رژیم فاسد صهیونی، نماد ظلم و طاغوت

نمادها قدرت بسیاری در انتقال مفاهیم و احساسات دارند و می‌توانند به طور مستقیم بر ادراک و واکنش‌های ما تأثیر بگذارند. یک نماد می‌تواند بر اساس تجربیات، فرهنگ، و باورهای شخصی، احساسات مثبت یا منفی را در ما برانگیزد. به عنوان مثال، همین یک گل رز که در بالا گفتیم ممکن است برای بسیاری نمادی از عشق و زیبایی باشد، در حالی که برای دیگران ممکن است یادآوری از یک خاطره تلخ و از دست دادن عزیزی باشد!
يکشنبه، 23 ارديبهشت 1403
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
رژیم فاسد صهیونی، نماد ظلم و طاغوت
نمادگرایی یا سمبولیسم، یک مکتب ادبی و هنری است که در پایان سده نوزدهم به وجود آمد و به عنوان یک فلسفه یا مفهوم نیز شناخته می‌شود. این جنبش به دنبال بیان مفاهیم و ایده‌های انتزاعی و ناملموس از طریق نمادها و نشانه‌ها است، به گونه‌ای که اثر هنری از بیان مستقیم مفاهیم فرار کند و به نمادها و نشانه‌ها پناه آورد. 

نمادگرایی در ادبیات و هنر، ابزاری است برای نمایش ایده‌ها یا مفاهیم انتزاعی با استفاده از اشیاء، شخصیت‌ها، کنش‌ها یا حتی رنگ‌ها. این روش به نویسندگان، شاعران و هنرمندان امکان می‌دهد تا عقاید، عواطف و مفاهیم پیچیده و چندوجهی را از طریق ابزارهای ملموس و قابل مشاهده منتقل کنند.

به عنوان مثال، در ادبیات، یک گل رز می‌تواند نمادی از عشق باشد، یا رنگ قرمز می‌تواند نمادی از شور و احساسات قوی باشد. نمادها می‌توانند بسته به زمینه‌ای که در آن قرار می‌گیرند، معانی متفاوتی داشته باشند و این امکان را فراهم می‌کنند که ایده‌ها، احساسات و مفاهیم به شکلی غنی‌تر و عمیق‌تر بیان شوند. نمادگرایی به هنرمندان اجازه می‌دهد تا از طریق نمادها، به جای بیان مستقیم، به کاوش در موضوعات و احساسات پیچیده بپردازند.

نمادها قدرت بسیاری در انتقال مفاهیم و احساسات دارند و می‌توانند به طور مستقیم بر ادراک و واکنش‌های ما تأثیر بگذارند. یک نماد می‌تواند بر اساس تجربیات، فرهنگ، و باورهای شخصی، احساسات مثبت یا منفی را در ما برانگیزد. به عنوان مثال، همین یک گل رز که در بالا گفتیم ممکن است برای بسیاری نمادی از عشق و زیبایی باشد، در حالی که برای دیگران ممکن است یادآوری از یک خاطره تلخ و از دست دادن عزیزی باشد!

نمادها می‌توانند از طریق ارتباطات عاطفی که با آنها داریم، تأثیرات قوی بر روی ما بگذارند. این ارتباطات می‌توانند از تجربیات شخصی، داستان‌ها، افسانه‌ها، یا حتی رسانه‌ها نشأت گرفته باشند. به همین دلیل است که برخی نمادها می‌توانند برای یک فرد یا جامعه خاص، معانی و احساسات قدرتمندی را به همراه داشته باشند. همچنین، نمادها می‌توانند به عنوان ابزاری برای تقویت یا تغییر ادراکات و باورهای ما عمل کنند. اصلا نماد کارش همین است، خلاصه کردن یک جریان بسیاری طولانی و اتفاقی مهم در یک تصویر یا سازه و یا حتی حالت؛

نمادها می‌توانند به ما کمک کنند تا افکار و احساسات خود را سازماندهی کنیم و به ما امکان دهند تا با چالش‌ها و موقعیت‌های مختلف به شیوه‌ای مؤثرتر مقابله کنیم. در نهایت، نمادها می‌توانند به عنوان یک زبان مشترک عمل کنند که افراد مختلف را به هم پیوند دهد و امکان برقراری ارتباطات عمیق‌تر و معنادارتر را فراهم آورد.
 

نمادهای اسلامی

نمادگرایی در هنر اسلامی نیز دارای گنجینه‌ای عظیم از معانی عمیق عرفانی و حکمت الهی است. این هنر و معماری ریشه در بنیان‌های ژرف تفکری معنوی و الهی دارد. هنرمندان اسلامی، با استفاده از تصاویر و فرم‌های هنری گذشته (مانند هنر ایران باستان و ایران قبل از اسلام)، به پی ریزی فرهنگی غنی و شکوفا در تمدن اسلامی پرداختند. نمادگرایی در این هنر و معماری به صورت رمزگونه و لسان تمثیلی ظاهر می‌شود و حاوی بنیان‌های متافیزیکی و عرفانی است.

نمادها در هنر اسلامی به عنوان جلوه‌هایی از مفاهیم عمیق عرفانی و مرتبط با جهان‌بینی و وحدانیت استفاده می‌شوند. این نمادها در اجزاء و فرم‌ها، و همچنین در تزئینات، به چشم می‌آیند. هنرمندان ایرانی-اسلامی با بهره‌گیری از انواع آرایه‌های هندسی و گیاهی در بناهای اسلامی، این آرایه‌ها را وسیله‌ای برای بیان عقاید دینی و مذهبی خود قرار داده‌اند. این تلاقی آرایه‌ها با ایمان و عقاید مذهبی، جاودانگی، اصالت و خلوص را در آثار بازتاب می‌دهد.

به طور خلاصه، نمادگرایی در هنر اسلامی نه تنها زیبایی و ایجاد ملاحت در آثار را به ارمغان می‌آورد، بلکه از طریق نمادها، مفاهیم عمیق‌تری نیز منتقل می‌شود. این نمادها، به عنوان زبانی رمزگونه، درک عمقی از این هنر و معماری را امکان‌پذیر می‌سازند.
 

نمادهای مادی و معنوی

محیط زندگی انسان پر است از شکل‌ها، صورت‌ها، نقش‌ها و شاخصه‌هایی که مربوط به جسمانیت اشیاء می‌باشد تا قابل شناسایی باشند و در تعاریف و توصیفات قابل جمع باشند. به‌عبارتی انسان تا نتواند صورت و شکلی از اشیاء را ببیند و بفهمد، نمی‌تواند آن را بشناسد و تعریفش کند. در میان صدها هزار شکل و صورت اشیاء برخی از آنها هستند که تبدیل به «نماد» می‌شوند. یعنی غیر از شکل مادی و ظاهری خود یادآور یک فکر، اتفاق و جریان نیز هستند.

نماد، صور و شکل اشیاء سه مفهوم مختلف در حوزه‌های مختلف دینی، فرهنگی، هنری، ادبیات و فلسفه هستند. نماد به‌عنوان یک ابزار ادبی، هنری، معنوی یا مجازی استفاده می‌شود تا ایده‌ها، مفاهیم یا احساسات انتزاعی را با استفاده از اشیاء، شخصیت‌ها یا کنش‌های مشخص نمایش دهد. نمادها معانی خاصی را نشان می‌دهند که از معنای تحت اللفظی آن‌ها متفاوت است. به عنوان مثال، رنگ قرمز می‌تواند نماد عشق، شور، خون و یا حتی ایدئولوژی‌های سیاسی باشد.

صور یا صورت به‌معنای شکل ظاهری یک شیء است. صور معمولاً به‌صورت مستقیم و بدون نیاز به تفسیر، معنا و مفهوم خاصی را منتقل می‌کنند. به‌عنوان مثال، صور یک گل رز می‌تواند به‌صورت مستقیم یک گل رز را نشان دهد بدون اینکه نیاز به تفسیر داشته باشد. شکل هم مانند صورت به معنای ظاهر یا بیرونیت یک شیء است. شکل می‌تواند به‌صورت فیزیکی یا ظاهری یک شیء باشد. تبدیل یک شکل یا فکر به نماد به‌معنای استفاده از آن در یک مفهوم انتزاعی است. وقتی یک شکل یا فکر به‌عنوان نماد استفاده می‌شود، معنایی بیشتر از معنای تحت اللفظی آن به آن نسبت داده می‌شود و می‌تواند تفسیر‌ها و مفاهیم متعددی داشته باشد.

در مباحث دینی هم نماد جایگاه خاص خود را دارد و می‌تواند به انتقال معانی و مفاهیم و حتی وظایف کمک کند. البته نباید نماد را با نشانه یکی دانست زیرا تفاوت‌هایی دارند. در نشانه رابطه میان دال و مدلول اختیاری است ولی در نماد، رابطه دال و مدلول هیچ‌گاه کاملاً اختیاری نیست. در واقع نشانه همان چیزی است که دیده می‌شود اما اگر با دیدن نشانه به مفاهیم دیگری پی برده و معنای دیگری به ذهن خطور کند، آن‌گاه نشانه به نماد تبدیل شده است.

در قرآن و روایات به کرات می‌توانیم اشاراتی پیدا کنیم که در مورد دوری یا نزدیکی به یک نماد تذکر داده‌اند. یکی از آشناترین این نمادها در صدر اسلام «مسجد ضرار» بود. خداوند در آیه 107 سوره توبه می‌فرماید: «وَالَّذِینَ اتَّخَذُوا مَسْجِدًا ضِرَارًا وَکُفْرًا وَتَفْرِیقًا بَیْنَ الْمُؤْمِنِینَ وَإِرْصَادًا لِمَنْ حَارَبَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ ۚ وَلَیَحْلِفُنَّ إِنْ أَرَدْنَا إِلَّا الْحُسْنَىٰ وَاللَّهُ یَشْهَدُ إِنَّهُمْ لَکَاذِبُونَ»و (گروهی دیگر از منافقانند) آنان که مسجدی برای زیان به اسلام برپا کردند و مقصودشان کفر و عناد و تفرقه کلمه بین مسلمین و ساختن کمینگاهی برای دشمنان دیرینه خدا و رسول بود و با این همه قسم‌های مؤکّد یاد می‌کنند که ما جز قصد خیر غرضی نداریم و خدا گواهی می‌دهد که محققا دروغ می‌گویند.(توبه/107)

مسجد ضرار در ظاهر محل عبادت بود اما قصد و نیت سوء در آن وجود داشت تا تبدیل به نمادی برای مقابله با اسلام ناب شود. در مقابل نمادهایی هم در اسلام وجود دارد که تبدیل به فرهنگی برای مبارزه با ظلم و ستم و رفتارهای غیردینی شده است. پیراهن مشکی امام حسین(ع) یکی از همین نمادهاست. پرچم‌هایی که رنگ و شکل آن نماد یک فرهنگی و عقیده است. نشان‌ها، شکل‌ها، نوع معماری و نقاشی و... همگی می‌توانند نماد باشند.
 

نماد مبارزه با ظلم

در کنار نمادهای مادی برخی رفتارها، سخنان، حمایت‌ها، شعارها، طرز رفتار و گفتار و حتی برخی حضورها در یک مکان و زمان می‌توانند نماد باشند. حتی برخی رفتارهای خاص می تواند نماد باشد تا اتفاق مهمی را به ذهن برساند و در عمل آن را نمایش دهد مانند حالتی که ائمه در دهه اول محرم داشتند و توصیه کردند به اینکه شیعیان هم این حالات را داشته باشند. این نمادها نماد مبارزه با ظلم است و حرفش این است که ما باید با هر ظلمی مخالف باشیم و خودمان را هم از ظلم کردن به دیگران دور نگاه داریم. 

یکی از نمونه های حالاتی که می توانند نماد باشند حالت امام رضا(علیه السلام) در ایام دهه اول محرم است. ریان بن شبیب می‌گوید روز اول ماه محرم خدمت امام رضا رسیدم. به من فرمود: ای پسر شبیب روزه‌ای؟ گفتم نه. فرمود این روزیست که زکریا به درگاه پروردگارش دعا کرد و گفت پروردگارا به من ببخش از نزد خود نژاد پاکی؛ زیرا تو شنوای دعایی. رَبِّ هَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ ذُرِّیَّةً طَیِّبَةً إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعاءِ (اشاره به آل‌عمران ۳۸) خدا برایش اجابت کرد و به ملائک دستور داد ندا کردند زکریا را که در محراب ایستاده بود که خدا تو را به یحیی بشارت می‌دهد. وَ هُوَ قائِمٌ یُصَلِّی فِی الْمِحْرابِ أَنَّ اللَّهَ یُبَشِّرُکَ بِیَحْیی‏ (اشاره به آل‌عمران ۳۹) هر که این روز را روزه بدارد، سپس دعا به درگاه خدا کند، خدا مستجاب کند، چنان‌که برای زکریا مستجاب کرد.

سپس فرمود: ای پسر شبیب به راستی محرم همان ماهی است که اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و جنگ را به خاطر احترامش در آن حرام می‌دانستند و این امت، حرمت این ماه را نگه نداشتند و نه حرمت پیغمبرش را. در این ماه، ذریه او را کشتند و زنانش را اسیر کردند و بنه‌اش را غارت کردند؛ خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد. یَا ابْنَ شَبِیبٍ‏ إِنَّ الْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِی کَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ فِیمَا مَضَی یُحَرِّمُونَ فِیهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لَا حُرْمَةَ نَبِیِّهَا ص لَقَدْ قَتَلُوا فِی هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّیَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلَا غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِکَ أَبَدا.

ای پسر شبیب، اگر برای چیزی گریه خواهی کرد برای حسین گریه کن که مانند گوسفند سرش را بریدند و ۱۸ نفر از خاندانش با او کشته شد که روی زمین مانندی نداشتند و آسمان‌های هفتگانه و زمین برای کشتن او گریستند و چهار هزار ملائک برای یاری‌اش به زمین آمدند و دیدند کشته شده و بر سر قبرش ژولیده و خاک‌آلود باشند تا قائم ظهور کند و یاری‌اش کنند و شعار آنها «یا لثارات الحسین» است‌.

امام صادق(علیه السلام) می‌فرماید: «تا کعبه باقی است، دین پایدار است.»(الکافى، ج8، ص228) کعبه خودش نمادی است که وجودش و در کنار آن بودن می‌تواند ذهن‌ها را به سوی دین معطوف کند. برخی انسان‌ها هم می‌توانند نماد باشند و ذهن دیگر انسان‌ها را با رفتار، گفتار، حضور، موضع‌گیری‌ها و... به سمت یک فرهنگ یا اعتقاد درست یا غلط بکشانند.

اینجا نمی‌توانیم بگوییم با جهل مبارزه کن نه با جاهل یا با فساد مبارزه کن نه با مفسد و... یعنی وقتی یک انسان تبدیل می‌شود به نماد ظلم و ستم باید با آن مبارزه کرد. لعن کردن و مرگ خواستن مانند لعنت بر یزید و مرگ بر صدام و امثال آن به این دلیل است که این افراد نماد ظلم و فساد و جنایت هستند. همچنین کسانی‌که نمادی هستند که انسان‌ها را به‌سوی طاغوت و شیطان می‌کشانند. البته در تعیین مصادیق باید دقت کرد اما نباید فراموش کنیم برخی استدلال‌ها که سعی در جهت‌دهی لعن و درخواست مرگ دارند می‌تواند به شکل‌گیری و رشد نمادهای طاغوتی و شیطانی کمک کند و ای بسا برخی افراد ناخواسته در این مسیر قرار بگیرند.

خداوند در قرآن دستور می‌دهد که به طاغوت کفر بورزید. «فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن باللَّه فقداستمسک بالعروة الوثقی»(بقره/255) از طرفی هم در مورد کسانی که نماد طاغوت بودند را معرفی و ما را از آنان برحذر داشته است. امام علی(علیه السلام): «خداوند متعال حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) را به پیامبری مبعوث کرد تا بندگانش را از پرستش و اطاعت دیگر بندگان (حاکمان طاغوت) خارج ساخته و به عبادت او را راهنمایی کنند.»(الکافی، ج۸، ص۳۸۶)

امروزه رژیم فاسد صهیونی نماد ظلم و طاغوت است که باید با این رژیم مبارزه کرد. مبارزه با این رژیم نماد مبارزه با طاغوت است؛ در مقابل مردم غزه نماد انسانیت، مظلومیت وشجاعت هستند که ذهن انسان‌ها با دیدن‌شان خوبی‌ها و پاکی‌ها و شجاعت‌ها را تداعی می‌کند. به عبارتی رژیم فاسد صهیونیستی هم خودش نماد ظلم و ستم و نسل کشی است، هم حامیانش نماد بیشرفی هستند و هم کسانی که با او مبارزه می کنند نماد انسانیت و حفظ کرامت انسانی هستند.

ما گاهی با شعار و گاهی با آتش زدن پرچم رژیم فانی می خواهیم سالها انزجارمان را در نماد آتش زدن پرچم این رژیم جعلی نشان دهیم و بگوییم کسی در جهان نیست که این پرچم را به رسمیت بشناسد.


ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.