مدیران، متخصصان و کارشناسان سازمان انرژی اتمی حاوی دو راهبرد مشخص برای تیم مذاکراتی ایران بود: «مذاکره‌کنندگان ایران باید بر ادامه تحقیقات و توسعه هسته‌ای پافشاری کنند» و دیگر اینکه «روابط آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با ایران نیز باید به‌صورت متعارف و غیرفوق‌العاده باشد.» با این حال فرآیند تحقیق و توسعه هسته‌ای در برجام با محدودیت‌های جدی مواجه شد. بر این اساس ایران حق تحقیق و توسعه فناوری‌های جداسازی ایزوتوپی اورانیوم با روش غیرسانتریفیوژ گازی نظیر فناوری‌های لیزری، الکترومغناطیسی، ایرودینامیکی و... را نداشت. حتی تحقیق و توسعه غنی‌سازی اورانیوم با روش سانتریفیوژ گازی نیز تا ۱۰ سال تنها به چهار ماشین IR۴، IR۵، IR۶ و IR۸ محدود شد. علاوه بر این تحقیق و توسعه «غنی‌سازی اورانیوم در فردو»، «بازفرآوری سوخت مصرف شده» و «فعالیت‌های فلزشناسی اورانیوم و پلوتونیوم» تا ۱۵ سال ممنوع شد.

برجام رابطه ایران با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی را نیز به شکلی فوق‌العاده و منحصر به فرد درآورد تا جایی که رئیس‌جمهور وقت آمریکا رژیم بازرسی‌های موجود در آن را «بی‌سابقه» توصیف کرد. «رافائل گروسی» مدیر کل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی نیز با اوباما هم‌نظر بود و به نشریه اشپیگل گفت: «رژیم بازرسی گسترده‌ای داریم... تیم‌های ما همیشه و هر ۳۶۵ روز سال آنجا هستند.» و البته محمدجواد ظریف به عنوان وزیر خارجه و رئیس تیم مذاکراتی ایران نیز این مورد را تأیید می‌کرد: «بیش از ۹۲ درصد از مجموع بازرسی‌های بین‌المللی آژانس در ایران انجام شد.»

در این مورد باز هم تیم مذاکره‌کننده ایران نتوانسته بود خواسته‌های رهبر انقلاب را عملی و خطوط قرمز نظام را رعایت کند. ۱۶ تیر ۱۳۹۳ رهبر انقلاب مجددا بر فعالیت‌های تحقیق و توسعه هسته‌ای تأکید کرده و مشخصا از مجتمع فردو نام بردند: «مسئله تحقیق و توسعه که قطعاً باید رعایت بشود؛ حفظ تشکیلاتی که دشمن قادر به تخریب آن نیست. روی «فردو» تکیه می‌کنند، چون غیرقابل دسترسی است برای آنها؛ می‌گویند جایی که ما نمی‌توانیم به آن ضربه بزنیم، نباید داشته باشید!»، اما به موجب برجام نه تنها فعالیت غنی‌سازی اورانیوم در فردو که حتی هرگونه تحقیق و توسعه مربوط به غنی‌سازی اورانیوم در این مجتمع متوقف شد. تنها شش آبشار شامل ۱۰۴۴ ماشین IR۱ (قدیمی‌ترین نسل سانتریفیوژ‌های ایران) در فردو باقی ماند که از این تعداد چهار آبشار ساکن (بدون استفاده) و دو آبشار دیگر (۳۴۸ ماشین IR۱) بدون اورانیوم به چرخش ادامه می‌داد. با پذیرش این شرایط فعالیت‌های غنی‌سازی ایران در مجتمع نطنز منحصر شد که به سبب موقعیت جغرافیایی آسیب‌پذیری بالایی نسبت به فردو داشت. مجتمعی که پس از برجام دست کم دو بار هدف اقدامات خرابکارانه قرار گرفت و قسمت‌هایی از آن صدمه دید.

۲۲ مرداد ۱۳۹۳ رهبر انقلاب در دیدار با کارکنان وزارت خارجه چهارچوبی که برای ارتباط دولتمردان ایران با مقامات آمریکایی تعیین و به آن‌ها ابلاغ شده بود را گوشزد کردند: «بنا شد مسئولان تا سطح وزارت خارجه تماس‌ها، نشست‌ها و مذاکراتی داشته باشند.» اگر تماس تلفنی غیرقابل توجیه حسن روحانی با باراک اوباما را که پیش از این سخنان در ۵ مهر ۱۳۹۲ صورت گرفته بود، نادیده بگیریم. دیدار محمدجواد ظریف با اوباما ۶ مهر ۱۳۹۴ در سازمان ملل مصداق مشخص دیگری از زیر پا گذاشتن خطوط قرمز مذاکرات بود. دیداری که اگرچه «اتفاقی» خوانده شد، اما قابل پیشگیری بود. یک هفته پس از تفاهم لوزان در ۱۳ فروردین ۱۳۹۴ و مشخص شدن چهارچوب کلی توافق ایران با ۱+۵.

رهبر انقلاب باز هم به پرهیز از نظارت‌های فوق‌العاده توسط آژانس و ادامه تحقیق و توسعه هسته‌ای تذکر داده و درباره تحریم‌ها اضافه کردند: «تحریم‌ها به‌طور کامل و یکجا بایستی لغو بشود... تحریم‌ها بایستی در همان روز توافق به‌طور کامل لغو بشود.»، اما در توافق نهایی موسوم به برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) که به امضای وزیر خارجه ایران رسید این مورد نیز رعایت نشد. دست‌کم دو بار در یکی از اصلی‌ترین ضمایم برجام از لفظ «تعلیق» برای تحریم‌ها استفاده شد و طرف اروپایی و آمریکایی که متولی برداشتن تحریم‌ها بود با گنجاندن برخی لغات تفسیرپذیر در متن برجام این عبارات را به جای «لغو» به «توقف» و «تعلیق» تحریم ترجمه کرد. حتی برداشتن تحریم‌ها نیز به صورت «یکجا» صورت نگرفت و فواصل زمانی ۵ و ۸ ساله برای اروپا و آمریکا در نظر گرفته شد در حالی که ایران تمامی تعهدات خود را در روز اجرای توافق انجام داده بود.

این مورد یعنی منوط شدن برداشتن تحریم‌ها به اجرای تعهدات ایران نیز یکی دیگر از خطوط قرمز زیر پا گذاشته شده توسط دولتمردان بود. با اوج‌گیری مذاکرات و نزدیک شدن به توافق نهایی رهبر انقلاب در ۲ تیر ۱۳۹۴ بار دیگر بر خطوط قرمز تعیین شده برای مذاکرات تأکید و تشریح کردند: «آن‌ها (غربی‌ها) اصرار دارند بر محدودیّت بلندمدّت؛ ما گفتیم ما محدودیّت ده سال و دوازده سال و مانند این‌ها را قبول نداریم؛ ده سال یک عمر است... محدودیّت را قبول کرده‌ایم، امّا تعداد سال‌های محدودیّت را گفته‌ایم ده سال و دوازده سال و این چیز‌هایی که این حضرات می‌گویند قبول نداریم.» با وجود این بیانات صریح، اما باز هم مذاکره‌کنندگان ایرانی نتوانستند خواسته‌های به حق جمهوری اسلامی ایران را در توافق نهایی عملیاتی کرده و محدودیت‌های متعدد ۱۰ ساله و ۱۵ ساله تحمیل شده از جانب طرف‌های غربی را پذیرفتند. در زمینه نظارت‌های غیرمتعارف آژانس آن‌ها حتی تن به محدودیت‌های ۲۰ ساله و ۲۵ ساله در متن توافق دادند. تیم مذاکرات ایران علی‌رغم همه تلاش‌هایش نتوانست بسیاری از خطوط قرمز اعلام شده توسط رهبر انقلاب را در توافق نهایی بگنجاند. اتفاق تلخی که بنا بر سخنان مقام معظم رهبری، محمدجواد ظریف نیز به آن معترف شد: «وزیر خارجه محترم ما در مواردی به بنده گفت که ما [مثلاً]اینجا را یا این خطّ قرمز را دیگر نتوانستیم حفظ کنیم.»

عدم حفظ خطوط قرمز نظام در فرآیند دستیابی به توافق برجام متأسفانه پس از آن نیز در فرآیند تصویب و اجرای برجام ادامه یافت. رهبر انقلاب ۲۹ مهر ۱۳۹۴ در نامه‌ای به رئیس‌جمهور برای اجرای برجام ۹ شرط معین کردند. سرنوشت این شروط ۹ گانه نیز چیزی بهتر از خطوط قرمز مذاکرات هسته‌ای نبود تا آنجا که رهبر انقلاب ۱ خرداد ۱۳۹۸ در پاسخ به سؤال یکی از دانشجویان فرمودند: «یکی از دوستان گفتند تصویب برجام را به رهبری نسبت داده‌اند؛ خب بله، امّا شما که چشم دارید، ماشاءالله هوش دارید، همه چیز را می‌فهمید! آن نامه‌ای را که من نوشتم نگاه کنید، ببینید تصویب چه جوری است؛ شرایطی ذکر شده که در این صورت این [توافق]تصویب می‌شود... بنابراین نه، برجام را به آن صورتی که عمل شد و محقّق شد، بنده خیلی اعتقادی نداشتم و بار‌ها هم به خود مسئولینِ این کار - به آقای رئیس‌جمهور، به وزیر محترم خارجه، به دیگران- همین را گفته‌ایم و موارد زیادی را به آن‌ها تذکّر داده‌ایم.»

حالا پس از گذر از آن روز‌ها و خسارتی که به دلیل نادیده گرفتن خطوط قرمز نظام در معاهده برجام به ملت ایران تحمیل شد؛ «لغو همه تحریم‌ها و راستی‌آزمایی عملی آن» حرف قطعی امروز ایران برای بازگشت به برجام است. این بار واژه «لغو» تفسیرپذیر نخواهد بود و تحریم‌ها نیز شامل تحریم‌های دوران ترامپ و اوباما و اعم از تحریم‌های هسته‌ای و غیرهسته‌ای است. با این حال همچنان اظهارات متعارضی با «حرف قطعی» جمهوری اسلامی ایران از جانب برخی دولتمردان به گوش می‌رسد. ایده‌هایی نظیر «سیاست گام به گام» یا «همزمان» برای بازگشت به برجام و یا «راستی‌آزمایی سریع» به وضوح مغایر با خطوط قرمز اعلام شده است. دیگر فرصت آزمون و خطا و بازی با خطوط قرمز نیست، اما به نظر می‌رسد تیم مذاکراتی ایران توانایی اجرای بدون تنازل سیاست قطعی جمهوری اسلامی ایران را برای بازگشت به برجام ندارد. اتفاقی که با توجه به سابقه آن‌ها اصلا دور از ذهن نیست. در چنین شرایطی شاید بهتر باشد برای حفظ منافع ملت ایران و لغو واقعی همه تحریم‌ها طرحی تازه انداخت و پرونده هسته‌ای را مجددا به شورای عالی امنیت ملی بازگرداند. با این اقدام می‌توان امیدوار بود خرد جمعی و بهره‌گیری از نظرات کارشناسی جایگزین تعصب به مسیر خطای آزموده شده شود.

روزنامه وطن امروز

آب سرد فراموشی بر آتش انتقام آبسرد و تکرار طنز تلخ نطنز/زهرا محسنی‌فر

تا وقتی از نگاه ما هر توافقی بهتر از عدم توافق است، تروریسم هسته‌ای نطنز هم مذاکرات برق‌آسای وین را از پریز نمی‌کشد. طنز تلخ روزگار این است که نتانیاهو هم دیگر می‌داند خرابکاری هسته‌ای، مذاکرات سازنده را خراب نمی‌کند. وقتی انتقام‌ها تلنبار شود، اتفاق‌های بد تکرار می‌شود. آن‌ها می‌زنند و برخی در دولت خود را به آن راه می‌زنند؟! این‌ها مثل آب خوردن از کنار انتقام آبسرد گذشتند تا امروز خرابکاری‌های گاه‌و‌بیگاه، آب سردی باشد بر. قرار گرفتن در موضع پدافندی، اشرار عالم را بر ما مسلط می‌کند. نفوذ در گنبد آهنین مانع نفوذ در سایت هسته‌ای است. پاسخ نطنز را باید در دیمونا داد، نه وین. برای پاکسازی امنیتی ایران باید خانه عنکبوت را تکاند. برای قطع نفوذ مویرگی باید شاهرگ غده سرطانی را زد؛ این زبانی است که غرب وحشی می‌فهمد.  

۸ سال است معیشت مردم گروگان سیاهچال مذاکره شده تا در «تله تنش» نیفتیم. وقتی سانتریفیوژ‌ها هوا می‌روند، یک خوش‌غیرت یقه‌دیپلماتی باید بگوید «بالمره تمام مذاکرات تا اطلاع ثانوی پر»! عجله برای احیای برجام تا انتخابات ایران، کار شیطان بزرگ است و الا تا دیروز صبر استراتژیک بر بدعهدی‌های غرب سرلوحه دیپلماسی ما بود. ساختمان کلنگی برجام را می‌خواهند بکوبند و از نو بسازند، آجر به آجر، گام به گام. تعهدات خود را که سفید امضا در وجه قاتل به ترامپ شرخر دادیم و رفت، اما چک توافق هسته‌ای با دموکرات‌های خرنشان هم پاس‌شدنی نیست. تا سایه گرگ‌و‌میش مذاکره از سر کشور دور نشود، کار ملت سلام و صلوات است. مردم را به توبه‌توبه انداخته‌اید تا شیطان بزرگ توبه کند؟ «سیاست قطعی» رهبری، اقتصاد را از قحطی نجات می‌دهد، نه خط‌خطی کاغذی بایدن. توقف غنی‌سازی در نطنز، امتیاز نقدی است که آمریکا پیش از توافق احتمالی وین گرفته است. رفع تحریم‌ها پیشکش، لکن طوری مذاکرات را ریل‌گذاری کنید که از نطنز فقط زمین سوخته به دولت بعدی نرسد. وقتی زیر سایه امن توافق هسته‌ای سانتریفیوژ‌ها از بین می‌روند، گلابی برجام تحفه نطنز می‌شود.  

عقل حکم می‌کند کار فردوسازی نطنز را به فردا نیندازیم. رو بازی کردن ما، غربی‌ها را پررو کرده است. فعالیت‌های زیرزمینی زیرساخت‌های هسته‌ای را حفظ می‌کند. چراغ دانشی را که احمدی‌روشن‌ها روشن کرده‌اند، با قطع برق خاموش نمی‌شود. شاهکار معماری هسته‌ای شهریاری‌ها با خرابکاری ویران نمی‌شود.

افتخارآفرینی فخری‌زاده‌ها در خودکفایی، با انفجار از بین نمی‌رود. عزت ملی را آن‌ها که خلوص دارند، غنی‌سازی کرده‌اند. دستاورد‌های هسته‌ای بادآورده نیست. خون‌ها داده‌ایم و خون دل‌ها خورده‌ایم. مادامی که شهادت ارث پدری آرمیتاهاست، صنعت اتمی نه یتیم می‌شود، نه عقیم.

روزنامه خراسان

تله انتخاباتی نتانیاهو/دکتر حامد رحیم پور

کمتر از ۹ ماه بعد از حادثه نخست در تاسیسات هسته‌ای نطنز و البته یک روز پس از اعلام راه‌اندازی دوباره «مرکز مونتاژ سانتریفیوژ‌های پیشرفته»، این تأسیسات  بازهم شاهد انفجاری خرابکارانه بود. اقدامی که  موجب قطع برق و از کارافتادن فعالیت سانتریفیوژ‌های آی آر ۱  شد. پس از این حمله گمانه‌زنی‌های بسیاری درباره میزان خسارت، علل، اهداف و تبعات این حادثه در سطح رسانه‌ها و فضای مجازی شد که اشاره به نکاتی ضروری است:

۱-تاکنون معمولا سرویس‌های مخفی رژیم صهیونیستی مانع از انتشار اخبار و جزئیات درخصوص انتساب عملیات‌های مخفی در رسانه‌های داخلی و محلی این رژیم می‌شدند و به گونه‌ای سانسور می‌کردند تا رسانه‌های اسرائیل از قول منابع غربی خبر‌ها را کار کنند، اما این بار در حادثه نطنز این سانسور اتفاق نیفتاد و همچنین از نتانیاهو تا بقیه، همه تلویحا به نقش اسرائیل اشاره کردند. دلیل این تفاوت تا قسمت زیادی به بحران داخلی حاکم بر سرزمین‌های اشغالی بر می‌گردد. اسرائیل در دو سال گذشته چهار انتخابات پارلمانی برگزار کرد که آخرین آن در مارس گذشته بود. این چهار انتخابات به دلیل این بود که پس از هر انتخابات هیچ جریانی موفق به کسب اکثریت مطلق ۶۱ کرسی پارلمان نشد.

پس از دو انتخابات اول، کابینه اسرائیل تشکیل نشد و پس از انتخابات سوم نیز کابینه ائتلافی دو قطب مخالف انتخابات یعنی «بنیامین نتانیاهو» و «بنی گانتز» حتی شش ماه هم دوام نیاورد. اکنون در شرایطی نتانیاهو بار دیگر مامور به تشکیل کابینه شده که امکان رسیدن به ۶۱ کرسی به منظور تشکیل کابینه برای وی بسیار سخت است و مامور شدن نامزد دیگر یا انحلال مجدد پارلمان دور از انتظار نیست. در چنین شرایطی، بنیامین نتانیاهو بار دیگر به حوزه خارجی روی آورده است. نتانیاهو برای پیروزی در چهار انتخابات گذشته نیز تمرکز ویژه‌ای بر سیاست خارجی داشته که در انتخابات چهارم نیز طرح «معامله قرن» در کانون تبلیغات وی قرار داشت. او صرفا بر دستاورد‌ها و جنبه‌های ایجابی سیاست خارجی نیز تمرکز نمی‌کند بلکه از ابعاد سلبی نیز بهره می‌گیرد.

عمده تمرکز سلبی هم بر ایران هراسی و مقاومت هراسی قرار دارد. در این چارچوب، اسرائیل پیش از دو انتخابات اول در مارس و سپتامبر ۲۰۱۹ در چند نوبت علیه سوریه، حزب ا... لبنان و حشد الشعبی عراق حملاتی انجام داد. اکنون در شرایطی که نتانیاهو در تنگنای تشکیل کابینه قرار گرفته، خرابکاری در تاسیسات هسته‌ای کشورمان  را هدف گرفته که حادثه نطنز در همین راستا قابل تحلیل  است. نتانیاهو با این اقدام و بزرگ نمایی کاریکاتوری آن  از یک سو تلاش دارد افکار عمومی را حتی موقتا از بن بست سیاسی و تنگنایی که خود وی برای تشکیل کابینه مواجه است، دور کند و از سوی دیگر بر مسیر مذاکراتی که اکنون در وین میان ایران و ۱+۴ جریان دارد، تاثیر بگذارد.

۲-بسیاری از رسانه‌های اسرائیلی پس از این حادثه مدعی توقف روند غنی سازی در ایران شدند، طبیعی است که اسرائیلی‌ها می‌خواهند کار خود را بزرگ‌تر از آن حدی که انجام داده اند؛ جلوه دهند، اما باید توجه داشت حتی دیروز روند غنی سازی در سایت نطنز در حال انجام بود اگرچه با  ظرفیت غنی سازی کمتری نسبت به قبل از حادثه تولید صورت می‌گیرد. همزمان غنی سازی در فردو  که در دل کوه است نیز  با شش آبشار و بیش از هزارو ۴۴ ماشین در حال انجام است. پس همان گونه که حملات و خرابکاری‌های گذشته نتوانست خللی در برنامه هسته‌ای ایران ایجاد کند اکنون با وعده مقام‌های کشور مبنی بر وارد چرخه کردن سانتریفیوژ‌های پیشرفته در نطنز و ساخت تونل‌های غیرقابل نفوذ در داخل کوه ها، انتظار می‌رود قدرت غنی سازی در این مرکز به مراتب افزایش یابد و درمدت زمان کوتاه‌تر وبا صرفه بیشتر ایران به مقاصد خود در غنی سازی اورانیوم برسد.

۳-بدیهی است ایران  در تله انتخاباتی نتانیاهو نخواهد افتاد و قطعا  در زمان و مکان مناسب بر اساس اصل دفاع مشروع طبق ماده ۵۱ منشور سازمان ملل پاسخ این  اقدام رژیم صهیونیستی را  خواهد داد و روزی‌که خویشتنداری ایران در برابر آتش افروزی رژیم صهیونیستی به پایان برسد دیگر جبهه نبرد به زدن سایت هسته‌ای دیمونا محدود نخواهد شد و آن روز  این رژیم در آتشی که برافروخته خواهد سوخت. ضمن این که باید تدابیر امنیتی و حفاظتی از این تاسیسات را جدی‌تر کند.

۴- ایران باید بلافاصله در مجامع بین المللی  خطرات حمله به سایتی را که در آن مواد هسته‌ای زیر نظر آژانس غنی سازی می‌شود، پیگیری کند و مسئولیت عواقب وخیم این موضوع را متوجه کسانی اعلام کند که این ماجراجویی خطرناک را آغاز کرده ا ند. آژانس بین‌المللی انرژی اتمی که همواره ایران را زیر نظر داشته و حتی از طریق برخی تفاهم‌ها و به خصوص توافق نامه برجام، نظارت و بازرسی‌های مکرر و شبانه‌روزی از ایران داشته است، همواره به این اقدامات تروریستی توسط صهیونیست‌ها و آمریکا علیه تاسیسات هسته‌ای ایران مهر سکوت بر لب زده است. این در حالی است که این آژانس علاوه بر نقش «نظارت»، نقش «صیانت» و همکاری با سازمان‌های هسته‌ای کشور‌های عضو را بر عهده دارد. به نظر می‌رسد ضروری است که ایران اقدامات متناسب و مشخصی را علیه این سکوت  آژانس درنظر بگیرد.

 ۵-این حادثه تروریستی در زمانی انجام شد که وزیر دفاع آمریکا در تل آویو مهمان دولت اسرائیل بود. خیلی بعید است که اسرائیلی‌ها وزیر دفاع آمریکا را از این اقدام جنایتکارانه خود مطلع نکرده باشند. مسئولیت دولت بایدن در این زمینه غیر قابل چشم پوشی است چرا که شواهد و قراین بسیاری اثبات می‌کند هیچ اقدام تروریستی از این جنس توسط صهیونیست‌ها وجود ندارد مگر این که پیش از آن هماهنگی مشخصی بین آن‌ها و آمریکایی‌ها انجام شده باشد. ویروس استاکس نت، مشخصاً پروژه مشترکی بین آن‌ها و برخی دولت‌های تروریستی دیگر بود و غیر از آن در ترور دانشمندان و اقدامات تروریستی خرابکارانه دیگر هم شواهد، نشان‌دهنده هماهنگی و همکاری بین آمریکایی‌ها و صهیونیست‌هاست. درباره حمله اخیر به کشتی ساویز نیز  برخی رسانه‌های آمریکا گفتند اسرائیل قبل از انجام آن به پنتاگون اطلاع داده است. به هر حال، هر چند میان آمریکا و اسرائیل در شرایط کنونی در شیوه برخورد با ایران یک نوع اختلاف نظر مشهود است، اما بعید است که تل‌آویو صرفا در تضاد با دولت بایدن خواسته باشد این مسیر را جداگانه و صرفا برای به شکست کشاندن دیپلماسی آن در پیش گیرد. آمریکا باید بداند شراکت در ماجراجویی رژیم صهیونیستی می‌تواند عواقب بدی در پی داشته باشد.

روزنامه ایران

انتقام از دیپلماسی/دیاکو حسینی

رژیم صهیونیسـتی سال‌هاست که‌خـود‌را متعهد به عقب‌راندن برنامه‌های هســته‌ای ایران‌می‌داند‌و بار‌ها با ترور دانشمندان هسته‌ای و خرابکاری‌های متعدد در تأسیسات هسته‌ای کوشیده است که این تعهد را در عمل نیز نشان دهد. حمله اخیر به زیرساخت‌های برق‌رسانی سایت نطنز نه کسی را متعجب کرد و نه نسبت به نقش رژیم صهیونیستی در این حملات کسی را به تردید انداخت؛ بویژه آنکه این حمله در جریان نشست‌های کمیسیون مشترک برجام  و تقویت احتمال احیای کامل توافق انجام گرفته است. در پشت پرده این حمله سه سناریو را می‌توان در نظر گرفت. اول اینکه رژیم صهیونیستی  در ناامیدی از منصرف کردن امریکای بایدن از بازگشت به توافق هسته‌ای تصمیم گرفته به آنچه به‌طور مجعول خطر اتمی ایران می‌نامد، رسیدگی کند. از آنجایی که تمامی برنامه‌های اتمی ایران زیر نظر سختگیرانه‌ترین بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای قرار داشته و مطابق گزارش‌های بازرسان، ماهیت صلح‌آمیز آن‌ها مورد تأکید قرار گرفته، بعید است که رژیم صهیونیستی  نگرانی واقعی از انحراف این فعالیت‌ها داشته باشد. در سناریوی دوم، رژیم‌صهیونیستی  در هماهنگی با ایالات متحده به منظور تضعیف اهرم مذاکراتی ایران دست به این خرابکاری زده است.

امریکا می‌تواند دلایلی برای این حمایت ضمنی داشته باشد؛ از جمله برای اطمینان دادن به رژیم صهیونیستی مبنی بر اینکه به رغم احیای برجام آماده است دستان رژیم صهیونیستی را در مواقع ضروری برای عملیات‌های خرابکارانه باز بگذارد یا زمان طولانی‌تری برای مذاکرات بازگشت به برجام بخرد. هرچند این سناریو به هیچ وجه نامحتمل نیست، اما دولت امریکا باید می‌دانسته که این قبیل اقدامات ریسک بدبینی مضاعف ایران به امریکا را به همراه دارد و براحتی می‌تواند فضای ابتدایی مثبت در مذاکرات را مسموم کند. بعلاوه، امریکا بخوبی آگاهی دارد که دلیل واقعی محدود بودن فرصت دیپلماسی نه تنها مربوط به سطح غنی‌سازی ایران که تحت تأثیر بلندمدت از چنین حمله‌ای قرار نمی‌گیرد بلکه عمدتاً به‌خاطر دامنه بازرسی‌های آژانس از فعالیت‌های هسته‌ای است که در صورت تصمیم ایران به کاهش بیشتر تعهدات خود در معرض آسیب جدی قرار دارد.

تا وقتی ایران از این اهرم فشار برخوردار باشد، فواید حمله اخیر کمتر از زیان‌های آن است. در سناریوی سوم، رژیم صهیونیستی روی پیش‌بینی‌پذیری فضای سیاسی در ایران حساب کرده و شاید می‌دانسته که چنین حمله‌ای می‌تواند با تحریک ایران، امید به پس کشیدن تهران از ادامه گفتگو‌ها را افزایش دهد. شاید رژیم صهیونیستی تلاش کرده که ناامیدی از هدایت دولت امریکا در مسیر مطلوب خود را با به چالش گرفتن شکیبایی ایران جبران کند. قبل از این نیز نشانه‌هایی از خرابکاری رژیم صهیونیستی در مسیر کشتی‌های ایرانی و رفتار‌های تحریک‌آمیزی نسبت به آنچه اهداف منسوب به ایران در سوریه نامیده شده، وجود داشته است.

مسأله تنها این نیست که برجام یا بازگشت همه طرف‌ها به تعهدات در این توافق، ضربه هولناکی به ابر روایت رژیم صهیونیستی در جعل «تهدید فوری» ایران است بلکه رژیم صهیونیستی بابت تأثیرات احیای برجام بر تقویت تعامل و دیپلماسی نیز نگرانی‌هایی دارد. اعتقاد به دیپلماسی و گفتگو از جانب دولت‌های ایران، روایت کلان رژیم صهیونیستی از ایران را مخدوش می‌کند و تبلیغات ایران هراسانه را کمتر باورپذیر نشان می‌دهد. همین روایت راه را برای ایجاد اجماع بین‌المللی دشوار کرده و با کاهش اشتیاق دیگر کشور‌ها به مراودات سیاسی و اقتصادی با ایران، به انزوای بیشتر ایران و تقویت جایگاه رژیم صهیونیستی کمک می‌کند.

اگر رهبران رژیم اسرائیل به چنین نتایجی رسیده باشند، می‌توان فهمید که چرا تا این حد از احیای برجام در آینده‌ای نزدیک و مهمتر از آن به‌کار افتادن دوباره دیپلماسی میان ایران و امریکا واهمه دارند. هرچند تلافی در زمان بموقع و مکانی متناسب می‌تواند هزینه‌های این قبیل اقدامات را برای رژیم صهیونیستی افزایش دهد، اما در کوتاه مدت هر نوع واکنش سیاسی که روند گفتگو‌ها را در چارچوب برجام مختل کند تنها به رژیم صهیونیستی کمک می‌کند که به هدف از پیش تعیین‌شده‌اش دست پیدا کند. در حال حاضر، تلاش چندجانبه برای احیای برجام و مستلزم آن رفع تحریم‌ها در صورتی که مقدور باشد، آخرین امید‌های رژیم صهیونیستی را به برجای ماندن تنش‌های منطقه‌ای حول برنامه‌های هسته‌ای ایران بر باد می‌دهد. اگر رژیم صهیونیستی در متقاعد کردن واشنگتن به پرهیز از احیای برجام شکست خورده، شکست دادن آن در تهران باید به مراتب آسان‌تر باشد.

روزنامه شرق

مزمه‌های فیلترینگ کلاب‌هاوس/جاوید قربان اوغلی

زمزمه فیلترینگ شبکه اجتماعی «کلاب‌هاوس» در روز‌های گذشته از حد شایعه فراتر رفته و احتمال وقوع آن افزایش یافته است. رئیس سازمان تنظیم مقررات وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات با ارسال نامه‌ای خطاب به مدیرعامل سه اپراتور همراه اول، ایرانسل و مخابرات ایران تأکید کرده که طبق قانون، مأمور حراست و حفاظت از تبادل اطلاعات در شبکه‌های اطلاع‌رسانی است. در این نامه به اپراتور‌ها هشدار داده شده که در صورت «استمرار اختلال و با توجه به جمع‌آوری ادله فنی، گزارش رخداد جرم برای پیگیری قضائی به دادسرا ارائه و درخواست پیگرد قضائی آمران و عاملان این اختلال ثبت و پیگیری خواهد شد». هرچند روشن است در شرایطی که وزیر این وزارتخانه در معرض پیگرد قضائی قرار دارد، عاملان فیلترینگ برای هشدار معاون وی تره‌ای خرد نکرده و به این‌گونه هشدار‌ها وقعی نمی‌نهند.

این اتفاق‌ها و اقدام‌های انجام‌شده در اعمال محدودیت و کنترل فضای مجازی در دو دهه گذشته، من را به یاد خاطره‌ای انداخت که ذکر آن را خالی از فایده نمی‌دانم. هشدار دولتمردی متعهد و روشنفکری تحصیل‌کرده به کسانی که فارغ یا بی‌خبر از مشکلات مردم، در گوشه‌ای دنج درباره اعمال محدودیت در زندگی اجتماعی مردمی گرفتار در ابتدایی‌ترین نیاز‌های خود تصمیم می‌گیرند؛ گویی وظیفه‌ای جز دامن‌زدن به چالشی دیگر و گذاشتن باری بر گرده کشور ندارند. ظاهرا و به قول معروف قرار است در این کشور هر‌کسی کار خودش را بکند. ۳۱ سال پیش و قبل از عزیمت به محل مأموریت در الجزایر، با زنده‌یاد دکتر حسن حبیبی، معاون‌اول رئیس‌جمهور ملاقات کردم. دکتر حبیبی سیاست‌مداری متفکر، روشنفکر و انسانی به‌شدت متواضع بود. به واسطه زندگی در فرانسه و تحصیل در آن کشور، الجزایر، مستعمره سابق فرانسه را به‌خوبی می‌شناخت، با خلقیات مردم این کشور آشنا بود و اطلاعات وسیع و ارزشمندی درباره مبارزات ضد‌استعماری جبهه آزادی‌بخش ملی الجزایر و رهبران آن داشت.

راهنمایی‌های آن مرد بزرگ برای من در آستانه مأموریتی دشوار و در اوج بحران داخلی آن کشور، بسیار مفید و ارزشمند بود. نمی‌دانم چطور شد که دکتر حبیبی سخن را از روشنفکران کافه‌نشین الجزایر، فرانتس فانون و همراهی و حمایت از مبارزات آزادی‌بخش مردم این کشور، یکباره به داخل کشاند و با آهی که از درون نگران از آینده انقلاب و کشور حکایت داشت، گفت: «امروز استفاده از ویدئو را برای مردم قدغن کرده‌ایم، اما من روزی را در آینده نه‌چندان دور می‌بینم که هر‌کس در درون خانه خود با یک ریموت‌کنترل کوچک و گیرنده‌ای که روی شیشه آپارتمان نصب شده، صد‌ها کانال تلویزیونی را مشاهده می‌کند و هیچ ابزاری قادر به کنترل آن نیست. امروز می‌توانیم واردات ویدئو را ممنوع کنیم، ولی در آن زمان که هیچ مرزی وجود ندارد چه کار خواهیم کرد؟». دغدغه‌ای که آن روز دکتر حبیبی داشت، امروز به منصه ظهور رسیده و توسعه خارق‌العاده فناور‌های نوین ارتباطات نه در گرو سال و ماه که مترتب بر روز، ساعت، دقیقه و ثانیه است.

اگر دغدغه تصمیم‌گیران «حفظ امنیت اخلاقی» جامعه از طریق کنترل فضای مجازی و دسترسی آسان مردم به کانال‌ها و سایت‌های مختلف است، اولا باید به این سؤال پاسخ داده شود که اعمال فیلترینگ درباره شبکه‌های متعدد دیگر از سوی شورای عالی فضای مجازی با بودجه‌ای که «نه تو دانی و نه من» از جیب همین مردم گرفتار در شش‌و‌بش زندگی و سفره‌هایی که هر روز کوچک‌تر می‌شود، چه نتایج مثبتی در راستای هدف‌گذاری در‌بر داشته است؟

کلاب‌هاوس، رسانه جدیدی که اخیرا حضور وزرای خارجه و فناوری اطلاعات در یکی از نشست‌های آن، جنجال‌آفرین شد و به‌ظاهر به همان دلیل در معرض فیلترینگ قرار گرفته، اولین رسانه در «تبادل آزاد اطلاعات» نیست و به یقین آخرین آن نیز نخواهد بود. به تعبیر شاعر «هر دم از این باغ بری می‌رسد، تازه‌تر از تازه‌تری می‌رسد»، در پرتو رشد شتابان فناوری‌های جدید و رقابت شرکت‌های بزرگ، هر روز نسخه‌ای جدید از رسانه‌های ارتباطات شنیداری و تصویری به بازار عرضه می‌شود و کار ما فعلا این شده که هم‌و‌غم خود را برای جلوگیری استفاده از آن از سوی مردم کشور بگذاریم.

خوشبختانه نگارنده به همان دلیلی که وزیر محترم خارجه در آن نشست گفت، فعلا به کلاب‌هاوس دسترسی ندارد و بنابراین دفاع از آن برای استفاده بدون فیلتر، اتهامی غیر‌موجه است. تردید نباید داشت که سرنوشت فیلترینگ رسانه‌هایی مانند تلگرام، فیس‌بوک و قس‌علیهذا از هم‌اکنون در انتظار اقدامی مشابه درباره این رسانه است. مضافا اینکه اگر دغدغه مسئولان همان چیزی است که پیش‌تر ذکر آن رفت، خوشبختانه این مفسده (البته به‌زعم آقایان دست‌اندرکار فیلتر) درباره رسانه اخیر مصداق ندارد. کلاب‌هاوس رسانه‌ای صرفا شنیداری است که مشارکت‌کنندگان و مخاطبان افرادی با اسم‌و‌رسم و عنوان شناخته‌شده هستند؛ اقشاری نوعا تحصیل‌کرده و در رده‌های بالای کنشگری اجتماعی که بیشترین دغدغه آن‌ها موضوعات فکری و سیاسی است. در همین راستا، اگر نگرانی آقایان از طرح این‌گونه مباحث در فضای مجازی از سوی مسئولان دولتی و فعالان مدنی و اعمال محدودیت برای کنترل آن است، راهکار همان نیست که درباره سایت‌های دیگر رفتند و نتیجه‌ای هم نگرفتند و فقط هزینه‌های دو طرف استفاده‌کننده و اعمال‌کنندگان فیلترینگ را افزایش داد؛ با این تفاوت که اولی مستقیما از جیب مردم هزینه شده و دومی غیرمستقیم و ظاهرا نامحسوس.

دیدگاه «کنترل جامعه از توفان برخاسته از دستاورد‌های تکنولوژی فناوری اطلاعات» و ایمن‌سازی اخلاقیات مردم، بر اساس تجربیات چندین ساله گذشته، شکست خورده است. اگر بهترین راهکار معالجه «پیشگیری» است، حداقل این بار با شناخت درست بیماری (البته اگر مرضی در کار بوده و ناشی از تصورات نباشد) درصدد معالجه آن برآمده و راهی را برویم که دیگران رفته و نتیجه گرفته‌اند. به هزار و یک دلیل مصونیت از طریق اعمال محدودیت جواب نمی‌دهد؛ این را در چند دهه گذشته آزموده‌ایم. این سخن به آن معنا نیست که اگر نمی‌توانیم باید آن را به حال خود واگذاشت؛ به یقین باید آن را مدیریت کرد، ولی چگونه؟ سؤالی که باید آن را به اهل فن، استادان و تحصیل‌کردگان رشته‌های مربوط سپرد. مشکل زمانی بیشتر خود را می‌نمایاند که عده‌ای خود را مسئول ایمان دیگران می‌دانند و هر صدایی غیر از بانگ خود را خارج از دایره ایمان تلقی می‌کنند؛ اقدامی که به استناد نظرمتفکران بزرگ قدیم و جدید هیچ توجبه عقلانی بر آن مترتب نیست. سخن گران‌قدر زنده‌یاد دکتر حبیبی را آویزه گوش کنیم.
 

اخبار ویژه 24 فروردین ماه


روزنامه کیهان

چین جسارت شاخ به شاخ شدن با آمریکا را دارد

روزنامه نیویورک‌تایمز تأکید کرد در حالی که چین مهیای انجام کار‌های بزرگ است، آمریکا به مرحله ناتوانی رسیده و این هشدار‌دهنده است. توماس فریدمن در یادداشتی در نیویورک‌تایمز می‌نویسد: فرق آمریکا با چین در این است که چین هنوز هم می‌تواند دست به کار‌های بزرگ بزند، اما آمریکا؛ نه. رهبران چین؛ آمریکا را «یک امپریالیست رو به افول» می‌شناسند. همه ما می‌دانیم که چین در زمینه حقوق بشر بد عمل می‌کند. اما آمریکا هیچ‌وقت نخواسته است این‌طور باشد... چین مشکلات عظیمی دارد. قامت رهبران چین خیلی بلند نیست، اما با همین قد کوتاه هم به خوبی بلدند چه بکنند تا موفق بشوند.

تمام تمرکز رهبران چین بر روی «آموزش» شهروندان طبق تعالیم ایدئولوژی و دکترین خود است. ساخت زیرساخت‌ها؛ اجرای بهترین تجارت‌ها، کسب بهترین علوم، جا انداختن فرهنگ شایسته‌سالاری در حاکمیت و استفاده از شایسته‌ترین‌ها در بدنه حاکمیت. مطلقا نباید چین را بابت این هوشمندی در حکمرانی سرزنش کرد. این ما (آمریکا) هستیم که باید خودمان را بابت غافل ماندن از این زیرکی سرزنش کنیم. در اجلاس دو هفته پیش دیپلمات‌های ارشد آمریکا و چین در آلاسکا، چینی‌ها به وضوح ثابت کردند که دیگر از انتقاد ما نمی‌ترسند. «یانگ جیچی» سیاستگذار برجسته وزارت خارجه چین در آلاسکا به همتایان آمریکایی خود گفت: «آمریکا صلاحیت ندارد که از موضع قدرت با چین صحبت کند».

با این اتفاقاتی که در آمریکا افتاده، چینی‌ها باید هم همین نگرش را به ما داشته باشند. حوادثی که بعد از انتخابات در ساختمان کنگره آمریکا اتفاق افتاد، و یا اجازه یافتن آنارشیست‌های چپگرا برای تصرف بخشی از مرکز شهر «پورتلند» و شورش و ویرانگری در شهر به مدت چند ماه، چاپ پول در آمریکا برای جبران خسارت ناشی از شیوع کرونا برای آنکه مردم با خرید کالا‌های چینی مخارج زندگی‌شان بالا برود، در حالی که خود چین پولش را در سرمایه‌گذاری به جریان می‌اندازد و زیرساخت‌های بیشتری را تولید می‌کند، و یا خشونت با اسلحه در آمریکا که از کنترل خارج شده است. همه این‌ها از جمله نارسایی‌های جامعه و دستگاه حاکمه آمریکاست که ما را سزاوار سرزنش قرار داده است.

چین در سال ۲۰۲۲ میزبان بازی‌های المپیک زمستانی است. صدا‌های زیادی در آمریکا بلند است که درخواست می‌کند ما این بازی‌ها را تحریم کنیم. اما المپیکی که ما باید نگران آن باشیم؛ ۲۰۲۲ نیست، ۲۰۲۵ است. حتما از تعجب شاخ در می‌آورید. المپیک ۲۰۲۵ دیگر چیست؟ المپیک ۲۰۲۵ در تقویم شبکه «ان‌بی‌سی» آمریکا نیست؛ در تقویم «شی جینپنگ» رئیس‌جمهور چین است. این المپیک را «شی» در سال ۲۰۱۵ اعلام و پیشنهاد کرد که فقط با حضور دو شرکت‌کننده برگزار بشود: چین و آمریکا. این المپیک، ابتکار دولت «شی» بود و آن را «ساخت چین ۲۰۲۵» نام گذاشت. این یک برنامه ۱۰ ساله است برای مدرنیزه کردن پایگاه تولید صنعتی چین. در این برنامه دولت به‌طور گسترده منابعش را وارد سرمایه‌گذاری می‌کند تا بر آنچه که «شی» آن را ۱۰ صنعت کلیدی با تکنولوژی بالا در قرن ۲۱‌ام تعریفش کرده است، مسلط بشود.

این یعنی جسارت رهبری چین برای شاخ به شاخ شدن مستقیم با آمریکا. این صنایع مشتمل هستند بر: هوش مصنوعی، خودرو‌های برقی و سایر خودرو‌هایی که با انرژی‌های نوین کار می‌کنند، نسل پنجم روبات‌های مخابراتی، تکنولوژی‌های جدید در کشاورزی، مهندسی هوا- فضا و مهندسی دریایی، مواد مصنوعی و طب سنتی. چند هفته قبل چین چهاردهمین برنامه پنج‌ساله خودش را معرفی کرد که از سال ۲۰۲۵ آغاز می‌شود. در این برنامه؛ برنامه توسعه چین مبتنی بر «نوآوری» است و شی سرمایه‌گذاری دولتش در این سَبک توسعه را دو برابر کرده است. پیام این برنامه به آمریکا این است: «ما سعی خواهیم کرد در این سَبک بازی که مختص خودمان است شما را شکست بدهیم؛ بنابراین ما از این به بعد دیگر هرگز وابسته به کالا‌های ساخته‌شده با تکنولوژی پیشرفته شما نخواهیم بود».

جهان قرن ۲۰‌ام؛ جهان نشر و گسترش اصول و ارزش‌های آمریکایی در نهاد‌های جهانی بود. امروز اگر ما به‌عنوان یک کشور به همان شیوه عمل کنیم و خودمان را به لال بودن بزنیم، در آن صورت؛ هم قدرتمان کم می‌شود و هم قدرت ایده‌آل‌هایمان. در آن المپیک دو شرکت‌کننده‌ای که برگزار خواهد شد، سر دادن شعار «آمریکا، آمریکا» اصلا و ابدا نه بر چین اثرگذار خواهد بود و نه بر دنیا.

دولت با ۶۰۰ هزار مرغداری چه کرد که مردم باید در صف بایستند؟!

جناب آقای روحانی! اگر این همه وقت و انرژی‌ای که صرف مذاکره با ۵+۱ و رفع تحریم‌ها کردید، صرف افزایش توان تولید داخلی کرده بودید، اکنون با این حجم از مشکلات مواجه نبودیم و اتفاقاً در مذاکرات هم با دست برتری وارد می‌شدید.»

حجت‌الاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه ضمن طرح موضوع فوق با رئیس‌جمهور، در روزنامه وطن امروز نوشت: آقای روحانی در سخنانی اظهار داشته آمریکا برای توبه آمده و «هل لی من توبه» گفته است، بعد هم تاکید کرده که اگر آمریکا توبه کند ما می‌پذیریم. حقیقتا از صحبت‌های ایشان متعجب شدم. به چه استدلال و برهانی با به کار بردن عبارت حضرت حر، به صورت غیرمستقیم بین آمریکا و جناب حر قیاس کرده‌اند؟

ابوحنیفه به عنوان موسس اصل قیاس در استنباط حکم شرعی هم، اگر این قیاس ناروای شما را می‌شنید خنده‌اش می‌گرفت. من واقعا از این جملات جناب روحانی شگفت‌زده شدم. ایشان بعد از این قیاس گفته است که اگر آمریکا توبه کند ما قبول می‌کنیم، این جمله در ظاهر جمله درستی است، ولی سؤال اینجاست: واقعا شما فکر می‌کنید آمریکا توبه می‌کند؟! ساده‌اندیشی تا کجا؟ آمریکا در تاریخ ۵۰۰ ساله‌اش نسبت به رفتار نژادپرستانه‌اش با سرخپوست‌ها و سیاه‌پوست‌ها و کشتار مردم ژاپن در جنگ دوم جهانی و قتل عام مردم ویتنام و به خاک و خون کشیدن افغانستان و عراق توبه کرده است که از رفتارش نسبت به برجام بی‌فرجام شما توبه کند؟

آقای روحانی که حرف از نظر مردم و همه‌پرسی و رفراندوم می‌زنند، بد نیست اول از نظر مردم درباره دولت خودشان شروع کنند و نظر مردم را در این باره جویا شوند. آنطور که گروه‌های مختلف مردم به من رجوع می‌کنند، به عنوان یک طلبه و به عنوان صدای مردم، از جناب رئیس‌جمهور چند سؤال دارم که از ایشان تقاضا دارم به این ۴ سؤال پاسخ بدهند:
۱- با توجه به اینکه شعار دولت آقای روحانی، تدبیر و امید بوده است، آیا دولت ایشان از مردم نظرسنجی کرده که امید در جامعه ما بعد از این ۸ سال رشد کرده یا افول داشته؟

۲- دولت مدعی تدبیر، با چه تدبیر و سیاستی فضای کالا‌های اساسی را به جایی رسانده که به‌رغم وجود ۶۰۰ هزار مرغداری در کشور که می‌توانستیم صادرکننده باشیم، اکنون مردم عزتمند ما باید ساعت‌ها وقت خود را در صف‌های خرید مرغ بگذرانند؟

۳- چطور جوانان انقلابی ما در مجموعه‌های نظامی توانسته‌اند پیچیده‌ترین صنایع موشکی را ابداع کنند، اما دولت تدبیر و امید نتوانست در صنعت خودرو کوچک‌ترین حرکت رو به جلویی را ایجاد کند؟

۴- به ملت توضیح بدهند که براساس کدام داده‌های علمی و کدام الگو‌های مدیریتی، تاکنون به تدبیر بحران کرونا اقدام کرده‌اند؟ این چگونه مدیریتی است که ایام نوروز را آزاد بگذارند، بعد که فاجعه درست شد حالا ۲ هفته تعطیل کنند؟ امیدوارم جناب روحانی که قرار بود هر ۱۰۰ روز به مردم گزارش دهند، حداقل جواب این ۴ سؤال را صریح و شفاف به مردم ارائه دهند.

محمدرضا تاجیک: سران جبهه اصلاحات باید به تعطیلات تاریخی بروند
یک فعال اصلاح‌طلب معتقد است جبهه اصلاحات در وضعیتی نابسامان و غیرقابل دفاع به سر می‌برد و برکناری شورای سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان (شعسا) و جایگزینی ناگهانی آن با «نهاد اجماع‌ساز» (ناسا) اقدامی غیردموکراتیک بود.

محمدرضا تاجیک مشاور رئیس‌دولت، در گفتگو با نامه‌نیوز تصریح کرد: تغییرات شورای تصمیم‌ساز این طیف حرکت به سمت رادیکالیسم است. وی در پاسخ به این سوال که «اقدامات برای تشکیل نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان به ریاست بهزاد نبوی را چطور ارزیابی می‌کند؟»، گفت: برای دوستان احترام قائلم، اما چگونگی شکل‌گیری «ناسا» به نظرم قابل نقد جدی است. یک شورای سیاست‌گذاری کنار گذاشته می‌شود یا به شکل دیگری جایگزین می‌شود. این جایگزینی تقریبا شیفت رادیکال است. بیشتر کسانی که در شورای سیاست‌گذاری گذاشته بودند، کنار گذاشته می‌شوند، حتی به یک بیان اداری ما محترمانه تودیع نمی‌شوند؛ تودیع، معارفه صورت نمی‌گیرد.

تاجیک افزود: بالاخره آن افراد مدت زیادی رئیس شورای سیاست‌گذاری، قائم‌مقام، یا رئیس کمیته فلان بوده‌اند، در شرایط سخت و سنگین فعالیت کرده‌اند. می‌شد تقدیر شود، از نظر و تجربیات آن‌ها برای انتخاب شورای بعدی نظرخواهی شود، اما در یک شیوه رادیکال، دفعتا افراد کنار گذاشته می‌شوند و نه نظرشان پرسیده می‌شود و نه محترمانه تودیع می‌شوند. با تمام نقد‌هایی که به این افراد وارد است، بالاخره در جریان اصلاح‌طلبی روی کار آمدند و مورد حمایت بودند؛ اگر قضیه دموکراتیک بود حداقل برای احترام‌گذاشتن به آنها، یک چرخش دموکراتیک‌تر و مدنی‌تر را شاهد بودیم و قطعا این بهتر بود.

وی گفت: من این چرخش را مدنی و دموکراتیک نمی‌بینم. مضافا اینکه این نوع سانترالیزم را که در جریان اصلاحات ایجاد می‌شود، به یک معنا سانترالیزم، دموکراتیک، یعنی یک نوع انتخاب با مرکزیت برمبنای افکار عمومی و تمامیت جریان اصلاح‌طلب نمی‌بینم. یک عده خاص را به نمایندگی تمام جریان اصلاح‌طلبی انتخاب می‌کنند و کاملا می‌دانم که بسیاری از جریانات اصلاح‌طلبی در این پروسه انتخاباتی شرکت نمی‌کنند. بسیاری از نیرو‌های اصلاح‌طلب در فرایند انتخاب سهمی ندارند. این نقد من به این مسئله است. نقد دیگر اینکه کاملا معتقدم در جریان اصلاح‌طلبی با تمام احترامی که به سابقه و جریان اصلاح‌طلبی و بزرگان جریان اصلاح‌طلبی قائلم، اما بار‌ها گفته‌ام این دوستان باید یک تعطیلات تاریخی به خودشان بدهند و فضا را برای نیرو‌های جوان‌تر و خلاق‌تر باز کنند. دیری است دوستان بازیگر اصلی این نمایش هستند و در این صحنه نمایش، پرده، کنش جدید و اکت جدیدی نداریم. یک صحنه قابل پیش‌بینی که همه چیزش حالت کلیشه دارد. فکر نمی‌کنم با دوستانی که دیری است در صحنه نمایش بازیگر اصلی هستند، در آینده شاهد سناریو و بازیگری دیگری باشیم. همین صحنه و نمایش با فضای محافظه‌کارانه‌تر یا رادیکال‌تر ادامه خواهد داشت.

این فعال اصلاح‌طلب خاطرنشان کرد: اینکه صحنه را به نیرو‌های جوان‌تر و متفاوت واگذار کنیم، اتفاق نیفتاده و پیش‌بینی من این است که در آینده شاهد ریزش بیشتری در جریان اصلاح‌طلبی خواهیم بود. طبیعتا گروه‌هایی که چنین مشی‌ای را در جریان اصلاح‌طلبی نمی‌پسندند به حاشیه خواهند رفت و ریزش خواهیم داشت و بدن نحیف جریان اصلاح‌طلبی را نحیف‌تر خواهد کرد؛ اکنون نعش این قربانی عزیز روی دستان ماست و در آینده نعش این قربانی عزیز زیر پا‌های ما قرار خواهد گرفت.

محمدرضا تاجیک همچنین درباره کاندیدای نیابتی گفت: تردیدی ندارم بسیاری از کسانی که خودشان را در جریان کلی اصلاح‌طلبی با هر فرهنگی تعریف می‌کنند، از هم‌اکنون می‌دانند در درون این جریان نیرویی تربیت نکرده‌اند که بتواند در چنین شرایطی با افکار عمومی جامعه ارتباط برقرار کند و زیبای خفته را بیدار و به حرکت دربیاورند؛ این انفعال جامعه را دفعتا بزداید و یک روح فعال را تزریق کند. این تحلیل را هم دارند که ممکن است برخی از نیروهایشان از سد شورای نگهبان عبور نکنند؛ بنابراین کماکان به دنبال یک نوع ائتلاف از نوع ۹۲ هستند که بتوانند با پای دیگری وارد کاخ قدرت شوند. در پس‌و‌پشت پرده یک نوع تحرکات و مذاکرات وجود دارد که بتوانند با توزیع قدرت با کاندیدای دیگری غیر از اصلاح‌طلب وارد صحنه شوند. اما به نظرم به علت تجربه نه‌چندان زیبایی که مردم از کاندیدا‌های نیابتی داشته اند، این‌بار بسیار سخت و سنگین است. وی تجربه روحانی در این‌باره را برای مردم بسیار منفی ارزیابی کرد.

موسوی لاری: حمایت از لاریجانی خودکشی اصلاح‌طلبان است
نایب رئیس مستعفی شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان گفت دولت روحانی در اذهان مردم، نامطلوب‌ترین دولت پس از انقلاب است. موسوی لاری همچنین می‌گوید ائتلاف با دولت نباید از سوی اصلاح‌طلبان تکرار شود.

عبدالواحد موسوی لاری در گفتگو با روزنامه همشهری اظهار داشت: در طول این ۸ سال دولت روحانی، رقبای دولت و رسانه ملی آنقدر بر ناکارآمد و ناموفق بودن دولت از هر طریقی تأکید کردند که اکنون به نظر من این دولت، در اذهان عمومی نامطلوب‌ترین دولت پس از انقلاب است. البته خود دولت هم مقصر بود.

موسوی لاری البته توضیح نداده که آیا به جای گذاشتن رکورد‌های تورمی ۶۰۰ تا ۸۰۰ درصدی در اقلام مختلف در طول ۸ سال و همچنین زدن دومین رکورد تورمی در طول ۳ دهه گذشته (پس از دولت هاشمی) فضاسازی منتقدان است، یا نتیجه واقعی سوء تدبیر دولتی که جز برجام، هیچ برنامه دیگری نداشته است.

وی در ادامه این گفتگو درباره احتمال ائتلاف با جریان اعتدالی و حمایت از علی لاریجانی اظهار داشت: به نظر من تجربه دولت روحانی به اصلاح‌طلبان دیکته کرده است که باید با هویت و لباس خود وارد کارزار انتخابات ریاست جمهوری شوند. اگرچه معتقدم این دولت نقاط قوت بسیاری داشته است، اما اصلاح‌طلبان به دلیل نبود تعامل مناسب از دولت گلایه‌مند هستند. این در شرایطی است که روحانی تعارضی با اصلاح‌طلبان نداشت و در گذشته هم برخوردی میان آن‌ها وجود نداشته است، اما لاریجانی در گذشته نوک پیکان حمله به اصلاح‌طلبان بوده است. خیلی بعید می‌دانم کلیت اصلاح‌طلبان در تشکیلاتی جای بگیرند که لاریجانی محور آن باشد.
 

حمایت از لاریجانی حتی به عنوان گزینه آخر برای حضور در انتخابات هم مطرح نخواهد بود؟

موسوی لاری در پاسخ این سؤال گفت: اصلاح‌طلبان اعلام کرده‌اند حتی اگر در انتخابات ریاست جمهوری گزینه‌ای هم نداشته باشند، مانند افراد عادی در انتخابات شرکت خواهند کرد؛ بنابراین وجود چنین گزاره‌ای خیلی بعید به نظر می‌رسد ممکن است برخی افراد اصلاح‌طلب با تصمیم شخصی به لاریجانی رأی دهند. حتی حزب کارگزاران که برخی چهره‌های مؤثرشان اعلام کرده بودند حمایت از لاریجانی هم ممکن است یکی از گزینه‌های آنان باشد، پس از ارزیابی نظریات بدنه اصلاح‌طلبی به این جمع‌بندی رسیدند که این موضوع نوعی خودکشی سیاسی است و اگر به آن سمت بروند برای همیشه از گردونه خارج خواهند شد.

وی ضمن تأیید از دست رفتن پایگاه اجتماعی اصلاح‌طلبان، درباره دلخوری‌های عارف از اصلاح‌طلبان هم گفت: هویت عارف، اصلاح‌طلبی است و از آن فاصله نگرفته، اما او از اصلاح‌طلبان گله‌مند بوده و معتقد است اگر بخشی از فعالان این جریان سیاسی نسبت به عملکرد او در فراکسیون امید مجلس قبل انتقاداتی دارند، باید در جلسه‌ای توضیحاتش را می‌شنیدند و بعد داوری می‌کردند که به اعتقاد من گلایه درستی است؛ بنابراین موضوع جریان‌سازی موازی مطرح نیست، چرا که اصلاحات محصول یک گذار تاریخی است که انشعاب از آن به سادگی اتفاق نخواهد افتاد.

یادآور می‌شود شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان در پی استعفای عارف و موسوی لاری از ریاست و نایب‌رئیسی آن، اسفند گذشته بدون اعلام رسانه‌ای منحل شد.

روزنامه وطن امروز

اخطار رئیس قوه قضائیه به تأخیر در اجرای تصمیمات کرونایی

رئیس قوه قضائیه گفت: مسؤولان باید پاسخگوی تاخیر در اجرای تصمیمات کرونایی که موجب خسارت و تلفات بیشتر شده، باشند. آیت‌الله سیدابراهیم رئیسی در جلسه شورای عالی قضایی با اشاره به خیز مجدد پدیده شوم کرونا در کشور، تصریح کرد: آغاز موج جدید کرونا مردم را دچار آسیب‌های جدی‌تری کرده و موجب افزایش خسارت‌های جانی و مالی شده است که این وضعیت اقتضا می‌کند ضوابط بهداشتی و تدابیر ویژه‌ای لحاظ شود. رئیس دستگاه قضا در ادامه به طرح پرسش از مسؤولان اجرایی پرداخت که چرا به‌رغم هشدار‌های وزارت بهداشت و درمان و مراکز علمی و دانشگاهی نسبت به اوج‌گیری دوباره کرونا و خطرات آن، به‌موقع تصمیم‌گیری و اقدام نکرده‌اند؟ آیت‌الله رئیسی گفت: زمان‌شناسی در هر کاری مهم است و در جایی که با جان و زندگی و معیشت مردم مرتبط است، مهم‌تر می‌شود و این سؤال جدی مردم از مسؤولان تصمیم‌گیر است که چرا با تأخیر با موج جدید کرونا مقابله شد که شاهد اشکالات و خسارات آن هستیم و حتما باید در این باره پاسخگو باشند.  

اتحادیه اروپایی ۱۱ فرد و نهاد ایرانی را تحریم کرد

اتحادیه اروپایی دیروز در بیانیه‌ای به بهانه واهی نقض حقوق بشر اعلام کرد ۸ فرد و ۳ نهاد ایرانی را تحریم کرده است. به گزارش العالم، در این بیانیه که یک نسخه آن در تارنمای شورای اروپا منتشر شده، آمده است این تحریم‌ها در ارتباط با ناآرامی‌های آبان ۱۳۹۸ در ایران است.

به گزارش رویترز، سردار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران، سردار پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه، سردار غلامرضا سلیمانی رئیس سازمان بسیج، سردار حسین کرمی فرمانده یگان ویژه ناجا، سردار حسین اشتری فرمانده نیروی انتظامی، سردار حسن شاهوارپور فرمانده سپاه خوزستان و لیلا واثقی فرماندار شهر قدس از جمله اشخاص تحت تحریم قرار گرفته هستند. زندان اوین، زندان فشافویه و زندان رجایی‌شهر هم در لیست تحریمی اتحادیه اروپایی قرار گرفته است.

روحانی مراقب توبه آمریکا در شب‌های قدر باشد!

رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی به بیان جزئیاتی از حادثه اخیر نطنز پرداخت و تاکید کرد: رئیس‌جمهور محترم مراقب ذکر وبه آمریکایی‌ها در شب‌های قدر باشد که جنایت دیگری در حق ملت ایران مرتکب نشوند. حجت‌الاسلام‌و‌المسلمین مجتبی ذوالنور در گفتگو با فارس با اشاره به اهداف حادثه نطنز اظهار داشت: تلاش دشمن بر این راهبرد متمرکز شده که دست ما را در مذاکراتی که هم‌اکنون بین ایران و ۱+۴ در جریان است خالی کند و به خیال خودش با آسیب به زیرساخت‌های هسته‌ای، قدرت چانه‌زنی ما را پایین بیاورد؛ نکته دیگر درباره این حادثه هم اوج خصومت و دروغگویی طرف‌های مقابل ما است، چرا که ما می‌دانیم رژیم صهیونیستی به عنوان سگ زنجیری نظام سلطه و صهیونیسم بین‌الملل در این حادثه دست داشته و دامن آمریکا را هم پاک نمی‌دانیم.

ذوالنور در ادامه تصریح کرد: لذا خوب است آقای روحانی بداند که توبه آمریکایی‌ها یعنی چه و نه خودش فریب بخورد و نه مردم را ساده فرض کند؛ از تیرماه ۹۹ که سالن مونتاژ سانتریفیوژ‌های ما را منفجر کردند ظاهرا آمریکا تا به امروز در حال توبه بوده تا ضربات کاری‌تر وارد کند. وی با تأکید بر اینکه حادثه رخ داده آسیب جدی به صنعت هسته‌ای کشور وارد نکرده، خاطرنشان کرد: از مدت‌ها پیش سیاست سازمان انرژی اتمی این بوده است که بتدریج ماشین‌های IR۱ را از دور خارج کند، چرا که کرش این دستگاه‌ها بالا و ظرفیت غنی‌سازی آن‌ها پایین است و اگر در یک محیط هزار مترمربعی هزار دستگاه سانتریفیوژ IR۱ داشته باشیم سالانه حداکثر یک تن اورانیوم غنی‌شده از آن‌ها به دست می‌آید، اما اگر در همین محیط هزار دستگاه IR۶ مشغول به کار باشند سالانه حداقل ۶ تن اورانیوم غنی‌شده استحصال می‌شود.  
 

شمخانی: از دولت عراق درباره پیگیری ترور شهید سلیمانی انتظار بیشتری داریم

دبیر شورای عالی امنیت ملی در دیدار همتای عراقی با بیان اینکه از دولت عراق درباره پیگیری ترور شهید سلیمانی انتظار بیشتری داریم، گفت: اطلاعات موثقی وجود دارد که آمریکا با حمایت از داعش و جابه‌جایی آن‌ها در مناطق مختلف عراق، در تلاش برای زمینه‌سازی تداوم حضور خود در این کشور است. علی شمخانی در دیدار قاسم محمد جلال الاعرجی» با تبیین عوامل بی‌ثباتی در منطقه، آمریکا را بزرگ‌ترین عامل ناامنی و تروریسم سازمان‌یافته قلمداد و تاکید کرد: تسریع در اجرای قانون پارلمان عراق درباره خروج نظامیان آمریکا از عراق، موجب تقویت و تثبیت روند‌های ثبات‌ساز خواهد شد. وی با بیان اینکه ترور فرماندهان مقاومت، شهیدان قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس نقش آمریکا در تقویت تروریسم تکفیری را کاملا آشکار و اثبات کرد، گفت: پیگیری محاکمه و مجازات آمران و عاملان این جنایت تروریستی از اولویت‌های همکاری‌های امنیتی ۲ کشور است و در این زمینه از دولت عراق با توجه به میزبانی شهید قاسم سلیمانی انتظار بیشتری داریم.  
 

همزمانی مذاکرات وین و خرابکاری دشمن را نمی‌توان تصادفی خواند

دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بین‌الملل تصریح کرد: همزمانی مذاکرات وین و خرابکاری دشمن را نمی‌توان تصادفی خواند. حسین امیرعبداللهیان، دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بین‌الملل در صفحه شخصی خود در توئیتر نسبت به حادثه اخیر در سایت هسته‌ای نطنز واکنش نشان داد. متن مطلب دستیار ویژه رئیس مجلس در امور بین‌الملل به شرح زیر است: جناب آقای دکتر کمالوندی عزیز، بی‌تردید دشمنان نخواهند توانست دانش و فناوری پیشرفته ایرانی را به عقب بازگردانند. همزمانی مذاکرات وین و خرابکاری دشمن را نمی‌توان تصادفی خواند. بار‌ها پنجه‌های خون‌آشام دشمن را در پس دستکش مخملی میز مذاکرات آزموده‌ایم. سلامت و پاینده باشید.

روزنامه خراسان

مصائب «سرباز نخبه» برای ورود به ادارات

یک مقام مسئول با ارسال نامه‌ای خطاب به تعدادی از ادارات و سازمان‌های دولتی، به آن‌ها متذکر شده در سال ۱۴۰۰ صرفا به نهاد‌هایی، سربازان نخبه و استعداد‌های برتر برای فعالیت معرفی خواهند شد که پیش از تخصیص این افراد و تا پایان فروردین، فهرست نیاز‌های پژوهشی قابل اجرا توسط نخبگان وظیفه شامل نوع طرح، رشته و گرایش، مقطع تحصیلی و تعداد مورد نیاز، به صورت کتبی اعلام شود تا پس از تطبیق با رویکرد‌ها و برنامه‌های آن اداره یا سازمان، موافقت با این تخصیص انجام شود.
 

 اموال سرگردان دولتی زیر تیغ نظارتی

طبق گزارش جدید یک نهاد نظارتی به تعدادی از مدیران اجرایی، از آن‌ها خواسته شده با بررسی دقیق وضعیت اقلامی، چون خودرو‌ها و املاک متعلق به برخی دستگاه‌ها همچون سازمان‌های مناطق آزاد، راجع به تهیه گزارشی درباره سازمان‌ها و نهاد‌هایی که این املاک و خودرو‌ها در اختیار آن‌ها قرار دارد، اقدام کنند و در صورت وجود هرگونه اقدام خارج از ضوابط یا بدون رعایت تشریفات قانونی، به بازپس گیری این اموال دولتی در اسرع وقت اقدام شود.
 

۱۴۰ میلیارد  برای "هزینه واحد‌های خاص"

طبق ابلاغیه روز‌های اخیر یک مسئول ارشد اجرایی به تعدادی از اعضای اقتصادی کابینه، مقرر شده بر اساس فهرست هزینه‌های سال ۱۴۰۰ سازمان‌های مناطق آزاد، علاوه بر مبلغ ۴۰۸ میلیارد تومان پرداخت حقوق و مزایا به کارکنان ۷ منطقه آزاد اصلی کشور، مبلغ ۲۴ میلیارد تومان برای تبلیغات، ۱۶ میلیارد تومان برای تشریفات و پذیرایی و همچنین مبلغ ۱۴۲ میلیارد تومان تحت عنوان "هزینه واحد‌های خاص" پیش بینی و پرداخت شود که از این هزینه خاص، حدود ۱۲۳ میلیارد تومان آن مربوط به جزیره کیش است.

روزنامه ایران

ایران و عراق سند همکاری ۵ ساله امضا می‌کنند

خبر اول اینکه، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی که در یک سفر رسمی در عراق به سر می‌برد از توافق برای امضای سند همکاری اقتصادی ۵ ساله با طرف عراقی خبر داد. محمد شریعتمداری پس از دیدار با وزیر دارایی و کار عراق به ایرنا گفت: امضای سند اقتصادی در دیدار با وزیر دارایی عراق طرح و با استقبال وی مواجه شد که امیدواریم در زمینه‌های سرمایه‌گذاری گمرکی، بازارچه‌های مرزی و مسائلی از این دست به تفاهم برسیم. وی البته امضای این سند را منوط به سفر وزیر اقتصاد عراق به ایران اعلام کرد و افزود: در سفر آینده وزیر اقتصاد عراق به ایران مقدمات تنظیم سندی ۵ ساله فراهم و بررسی خواهد شد تا قبل از پایان دولت دوازدهم به امضا برسد. شریعتمداری با اعلام اینکه فرهاد دژپسند وزیر اقتصاد جمهوری اسلامی ایران از همتای عراقی خود برای سفر به تهران و رایزنی و گفتگو‌های دوطرفه دعوت کرده است، افزود: این سند در حوزه اقتصادی بین دو کشور علاوه بر کمیسیون مشترکی که طراحی شده خواهد بود. وی افزود: موضوعات گسترده‌تر اقتصادی مخصوصاً مسائل زیربنایی و فرصت اقتصادی قابل مبادله از جمله زمینه‌های مشترک همکاری خواهند بود که هردو طرف به مفاد آن خوشبین هستند.
 

واشنگتن: در حادثه نطنز نقشی نداشتیم

خبر دیگر اینکه، یک مقام امریکایی ضمن اعلام اینکه واشنگتن از حادثه رخ داده در تأسیسات نطنز اطلاع دارد، گفت که این کشور هیچ‌گونه نقشی در وقوع این حادثه نداشته است. به‌گزارش فارس، روزنامه امریکایی «واشنگتن پست» به نقل از یک مقام ارشد دولت «جو بایدن» در این خصوص گفت: ما گزارش‌ها درباره حادثه در تأسیسات غنی‌سازی نطنز در ایران را مشاهده کرده‌ایم. وی افزود: ایالات متحده هیچ نقشی (در این حادثه) ندارد و ما چیزی برای افزودن به گمانه‌زنی‌ها درباره دلایل این حادثه نداریم. اتحادیه اروپا هم با گذشت یک روز از رسانه‌ای شدن حادثه در تأسیسات غنی‌سازی نطنز، درباره این مسأله موضع‌گیری کرد. اتحادیه اروپا اعلام کرد که این نهاد اروپایی «با نگرانی» در حال دنبال کردن حادثه در نطنز است و بدون نام بردن از عامل یا عوامل حادثه تصریح کرد: «حادثه در تأسیسات نطنز شاید یک اقدام خرابکارانه باشد».
 

اتحادیه اروپا تحریم‌هایی را علیه ایران اعمال کرد

شنیدیم که، اتحادیه اروپا از اعمال تحریم‌هایی علیه ۸ فرد و ۳ نهاد در ارتباط با ایران خبر داد. به گزارش ایسنا، به نقل از رویترز، یک مقام اتحادیه اروپا روز دوشنبه اعلام کرد که این اتحادیه ۸ فرمانده نظامی و رئیس پلیس و سه زندان ایرانی را به دلیل آنچه «نقض حقوق بشر در ایران» خوانده شده تحت تحریم‌های خود قرار داده است. حسین سلامی، فرمانده کل سپاه پاسداران، غلامرضا سلیمانی، رئیس سازمان بسیج، حسین کرمی، فرمانده یگان ویژه ناجا، حسین اشتری، فرمانده نیروی انتظامی، حسن شاهوارپور، فرمانده سپاه خوزستان و لیلا واثقی، فرماندار شهر قدس از جمله اشخاص تحت تحریم قرار گرفته هستند. زندان اوین، زندان فشافویه و زندان رجایی شهر هم در لیست تحریمی اتحادیه اروپا قرار گرفته است.
 

علم‌الهدی، امام جمعه مشهد کرونا گرفت

دست آخر اینکه، تست کرونای علم الهدی، نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی، مثبت اعلام شد. حجت‌الاسلام علم‌الهدی به دلیل ابتلا به کرونا هم‌اکنون در قرنطینه بوده و فعالیت‌های خود را در قرنطینه خانگی انجام می‌دهد. به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله علم‌الهدی، تست کرونای نماینده، ولی فقیه در خراسان رضوی مثبت اعلام شد و در حال حاضر علائم و عوارض خاصی از بیماری کرونا در وی مشاهده نمی‌شود. سید احمد علم‌الهدی فعالیت‌های خود را در قرنطینه خانگی انجام می‌دهد و حال عمومی وی مساعد است.

روزنامه شرق

نگرانی از گزینه بایدن  برای مشاور امور روسیه

جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا، متیو روجانسکی، رئیس انستیتوی «کنان» وابسته به مرکز ویلسون را برای پست مدیر ارشد سیاست‌گذاری مربوط به روسیه در شورای امنیت ملی آمریکا در نظر دارد. با‌این‌حال دورنمای انتصاب روجانسکی در این سمت باعث وحشت جنگ‌طلبان واشنگتن به سبب نظرات این فرد درباره روسیه شده است.
 

انتقاد تند بلینکن از چین

آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا یکشنبه با بیان اینکه «کارشکنی» چین برای ارائه دسترسی به کارشناسان بهداشت جهانی موجب شد تا پاندمی کرونا وخیم‌تر از چیزی شود که باید می‌شد، تأکید کرد که کشف منبع اصلی کرونا ویروس اهمیت دارد.
 

حملات سایبری، تهدید اصلی برای اقتصاد آمریکا

بلومبرگ نوشت: بزرگ‌ترین نگرانی رئیس بانک مرکزی ایالات متحده نه در خصوص بحران مالی برای این کشور، بلکه حملات سایبری است که آن را بزرگ‌ترین خطر برای اقتصاد آمریکا می‌داند. جروم پاول، رئیس فدرال رزرو گفت که بیش از بحران مالی دیگر مانند آنچه در سال ۲۰۰۸ رخ داد، نگران خطر حمله سایبری گسترده است.
 

بازگشت اعتراضات به مینیاپولیس

پلیس آمریکا عصر یکشنبه در شهر بروکلین سنتر مینیاپولیس، واقع در ایالت مینه‌سوتا مردی را به ضرب گلوله کشت. پس از آن صد‌ها معترض آمریکایی و افسر پلیس در این منطقه که هنوز بابت محاکمه قاتل جورج فلوید ملتهب است، درگیر شدند.
 

گفت‌وگوی  وزرای دفاع آمریکا و فیلیپین

وزیران دفاع آمریکا و فیلیپین در مورد نگرانی خود نسبت به حضور قایق‌های ماهیگیری چینی در دریای چین جنوبی گفتگو کردند. تلویزیون ژاپن روز دوشنبه گزارش کرد: در اوایل مارس حدود ۲۲۰ شناور چینی در ۳۰۰‌کیلومتری غرب جزیره پالاوان لنگر انداختند. این جزیره در غربی‌ترین بخش فیلیپین قرار دارد و برخی از این قایق‌ها هنوز آنجا مستقر هستند.
 

چرخش اکوادر به راست

سرانجام پس از کارزاری سخت و تعیین‌کننده، باوجود انتظارات برآمده از نظرسنجی‌های پیشین، آندرس آرائوز، نامزد چپ‌گرای تحت حمایت رافائل کورّه‌آ ئیس‌جمهوری پیشین اکوادور از راهیابی به مسند قدرت بازماند و در مقابل، «گیرمو لاسو» نامزد راست‌گرا، پیروز انتخابات ریاست‌جمهوری اکوادور شد.
 

چک سفید‌امضای پوتین برای پاکستان

هم‌زمان با واکنش سرد دولت آمریکا به تلاش‌های اسلام‌آباد برای ترمیم روابط دوجانبه، وزیر خارجه روسیه اخیرا به پاکستان رفت تا فصل دیگری در توسعه مناسبات میان دو کشور رقم بزند، سفری که پیشنهاد بی‌سابقه ولادیمیر پوتین با عنوان چک سفید‌امضا به دولتمردان پاکستانی ابلاغ شد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
اخبار مرتبط