، 18 سال بیشتر نداشت که وارد رادیو شد. وقتی زندهیاد «رامین فرزاد» و «اکبر مشکین» را دور باغچه حیاط استودیو هشت رادیو دید، دست و پایش را گم کرده بود و اصلا یادش رفته بود برای چه به رادیو آمده است. دیدن این دو عزیز برایش غیرقابل وصف بود و آرزوی دیدن آنها را در ذهنش میپروراند ... .
به گزارش راسخون به نقل از ایسنا ، این گفتوگو روایتی است کوتاه از اولین خاطرات گویندهی پیشکسوت رادیو، بهروز رضوی از ورودش به رادیو.
رضوی همزمان با 73 سالگی رادیو، در گفتوگویی با خبرنگار سرویس رادیو خبرگزاری دانشجویان ایران(ایسنا) شرکت کرد.
وقتی از او دربارهی اولین خاطرهاش از ورود به رادیو میپرسیم، با صدایی آرام و دلنشین، پلیبَکی به گذشته میزند و اینگونه میگوید: «اولین بار به دعوت زندهیاد شاهرخ نادری به عنوان جوان هنرمند به رادیو آمدم. آرام آرام با سپری کردن مسیری کوتاه به حیاط استودیو هشت رسیدم. رامین فرزاد و اکبر مشکین را دور باغچه رادیو دیدم که با یکدیگر صحبت میکردند.
همین که این دو عزیز را دیدم، پاک یادم رفته بود که برای چه به رادیو آمدم و کارم چیست؟ یک جوان 17، 18 ساله بودم. آنقدر محو آنها شده بودم که باورم نمیشد آنها را از نزدیک ببینم، دست و پایم را گم کرده بودم.»
او با ابراز خوشحالی از زنده کردن خاطرات چندین و چند سالهاش، ادامه میدهد: این اولین خاطرهی من از ورودم به رادیو بود که با دو عزیز «رامینفرزاد» و «اکبر مشکین» از پیشکسوتان رادیو روبهرو شدم و آنها از نزدیک زیارت کردم.
وقتی به او میگوییم، آقای رضوی امروز رادیو 73 ساله میشود، چه احساسی دارید؟ اینگونه میگوید: تولد 73 سالگی رادیوی عزیزمان را به همه همکاران، دست اندکاران ،معاونت و شنوندگان این رسانه تبریک می گویم و امیدوارم رادیو بتواند تا جایی که ممکن است وظایفش را کامل در مقابل دوستدارانش انجام دهد.
***بدون هیچگونه استخدام رسمی رادیو را دوست دارم
او درباره اینکه آیا رادیو توانسته است پاسخگوی احساس شما باشد؟ خاطرنشان میکند: حتما خیلی پاسخگو بوده که 45 سال مرا با خود نگه داشته است. من از سال 47 تاکنون برای رادیو کار میکنم و یا توجه به اینکه حتی استخدام رسمی رادیو و تلویزیون نیستم و به شکل کاملا آزاد و دلخواه فعالیت میکنم، اما همچنان رادیو را دوست دارم و این تنها علاقه است که مرا پای رادیو نگه داشته است.
بهروز رضوی در ادامه، در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه گلهای از مدیران و مسؤولان رادیو جهت استخدام رسمی خود ندارید؟ به نرمی میگوید: جای گلهای نیست. همه دوستان در جایگاه خودشان گرفتارند؛ البته بدم نمیآید یک اتفاق خوب توسط مدیران و مسؤولان برایم بیفتد. شاید بازنشتگی با استخدام رسمی و تقدیری کوچک باشد، اما بیان این حرفها برایم سخت است.
وقتی از وی میپرسیم پیشنهادتان به مدیران رادیو چیست؟ اینگونه پاسخ میدهد: مدیران رادیو کارشان را بلدند و طی این سالها انجام وظیفه کردهاند، همه ما یک نیت داریم و یک هدف را دنبال میکنیم، آن هم موفقیت رادیو است.
***دیدارم با آیتالله طالقانی بهترین خاطرهام از رادیو است
این گوینده پیشکسوت در گفتوگویی که با ایسنا داشت، دیدار هفتهای یک بار با آیتالله طالقانی را بهترین خاطرات 45 سالهی فعالیتش در رادیو میخواند و میگوید: دیدار با آیت الله طالقانی در نمازهای جمعهی زمان اول انقلاب از بهترین خاطرات رادیویی من بود؛ چرا که آن زمان گزارش نمازهای جمعه را من انجام میدادم و هر هفته ایشان را زیارت میکردم.
رضوی دربارهی نقاط ضعف حاکم بر رادیو اینگونه اظهار میکند: نقاط ضعف رادیو در دوران گوناگون، به خیلی از مسائل برمیگردد، اما همیشه یکی از دلایل، وجود ممیزی در همه دورهها بوده و هست. همیشه طی این سالها ما رادیوییها خیال میکردیم خیلی دست و بالمان بسته است؛ چرا که ممیزیهای سختگیرانه و تنگنظرانه ضربه زیادی به کیفیت کارهای رادیویی میزند.
*** اگر رادیو دیدگاههایش را عملی نکند کاری عبث انجام میدهد
وی در ادامهی صحبتهایش با بیان اینکه اگر رادیو به شکل عملی دیدگاههایش را احیاء کند، آیندهای روشن خواهد داشت، یادآور میشود: اگر رادیو بتواند از عهده وظایفی که بر گردنش است، برآید و طبق آییننامهای که دارد، تمام دیدگاههایش را عملی کند، قطعا میتواند روز به روز موفقتر شود و آیندهای روشن داشته باشد. اما بالعکس اگر نتواند دیدگاههای مورد نظرش را دنبال کند و آنها را عملی نکند، کاری عبث است.
این پیشکسوت رادیو در پی صحبتهایش دربارهی ضعف نمایشهای رادیویی میگوید: نمایش رادیویی در رادیو فعالیت یک عده هنرمند است اما گمان میکنم از میان تمام رادیوها، رادیو نمایش در حوزه نمایش رادیویی بهتر عمل میکند، چرا که واقعا همکاران زحمت میکشند کماینکه سایر همکاران هم در شبکههای دیگر بابت نمایش زحمت میکشند.
*** صداست که به رادیو گرما میدهد
وی در ادامهی صحبتهایش، رادیو را رسانهای گرم تلقی میکند و میگوید: گرمای رادیو این است که شنونده فقط صدا را میشنوند و با همان صدا، چهره بازیگر، شخصیتش و حتی لباسهای تنش را در خیالش تصور میکند. رادیو فقط صداست و همین صدا به این رسانه گرمی میدهد.
رضوی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه تاسیس رادیوهای تخصصی، همچون دانش را چطور ارزیابی میکنید؟ خاطرنشان میکند: خوب است که با راهاندازی چنین شبکههای تخصصی به اقشار مختلف جامعه توجه میشود و هر قشر در واقع برنامه مخصوص خودش را دارد اما به شرطی که رادیو در طول تمام عمرش به عنوان یک رسانه قدیمی بتواند از عهدهی کارش برآید و خودش را مجهز میکند، من فکر میکنم شبکههای رادیویی به لحاظ کیفیت در کارهایشان به 65 درصد از ایدهآل واقعی نزدیک هستند.
***رادیو و تلویزیون دلیلی برای رقابت ندارند
در ادامه وقتی از وی دربارهی رقابت رسانهیی میان رادیو و تلویزیون سوال میکنیم، با لحنی خوش و صدایی گرم اینگونه پاسخ میدهد: رقابت میان رادیو و تلویزیون مثل این است که به یک نفر الاغ لنگ بدهند و در مقابل به دیگری یک اسب تندرو و به آنها بگویند با هم مسابقه دهید؟! رادیو نمیتواند با تلویزیون رقابت کند، چرا که دلیلی برای رقابت ندارد و هر یک رسانهای جدا از هم هستند. در رادیو تمام گوش شنونده و حسش درگیر است، اما در تلویزیون تمام حواس و چشم بیننده درگیر است؛ بنابراین منطقا این دو نمیتوانند با یکدیگر رقابت کنند چرا که هر یک جایگاه خودشان را دارند.
وی سپس با این پرسش که توقع شما از رادیو طی این سالهایی که عمر خود را گذراندهاید چیست؟ مواجه میشود و میگوید: تمام توقع من از رادیو این است که شعار امسالش را عملی کند؛ فکر میکنم اگر این اتفاق بیفتد و شعار امسال رادیو عملی شود، همه رادیوییها به آرزوهایشان میرسند.
*** دوبلور نیستم
بهروز رضوی در پایان گفتوگویی که با ایسنا داشت، دربارهی فعالیتش در حوزهی دوبله، اظهار میکند: خیلی جالب است که همه فکر میکنند من در دوبله هم فعالیت دارم، در حالی که اصلا این طور نیست و فقط تعداد محدودی نریشن مستند را در این حوزه دوبله میکنم و طی دورههایی که بازی داشتم، خودم نقش خودم را دوبله میکردم و به جای خودم صحبت میکردم؛ بنابراین فکر نمیکنم تعداد محدود را بتوان اسمش را گذاشت فعالیت در عرصه دوبله.
/117/