همانطور که حضرت علی(علیه السلام) بعد پس از غسل رسول خدا(صلی الله علیه و آله) و تجهیز آن حضرت بیان داشت: «....پدر و مادرم فدایت اى پیامبر خدا، همانا با مرگ تو چیزى قطع شد که با مرگ دیگرى قطع نگشت و آن نبوت و اخبار و آگاهى از آسمان بود.» همچنین همان لحظه از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) درخواست کرد که: «پدر و مادرم فدایت باد، ما را در پیشگاه پروردگارت یاد کن و ما را از هرگز فراموش منما»(3) این خطبه و توسل در کتابهای علمای اهل سنت هم آمده است و نیز توسل معروف امام حسین(علیه السلام) به پیامبراسلام(صلی الله علیه و آله) در کنار قبر شریف ایشان، هنگامی که قصد خروج از مدینه به طرف مکه داشتند.(4) و موارد بسیاری دیگر از جمله وصیت امام محمد باقر(علیه السلام) که عزاداری کنار قبر شریفشان را میخواهند.
آیات مورد استناد فرقه وهابیت و تکفیریها
آیه22 سوره فاطر همان آیهای است که مورد استناد تکفیریها میباشد. خداوند در این آیه میفرماید: «وَمَا یَسْتَوِی الْأَحْیَاءُ و لا الأمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ یُسْمِعُ مَنْ یَشَاءُ وَ مَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِی الْقُبُورِ؛ و هرگز مردگان و زندگان یکسان نیستند. خداوند پیام خود را به گوش هرکس بخواهد مىرساند، و تو نمىتوانى سخن خود را به گوش آنان که در گور [خفته]اند برسانى.» در حالیکه توجه نمیکنند خطاب این آیه با کفار است؛ کسانی که خود خدا نمیخواهد صدای اهل دنیا را بشنوند.(5)همچنین آیه80 سوره نمل که میفرماید: «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتی...؛ مسلّماً تو نمیتوانى سخنت را به گوش مردگان برسانى.» جالب این است که خطاب این آیه مورد استناد وهابیون است در حالی که منظور ظاهری و باطنی آیه کسانی هستند که دلشان مرده است نه جسمشان! اما اهل تکفیر این را نفهمیدند یا نخواستند بفهمند. آیه را بهطور کامل میآوریم تا ببینید منظور آیه چیست: «إِنَّکَ لا تُسْمِعُ الْمَوْتى وَ لا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعاءَ إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ؛ مسلّماً تو نمىتوانى صداى خود را به گوش مردگان برسانى و نه سخنت را به گوش کران هنگامىکه روى برگردانند و دور شوند.» وقتی آیه بعد را که سخن از هدایت میکند میخوانیم این آیه را بهتر درک میکنیم. «وَ ما أَنْتَ بِهادِی الْعُمْی عَنْ ضَلالَتِهِمْ إِنْ تُسْمِعُ إِلّا مَنْ یُؤْمِنُ بِآیاتِنا فَهُمْ مُسْلِمُونَ؛ و نیز نمىتوانى نابینایان را از گمراهیشان هدایتکنى، تو فقط مىتوانى سخن خود را به گوش کسانى برسانى که آماده پذیرش ایمان به آیات ما هستند و [در برابر حق] تسلیمند.» آیا وقتی میخواهیم از دلیل نشنیدن صدای پیامبر(صلی الله علیه و آله) توسط اموات بگوییم، عبارت «إِذا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ» به معنای پشت کردندن و دور شدند را میآوریم؟!
آیهای است که صراحتا اموات مؤمنین را دارای حیات میداند آیه169 سوره آلعمران است که میفرماید: «وَ لاتَحْسَبَنَّ الَّذِینَ قُتِلُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْیَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ؛ هرگز کسانىرا که در راه خدا کشته شدهاند مرده مپندار بلکه زندهاند که نزد پروردگارشان روزى داده مىشوند.» این حیات یعنی آنها صدای ما را میشنوند و میتوانند درخواستهای ما را مبنی بر وساطت و شفاعت اجابت کنند.
آیه35 سوره مائده نیز در خصوص توسل سخن میگوید که در جای خودش بحث شده است. در این آیه خداوند فرموده: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللهَ وَ ابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسیلَةَ وَ جاهِدُوا فی سَبیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ»؛ ما طبق دستور اهلبیت(علیهم السلام) برای برآورده شدن حاجات به عرض ارادت و تعظیم مقام پیامبر(صلی الله علیه و آله) و اهل بیت(علیهم السلام) روی میآوریم زیرا آنها حیات همیشگی دارند و ممات ندارند.(6)
روایاتی که در این خصوص وارد شده
روایات بسیاری در این موضوع وجود دارد که حکایت از تایید زیارت اموات توسط پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) میکند اما تعدادی از آنان را که از علمای اهل سنت بهدست ما رسیده است را میآوریم.1- عسقلانی پس از نقل جریان درخواست عمربنخطاب از ابن عباس برای دعا و طلب باران اذعان کرده است: «استشفاع به اهل خیر و صلاح امری مستحب است.»(7)
2- انس بن مالک از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) نقل کرده که فرمود: «بنده چون در قبرش گذاشته میشود و اصحاب او پشت کرده و میروند به طوری که صدای کفشهای آنان را میشنود، دو فرشته نزد او میآیند و او را مینشانند و به او میگویند: دیدگاه تو درباره این مرد (محمّد) چیست؟»(8) این روایت تاکید بر عدم قطع ارتباط اموات با دنیا بلافاصله پس از فوتشان است. البته تا قبل از حسابرسی و مشخص شدن تکلیف آن و نسبتش با ایمان به خدا و پیامبر(صلی الله علیه و آله)؛
2- از عایشه نقل شده که گفت: «رسول خدا(صلی الله علیه و آله) هر شبی که در منزل عایشه بود، آخر شب به قبرستان بقیع میرفت و میفرمود: درود بر شما ای خانه قوم مؤمنین و آمد شما را آنچه که به شما وعده داده شده بود که در آینده به شما خواهد رسید ...»(9) در این روایت هم پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله)، مؤمنین را مورد خطاب قرار میدهد گرچه برای ایشان سخن گفتن با کفار هم امکان پذیر میباشد اما برای دیگر مؤمنان این امکان نیست زیرا راه شنیدن برای میت کافر بسته است مگر در شرایط خاص.
3- از عایشه روایت دیگری نقل شده که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «هیچ مردی نیست که به زیارت قبر برادرش برود و نزدش بنشیند جز آنکه نسبت به او انس میگیرد و جواب او را میدهد تا آن شخص از آن مکان برخیزد.»(10) در این روایت اگرچه از مؤمن بودن میت سخنی دیده نمیشود اما به استناد روایات و آیات متعدد میتوانیم بفهمیم که منظور میت مؤمن است.
4- طبرانی به سندش از انس بن مالک نقل کرده است: «وقتی فاطمه بنت اسد مادر حضرت علی(ع) از دنیا رحلت نمود رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بر او وارد شد و کنار سر او نشست و فرمود: رحمت خدا بر تو ای مادرم! تو برای من بعد از مادرم مادری میکردی؛ به خودت گرسنگی میدادی ولی مرا سیر میکردی و خودت برهنه بودی ولی مرا میپوشاندی، خودت را از بهترین غذاها محروم میکردی، ولی به من آن غذاها را میدادی و قصدت از این کارها رضایت خدا و اجر اخروی بود.»(11) احترام و ادب پیامبر(صلی الله علیه و آله) و قدردانی از زحمت کسی که برای آسایش و آرامش او در دوران کودکی زحمت کشیده حتی پس از مرگ آن فرد، از آموزههای این حدیث است.
5- در صحیح مسلم نقل شده است: همانا پیامبر(صلی الله علیه و آله) به اهل چاهی که اسمش« قلیب» بود و در منطقه بدر جمعی از کشتههای کفار در آن افتاده بودند فرمود: آیا شما آنچه را که خدا و رسولش وعده داده حق یافتید؟! من که آنچه را خدایم برایم وعده کرده بود حق یافتم.»(12) سخن با کفار به استناد آیات قرآن امکان پذیر نیست اما پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) در جایگاهی متفاوت با جایگاه دیگر انسانها هستند. این سخنان حسرتی است برای میت کافر و عبرتی است برای اهل دنیا که نمیخواهند سخنان حق را باور کنند و به آن ایمان بیاورند.
6- بخاری و مسلم از انس نقل کرده که پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: «بنده چون در قبرش گذاشته شود و یارانش پشت نمایند و بروند تا اینکه صدای کفش آنها را بشنود دو فرشته آمده و او را مینشانند.»(13) این شنیدن صدا نمیتواند فقط مربوط به ابتدای دفن میت باشد. محمد عابد سندی انصاری حنفی در این خصوص گفته است: «اما این ادعا(موقتی بودن شنیدن صدا توسط میت) برخلاف ظاهر روایت است. ظاهر روایت میگوید این وضعیت برای مرده، همیشه وجود دارد و آنرا مختص زمان مشخصی نمیداند. طبق این ادله نیز توان شنیدن برای مردگان وجود دارد.»(14) البته باز هم باید بر مؤمن بودن میت تاکید کرد زیرا اگر آنرا مربوط به کفار هم بدانیم با آیه22 سوره فاطر قابل جمع نیست.
7- مالک الدار که خزانه دار عمر بود، میگوید: «در زمان عمر مردم گرفتار قحطی شدند مردی بهسوی قبر شریف رسول خداآمد و گفت: ای رسول خدا برای امتت از خداوند باران بخواه؛ چرا که آنان نزدیک است هلاک شوند. رسول خدا در خواب او آمد و فرمود: نزد عمر برو و سلام مرا برسان و به او خبر بده که شما سیراب میشوید و بگو نسبت به مردم بخششهایت بیشتر باشد. این مرد نزد عمر آمد و از این خوابش خبر داد، عمر گریه کرد و گفت: ای پروردگار من قابل این سلام و اکرام نبودم هر خدمتی که از دستم بیاید از این مردم دریغ نخواهیم کرد.»(15) البته این حدیث برای ما ارزش استنادی بر علیه تفکرات تکفیری دارد نه ارزش اعتقادی.
شنیدن اموات در عالم برزخ از دیدگاه اهل سنت
برخی از علمای اهل سنت معتقد به شنیدن اموات در عالم برزخ میباشند:1- شیخ محمود شلتوت میگوید: «آنچه که از آثار دینی استفاده میشود این است که روح از بدن انسان بیرون میآید و مرگ تحقق مییابد و آن روح دارای ادراک باقی میماند و سلام بر خود را میشنود و کسی را که به زیارت قبرش بیاید میشناسد و لذت نعمت و درد آتش را درک میکند.»(16)
2- ابن قیم جوزی میگوید: «پیشینیان بر این مطلب اجماع دارند و خبرهای متواتر از آن رسیده که میت زیارت افراد زنده از او را میفهمد و از آن خوشحال میشود.»(17)
3- ابن تیمیه میگوید: «امّا اینکه میت صدای قرائتها و دیگر امور را میشنود این امر حق است...! و همچنین طائفهای از علما از اصحاب احمد این مطلب را ذکر کردهاند و در اینباره آثاری را یادآور شدهاند که میت از گناهانی که نزد او انجام میگیرد آزار میبیند و گاهی نیز گفته میشود که میت به آنچه از قرائت [قرآن] و ذکر خدا میشنود متنعم میگردد.»(18) شاید بگویید این تیمیه که خود پرچمدار این اعتقاد است که نمیتوان با انسانهایی که مردهاند سخن گفت و ارتباط گرفت و اینکار را مصداق بارز شرک میداند چگونه این سخن را گفته؟! بله اولا او پرچمدار است و فتواهای زیادی داده است که توسل را به چند قسمت تقسیم میکند و برای هرکدام فتوایی میدهد که یکی از آنها کشته شدن توسل کنند است و... اما نقطه پرگار اعتقادات تکفیریها، نظریات محمدبنعبدالوهاب است که بحث مفصلی دارد. بههمین دلیل است که باوجود استدلال علمای اهل سنت در خصوص توان شنیدن صدای اهل حیات توسط اموات در عالم برزخ و آگاهی آنان از اهل دنیا وهابیان آنرا نمیپذیرند؛
4- بن باز میگوید: «بیشتر اهل سنت قائل به حیات برزخی در قبر برای امواتاند، ولی این بدان معنا نیست که علم غیب میدانند، یا از امور اهل دنیا اطلاع دارند، بلکه این امور با مرگ از آنها منقطع گردیده است.»(19) ....و امّا اینکه پیامبر(صلی الله علیه و آله) میبیند کسی را که بر او سلام میکند این اصل و مدرکی ندارد و در آیات و احادیث شاهدی بر آن موجود نیست، همانگونه که پیامبر از احوال اهل دنیا و آنچه در آن اتفاق میافتد اطلاعی ندارد؛ زیرا میت ارتباطش با دنیا قطع میگردد.»(20) این سخنان بن باز سفیه، توهین به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) و نشان از عدم شناخت و معرفت این تکفیری ملعون نسبت به پیامبر(صلی الله علیه و آله) است. آنها نه تنها باطن قرآن را نفهمید اند بلکه ظاهر آن را هم نمی دانند. حالا میتوانیم بهوضوح ببینیم جدا بودن عقل، علم و استدلال از اهلبیت(علیهم السلام) میتواند چه بلای سر ما بیاورد.
پینوشت:
(1) سوره زخرف، آیه45
(2) سوره آلعمران، آیه169
(3) نهج البلاغه، خطبه235
(4) بحار الانوار، جلد44، صفحه328
(5) حدیث ابن عباس در المناقب، ج۳، ص۸۱
(6) الکافی، جلد2، صفحه83
(7) فتح الباری، ج۲، ص۴۹۷
(8) صحیح بخاری، جلد2، صفحه90
(9) صحیح مسلم بن حجاج، جلد2، صفحه669
(10)الروح فی الکلام علی أرواح الأموات، صفحه5
(11)المعجم الأوسط طبرانی، جلد1، صفحه67
(12) صحیح مسلم، جلد4، صفحه2203
(13) صحیح البخاری، جلد2، صفحه90
(14) رد اهل سنت بر وهابیت، توسل در یک نگاه، صفحه18
(15) المصنف فی الأحادیث و الآثار، إبن أبی شیبة، جلد6، صفحه356
(16) الفتاوی شیخ شلتوت، صفحه19
(17) الروح فی الکلام علی أرواح الأموات و الأحیاء، صفحه5
(18) اقتضاء الصراط المستقیم مخالفة أصحاب الجحیم، ابن تیمیه، جلد2، صفحه262و263
(19) مجموع فتاوی، بن باز، جلد2، صفحه386
(20) همان، صفحه395