از روزی که دیوید کامرون به وزارت خارجه انگلیس آمده، با مسوولیتی فراتر از نخستوزیر انگلیس عمل کرده و با اختیارات تامی که دستگاه امنیتی و اطلاعاتی این رژیم مانند سرویس مخفی و امآی6 در پیوند با نهادهای قدرت و کانونهای ثروت به او دادهاند؛ باید هر چه در توان دارد (از حقهبازی و پدرسوختهگری تا...) را به میدان بیاورد تا رژیم صهیونیستی را از نیستی و اضحملال نجات دهند. در حالی که امریکا درگیر مشکلات بسیار زیاد داخلی و انتخابات ریاستجمهوری است، انگلیسیها ماموریت بسیار مهمی در این زمینه بر عهده گرفتهاند، اما اینکه از عهده این ماموریت بر بیایند یا نه، مشخص نیست.
همراهی و همکاری انگلیس در جنگ علیه ملت یمن فقط یک گوشه از فعالیتهای رژیم انگلیس است اما حقیقت آن است که آنها به شکلی ضعیف شدهاند که نوع مشارکتشان در این حمله به شدت مورد انتقادات کارشناسان و رسانههای انگلیسی قرار گرفت و مشخص شد که در حمله به یمن، انگلیسیها فقط نگهبان بودهاند و ویرانگری اصلی را امریکا انجام داده و دست آخر آنها چند تیر هوایی هم شلیک کردهاند. این موضوع در حوزه سیاست خارجی هم خودش را نشان میدهد. شکست غرب در اوکراین باعث شده دیگر خواستهها، نگاهها و سیاستهای لندن در جهان خواستاری ندارد.
در حالی که در غرب همه به این نتیجه رسیده بودند که دیگر کشوری به اسم فلسطین، ملتی با این هویت، سرزمینی با این تاریخ وجود ندارد و صهیونیستها با اقدامات خود تشکیل کشور فلسطین را برای همیشه به محاق بردهاند و قطعنامههای سازمان ملل نیز توهمی بیش نیست، عملیات بزرگ طوفان الاقصی و سپس قرار گرفتن ذات جنایتپیشگی صهیونیستها در برابر چشم جهانیان با قتل عام بیش از 35 هزار نفر و زخمی کردن بیش از 75 هزار انسان بیگناه و ویران کردن باریکه غزه و حمایت بیدریغ و بیقید و شرط غربیها از این جنایتها و مهمتر از همه، ناتوانی رژیم صهیونیستی در غلبه بر مقاومت فلسطین سران غرب را بر آن داشت تا دست به کار شوند.
در پناه این جانبازی و فداکاری ملت فلسطین بود که جهانیان متوجه ظلمی که به یک ملت رفته شدند و مقصر و مسبب این جرم بزرگ تاریخی هم بدون شک بر گردن انگلیسیها در وهله نخست و امریکاییها و غرب در وهله دوم بود. حجم و شکل طوفان الاقصی و ناتوانی و ضعف رژیم صهیونیستی در غلبه بر این اقدام فلسطینیها، حامیان اصلی این رژیم را بر آن داشت تا وارد عمل شوند و بار دیگر از تشکیل کشور فلسطین صحبت کنند؛ کشوری که مدنظر آنها است با آنچه ملت فلسطین میخواهند و برایش این همه هزینه دادهاند، زمین تا آسمان متفاوت است اما غربیها دارند آخرین زور خودشان را میزنند تا شاید ازحماقت کشورهای عربی – اسلامی و خیانت خود فلسطینیها برای رسیدن به این مهم استفاده کنند.
بر این اساس از همان روزهای نخست طوفان الاقصی شاهد رویکردهای خاصی در مورد کشور فلسطینی بودیم و آنچه آنها مطرح میکنند البته دروغی بیش نیست اما همان مساله «آنچه در میدان نبرد به دست نیاوردند میخواهند در میز مذاکره به دست بیاورند» است. به همین دلیل این روزها از ضرورت تشکیل کشور مستقل فلسطینی زیاد صحبت میکنند اما وقتی ابعاد آن را با دقت بررسی کنیم، متوجه میشویم این همان زندان بزرگتری است که صهیونیستهای جنایتکار هر وقت اراده کنند به آن حمله کرده و به همین شکل در آنجا ویرانی و کشتار به بار میآورند.
طرح مانور محور مقاومت در منطقه و نوع حمایت از طوفان الاقصی غربیها را دچار استیصال کرده است. وزیر امور خارجه انگلیس به همین منظور روز پنجشنبه در ادامه سفر مقامات سیاسی، نظامی و امنیتی اروپایی به بیروت سفری به لبنان داشت و با مقامات این کشور دیدار کرد. در مورد اینکه کامرون در این سفر در مورد خود لبنان و آینده مرزهای این کشور با سوریه و فلسطین اشغالی چه گفته، در گزارش دیگری حتماً مطالبی را قلمی خواهیم کرد، اما در مورد آنچه وزیر خارجه انگلیس در مورد تشکیل کشور فلسطینی گفته، در نوع خودش نشان از بلاهت یا حماقت انگلیسیها دارد.
آینده کشور فلسطین را کدام طرف تعیین میکند؟
کامرون با بیان اینکه «تا زمانی که حماس در غزه باشد، امکان به رسمیت شناختن کشور فلسطین وجود ندارد، اما میتواند همزمان با مذاکرات اسرائیل با رهبران فلسطینی انجام شود» میگوید: «به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین از جمله در سازمان ملل متحد، «نمیتواند در آغاز فرآیند باشد، اما لزومی ندارد که پایان فرآیند باشد. این میتواند چیزی باشد که ما آن را در نظر میگیریم. کاری که ما باید انجام دهیم این است که به مردم فلسطین افقی به سوی آیندهای بهتر بدهیم، آیندهای برای داشتن کشوری برای خودشان.»اینکه وزیر امور خارجه انگلیس اینگونه «حاتمبخشی» کرده و با منت از «دادن کشوری برای خود فلسطینیها» میگوید ناشی از همان حماقتش است. این کشور چیزی نیست که کامرون بخواهد آن را بدهد، بلکه رزمندگان فلسطینی آن را از «لوله تفنگ» در هفتم اکتبر فراموشنشدنی بیرون آوردند و اگر غربیها فکر میکنند میتوانند با سیاستبازی و شیلنگ تخته کردن در عرصه رسانه و زبان درازی میتوانند آن را مصادره کنند، سخت در اشتباه هستند. آخرین باری که صحبت از تشکیل کشور مستقل فلسطینی شد در سال 2009 بود و از آن زمان روزی که فلسطینیها وارد سرزمینهای اشغالی 1948 شدند، کسی یک کلمه هم در موردش صحبتی نکرده بود.
در حالی که غربیها اینگونه تبلیغ میکنند که با تشکیل کشور مستقل فلسطینی و به رسمیت شناختن آن توسط «غرب» نتانیاهو منزوی خواهد شد؛ اما مساله مهم این است که نتانیاهو دیگر به هیچ عنوان در قدرت نخواهد بود که این حاتمبخشی غربیها بخواهد او را منزوی کند. بلکه مساله اصلی این است که امروز غربیها هیچ ارادهای برای جلوگیری از قتل عام فلسطینیها در غزه ندارند و این موضوعی است که جایگاه آنها را به عنوان یک عنصر بیطرف در هر معادله و معاملهای زیر سوال میبرند.
در این زمینه کامرون میگوید: اولین گام باید «مکث در جنگ» در غزه باشد که در نهایت به «آتش بس دائمی و پایدار» تبدیل شود. برای اینکه کشورش کشور فلسطین را به رسمیت بشناسد، رهبران حماس باید غزه را ترک کنند، «زیرا نمیتوانید راه حل دو کشوری داشته باشید که غزه همچنان تحت کنترل افراد مسئول در ۷ اکتبر(عملیات طوفان الاقصی) است.
همه این مسائل و موارد نشان از آن دارد که وزیر امور خارجه انگلیس بیش از آنکه در فکر تشکیل مستقل فلسطینی باشد؛ وحشتزده دنبال راهی برای نجات رژیم صهیونیستی است؛ رژیمی که از همین الان هم اصلیترین عنصر برپا دارنده آن، یعنی قدرت نظامی و قابلیتهای امنیتی زیر سوال رفته است. حقیقت اصلی آن است که جمهوری اسلامی ایران و شخص رهبر انقلاب با تاکید بر برگزاری رفراندوم برای تعیین سرنوشت آینده فلسطین و تایید این موضوع که خواستار به دریا ریختن هیچ فردی نیستند، یادآور شدند که طرف پیروز در این نبرد آینده را تعیین میکند، نه طرف شکستخورده.
در واقع، رژیم صهیونیستی، امریکا، انگلیس و حمامیان عربی رژیم صهیونیستی مانند اردن، مصر، قطر، سعودی و امارات در این نبرد بزرگ و سرنوشتساز شکست سنگینی خوردهاند و طرف پیروز در وهله نخست ملت فلسطین، پس از آن هم گروههای مقاومت هستند که این نبرد نابرابر را مدیریت کردند و در نگاه کلانتر، محور مقاومت است که محکم پشت مقاومت فلسطین ایستاد و او را تنها نگذاشت. باید به موضوع این شکل نگاه کرد. این را به یادگار اینجا خواهم نوشت و شما هم به یاد داشته باشید که چه کشوری چه طرفی آینده فلسطین را تعیین خواهد کرد، ملت فلسطین یا غربیها.