
این تصمیم، که با هدف بازنگری در سیاستهای کمکهای خارجی آمریکا گرفته شده است، نشان میدهد که حتی بزرگترین حامیان این گروهها نیز دیگر حاضر نیستند پول مالیاتدهندگان خود را صرف پروژههایی کنند که هیچ سود مستقیمی برای منافع ملیشان ندارد. این حرکت، برای بسیاری از گروههای ضد انقلاب، به منزلهی نشانهای از پایان دوران حمایتهای بیدریغ غرب است. این تصمیم نشان میدهد که دیگر نمیتوان به اتکای منابع مالی خارجی، همچنان در راستای اهداف خصمانه و بیملاحظه حرکت کرد.
پاسخ به این سوال که چرا این تصمیم از سوی ترامپ گرفته شد، نه تنها در بطن سیاستهای داخلی آمریکا ریشه دارد، بلکه در تغییرات عمده در سیاستهای جهانی و بهویژه تحولات در منطقه خاورمیانه نیز موثر است. ترامپ، که همواره به سیاستهای محافظهکارانه و ملیگرایانه معروف بوده، حالا بهطور آشکارا بر لزوم تغییر سیاستهای کمکهای خارجی و بازنگری در اولویتهای آمریکا تأکید میکند. به نظر میرسد که دیگر، حتی در محافل غربی، تداوم حمایت از گروههایی که هیچ همراستایی با منافع ملی آمریکا ندارند، قابل قبول نیست.
این قطع یارانهها، نه تنها تاثیر منفی بر گروههای ضد انقلاب خواهد داشت، بلکه به شدت بر وضعیت داخلی این گروهها تاثیر خواهد گذاشت. بسیاری از این گروهها که بهویژه در زمینههای رسانهای و تبلیغاتی به منابع مالی خارجی وابسته بودند، حالا با بحران مالی جدی روبرو خواهند شد. آنها که در سالهای اخیر بهطور مداوم از حمایتهای مالی غرب بهرهبردهاند، اکنون باید خود را برای دوران جدیدی آماده کنند که در آن، دیگر خبری از حمایتهای بیپایان نخواهد بود.
در این شرایط، گروههای ضد انقلاب مجبور خواهند شد برای ادامه فعالیتهای خود به منابع داخلی و پشتیبانیهای دیگر گروهها اتکا کنند. اما سوال اینجاست که آیا چنین گروههایی توانایی و منابع لازم برای تأمین هزینههای عملیاتهای خود را خواهند داشت؟ بهنظر میرسد که این گروهها دیگر قادر به تداوم فعالیتهای خود با همان شدت گذشته نخواهند بود و این، میتواند یکی از مهمترین دستاوردهای سیاسی جمهوری اسلامی ایران در مقابله با جریانهای ضد انقلاب باشد.
همچنین، این تغییر در سیاستهای کمکهای خارجی آمریکا، نشاندهندهی تغییراتی در سیاست جهانی است. حمایتهای بیپایان از گروههای مخالف کشورهای مستقل، بهویژه در منطقه خاورمیانه، دیگر به نظر نمیرسد که به اولویت اصلی دولتهای غربی تبدیل شود. این تصمیم، همانند زنگ خطری برای دیگر گروهها و سازمانهاست که هرچند ممکن است در ابتدا از حمایتهای غرب بهرهمند شوند، اما در نهایت این حمایتها دائمی نخواهند بود.
آمریکا که در گذشته بهطور مداوم گروههای ضد انقلاب را به عنوان ابزارهای فشار علیه دولتها و حکومتهای مخالف خود در منطقه خاورمیانه بهویژه جمهوری اسلامی ایران بهکار میبرد، حالا متوجه شده است که این سیاستها دیگر نمیتوانند در راستای منافع ملی آمریکا عمل کنند. حمایت مالی از این گروهها نه تنها موجب به هدر رفتن منابع مالی ملت آمریکا شده است، بلکه در بسیاری از مواقع، به تقویت نارضایتیهای داخلی و افزایش نفرت عمومی نسبت به سیاستهای خارجی آمریکا دامن زده است. به همین دلیل، ترامپ تصمیم گرفت که این سیاستها را تغییر داده و منابع مالی آمریکا را به سمت پروژههایی هدایت کند که منافع ملی این کشور را به طور مستقیم تامین کند.
اما تاثیر این تصمیم تنها محدود به تغییرات در سیاستهای داخلی آمریکا نمیشود. در سطح جهانی نیز، این تغییر در سیاستهای کمکهای خارجی آمریکا میتواند پیامدهای گستردهای داشته باشد. بسیاری از گروهها و کشورهایی که در گذشته بهطور مداوم از حمایتهای مالی آمریکا بهرهمند شدهاند، حالا باید به فکر جایگزینی برای این منابع باشند. این تغییر بهطور خاص برای گروههای ضد انقلاب در ایران که سالها از این حمایتها بهره میبردند، میتواند چالشهای بزرگی را به همراه داشته باشد. چرا که این گروهها اکنون باید به منابع داخلی خود اتکا کنند، اما از آنجایی که چنین منابعی در دسترس نیست، آینده این گروهها به شدت در هالهای از ابهام قرار خواهد گرفت.
در این شرایط، گروههای ضد انقلاب باید به سمت شبکههای داخلی و بهویژه منابع دیگر کشورهای حامی خود روی آورند. اما این حمایتها نیز در سطحی محدودتر از آن چیزی است که در گذشته توسط آمریکا فراهم میشد. بسیاری از این گروهها که در سالهای اخیر بهویژه در حوزه رسانهها و فضای مجازی برای تخریب و تبلیغات علیه جمهوری اسلامی ایران فعالیت میکردند، حالا باید با مشکلات مالی شدید مواجه شوند.
به نظر میرسد که قطع یارانهها و پایان دوران حمایتهای بیپایان، باعث خواهد شد که بسیاری از این گروهها قادر به ادامه فعالیتهای خود نباشند.
در نهایت، باید گفت که قطع یارانهها و توقف کمکهای مالی آمریکا به دهکهای ضد انقلاب، نه تنها یک تصمیم سیاسی مهم است، بلکه بهطور قطع تاثیرات قابل توجهی بر آیندهی این گروهها خواهد گذاشت. گروههایی که در گذشته تصور میکردند که میتوانند با تکیه بر منابع مالی خارجی، به فعالیتهای ضد نظام ادامه دهند، حالا باید در مواجهه با واقعیت جدیدی قرار گیرند که دیگر حمایتهای غرب برایشان در دسترس نخواهد بود. این تحول، بهطور قطع دوران جدیدی در سیاستهای داخلی و خارجی ایران رقم خواهد زد.
قطع یارانه معیشتی تمام دهکهای ضد انقلاب، بهطور غیرمستقیم نشاندهندهی تغییراتی است که در سراسر جهان در حال وقوع است. این تصمیم میتواند نشانهای از پایان حمایتهای غرب از گروههای شورشی و تروریستی باشد. بهویژه در خاورمیانه، که بهطور سنتی عرصهی رقابتهای سیاسی و نظامی بزرگ است، تحولات جدیدی در حال شکلگیری است. این تحولات میتواند به تقویت کشورهای مستقل و ملتهای مقاوم در برابر فشارهای خارجی منجر شود.