ویرایش عکس خرداد 99
راسخون: سید شهاب حسینی با یک دهه حضور در سینما و تلویزیون حرکتی بطئی و رو به رشد داشته، او این روزها یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران با کارنامهای قابل اعتنا است. اواخر دهه 70 زمانی که با پخش برنامه ترکیبی "نیمرخ" و محبوبیت آن تولید برنامههای ترکیبی در تلویزیون رواج پیدا کرده بود در شبکه دو برنامهای روی آنتن میرفت با نام "اکسیژن" که نوجوانها را با مسائل مختلف اجتماعی و خانوادگی آشنا میکرد. مجری جوان آن برنامه شهاب حسینی بود که چهرهای شرقی و دوست داشتنی داشت، "اکسیژن" به اندازه "نیمرخ" موفق نبود اما سکوی پرتاب برای بازیگر جوانی بود که زمانی سودای فوتبالیست شدن داشت و آن روزها نمیدانست به بازیگری شناخته شده در سینمای ایران تبدیل میشود.
پخش مجموعه "پلیس جوان" به کارگردانی سیروس مقدم و بازی در نقش اصلی این مجموعه مسیر حضور شهاب حسینی را در سینما باز کرد، حسینی در این مجموعه نقش جوانی را بازی میکرد که احساس وظیفه را باید با بحرانهای خانوادگی و محرومیتهایی که از کودکی داشته پیوند میزند و بر ترسها و تردیدهایش پیروز میشد.
یونس (شهاب حسینی) در "پلیس جوان" جوانی آزده دل و عاشق پیشه بود که نشان نمیداد بازیگرش استعداد و توانایی دارد و میتواند فراتر از دیالوگهای پرسوز و گداز مجموعه بگوید. اولین فیلم سینمایی حسینی "رخساره" بود، او در این فیلم باز هم با میترا حجار همبازی بود، بازیگری که در آن مقطع شهرتی بیشتری از حسینی داشت. "رخساره" که با توجه به فضای آن دوران داستانی ویژه را روایت میکرد در اکران عمومی موفق نبود و دیده نشد.
"آدمکها" دیگر فیلم حسینی که در آن نقش جوان اول را بازی میکرد سرنوشتی بهتر از "رخساره" نداشت و دیده نشدن این فیلمها باعث میشد حسینی هم یکی از دهها بازیگر جوانی به نظر برسد که اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80 به سینما آمدند و به دلیل آنکه برای بازیگری سینما مناسب نبودند از گردونه بازیگری خارج شدند.
حضور در فیلم سینمایی "واکنش پنجم" در نقشی کوتاه فرصتی بود تا جوان احساساتی "پلیس جوان" خود را به مخاطبان سینما معرفی کند، حسینی در فیلم زنانه تهمینه میلانی نقشی کوتاه بازی میکرد اما خوش اقبال بود که در فضای ضد مرد فیلم! او به اندازه بازیگرانی که نقشهای اصلی را بازی میکردند دیده شد. پس از آن او در فیلم سینمایی "زهر عسل" در کنار مهناز افشار و محمدرضا گلزار بازی کرد.
"زهر عسل" جدی گرفته نشد اما بازی حسینی در نقش جوانی بیمار و با اختلالهای روانی از امتیازهای این فیلم است، "این زن حرف نمیزند" درامی اجتماعی با موضوعی ملتهب بود که حسینی در آن نقشی متفاوت بازی میکرد، او در این مقطع داشت آهسته آهسته از زیر سایه نقشهای مثبت تک بعدی خارج میشد. او نشان میداد که میتواند در میان انبوهی از بازیگران بیشتر دیده شود و مورد توجه قرار بگیرد.
در "شمعی در باد" حسینی در کنار بهرام رادان قرار گرفت، ستارهای که آن روزها شهرت و محبوبیت فراوان داشت اما بازی روان حسینی در این فیلم دیده شد و زیر سایه درخشش رادان قرار نگرفت. حسینی سهم خود را در فیلم داشت، سهمی که با بازیگر نقش اول این درام جوانپسند برابری میکرد. از اوایل دهه 80 حسینی به بازیگری پرکار تبدیل شد، بازیگری با چهره و صدای مطلوب که اگر در فضای درست قرار میگرفت میتوانست نقشآفرینی خوبی داشته باشد.
در مسیری که او میپیمود البته فراز و فرودهایی وجود داشت، حرفهای شدن باعث میشد حسینی از فیلمهایی مثل "الهه زیگورات"، "پیشنهاد 50 میلیونی" یا "پرچمهای قلعه کاوه" سر دربیاورد، اما این تجربهها به او توانایی داد که در فیلمهای متوسط و ضعیف هم حضوری قابل قبول داشته باشد و گاهی به امتیاز فیلمهایی تبدیل شود که ارزش دیدن نداشتند.
شهاب حسینی در این سالها بازیهای خوبی در "غیرمنتظره"، "قتل آنلاین"، "بچههای ابدی" و "محیا" به یادگار گذاشت که بیشتر آنها آن طور که باید دیده نشدند، منتقدان معمولا فیلمهای متوسط را در ارزیابیهایشان جدی نمیگیرند و بازیگرانشان را از خاطر میبرند. در میان انبوهی ستاره خوش سیما و بازیگرانی که انواع تبلیغات و حمایتها را داشتند شهاب حسینی حرکتی بطئی در سینما و تلویزیون داشت و خود استعداد و قابلیتش را اثبات کرد، بیآنکه نیاز به جلوهگریهای مرسوم ستارگان سینما داشته باشد. این میل درونی را میتوان در بازیگری حسینی هم دید، بازی بدون اغراق و تصنع از ویژگیهای کارنامه او است.
در سال 87 دو اتفاق مهم در کارنامه حسینی افتاد، بازی در فیلم سینمایی "درباره الی" و "سوپراستار" نقطه عطفی در کارنامه این بازیگر بود، حسینی که برای بازی در "محیا" دیپلم افتخار به دست آورده بود برای بازی در این دو فیلم سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد را به دست آورد، اما مهمتر از این جایزه نوع بازی او در این دو فیلم بود.
حسینی در "درباره الی" منطبق با واقعگرایی حاکم بر فیلم حرکت کرده و در میان انبوهی بازیگر حرفهای و بازیهای درخشان حضور خود را اثبات میکرد، در "سوپراستار" جنس بازی او منطبق با شخصیت عبوس و تندخوی ستارهای بود که میتوانست نمادی از بسیاری ستارههای بد اخلاق سینمای ایران باشد، حسینی در "سوپراستار" تحول درونی این شخصیت را با عبور از بازی برونگرایانه به بازی درونی نشان میداد.
حسینی در "آناهیتا" دوباره در کنار میترا حجار قرار گرفت، همکاری سوم آنها مانند تجربههای قبلی نبود. هر دو در موقعیتهایی فراتر از آنچه در سال 80 داشتند تلاش کردند در فیلمی که تجربهای متفاوت در سینمای ایران بود نقش خود را به درستی ایفا کنند.
انتظارها از حسینی بعد از "درباره الی" بیشتر شد، او یک سال بعد در "پرسه در مه" فراتر از "درباره الی" رفت و نقش هنرمندی جوان در آستانه خلق هنری و فروپاشی را به خوبی بازی کرد، نقشی که مستحق دریافت سیمرغ بلورین هم میتوانست باشد . حسینی در این فیلم نقشی دشوار را بازی کرد نقشی که میتوانست با درک اشتباه او به یک کاریکاتور تبدیل شود اما او آن را طوری بازی کرد که رنج و جنون یک هنرمند را به تصویر کشید.
حسینی این قدرت را به دست آورده که در برابر بازیگرانی مثل لیلا حاتمی، مریلا زارعی، ترانه علیدوستی و... تواناییهای خود را به رخ بکشد، مسیر حرکت حسینی در سینما و زندگی از هم جدا نیست، او ستارهای متواضع و مردمی است. آنهایی که او را از نزدیک میشناسند خوب میدانند که محبوبیت مردمی او حاصل درخشش در "درباره الی" یا فروش "سوپراستار" نیست. این محبوبیت و شهرت محصول برخورد همراه با فروتنی این بازیگر با مردمی است که ممکن است علاقهای به سینما و بازیگری نداشته باشند.
بازیگری که به واسطه فیزیک و خصوصیات چهرهاش هم میتواند درنقشهای مثبت دیده شود هم قابلیت بازی در نقشهای منفی، پیچیده و چند وجهی را هم دارد بازیگری که میتواند فراتر از آنچه در کارنامهاش دیدهایم و درستی مسیرش را نشان میدهد حرکت کند اگر فرصت همکاری با کارگردانهای شاخص این سینما را به دست بیاورد.او این روزها و در حالی که نزدیک به یک دهه از فعالیتش در سینما میگذرد به گزینهای قابل اعتماد در سینمای ایران تبدیل شده، انتخابی که هم توانایی و استعداد دارد، هم محبوبیت و هم کارنامهای قابل توجه.
حسینی امسال این فرصت را پیدا کرد تا با کیانوش عیاری در فیلم سینمایی "خانه پدری" همکاری کند که اتفاق خوبی برای یک بازیگر است، نگاه متفاوت عیاری به بازیگری میتواند این فرصت را به شهاب حسینی بدهد تا فضایی تازه را در کارش تجربه کند، از سویی دیگر حسینی برای دومین بار بخت همکاری با فرهادی را در "جدایی نادر از سیمین" پیدا کرد.حضور در این دو فیلم و همکاری با دو کارگردان با دو سبک متفاوت میتواند نقاط درخشان تازهای به کارنامه حسینی اضافه کند. شاید سیمرغ بلورین جشنواره امسال به شهاب حسینی برسد.