یادداشت روزنامههای ۴ شهریور
روزنامه کیهان
اقتصاد مقاومت/کمال احمدی
جبهه مقاومت پس از پیروزیهای شگفتانگیز نظامی چند سال گذشته برضد تروریسم غربی، عبری و وهابی، حالا طی روزهای اخیر نشان داده قدرت مقاومت صرفا به عرصه نظامی محدود نمیشود بلکه این گفتمان قادر خواهد بود حتی در عرصه اقتصادی نیز خلاقانه و قهرمانانه در مقابل دشمنان بایستد. سخنان قاطع روز عاشورای آیتالله سید حسن نصرالله درخصوص حرکت نفتکش ایرانی به سوی لبنان برای شکست پروژه تحریم سوخت این کشور، نمونهای از پیروزی اقتصادی محور مقاومت علیه دشمنانش است.برای فهم بهتر این نصرت مقاومت لازم است درخصوص جنگ اقتصادی سالهای اخیر برضد مردم لبنان قدری بیشتر بدانیم. در حالی که لبنان فقط حدود ۶ میلیون نفر جمعیت دارد، اما اجرای سیاستهای غربگرایانه اقتصادی، فساد گسترده سیستم دولتی و وابستگی بیش از حد به کمکهای خارجی موجب شده که طبق دادههای صندوق بینالمللی پول در ۲۰۲۰، لبنان با حدود ۱۰۰ میلیارد دلار بدهی خارجی عنوان چهارمین کشور بدهکار جهان را یدک بکشد. این حجم از بدهی در کنار مشکلات دیگری همچون سقوط ۹۰ درصدی ارزش پول لبنان از سال ۲۰۱۹ به این سو، رشد سرسامآور نرخ بیکاری، تعطیلی شدید کسب و کارها و گسترش فقر موجب شد تا فضای معیشتی مردم خصوصاً برای طبقات محروم و متوسط به شدت سخت شود.
علاوه بر این از یکسال پیش اتفاقات عجیبی علیه مردم لبنان رخ داد، اول سپردههای بانکی این کشور بهطور ناگهانی ناپدید شد و بعد هم معلوم نشد چه بلایی بر سر موجودی بانک مرکزیاش آمد. در ادامه، بندر بزرگ بیروت منفجر شد که ۲۰۰ قربانی داد و در نهایت رئیس بانک مرکزی لبنان (ریاض سلامه) که سابقه ضدیت با حزبالله را هم دارد طی هفتههای اخیر و در اوج گرمای تابستان و کرونا اعلام کرد که نمیتواند یارانه سوخت و نان را بدهد و از آنجا که امکان خرید با دلار هم وجود ندارد لذا لبنان دچار مشکل سوخت شد و صفهای طویلی در مقابل جایگاههای عرضه بنزین شکل گرفت.
در این موقعیت و در حالی که تمام مسئولین دولتی لبنان عاجز از انجام هرگونه تدبیری برای برونرفت از مشکل سوخت بودند و آمریکاییها و سعودیها هم مشغول کارشکنیهای پی درپی در تشکیل دولت بودند و بر طبل تحریم بیشتر لبنان میکوبیدند، دبیرکل جنبش حزبالله لبنان به صحنه آمد و علیرغم تمامی توطئههای آمریکاییها باز هم ارزش محور مقاومت را به رخ غربگرایان کشید و در سخنرانی عاشورای خود گفت: «دوست دارم اعلام کنم کشتی نخست ما (حامل سوخت برای مردم لبنان) که از مبدأ ایران حرکت خواهد کرد، تمام رویهها را طی کرده و به برکت امام حسین (ع) به سمت لبنان خواهد آمد...»
او صریحاً «کشتی ایرانی حامل سوخت» را به مثابه «خاک لبنان» معرفی کرد و بدون نام بردن از رژیم صهیونیستی افزود: «کسی مرتکب اشتباه به چالش کشیدن ما نشود...» سخنان او موجی از واکنشها را در سراسر جهان برانگیخت، تا جاییکه کارشناس روابط خارجی شبکه فرانس ۲۴ از هوش نصرالله گفت و از یک طوفان ژئوپلتیک احتمالی در منطقه خبر داد. سید مقاومت، سه روز پس از این سخنرانی عاشورایی باز هم به مناسبت مراسم یادبود شهادت «حاج عباس الیتامی» از فرماندهان مقاومت، گفت: «هرگاه زمانی بیاید که شرکتهای استخراجکننده نفت و گاز حضور نداشته باشند، ما آمادهایم از شرکت ایرانی کمک بگیریم که تجربه زیادی دارد...
اگر شرکتهای جهانی از ترس اسرائیل میترسند نفت لبنان را استخراج کنند، آمادهایم از شرکتهای ایرانی بخواهیم نفت ما را استخراج کنند... آن وقت اگر اسرائیلیها جرأت دارند، به اینها نگاه چپ کنند». او همچنین در بخش دیگر این سخنرانی به ارسال محموله سوخت ایران به لبنان پرداخت و گفت: «دومین کشتی ما تا چند روز دیگر [از ایران]حرکت خواهد کرد و به کشتیهای دیگر ملحق خواهد شد... موضوع یک کشتی یا دو کشتی نیست. این مسیری است که تا زمان نیاز لبنان، به آن ادامه خواهیم داد. هدف کمک به همه مردم لبنان و کاهش مشکلات آنان است».
این بیانات نصرالله که به مثابه پیروزی جدید جبهه مقاومت در بعد اقتصادی بود ضربه سهمگینی بر آمریکاییها و رژیم صهیونیستی وارد کرد، زیرا آنها تا پیش از این تلاش میکردند ایران و حزبالله را مایه بروز مشکلات اقتصادی مردم لبنان قلمداد کنند و حالا با این اقدام محور مقاومت آچمز شده بودند لذا فوراً آمریکاییها بهواسطه سفیرشان مدعی شدند که ما دلمان برای لبنان میتپد و برق را از طریق اردن به لبنان میرسانیم و گاز را هم از مصر به آنجا میرسانیم. این تلاشها نشان میداد که توافق برد - برد حزبالله با ایران اقدامی استراتژیک بوده، زیرا با وجودی که هنوز کشتی محموله سوخت ایران به مقصد نرسیده بود، تأثیرات خود را گذاشته بود. یعنی هم به مردم لبنان نشان داد دشمن کیست و دوست کیست. چهکسی بهدنبال فشار حداکثری بر مردم این کشور است و چهکسی بهدنبال حل مشکلات جامعه لبنان است.
نکته مهم دیگر اینکه در این معامله، هم خریدار و هم فروشنده (حزبالله و ایران) تحت سختترین تحریمهای آمریکا هستند و قصد آنها از اعمال این تحریمها مهار ایران و ناکامیجبهه مقاومت بوده است، اما حالا با این تجارت میان دو محور مقاومت بخش قابل توجهی از تأثیرگذاری تحریمهای آمریکا زیر سؤال رفته است. ضمن اینکه این حرکت میتواند برای ایران آورده اقتصادی داشته و برای لبنان، حلال بحران بزرگ سوخت باشد.
البته این نخستینبار نیست که ایران رسماً و آشکارا برخلاف تحریمهای آمریکا در حوزه نفتی تجارت میکند، در تابستان سال گذشته نیز با راهیشدن ۱۰ نفتکش از سوی بنادر جنوبی ایران به سمت ونزوئلا، عزم ایران برای مقابله با تحریمهای همهجانبه آمریکا آشکار شده بود. اما تفاوت تجارت فعلی با قبلی این است که اولا حزبالله لبنان بخشی از محور مقاومت در منطقه غرب آسیاست و هرگونه همکاری با آن خصوصاً در حوزه اقتصادی میتواند به تحکیم پایههای مقاومت در منطقه و در نزد افکار عمومی کشورهای حوزه مقاومت بینجامد مثلا در جریان همین اعزام نفتکشهای سوخت ایران به لبنان، اغلب لبنانیها فارغ از مناطق یا گرایشهای سیاسی و حتی کسانی که وابستگیهای ضدحزباللهی داشتند نسبت به واردات سوخت از ایران ابراز رضایت کرده و امیدوار شدند که این مسئله در حل بحران مواد غذایی، دارو و کنترل وضعیت اقتصادی لبنان تأثیرگذار باشد.
در ایران نیز، چون پول این تجارت بهطور کامل آنهم علیرغم تحریمهای شدید دریافت شده بود اثر مثبتی بر افکار عمومی داشت ثانیا، این همکاری به مثابه الگویی برای گسترش تعاملات اقتصادی میان سایر اجزای جبهه مقاومت است، به عبارتی وقتی ما میتوانیم با وجود تحریمهای گسترده غرب و نیز تهدیدات بالقوه رژیم صهیونیستی بر ضدکشتیهایمان به شایستگی اقدام به صادرات سوخت و فرآوردههای نفتی به لبنان کنیم و حتی بازار بکری برای عرضه دانش استخراج نفت در این کشور داریم چرا این تعاملات اقتصادی را به کشورهای دیگر محور مقاومت از جمله سوریه، عراق، افغانستان و حتی یمن تعمیم ندهیم؟
تعجبآور است که بدانیم با وجود استقبال فراوان مقامات سوری از گسترش مناسبات اقتصادی با ایران بررسیها نشان میدهد در سال ۲۰۲۰ سهم جمهوری اسلامی ایران از بازار سوریه فقط ۳ درصد بوده و ما در این سال در رتبه هفتم در بین صادرکنندگان به سوریه قرار گرفتهایم. تأسفآور اینکه ترکیه که نقش مهمی در انتقال داعش به این کشور داشت در رتبه نخست کشورهای صادرکننده به سوریه قرار دارد.
البته اهمیت سوریه فقط به بازار داخلی آن محدود نیست و نباید به آن کشور فقط به چشم واردکننده نگاه کرد بلکه هر کالایی که در سوریه تولید نهایی شود قابلیت حضور در کشورهای اتحادیه عرب، شمال آفریقا، منطقه اوراسیا و نیز حوزه مدیترانه مانند یونان و... را دارد. همچنین حساسیتی که بر تجارت با ایران وجود دارد برای سوریه متصور نیست بنابراین راهکاری برای عبور از تحریمهای آمریکا محسوب میشود.
علاوه بر سوریه، عراق نیز بهعنوان یکی دیگر از بازوهای جبهه مقاومت زمینه مناسبی برای تعمیق همکاریهای اقتصادی با ایران خصوصاً در بخش انرژی و ترابری دارد هرچند دولت الکاظمی در این رابطه به شدت از آمریکاییها هراس دارد، اما تجربه نشان داده با اتخاذ تدابیری میتوان بر این مشکل فایق آمد و به همافزایی جبهه مقاومت کمک کرد. نکته مهم درباره عراق این است که آمریکاییها نمیخواهند همگرایی اقتصادی میان ایران، عراق و سوریه برقرار شود، زیرا آن را بستر اتحاد تجاری میان این کشورها را میدانند و لذا دقیقا به همین دلیل مرز قائم بوکمال که محل اتصال زمینی عراق به سوریه است را بارها بمباران کردهاند البته این حملات تجاوزکارانه نیازمند برخورد جدی است و آمریکاییها باید بدانند دوره این قلدرمآبیها تمام شده است.
از سوی دیگر، با شکست مفتضحانه آمریکاییها در افغانستان، این کشور را هم میتوان بهعنوان بخشی از محور مقاومت محسوب کرد که حتی میتواند آوردههای اقتصادی برای خود این کشور و سایر کشورهای مقاومت داشته باشد نکته مهم درباره افغانستان اینکه این کشور از یکسو با چین هممرز است و از سوی دیگر با ایران. در این میان چین نیز بهدلیل نقاط ضعف تجارت دریایی مشتاق است از مسیر زمینی به غرب بهویژه مدیترانه راه یابد و احیای جاده ابریشم برای پکن به شرطی که از مسیر افغانستان، ایران، عراق و سوریه بگذرد بهشدت اقتصادی و نوعی میانبر محسوب میشود که هزینههای ترانزیت را کاهش میدهد؛
بنابراین همگرایی اقتصادی محور مقاومت نه تنها برای همافزایی آنها یک ضرورت است بلکه اتصال ترابری این محور به معنای خط ترانزیت چین به مدیترانه در آیندهای نزدیک خواهد بود و میتواند محل خوبی برای درآمد و اشتغالزایی تمامی این کشورها باشد؛ بنابراین مسئولان محور مقاومت خصوصاً ایران باید تلاش مجدانهای برای گسترش همکاریهای اقتصادی داشته باشند و با راهاندازی اتاق همکاریهای مشترک اقتصادی به ایجاد ظرفیتهای پیش روی جبهه مقاومت و استفاده از فرصتهای ناب فعلی همت گمارند. دولت سیزدهم بایستی دیپلماسی اقتصادی خود را با تکیه بر همین فرصتها و ظرفیتهای محور مقاومت متمرکز کند.
روزنامه وطن امروز
بحران افغانستان و پایان قرن آمریکایی/ثمانه اکوان
چند ماه پیش، زمانی که هنوز دونالد ترامپ مشغول گفتگوهای خود با طالبان برای مقرر کردن زمان خروج آمریکاییها از افغانستان و گرفتن تضمینهای امنیتی برای آمریکاییها بود، میتوانستید رد پای آمریکا را در تمام شهرهای بزرگ این کشور ببینید. فرهنگ آمریکایی، غذای آمریکایی حتی ماشینهای فروش کوکاکولا و شکلاتهای آمریکایی در تمام مناطق افغانستان توزیع شده بود و حتی شوهای تلویزیونی به صورت زنده از طریق اینترنت و تلویزیونهای اینترنتی مشاهده میشد، به صورتی که هر سرباز آمریکایی میتوانست ادعا کند آمریکایی کوچک را برای خود در افغانستان ایجاد کرده است. حالا، اما شرایط تغییر کرده است.بایدن که قصد داشت کار نیمهتمام ترامپ را به سرعت تمام کند و خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و پایان دادن به جنگ ۲۰ ساله را به نام خود تمام کند، حالا میداند نیروهای نظامی آمریکا از کل افغانستان، تنها مناطق اطراف فرودگاه را در اختیار دارند و آمریکاییها برای خروج از کابل باید از ایست بازرسیهای مختلف طالبان عبور کرده و هر از گاهی درگیری مختصری با اعضای طالبان داشته یا به قول وزیر دفاع آمریکا کتکی هم از طالبان بخورند! بایدن حالا در تلویزیون ظاهر میشود و تهدید میکند در صورتی که خللی در کار خروج نظامیان آمریکایی از کابل پیش بیاید، طالبان باید هزینه آن را بپردازد، اما میداند طالبان هیچ کاری به آمریکا ندارد و تنها خروج آنها از سایگون جدید را به تماشا نشسته است.
مهمترین سوال از همان روزهای ابتدایی تصرف کابل به دست طالبان این بود: آیا آمریکا به اهداف خود در حمله نظامی و جنگ ۲۰ ساله در افغانستان رسیده است؟ رسانهها و تحلیلگران آمریکایی نظرات بسیار متفاوتی در این باره دارند. حتی در بین متحدان آمریکا نیز درگیری لفظی شدیدی شکل گرفته است که آیا آمریکا بازنده میدان نبرد در افغانستان بود یا برنده. تونی بلر که شریک جرم جورج بوش در حمله به عراق و افغانستان بود، چند روز پیش در حملهای شدید به بایدن، خروج از افغانستان را «سبکمغزی» خواند و کشورهای اروپایی اعتبار آمریکا برای مدیریت بحرانهای بعدی جهانی را زیر سوال میبرند. رسانههای آمریکایی در سال ۲۰۰۱، هدف از حمله به افغانستان را به نقل از مسؤولان آمریکایی، مبارزه با تروریسم، بویژه گروه القاعده در این کشور و همچنین گسترش دموکراسی در جهان عنوان میکردند. حالا بایدن مستقیم در لنز دوربین نگاه میکند و میگوید هدف آمریکا هیچگاه در افغانستان ملتسازی نبوده است. هدف آمریکا حتی بردن دموکراسی به این کشور نیز نبوده است اگر نه نباید اجازه میداد دولتی تنها با ۹۰۰ هزار رای با ۲ رئیسجمهور در کابل روی کار بیاید و طالبان هر روز از نظر اقناع افکار عمومی در شهرها و استانهای افغانستان موفقتر عمل کند.
اگر بخواهیم کشته شدن اسامه بنلادن را هدف اصلی آمریکا از حمله به افغانستان در نظر بگیریم، ایالات متحده پیروز بوده است، حتی اگر بعد از خروج از افغانستان ویرانهای از خود بر جا بگذارد. تحلیلگران آمریکایی که در پی کمک به ساخت روایت جدید در افغانستان هستند، بر همین مساله تکیه دارند، اما همین موضوع نکات حاشیهای زیادی دارد و سوالات زیادی را درباره هدف اصلی آمریکا بیپاسخ باقی میگذارد. آیا حمله به برجهای دوقلو توسط شخص بنلادن انجام گرفته بود که کشته شدن او تهدید تروریستی در خاک آمریکا را کاهش دهد؟ اگر هدف از بین بردن القاعده بود چرا آستین لوید، وزیر دفاع آمریکا باید در مقابل رسانهها از نگرانی خود درباره تقویت القاعده در افغانستان یا حتی عملیاتهای تروریستی این گروه علیه مامورانی که در حال تخلیه آمریکاییها و همکارانشان هستند، بگوید؟ چرا آنتونی بلینکن، وزیر خارجه آمریکا باید از تهدیدات جدید و نگرانی از تجمع گروههای تروریستی در افغانستان بگوید و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی بایدن از این مساله بگوید که احتمال دارد به مناسبت بیستمین سالگرد حادثه ۱۱ سپتامبر، تهدیدی تروریستی از طرف طالبان یا گروههای تروریستی دیگر در داخل خاک آمریکا علیه ایالات متحده شکل بگیرد؟
دولت بایدن برای این سوالات پاسخی ندارد. او حالا معتقد است گذشت زمان بسیاری از مسائل را مشخص میکند و کاری میکند افکار عمومی به صحت تصمیم او در شرایط فعلی اعتراف کنند. با این حال تصمیم او بر اساس هر معیاری نیز اتخاذ شده باشد، یک سوال را بیشتر از سوالات دیگر در معرض دید و تحقیق رسانهها قرار میدهد: آیا قرن آمریکایی به پایان رسیده و خروج مفتضحانه از کابل به معنای افول آمریکاست؟ در پاسخ به این سوال باید به ویژگیهای اصلی قرن آمریکایی بپردازیم؛ قرنی که از نیمههای قرن بیستم یعنی بعد از جنگ دوم جهانی شروع شد و آمریکا را به قدرت غالب در عرصه سیاسی، اقتصادی و فرهنگی جهان تبدیل کرد. از آن زمان به بعد، اعلام شد آمریکا به هژمون برتر تبدیل شده است.
بر اساس ویژگیهای قرن آمریکایی، آمریکا به عنوان پلیس جهان فعالیت کرده، نظم را در جهان برقرار میساخت و قوانین مورد نظر برای جامعه جهانی را وضع کرده و در عین حال به عنوان نیروی اجرایی، هر زمان که میدید قوانین زیر پا گذاشته شده یا در جایی حقوق بشر در حال نقض است، وارد عمل شده و با استفاده از قدرت خود، دوباره نظم و قانون را برقرار میکرد. اما قرن آمریکایی را با این توصیفات میتوان تنها یک ایده دانست و نه واقعیت. ایده، ایجاد دولتی قدرتمند برای برپایی نظم در جهان بود، اما چیزی که در عمل به دست آمد، دولتی قدرتمند برای پیگیری منافع خودش بود و این منافع در طول زمان به قدری اولویت اصلی سیاست خارجی ایالات متحده قرار گرفت که دیگر ایده حقوق بشر یا دموکراسی و برقراری نظم و مبارزه با بیقانونی و تروریسم، از دستور کار خارج شد.
آمریکا بر همین اساس است که حالا بعد از گذشت ۲۰ سال، با وجود مخالفتهای بسیاری از تحلیلگران بینالمللی و همچنین متحدان اروپاییاش، نیروهای خود را به سرعت از افغانستان خارج میکند و با تمام هزینهها و انتقادات در این باره نیز مواجه میشود. آمریکا نه توان نظامی باقی ماندن در افغانستان، عراق، سوریه و حتی کمک مستشاری و اطلاعاتی به عربستان در جنگ یمن را دارد و نه توان اقتصادی و سیاسی حمایت و پشتیبانی از عملیاتها در سراسر جهان را. مهمترین مساله برای ایالات متحده در شرایط فعلی جنگ تجاری با چین است که مؤلفههای قدرت سیاسی و اقتصادی نشان میدهد چندان امیدی به پیروزی در این جنگ نیز ندارد و حالا به دنبال جمع کردن تمام قوای خود از جهان برای متمرکز شدن بر این جنگ جدید است.
روزنامه خراسان
اقتصاد ایران نیازمند میثاق داخلی/محمد حقگو
رای اعتماد قاطع مجلس به تیم اقتصادی دولت، سوت آغاز یک دوره حساس را برای اصلاحات اقتصادی در ایران به صدا درآورد. اگر چه هم اینک لیست برنامههای وزیران به تناظر ویرانیهای اقتصادی بسیار مطول است، اما به طور قاطع میتوان گفت چارهای جز ورود دولت به محدوده تحول اقتصادی با اولویت بخشی به مهار تورم وجود ندارد، چرا که به عقیده کارشناسان، رشد تقریباً صفر اقتصادی در یک دهه، تورم فرسایشی و قابل ملاحظه ۲۸، ۳۷.۳ و ۳۷.۷ درصدی در سه سال اخیر و همچنین تورم حدود ۵۰ درصدی کنونی که کماکان با پمپاژ نقدینگی نظام بانکی و کسری بودجه دولت حمایت میشود، اقتصاد ایران را در معرض یک «ابر تورم» واقعی قرار داده است. وضعیتی که خدای نکرده در صورت وقوع، شاید مجالی برای هیچ سیاست اصلاحی در کوتاه مدت و حتی میان مدت باقی نگذارد.با وجود این، باید توجه داشت اجرای راهکارهایی نظیر کنترل فشار نظام بانکی بر افزایش نقدینگی، کنترل فشار بودجه دولت بر پایه پولی، اتخاذ سیاستهای اصلاحی برای افزایش عادلانه مالیاتها و... که برای درمان تورم توصیه میشود، زمانبر هستند. در این میان آن اقدامی که در سالهای اخیر مغفول مانده و دولت جدید احتمالاً یک بار فرصت استفاده مطلوب از آن را خواهد داشت، استفاده از سیاست جهت دهی به «انتظارات تورمی» است. در سالهای اخیر، میتوان گفت تقریباً تنها مولفه تاثیرگذار در این حوزه، عامل منفی نرخ ارز بوده است. به همین دلیل هم بود که عمیقاً لمس شد چگونه قیمت کالاهایی که چندان هم به واردات وابسته نیستند نظیر ملک و خودرو با نوسان نرخ ارز، بالا و پایین میشوند.
با این حال روی کار آمدن دولت جدید آن هم با رویکردهای منطقی کنونی، به مثابه تعویض یک مربی تیم فوتبال میتواند تاثیر مثبتی در این حوزه داشته باشد و فعالان اقتصادی را نسبت به تغییر شرایط امیدوار کند. وضعیتی که تداوم آن، میتواند منتج به کاهش نااطمینانیها به آینده و در نتیجه کاهش فشار بر قیمتها شود. اما نکته اساسی و ظریف ماجرا همین جاست. استفاده از این رویکرد مستلزم برنامه جدی دولت، پایبندی عمیق به اصلاحات اقتصادی و تعامل مستقیم و صادقانه دولت با مردم در ارائه نتایج مستمر و مثبت برنامههای ضد تورمی و رشد گرایانه است. به عبارت دیگر دولت امروز ایران نیازمند یک برجام داخلی در تعامل با مردم برای استفاده از ظرفیتهای اجتماعی مهار تورم است.
در چنین فضایی است که میتوان به همراهی مردم با سیاستهایی از قبیل کنترل حقوق و دستمزد امیدوار بود. همان سیاستی که در مقابل سیاستهای حمایتی غیر مستقیم، یکی از سهل ترین، اما خطرناکترین راهها برای جبران قدرت خرید اقشاری نظیر کارکنان دولتها در ابتدای مسیر صعودی تورمهای بالا به شمار میرود، چرا که موجب رشد سریع کسری بودجه دولت، تقاضا و تورمهای فزاینده بعدی خواهد شد.
خوشبختانه در این زمینه تجربیات جهانی نیز پیش روی دولت است. ترکیهای که امروز شاهد پیشرفتهای اقتصادی آن هستیم، مرهون تلاشهای سیاست گذاران اقتصادی آن در عمق شرایط بد اقتصادی در ابتدای قرن ۲۱ است. جایی که سامان دهی سرمایه اجتماعی از منظر کنترل انتظارات تورمی توانست نرخ تورم در این کشور را از بیش از ۷۰ درصد به کمتر از ۱۰ درصد در یک سال کاهش دهد. این مسیر نیز پیش روی ماست. شرایط اقتصاد ایران از جهت تورم بدتر از اقتصاد ترکیه در اوایل قرن ۲۱ نیست و میتواند همان تجربه موفق برای مهار تورم در ایران نیز اجرایی شود.
روزنامه ایران
توافق مشروط غرب با طالبان برای تأمین امنیت خروج/زهره صفاری
افشای خبر دیدار محرمانه رئیس سازمان سیا با یکی از رهبران طالبان به دستور «جو بایدن» در روزنامه واشنگتن پست امریکا، یک روز پیش از مخالفت آشکار رئیس جمهوری امریکا با سران گروه ۷ برای تمدید مهلت تعیین شده خروج از افغانستان، گمانه زنیها درباره سیاستهای پشت پرده امریکا را افزایش داد. به گزارش «پولتیکو»، دیدار «ویلیام برنز» با «ملاعبدالغنی برادر» به نوعی نخستین مذاکره سطح بالای امریکا و طالبان پس از سقوط کابل به شمار میرفت، اما بهرغم درز کردن خبر این دیدار هیچ یک از مقامات رسمی امریکا و یا طالبان جزئیات آن را فاش نکردند. یک روز پس از این دیدار ناگهانی و فوق سری بود که «بایدن» در نشست گروه ۷ آب پاکی را بر دستان رهبران غولهای ثروتمند غربی ریخت و اعلام کرد فرایند خروج نیروهای امریکایی تا ۳۱ آگوست به پایان میرسد: «هر چه زودتر این مأموریت تمام شود بهتر است. طالبان در روند خروج همکاری خوبی داشته، اما جامعه جهانی آنها را با اعمالشان قضاوت میکنند و هیچ یک از سران گروه ۷ به اظهارات طالبان باور ندارد.»وی افزود: «کشدار شدن این روند با توجه به خطر حمله داعش به افغانستان و فرودگاه کابل برای نیروهایمان ریسک بالایی دارد. اما در صورت محقق نشدن خروج نیروها تا ۳۱ آگوست، پنتاگون و وزارت خارجه برای اقدامات بعدی آماده هستند. البته انجام این پروسه در زمان تعیین شده همچنان به همکاری طالبان و دسترسی تمام وقت به فرودگاه برای تخلیه نیروها وابسته است.»
شرط تعامل
اما تصمیم قاطع «بایدن» برای خروج از افغانستان تا ۳۱ آگوست و ناکامی سران گروه ۷ برای متقاعد کردن رئیس جمهوری امریکا، آنها را به اجرای استراتژی جدیدی در قبال طالبان واداشته است. به طوری که به نوشته «الجزیره»، «بوریس جانسون»، نخستوزیر انگلیس که ریاست نشست مجازی گروه ۷ را برعهده داشت خطاب به طالبان اعلام کرد که تعامل با غرب تنها با شرط تضمین امنیت خروج نیروهای باقیمانده در روزهای پس از ۳۱ آگوست امکانپذیر خواهد بود: «آنچه که ما در نشست گروه ۷ به آن رسیدیم تنها توافق مشترک برای آخرین مهلت خروج از افغانستان نبود بلکه ما در این نشست نقشه راه برای تعامل آتی با طالبان را ترسیم کردیم.اما در این میان شرط اول و اصلی ما تضمین امنیت نیروهای جامانده برای خروج پس از ۳۱ آگوست است. گروه ۷ از بعد اقتصادی، دیپلماتیک و سیاسی از جایگاه قابل توجهی برخوردار است. حرف ما این است که افغانستان نمیتواند به مأمنی برای تروریستها بدل شود و یک کشور پرورش دهنده مواد مخدر باشد. از طرفی دختران این کشور نیز باید تا ۱۸ سالگی حق تحصیل داشته باشند.» وی درباره موضع رهبران گروه ۷ در قبال تصمیم «بایدن» برای تثبیت ۳۱ آگوست نیز گفت: «آنچه مسلم است تسریع در فرایند خروج نیروها از افغانستان یک موفقیت قابل توجه نظامی محسوب میشود و مطمئناً ما میتوانیم هزاران نفر را در این چند روز خارج کنیم، اما شرایط فرودگاه به هیچوجه خوب نیست و افرادی که در انتظار خروج هستند صحنههای دردناکی را شاهدند.» «جانسون» در حالی از پذیرش تصمیم «بایدن» از سوی سران گروه ۷ حتی به قید شرط سخن گفت که کارشناسان «یورونیوز» معتقدند او در حالی که امریکا ریاست این مأموریت را برعهده دارد در لابی آشکاری با طالبان، به دنبال تأمین امنیت نیروهایش است چراکه انگلیس با داشتن هزار نظامی در فرودگاه کابل پس از امریکا بیشترین نیروها را در افغانستان دارد.
در این میان، اما به رغم اصرار سران گروه ۷ به افزایش زمان ضربالاجل خروج امریکا از افغانستان، پس از پایان نشست در حالی که هر یک از اعضا ناامید از امریکا برنامههایشان را تغییر داده بودند موضع خود در قبال این تصمیم را اعلام کردند. «آنگلا مرکل»، صدراعظم آلمان گفت: «بحثهای بسیاری درباره بحران انسانی در فرودگاه کابل با توجه به مهلت تعیین شده برای خروج از افغانستان مطرح شد، اما در نهایت امریکا حاضر به تغییر زمان نشد. باید تأکید کنم که امریکا رهبری این مأموریت را برعهده دارد و بدون حضور آنها ما و دیگران نمیتوانیم فرایند خروج را پیش ببریم، اما به رغم این شرایط آلمان برای یاری همسایگان افغانستان مانند ایران و پاکستان برای ساماندهی به وضعیت پناهجویان آمادگی دارد.»
یکی از مقامات ارشد فرانسه نیز به نقل از مکرون گفت: «فرانسه با تصمیم امریکا برنامه هایش را تطبیق خواهد داد چراکه در این مورد همه چیز در اختیار امریکا است.» سران گروه ۷ در پایان نشست در بیانیه مشترکی اعلام کردند اقدامات طالبان در مبارزه با تروریسم و رعایت مسائل حقوق بشری بویژه در موضوع زنان و دختران و اقلیتها و همچنین استقاده از راهکارهای سیاسی در اداره افغانستان را مدنظر دارند.
سیاستهای سختگیرانه طالبان
با توجه به فرصت باقیمانده کشورها برای خروج در حالی که به نوشته الجزیره، بیش از ۶۰ هزار نفر در ۱۰ روز گذشته از افغانستان خارج شدهاند، اما باید اقدامات تسریع یابد. این در حالی است که همزمان با این تحولات، طالبان نیز سیاستهای جدیدی در اطراف فرودگاه به اجرا در آورده و با قرار دادن ایستگاههای بازرسی در ۵ کیلومتری درب شمالی فرودگاه، مانع از خروج افرادی میشوند که ویزای امریکا یا کشورهای عضو ناتو را ندارند. «ذبیحالله مجاهد» سخنگوی طالبان در تازهترین نشست خبری گفت: «طالبان نه تنها با تمدید زمان خروج خارجیها موافقت نمیکند، اجازه خروج افغانهای متخصص توسط امریکا را نیز نخواهد داد. از زنان نیز میخواهیم تا تأمین امنیت کامل در خانههایشان بمانند چراکه مبارزان طالبانی هنوز آموزشهای لازم برای ارتباط با زنان را ندیدهاند.»همزمان با این تحولات آنچه سازمانهای جهانی را نگران کرده است بحران غذا و گرسنگی در افغانستان تا چند ماه آینده است. این شرایط با توجه به مسدود شدن کمکهای بانک جهانی و بلوکه شدن حسابهای خارجی افغانستان بحران در این کشور را بسیار جدی نشان میدهد.
روزنامه شرق
مجلس بیتوجه/سیدمصطفی هاشمیطبا
چندی پیش فیلم کوتاهی از یکی از جلسات مجلس شورای اسلامی منتشر شد. در این فیلم که متعلق به سالهای دهه ۸۰ بود و ریاست مجلس طبق آنچه در فیلم نشان داده شد، با آقای محمدرضا خاتمی است، یکی از نمایندگان خوزستان با حرارت و ارائه آمار و اطلاعات با لحنی التماسگونه درخصوص مسائل آب استان صحبت میکند. اینکه گفتار ایشان مقرون به صحت و درستی یا غیر آن باشد، برای نویسنده قابل گمانهزنی نیست و نیاز به ورود کارشناسی دارد؛ اما آنچه در این فیلم جلب نظر میکند و نویسنده از این بابت مینویسد، رفتار نمایندگان مجلس در حین سخنرانی این نماینده است.درحالیکه نماینده خوزستان با حرارت و التماس سخنرانی میکند، رئیس جلسه خود را به خواندن نامهای مشغول کرده است و دیگر نمایندگان نیز یا توجه نمیکنند یا راه میروند و حتی دو نفر ملبس به لباس روحانیت، به گفتگو و خنده فیمابین در مدت سخنرانی مشغول هستند و در نهایت نتیجه آن میشود که امروز ما در دشت خوزستان میبینیم؛ یعنی مردمی که زیر پایشان نفت است و استخراج و صادرات آن فراهمکننده اداره کشور است، با چنین مشکلاتی روبهرو هستند. در اینجا نمیخواهم مشکلات خوزستان را باز کنم؛ زیرا بسیار مفصل بوده و معضلات آن بسیار پیچیده است و راهحلهای -که برای برخی از آنها راهحل نمیتوان یافت- بسیار هزینهبر، دقیق و نیاز به تکنولوژی برتر دارد و از توان این نویسنده خارج است.
در اینجا فرصت را مغتنم شمرده و به بهانه آنچه در فیلم ذکرشده دیده شد، به رویکرد مجلس میپردازیم. همانطور که واضح است، مجلس شورای اسلامی از سه واژه «مجلس»، «شورا» و «اسلامی» تشکیل شده است. مجلس اسم مکان است، یعنی محلی برای «جلوس» یا نشستن؛ پس مجلس، راهرو، جاده، پیادهرو و گردشگاه نیست و نمایندگان باید در صندلیهای خود جلوس کنند. «شورا» به معنی عمل شور یعنی مشاوره افراد با یکدیگر است؛ یعنی در مجلس افراد به مشاوره با یکدیگر میپردازند و «اسلامی» یعنی آنکه عمل مشاوره باید حسب ضوابط اسلامی باشد و بالطبع این آیه شریفه را به ذهن متبادر میکند که «جادلهم باللتی هی احسن». البته وقتی مجادله باید از نوع بهترین باشد، مشورت که جای خود دارد.
اما ببینیم مجلس شورای اسلامی ما در ادوار مختلف چگونه عمل کرده است. مجلس شورای اسلامی «ما» از ابتدا محل داد و فریاد، کتکزدن، راهرفتن، خندیدن و شعار بوده است، نه نشستن و مشاوره از نوع احسن و نتیجهگیری درست؛ زیرا اصولا تشکیل مجالس ما بر اساس اقدامات و دیدگاههای سیاسی بوده و بالطبع سیاسیون نوعا در پی مرعوبکردن و ملکوککردن مخالفان هستند و نه عمل به مصداق فبشر عبادیالذین یستمعون القول فیتبعون احسنه. حتی موضوع تحصن و از اکثریت انداختن مجلس نیز مطرح بوده است و این به معنای آن است که اقلیت که به هر حال باید تابع تصمیمات اکثریت باشد، از شیوههای سیاسی خلاف ماهیت مجلس استفاده کرده است.
گمان برده نشود که از مجلس اصولگرایان یا اصلاحطلبان در این نوشته حمایت میشود. در این مختصر فرصتی است تا به رفتار برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی در همه ادوار اعم از اصلاحطلب یا اصولگرا نگاه شود؛ کمااینکه فیلم سخنرانی نماینده خوزستان مربوط به مجلسی با اکثریت اصلاحطلب بود. به همین مجلس فعلی نگاه کنیم. در اینکه مجلس حق دارد و البته وظیفه دارد که رئیسجمهور و وزرا را به مجلس فرا بخواند و آنان را مورد سؤال و نقد قرار دهد، تردیدی وجود ندارد؛ اما ملاحظه میشود هرگاه وزیری در صحن مجلس حاضر میشود، جز دشنام، فریاد و مطالب نامربوط مطلبی نمیشنود.
ممکن است گفته شود برخی انگشتشمار چنین میکنند. آیا انگشتشماران را نباید از این کار بازداشت؟ اگر به پارلمان انگلیس نگاه کنیم، میبینیم نخستوزیر که در حقیقت فرد اول کشور است (ملکه کاملا تشریفاتی است)، مرتب در مجلس حاضر میشود و درباره مسائل مختلف با نمایندگان به بحث مینشیند، درحالیکه در مجلس ما دو رویکرد مختلف دیده میشود؛ یا میگویند دعوت از رئیسجمهور و بهسؤالکشیدن او، شأن او را پایین میآورد یا میخواهند رئیسجمهور را به مجلس بیاورند تا هرچه فحش، تهمت و ناسزاست نثار او کنند و البته رئیسجمهور هم با پیشبینی این امر و آنچه در مقابل وزرا انجام شده، در مجلس حاضر نمیشود.
چنین میشود که مجلس مطابق فیلمی که ذکر شد، مجله برو و بیا بشود یا مرکز خنده، شوخی و تفریح نماینده یا نمایندگان یا مرکز دشنام، یقهگیری، تهمت و ناسزا. چرا نباید رئیسجمهور در هفته یک روز به مجلس بیاید و درباره مسائل مختلف هماندیشی کند؟ اگر چنین شود، رئیسجمهور در طول هفته به فکر اصلاح عملکرد و تصمیمات خواهد بود و مردم و نمایندگان با مسائل اجرائی آشنائی پیدا میکنند و مسائل کشور، چون غده چرکین نمیشود که با یک نیشتر مشکلات فوران کند.
وقتی تشکیل مجلس صرفا سیاسی میشود و فقط میخواهند رقیب یا حریف را مغلوب کنند، آنگاه نمیتوانند هماندیشی کرده و به مردم خدمت کنند. در این رابطه وظیفه رئیس مجلس بسیار سنگین و حساس است. اینکه رئیس مجلس بخواهد به دلیل نیاز به رأی نمایندگان، حسب دل آنها رفتار کرده و مسئولیت خود را لوث و ریاست خود را به بهای ازدسترفتن ماهیت مجلس شورای اسلامی حفظ کند، طبعا محکوم است و موجب عدم اجرای وظایف نمایندگان میشود. دوره آقای روحانی که تمام شده است؛ آیا ممکن است این مجلس نگوید شأن رئیسجمهور بالاتر از حضور در مجلس و سؤال از ایشان است و هر هفته رئیسجمهور مستقر فعلی در مجلس حاضر شود و در صحن علنی با نمایندگان به گفتگو بنشیند و مردم از رسانه صدای ایشان را بشنوند و عملکرد دولت را از نزدیک ملاحظه کنند و به رؤیت مردم برساند یا آنکه به سبب حمایت از رئیسجمهور خواهند گفت شأن او بالاتر از حضور در مجلس است.
اگر معتقد به پاسخگوئی مسئولان هستیم، همه و همه باید پاسخگو باشند. عدم پاسخگویی به بهانههای مختلف ازجمله حفظ شأن، مقام و قداست، موجب تراکم سؤال و بغض شده و پایان مطلوبی نخواهد داشت. آیا ممکن است نمایندگان مجلس فعلی که هوادار رئیسجمهور منتخب هستند، فضای دائمی مشاوره و گفتگو با رئیس دولت در آینده را فراهم آورند و البته مرتب او را به مجلس دعوت کنند؟ به نظر مشکل میآید.
اخبار ویژه ۴ شهریور
روزنامه کیهان
وقاحت بانیان سوءمدیریت اقتصادی در حمله به دولت رئیسی!
یکی از نشریههای اقتصادی کهاشخاص نزدیک به دولت حسن روحانی در هیئت سیاستگذاری آن فعالیت دارند، هنور دولت سیزدهم کابینه خود را تشکیل نداده، حملات خود را به دولت آغاز کردهاست! به گزارش روزنامه جوان، دولتی که هنوز رسماً کابینه خود را تشکیل نداده است و درگیر اخذ رأی اعتماد برای وزرای پیشنهادی خود از مجلس است در یکی از نشریات هفتگی اقتصادی به شکل غیر منصفانهای مسئول وضعیت کنونی اقتصاد ایران معرفی شدهاست، شاید این موضوع خندهدار باشد، اما حملات زودهنگام به دولتی که هنوز تشکیل نشده، نشان از آن دارد که گویی برخی از رسانهها قصد دارند انصاف را در پیشگاه منافع حزبی و گروهی و جناحی و اقتصادی خود ذبح کنند که این اتفاق دور از شأن یک رسانه است.البته افکار عمومی با این دست رفتارها ناآشنا نیست و خوب به یاد دارد که هیئت سیاستگذاری نشریه اقتصادی مذکور که طی سالهای ۸۸ تا ۹۲ سرتاپای سیاستهای دولت دهم را زیر سؤال میبرد و مدعی بود که اگر بخت یارشان باشد و سکان اجرایی در اختیارشان قرار بگیرد، اقتصاد ایران را به گلستان تبدیل میکند، طی هشت سال گذشته بلایی بر سر اقتصاد ایران آورد به طوری که کارشناسان اقتصادی مجرب و منصف و مستقل معتقدند که دولت سیزدهم تا مدتها باید با آثار منفی سیاستهایاشتباه عملیاتی شده از سوی دولت روحانی دست و پنجه نرم کند و به اصطلاح مشغول آواربرداری از اقتصاد ایران باشد.
طرح مباحث صرفاً نظری در حوزه اقتصاد موجب شد تا دولت و مردم و نمایندگان مردم در خانه ملت به برخی از اعضای شورای سیاستگذاری نشریه فوق تا سطح وزیر یا مشاور ویژه اقتصادی رئیسجمهور، معاونت اقتصادی رئیسجمهور و رئیسپژوهشکده پولی اعتماد کنند، اما ماحصل آنچه در هشت سال اخیر گذشت رشد اقتصادی صفر درصد با افزایش حجم بدهیهای ملی و تورمهای عمومی و بخشی بسیار قابلملاحظه بود به طوری که امروز در اثر اصلاح نکردن نظام مالیه ایران تأمین کسری بودجه کشور پولیسازی شده است و در سه ماه ابتدایی سال جاری دولت روحانی قریب به ۵۵ هزار میلیارد تومان تنخواه از بانک مرکزی دریافت کردهاست که به همین میزان پایه پولی رشد داشته حال اگر رقم مذکور را با ضریب فزاینده پولی حدود ۸ ضرب کنیم، نقدینگی بیش از ۴۰۰ هزار میلیارد تومان پدید میآید این حجم از خلق نقدینگی تنها در سه ماهه ابتدایی سال جاری نوبر است و باید گفت دولت روحانی وقتی سرکار آمد حجم نقدینگی تنها حدود ۵۰۰ هزار میلیارد تومان بود، اما امروز به لطف بیتفاوتی دولت روحانی به اصلاح مالیه تنها در یک فصل حدود ۴۰۰ هزار میلیارد تومان نقدینگی خلق میشود! بیخود نیست که قدرت خرید مردم در سال ۱۴۰۰ به مراتب از سال ۱۳۹۰ کمتر است. شورای سیاستگذاری نشریه اقتصادی مورد بحث اگر واقعاً معتقدند که اقتصاد ایران در برهه حساسی به سر میبرد باید به جای اینکه آدرس غلط به مخاطب بدهند و دولت تشکیلنشده را دلیل مشکلات کنونی اقتصاد ایران معرفی کنند بر حسب انصاف از حقایق اقتصاد ایران بگویند و راه را برای بازگشایی گرههای کور جهت دستیابی به پیشرفت و توسعه ترسیم کند.
پراید ۱۵۰ میلیونی نتیجه گاندوبازی مدعیان تدبیر
آخرین یادداشت محمد جواد ظریف در روزهای پایانی وزارتش، با انتقادات مخاطبان در فضای رسانهای مواجه شد. او چند روز قبل در اینستاگرام نوشت: «در این واپسین روزهای خدمت در کسوت وزیر امور خارجه، از همه شما مردم خوب ایران، برای بزرگواریها و بنده نوازیهای سخاوتمندانهتان سپاسگزاری میکنم و همزمان برای تمامی نارساییها و کاستیها پوزش میخواهم و درخواست گذشت و حلالیت دارم. حتماً در هشت سال گذشته به همه اهداف خود در سیاست خارجی نرسیدیم.تاریخ، هم در مورد ارزش دستاوردهای ما و هم در مورد علل ناکامیهای ما قضاوت خواهد کرد. ولی همیشه در حد توان همراه با همکاران خوب و لایقم کوشیدیم سیاست خارجی موجب ارتقای آرامش، سلامتی و رفاه مردم باشد و از حقوق ملت، اقتصاد ملی و توسعه کشور پاسداری کند. آرزو داشتیم لبخند بر لبانتان بنشانیم و جلوه غرور ملی را در وجودتان ببینیم.
میدانم که پارهای از کارهایم را نپسندیدید: گروهی از راه رفتنم با آقای کری رنجیدید و جمعی از استقبال و بدرقهام از نمایندگان طالبان. گروهی از برجام به خروش آمدید و جمعی از کنوانسیون خزر و توافق ۲۵ ساله. میدانم که برخی از حرفهایم برای گروههایی از شما گران آمده است: جمعی زبان تیزم در برابر قدرتهای جهانی را تندروی دانستید و گروهی اعلام آمادگیام برای مذاکره را وادادگی. گروهی از اینکه گفتم «خودمان انتخاب کردیم» بر آشفتید و جمعی از انتقال صادقانه تجربیات و یافتههایم - آن هم در یک مصاحبه محرمانه برای کارگزاران آینده - خشمگین شدید».
جهاننیوز نظر مخاطبان خود درباره این موضع ظریف را جویا شده که گزیدهای از این نظرات را میخوانید:
* زبان شما در برابر قدرتمندان خارجی ابدا هم تیز نبود، اتفاقا بر عکس زبان شما در برابر منتقدان دلسوز داخلی بسیار تیز... بود.
* ما شما را نمیبخشیم آنجایی که کملطفی کردی به اسطوره مقاومت.
* هر داستانی پایانی داره، ولی داستان قیامت برای کسانی که بد عمل کردند همیشه تازه و سوزان خواهد بود...
* ظریف پاسخگو باشد چطور ترامپ بیهیچ هزینهای از برجام خارج شد و تحریمها را تشدید کرد؟!
* امیدوارم شماها دیگر هرگز برنگردید!
* نتیجه مذاکره ۸ ساله ایران با آمریکا، کشورهای اروپایی و... قیمت پراید ۱۵۰ الی ۱۵۵ میلیون تومان رسید.
* خدا را شکر که رفتی. همین
* یک حلالیت طلبی بزرگ به سردار شهید حاج قاسم عزیز بدهکاری.
* آقای ظریف شما خودت را درست ارزیابی نکردی استحاله شدن در غرب وحشی هیچ نفعی برای هیچ کشوری ندارد
* برای تخریب وجهه و برند انقلابی ایران اسلامی حلالت نمیکنم.
* حلال نمیکنیم این فشار اقتصادی این وضعیت فرهنگی و... ناشی از عملکرد شماست.
* بله درسته، ایرانیان ۸ سال حرص خوردند از دست ایشون و همراهانش...
* حتماً در ۸ سال گذشته به همه اهداف خود در سیاست خارجی نرسیدیم؟ مگه هدف داشتید؟! کدوما؟
* آری اوج زبان تیز شما در مقابل استکبار جهانی! این بود: هرگز یک ایرانی را تهدید نکنید!
* زبان تیزم در برابر قدرتهای جهانی!
* فقط یک سؤال را جناب ظریف پاسخ دهند خروجی ۸ سال اخیر وزارت شما چه بوده؟ ارتقاء درجه گذرنامه ایرانی؟ تغییر ادبیات دشمن، کاهش تهدیدات، جذب سرمایهگذاری خارجی... ضربهای زدید که تاریخ فراموش نمیکنه
* آقای ظریف نظرتان درباره جو جاسوسی موجود در میان مدیران دولت روحانی خصوصا در وزارت خارجه چه بود توضیحی بدهید ممنون میشم!
* اره واقعا حلال کردنش سخته.. زانو زدن جلوی امیر کویت/ تو ایران پولشویی زیاده/ آمریکا با یه بمب همه چیز رو نابود میکنه/ قدم زدی با کری/ اعتماد به آمریکا /احتمال مذاکره با ترامپ بعد از شهادت حاج قاسم/ استعفا همزمان با سفر بشار/ ماجرای میدان و دیپلماسی.
* آقای ظریف قدرت و فرصت خدمت رو داشتید، ولی با عملکرد منفعلانهتان مردم رو گرفتار و دشمنان ایران را جریتر و گستاختر کردید!
* در این روزهایی که با دیدن سریال گاندو ۲ ابعاد گستردهتری از نفوذ در وزارت امور خارجه و دولت برایمان روشن میشود به نظرم اولین مطالبه مردم باید پاسخگو بودن مدیران دولت باشد.
* آقای ظریف چه دلیلی دارد که شما را حلال کنیم وقتی که گره تمامی مشکلات اقتصادی را به کدخدا و غرب گره بستید؟!
* اگه واقعا پشیمونی اول سکههایی که از بیتالمال گرفتی پس بده.
* نتیجه اطمینان به دشمن جز خسران برای کشور نتیجه دیگری ندارد!
* فقط بگو ارزش ۱۰۰ تا سکهای که گرفتید الان چند تومانه دیگه نیازی به قضاوت تاریخ نیست.
تقلید روحانی از گورباچف کشور را گرفتار کرد
سایت وابسته به صادق خرازی (معاون وزیر خارجه در دولت اصلاحات) در تحلیلی تصریح کرد دولت روحانی در دام تعامل منفعلانه با آمریکا گرفتار شد و همین تحریمها را شدت بخشید. او به جای عبرت از میراث شوم گورباچف در شوروی سابق، به تکرار آن پرداخت و امید است روح گورباچف حلول کرده در روحانی، از سیاستگذاری عمومی ایران دور شود.سایت دیپلماسی ایرانی در تحلیلی با عنوان «حلول روح گورباچف در روحانی» مینویسد: مذاکرات هستهای ایران و نتیجه آن یعنی آنچه تحت نام برجام طی شش سال اخیر (از تیرماه ۱۳۹۴) پیگیری شده را باید فرآیندی دانست که پیشینه آن طی چند دهه اخیر قابل مشاهده و بررسی است. این تعامل، نامتقارن بود. نمونه وضعیت کنونی (شش سال اخیر) را میتوان با دوره ریاست میخائیل گورباچف در پایان دهه ۱۹۸۰ میلادی مقایسه کرد.
گورباچف که رهبر حزب کمونیست شوروی محسوب میشد، سیاست مذاکره و تعامل غیر همسطح یا نامتقارن با غرب بهویژه آمریکا را در پیش گرفته و به شدت به آمریکا گرایش پیدا کرده بود. این گرایش، چنان گسترده بود که رسانههای عمومی غربی، گورباچف را به عنوان «مرد سال و محبوب افکار عمومی» خود معرفی میکردند و به تهییج وی برای غربگرایی، میپرداختند. گرایش به غرب و عدم توجه به واقعیات، موجب شد تا شوروی که یکی از دو ابرقدرت جهان محسوب میشد، به جای استفاده از توان و استعدادهای داخلی به سیاستهای ظاهری یا نامتقارن و تقلیدی از آمریکا متمایل شود و در نهایت دچار فروپاشی داخلی شد.
گورباچف که بیشتر به دنبال کسب پذیرش و محبوبیت در غرب بود، مایه عبرت بسیاری از سیاستگذاران دنیا شد. سیاستگذاری غربگرایانه و مبتنی بر کسب پرستیژ و جلب افکار عمومی غرب بدون رعایت اصول اقتصاد جهانی و طراحی سیاستگذاریهای کارآمد بومی و منطقهای را میتوان یکی از عوامل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی دانست و مشابه آن، طی ۸ سال اخیر توسط دولت دکتر روحانی نیز پیگیری شد.
هر دوی سیاستگذاران مذکور یعنی گورباچف و حسن روحانی به دنبال کسب پرستیژ بینالمللی برای شخص خود بودند و محبوبیت برای آنها از بقاء و حیات کشورشان، اهمیت بیشتری داشت. مواضع روحانی نشان داده که او به شدت بر کسب پذیرش و محبوبیت خارجی اهتمام داشته و مشکلات و خواستههای مردم ایران برای ایشان در جایگاه بعدی قرار دارد. تعامل شش ساله دولت حسن روحانی و آمریکا برابر همان تعامل نامتقارن و زیانباری است که دولت میخائیل گورباچف با آمریکا برقرار کرده بود.
پرستیژ و تکبر دروغین دولت یازدهم، دوازدهم و شخص حسن روحانی، یادآور سیاستها و پرستیژهای دروغین گورباچف است. عدم کارایی و توانایی سیاستگذاری حسن روحانی برای حل مشکلات و اداره کشور موجب شد تا برخی دستاوردهای اندک و ناچیز همین برجام نیز قربانی ضعفهای دولت شود. سرگذشت بسیاری از دولتها و کشورهایی مانند شوروی، عراق، لیبی، تونس، مصر دوران حسنی مبارک و مصر دوران محمد مرسی، ترکیه اردوغانی و... باید درسها و عبرتهای آموزندهای برای دولت روحانی میشد که دل بستن به آمریکا و برجستهسازی گفتگو و رابطه خیالی با آمریکا اگر در چارچوب یک سیاست کارآمد و همهجانبه نباشد، نهتنها مشکلات را حل نمیکند بلکه بر مشکلات نیز خواهد افزود.
آمریکا توانست از همان سیاستی که برای مقابله با اتحاد جماهیر شوروی و فریب دادن گورباچف استفاده کرد، برای فریب دولت روحانی نیز استفاده کند. اصلاحاتی که روحانی با چشمداشت خوشباورانه به تعامل با آمریکا در قالب برجام در نظر داشت، فرجامی بهتر از رویکرد گورباچف نداشت. روحانی به جای درسآموزی از گورباچف، در مسیر همان سیاستهای ناکارآمد حرکت کرد. گویا روح سیاستگذاری گورباچف در حسن روحانی حلول کرده بود. «دیپلماسی ایرانی» با اشاره به اعترافات تلخ ظریف، عراقچی، سیف (رئیس کل اسبق بانک مرکزی) و... درباره عهدشکنی آمریکا مینویسد: «بیسمارک»، نخستین صدراعظم آلمان در قرن ۱۹ است که میگوید: «تنها یک احمق از اشتباهات خود میآموزد و نه از اشتباهات دیگران.»
دولت یازدهم، دوازدهم و شخص دکتر روحانی به جای توجه و عبرتآموزی و اجتناب از الگوی ناموفق و شکست خورده گورباچف، به شیوهای فراگیر، در دام سیاستگذاری احساسی در تعامل با آمریکا گرفتار شد. سیاستگذاری آشفته روحانی، به تنش و تشنج بیشتر میان آمریکا و ایران منجر شده و تحریمهای فلج کننده و فراگیر کنونی نیز پیامد همان سیاستگذاری است.
شرایط کنونی ایران ۱۴۰۰ که قرار بود قدرت اول و برتر اقتصادی، علمی و سیاسی منطقه آسیای جنوب غربی باشد، اما حتی در تأمین انرژی خود مانند برق، گاز و دارو و مایحتاج شهروندان خود نیز عاجز شده، اعتراضات مستمر و فراگیر شهروندان را سبب شده است را میتوان نتیجه و پیامد سیاستگذاری هشت سال ریاست جمهوری آقای حسن روحانی دانست که بیشتر بر الگوی تبلیغی و کلامی یا همان سیاستهای اعلامی استوار بوده و با سیاستهای اعمالی و اجرایی در تناقض بوده است! امیدواریم روح گورباچف که در سیاستگذاریهای روحانی حلول کرده بود، از سیاستگذاری عمومی ایران دور شود.
روزنامه وطن امروز
محسنیاژهای: به دنبال مچگیری نیستیم هدف اصلاح امور است
رئیس قوه قضائیه گفت: برای مردمی که توان پرداخت هزینههای کارشناسی یا اعتراض به آن را ندارند باید چارهجویی شود. حجتالاسلاموالمسلمین غلامحسین محسنیاژهای در ادامه نشستهای نخبگانی و تخصصی برای پیگیری برنامههای تحولی دستگاه قضا با بیان اینکه کارشناسیهای نادرست علاوه بر عقوبت اخروی و مجازاتهای قانونی برای مردم و دستگاههای اجرایی و قضایی نیز مشکلساز است، گفت: منشأ بخش قابل توجهی از مشکلات در پروندههای بانکی، کارشناسیهای نادرست و غیراصولی است که باعث تشکیل پرونده قضایی و بازداشت افراد و گرفتاری خانوادهها و ایجاد ذهنیت نادرست در جامعه میشود. وی تصریح کرد: در این پروندهها کارشناسیهای غیرمتعارف میشود و گاهی یک ملک تا ۱۰ برابر قیمت واقعی یا بالعکس کمتر از قیمت ارزشگذاری میشود که باعث عدم اخذ تضمین لازم برای ارائه تسهیلات میشود.محسنیاژهای ادامه داد: گاهی شنیده میشود دستگاهی، فردی بیتجربه یا آلوده به فساد را به عنوان کارشناس استخدام میکند و آن فرد با ارائه نظر نادرست، هم باعث تضییع حقوق بیتالمال و بدنامی جامعه شریف و تلاشگر کارشناسان میشود و هم برای مردم دردسر ایجاد میکند. رئیس دستگاه قضا در ادامه به ذکر نمونه دیگری از مشکلات ناشی از کارشناسیهای نادرست اشاره کرد و گفت: در پروندههای خصوصیسازی نیز شاهد کارشناسیهای غیراصولی و مسالهدار هستیم که باعث تشکیل پروندههای قضایی زیادی در این زمینه شده است.
وی با بیان اینکه دستگاه قضا در اصلاح روند کارشناسیها به دنبال مچگیری نیست، بلکه به دنبال آسیبشناسی برای اصلاح روندهای نادرست است، یکی از اشکالات موجود در روند کارشناسیها را ارجاع غیرضروری و نادرست پروندهها به کارشناسان عنوان کرد. محسنیاژهای افزود: اینکه فقط ۱۰ درصد کارشناسیها از طریق قانون رسمی کارشناسی ارجاع میشود، یک آسیب است که باید برای اصلاح این نحوه ارجاع، راهکار درست طراحی شود. رئیس قوه قضائیه با تأکید بر لزوم حسابکشی دقیق از کارشناسان برای حسن انجام وظیفه در موعد مقرر، به کارشناسان نیز تأکید کرد در صورت ارجاع کارشناسیهای متعدد به آنها در یک مقطع زمانی مشخص از پذیرش آنها بدون در نظر گرفتن توان انجام کار پرهیز کنند.
محسنیاژهای با ابراز خرسندی از تدوین ضوابط تهیه گزارشهای کارشناسی برای کاهش اختلاف نظرات کارشناسان، در عین حال تأکید کرد: نباید در روند کاهش اختلافات به این ضوابط بسنده شود، بلکه در صورت مشاهده اختلافات فاحش و تکرار آن از سوی کارشناسان باید توضیح خواسته شده و در صورت لزوم حتی با مساله برخورد شود تا از تکرار اختلافات جلوگیری به عمل آید. رئیس قوه قضائیه به موضوع آموزش همگانی نیز اشاره و تأکید کرد: بسیاری از مردم به خاطر نداشتن اطلاعات حقوقی گرفتار میشوند که خیلی از آنها توان پرداخت هزینههای کارشناسی را هم ندارند.
بِنِت: با کشورهای عربی ائتلاف منطقهای علیه ایران تشکیل میدهیم
«نفتالی بنت» نخستوزیر رژیم صهیونیستی گفت وی با تلاشهای آمریکا برای احیای توافق هستهای با ایران مخالف بوده و گفتگوهای سازش با فلسطینیان را نیز رد میکند. به گزارش فارس، وی پیش از دیدار با «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا در مصاحبه با نیویورکتایمز گفت با تلاشهای آمریکا برای بازگرداندن توافق هستهای با ایران مخالف بوده و همچنان به حملات مخفیانه این رژیم به برنامه هستهای ایران ادامه خواهد داد. بنت گفت در دیدار با بایدن دیدگاه راهبردی جدیدی را درباره ایران مطرح خواهد کرد که شامل تقویت روابط با کشورهای عربی مخالف نفوذ منطقهای و بلندپروازیهای هستهای ایران است و از این اقدام اقتصادی و سیاسی علیه ایران استفاده خواهد کرد و به حملات مخفیانه اسرائیل علیه ایران نیز ادامه خواهد داد. وی در این مصاحبه گفت: «چیزی که ما نیاز داریم انجام دهیم، تشکیل یک ائتلاف منطقهای از کشورهای عربی منطقه است تا با یکدیگر، مانع توسعهطلبی و سلطهجویی ایران شویم».گلوبالتایمز: رزمایش دریایی ایران، چین و روسیه برای مقابله با آمریکاست
روزنامه دولتی «گلوبالتایمز» چین در گزارشی درباره رزمایش آتی پکن، مسکو و تهران نوشت طبیعی است که چین، روسیه و ایران علیه آمریکا همکاری کنند. به گزارش ایسنا، در این گزارش آمده است: روزنامه نیویورکپست هنگام گزارش خبر رزمایش دریایی آتی این ۳ کشور بیان کرد «این خبر در برههای آمده است که آمریکا در تلاش است خروجش از افغانستان را تکمیل کند». خروج شتابزده آمریکا از این کشور به طور گریزناپذیری منجر به یک بحران و بیثباتی در افغانستان خواهد شد. همکاری این ۳ کشور در این زمینه به حفظ صلح داخلی افغانستان و بازدارندگی در مقابل گسترش حضور نیروهای تروریستی کمک خواهد کرد، اما ملاحظه اصلی آنها از این رزمایش مشترک، حفظ امنیت کشتیرانی بینالمللی در منطقه خلیجفارس است و کمتر با وضعیت افغانستان مرتبط است. این روزنامه چینی همچنین مطرح کرد: رزمایشهای مشترک میان چین، ایران و روسیه از اهمیت سیاسی نیز برخوردار است. این امر نشانگر آن است که چین و روسیه سرسختانه از ایران در زمینه صیانت از حقش در تجارت قانونی، بویژه از طریق کشتیرانی حمایت میکنند. پکن و مسکو از خواسته معقول تهران درباره برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) در زمینه توافق هستهای حمایت کرده و ایران را در تقویت توانش در راستای تضمین امنیت منطقه تشویق میکنند. این موضوع میتواند موجب جلوگیری از مداخله زیاد نیروهای غربی در امور منطقهای خلیجفارس و امور داخلی ایران شود. چین و روسیه با این رزمایشها به افزایش توان نظامی ایران در راستای مقابله موثر آن با تهدید کشورهای غربی امید دارند. این گزارش میافزاید: روزنامه نیویورکپست همچنین اشاره کرد که این رزمایش توسط «۳ کشور از بزرگترین مخالفان اصلی آمریکا» انجام خواهد شد.روزنامه خراسان
نرخ ارز در آستانه ورود به کانال ۲۸ هزار تومان
خراسان –در روز گذشته قیمت دلار در بازار آزاد به مرز ۲۸ هزار تومان نزدیک شد. اگرچه پس از صحبتهای رئیس جمهور و اشاره اش به گشایشهایی که در دسترسی به برخی منابع ارزی شده است، قیمت دلار کمی افت کرد و تا ۲۷۹۰۰ تومان عقب نشست.خصوصیسازی: هفت تپه به ایدرو برمیگردد
تسنیم - پس از کش و قوسهای فراوان رأی نهایی و قطعی دادگاه تجدید نظر مبنی بر خلع ید خریدار هفت تپه صادر شد و در این زمینه عضو هیئت عامل سازمان خصوصیسازی ضمن تایید دریافت این ابلاغیه، گفت: هفت تپه به ایدرو برمی گردد.صف کشتیهای حامل کالاهای اساسی برای تخلیه در بنادر ایران
ایرنا- معاون امور بندری سازمان بنادر و دریانوردی گفت: ۲۴ کشتی حامل کالای اساسی در حال تخلیه بار و ۲۵ فروند شناور در لنگرگاه منتظر تخلیه بار هستند.سود ۱۰۰ میلیونی خرید رانا پلاس
تجارت نیوز - قیمت رانا پلاس در طرح فروش فوقالعاده شهریور ایران خودرو ۱۸۰ میلیون تومان است که این قیمت قطعی رانا پلاس برای تحویل سه ماهه است. این در حالی است که قیمت رانا پلاس در بازار آزاد حداقل ۱۰۰ میلیون گرانتر است.روند تجارت ایران و افغانستان به حالت عادی بازگشت
مهر - سخنگوی گمرک گفت: روند تجارت بین ایران و افغانستان که طی یک ماه و نیم گذشته کند شده بود تقریباً به حالت عادی بازگشته است. سید روح ا... لطیفی اظهار کرد: با بروز تحولات و اتفاقاتی که در کشور افغانستان طی یک ماه و نیم گذشته به وجود آمده بود تجارت کشور با افغانستان متوقف نشد و فقط در مرز ماهیرود کمتر از ۲۴ ساعت، مرز دوغارون کمتر از سه روز و مرز میلک کمتر از پنج روز توقف را شاهد بودیم.احداث ۴۰ شهرک جدید در ۱۴ استان در دستورکار
تسنیم - حبیب ا... طاهرخانی، معاون وزیر راه و شهرسازی با تشریح جزئیات ساخت ۴۰ شهرک مسکونی در ۱۴ استان کشور، گفت: دو شهرک مسکونی با جمعیتپذیری ۵۵ هزار نفر در تهران احداث میشود.روزنامه ایران
دستور قالیباف برای بررسی فیلمهای اوین
خبر اول اینکه، رئیس مجلس شورای اسلامی به کمیسیون اصل ۹۰ مأموریت داد با هماهنگی دادستان کل ماجرای فیلم منتشر شده اززندان اوین را بررسی کند. به گزارش ایسنا، ابراهیم رضایی نماینده دشتستان در تذکر شفاهی گفت: در روزهای اخیر فیلمها و تصاویری از زندان اوین در رسانههای بیگانه منتشر شده است، این موضوع مایه تأسف است هم بابت اجحافی که در حق برخی زندانیان صورت گرفته است و هم بابت اینکه این موضوع دستمایهای شده است برای حمله به دستگاه قضایی و کارکنان شریف آن. رضایی ادامه داد: باید با عوامل احتمالی تخلف و یا جرم برخورد قانونی و قاطع صورت بگیرد، البته خلاف چند مأمور را نباید به بدنه یک دستگاه خدوم که در این سالها شاهد برخورد قاطع آن با فساد بودیم تسری داد. وی ادامه داد: در یک سال اخیر از تعدادی از زندانها بازدید داشتم، شاهد بودم که شرایط با آنچه رسانههای اجارهای سعودی و تریبونهای ملکه در لندن و آلبانی و دیگر کشورها روایت میکنند متفاوت است، قضات و کارکنان شریف قوه قضائیه در سختترین شرایط در حال فعالیت هستند و این روا نیست که به یک بهانه مورد حمله قرار بگیرند. محمدباقر قالیباف رئیس مجلس در پاسخ به اظهارات رضایی دستور داد که کمیسیون اصل ۹۰ موضوع زندان اوین را پیگیری کند.مجوز آموزشی امریکا برای دانشجویان ایرانی
خبر دیگر اینکه، دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری امریکا (OFAC) روز سهشنبه مجوزهای مشروطی برای دانشجویان ایرانی برای استفاده از خدمات آموزشی این کشور صادر کرد. به گزارش فارس، بر اساس مجوز صادر شده که در وبسایت وزارت خزانهداری امریکا منتشر شده، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی امریکا از تاریخ اول سپتامبر ۲۰۲۱ (۱۰ شهریور) به مدت یک سال این مجوز را خواهند داشت که با در نظر گرفتن شرایطی، به دانشجویان ایرانی که در ایران ساکن هستند یا آنکه در خارج ایران بوده، اما مقیم ایران به شمار میآیند و همچنین واجد شرایط روادید دانشجویی هستند، خدمات آموزش آنلاین و نرمافزارهایی در سطوح بالاتر از کارشناسی ارائه دهند. دفتر کنترل داراییهای خارجی وزارت خزانهداری امریکا در این مجوز هشدار داده است که براساس این مجوز عمومی اجازه صادرات یا صادرات مجدد هرگونه خدمات یا نرم افزاز به دولت ایران یا هر فردی که اموال او مسدود شده باشد، وجود ندارد.بهبود روابط ایران با همسایگان عربی هدف اجلاس بغداد
دست آخر اینکه، پس از دعوت عراق از کشورهای همسایه خود از جمله ایران برای مشارکت در اجلاس بغداد، منابع دیپلماتیک خبر دادند که «فیصل بن فرحان بن عبدالله آل سعود»، وزیر امور خارجه عربستان سعودی هیأت این کشور را در سفر به بغداد رهبری خواهد کرد. طی روزهای گذشته، عراق رسماً از کشورهای عربستان سعودی، ترکیه، مصر، اردن، کویت، ایران برای مشارکت در اجلاس بغداد دعوت کرده است. طبق گزارش رأی الیوم، نمایندگانی از فرانسه، امریکا، روسیه و ژاپن نیز در این اجلاس حضور خواهند داشت. براساس این گزارش، تا این لحظه، حضور «امانوئل مکرون» رئیسجمهوری فرانسه، «عبدالفتاح السیسی» رئیسجمهوری مصر، «عبدالله دوم» شاه اردن و «صباح خالد الحمد الصباح» نخستوزیر کویت در این نشست قطعی شده است.در همین باره خبرگزاری رویترز در گزارشی نوشته که هدف اصلی دولت عراق از برگزاری این نشست بهبود روابط میان ایران و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس، بویژه عربستان است. به گزارش ایسنا، مقامات عراقی میگویند که در این نشست موضوع جنگ یمن، اوضاع لبنان و بحران آب در منطقه نیز مورد بحث و رایزنی قرار خواهد گرفت تا شاید بتواند گامی در جهت بهبود روابط میان تهران و ریاض باشد، هرچند هنوز هیچ یک از آنها مشخص نکردهاند که در چه سطحی در نشست حضور خواهند داشت.
روزنامه شرق
بایدن بدون توجه به متحدان: به ضربالاجل خروج از افغانستان پایبندیم
طالبان، به آشوب کشیده شد. برخی چهرههای نزدیک به نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان بر این باورند که طالبان خلیلزاد را «دور زده است». خلیلزاد از مدتها قبل به دلیل توافق فوریه ۲۰۲۰ با طالبان و امتیازدهی به آنها، بدون اینکه به بسیاری از تعهدات خود عمل کنند، هدف انتقاد قرار داشت. کالین کلارک، مدیر تحقیقات و سیاست مرکز صوفان و کارشناس مقابله با تروریسم میگوید سکوت خلیلزاد با توجه به از هم پاشیدهشدن همهچیز غافلگیرکننده نیست. او تأکید میکند تقسیم قدرت با طالبان در کابل که خلیلزاد مدافع آن بود، هیچگاه اتفاق نمیافتاد. این نخستینباری نیست که خلیلزاد ۷۰ساله که در مزارشریف متولد شده، پیشبینی غلطی درباره طالبان انجام داده است. او در سال ۱۹۹۶ در مقالهای در واشنگتنپست نوشت طالبان شیوه بنیادگرایی ضدآمریکایی را دنبال نمیکند، اما پنج سال بعد القاعده تحت چتر حفاظتی طالبان حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر را در آمریکا انجام داد.خلیلزاد کجاست؟
در بحبوبه اخبار منتشرشده از افغانستان، برخی از رسانهها میگویند که زلمای خلیلزاد، از چهرههای فعال شبکههای اجتماعی با هزارو ۱۱۲ توییت منتشرشده، از زمان تسلط طالبان بر کابل بهطور تعجبآوری ساکت است. زلمای خلیلزاد، نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان، ۱۳ آگوست در پیامی توییتری خواستار راهکار سیاسی برای بحران افغانستان شد. دو روز بعد طالبان پرچم خود را در کابل برافراشت، اشرف غنی از کشور خارج شد و فرودگاه کابل با هجوم افغانهای وحشتزده از بازگشت طالبان، به آشوب کشیده شد.برخی چهرههای نزدیک به نماینده ویژه آمریکا در امور افغانستان بر این باورند که طالبان خلیلزاد را «دور زده است». خلیلزاد از مدتها قبل به دلیل توافق فوریه ۲۰۲۰ با طالبان و امتیازدهی به آنها، بدون اینکه به بسیاری از تعهدات خود عمل کنند، هدف انتقاد قرار داشت. کالین کلارک، مدیر تحقیقات و سیاست مرکز صوفان و کارشناس مقابله با تروریسم میگوید سکوت خلیلزاد با توجه به از هم پاشیدهشدن همهچیز غافلگیرکننده نیست. او تأکید میکند تقسیم قدرت با طالبان در کابل که خلیلزاد مدافع آن بود، هیچگاه اتفاق نمیافتاد.
این نخستینباری نیست که خلیلزاد ۷۰ساله که در مزارشریف متولد شده، پیشبینی غلطی درباره طالبان انجام داده است. او در سال ۱۹۹۶ در مقالهای در واشنگتنپست نوشت طالبان شیوه بنیادگرایی ضدآمریکایی را دنبال نمیکند، اما پنج سال بعد القاعده تحت چتر حفاظتی طالبان حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر را در آمریکا انجام داد.
زنان شاغل فعلا خانه بمانند
در همین حال، ذبیح الله مجاهد، سخنگوی طالبان، در کنفرانسی خبری در پاسخ به پرسش خبرنگاران گفت: «نیروهای امنیتی ما برای برخورد با زنان آموزش ندیدهاند. برخی از آنها درباره چگونگی صحبت با زنان آموزش ندیدهاند. تا زمانی که تدابیر کامل امنیتی برقرار نشده... از زنان میخواهیم خانه بمانند». او درباره این مشکلات جزئیاتی ارائه نکرد، اما گفت: «این فرایند خیلی موقتی است». میشل باشله، کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، در عین حال گفت حقوق زنان «یکی از خطوط قرمز بنیادی است».گروه افراطی طالبان کارنامه سیاهی در نقض حقوق بشر و بهویژه نقض حقوق زنان و دختران دارد و بسیاری از تحلیلگران بر این باورند که پس از خروج کامل همه نیروهای خارجی، چهره واقعی خود را با اعدام، شکنجه، تجاوز و قطع دست و پا و نقض ابتداییترین حقوق انسانی و حقوق بشر دوباره نمایان خواهد کرد.