نگاهی به ظرفیت فقر زدایی وقف

وقف و اداره فقرای جامعه

آیات قرآن به صراحت از وقف سخن نگفته اند ولی ازآنجاکه وقف در زمره امور خیر و بِرّ قرار دارد، وقف نیز مشتمل بر همین آیات هست. در روایات تأکیدات بسیاری نسبت به وقف شده است و آن را صدقه جاریه معرّفی می کنند....
سه‌شنبه، 25 آذر 1399
تخمین زمان مطالعه:
نویسنده : مجتبی میرزایی
موارد بیشتر برای شما
وقف و اداره فقرای جامعه
فقر واژه زیبایی نیست مخصوصا زمانی که در جامعه ای بعد از رواج روز افزون با بی توجهی توانگران رو به رو می شود؛ از آن زشت تر زمانی است که این بی توجهی ها با تظاهر و خودنمایی اغنیا یا همان مرفهین بی درد همراه باشد و خاطر فقرا از این همه بی مهری رنجیده تر شود.
 
شریعت که رنج یک انسان را رنج همه انسان ها دانسته راهکارهای مختلفی را برای زدودن فقر از بستر جامعه ارائه داده است، کمک به تامین اشتغال امن در کنار مساوات و همدلی مؤمنانه یکی از این کارها است که در قالب های مختلف مطرح شده است. وقف به عنوان یکی از کارامد ترین قالب های کمک مومنانه ماندگار از دیرباز مورد توجه مومنین واقف برای زدودن فقر بوده است و بزرگان شریعت نیز به این کارکرد وقف اهتمام ویژه داشته اند.
 
مقام معظّم رهبری درباره اهمیّت و جایگاه وقف چنین می فرمایند: گردهمایی وقف فرصت مغتنمی است برای تدبّر در این حکم والای اسلامی و تشویق مؤمنان متمکّن به پیروی از این سنّت دینی. این یکی از کارسازترین و سالم ترین شیوه هایی است که تمکن مالی را به صورت احسانی ماندگار، در خدمت نیازهای جامعه قرار می دهد و اراده نیک آدمی را پس از طی دوران زندگی، همچنان زنده و کارساز نگه می دارد.[1]
 
در بیان رهبری، یکی از مهم ترین کاربردهای وقف، امور اقتصادی و برطرف شدن مشکلات اقتصادی فقرا است. امری که در این یادداشت به دنبال بررسی آن هستیم. قبل از ورود به بحث معنای لغوی و اصطلاحی وقف را مروری اجمالی می کنیم:
 
وقف و اداره فقرای جامعه
 

معنای لغوی و اصطلاحی وقف

وَقف در لغت به معنی حبس است؛ چون واقف مِلک خویش را حبس می کند. در فقـه اسلامی گاهی وقف را به حبس معیّن مال و صدقه دادن منافع تعبیر کرده اند. امام خمینی (قدّس سِرّه) در تعریف وقف فرموده اند: تَحبیسُ العَینِ وَ تَسبیلُ المَنفِعَةِ. یعنی وقف، عبارت است از حبس کردن عین و رها کردن منفعت آن.
 
در قرآن آیه ای که به صراحت دلالت بر وقف کند، وجود ندارد. امّا با توجّه به ماهیّت وقف که ازجمله امور خیر و بِرّ و نیکو محسوب می گردد، آن دسته از آیاتی که دلالت بر توصیه به معروف و خیر می دهد، شامل وقف نیز می گردد و در تعریف و تفسیر وقف می توان به آنان استناد نمود.
 

ازآنچه دوست دارید وقف کنید

غالب انسان ها نسبت به مال دنیا حسّ خوشایندی دارند و این جزء ذات و سرشت آدمی است، که بدن مادّی او عجین با مادّیّات هست. لذا خداوند دستور به دل کندن از ثروت و مال دنیا می دهد تا روح او ملکوتی گردد. اما این که چه چیزی را باید در راه خدا وقف و یا انفاق کرد را خود قرآن پاسخ داده است و می فرماید:
 
«لَن تَنالُوا البِرَّ حَتَّی تُنفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون».(سوره آل عمران، آیه 92)
هرگز به نیکی (کامل) نمی رسید تا ازآنچه خود دوست دارید انفاق نمایید.
 
با توجّه به این آیه شریفه به واقفین توصیه می گردد که از آن اموالی وقف کنند که خود نسبت بدان مال حسّ خوشایندی دارند و برای خودشان نیز اکنون یا درآینده قابل استفاده است؛ و الا وقف مالی که غیرقابل استفاده و یا معیوب است، ازنظر قرآن و این آیه شریفه آن کارکرد طلایی که رسیدن به مقام خاصّان درگاه الهی باشد را نخواهد داشت و سختی این امر آنجایی روشن می گردد که شما مالی را که متعلّق به شما هست به شخصی بیگانه می دهی تا از منافع آن بهره مند گردد و این نشان دهنده ارتقاء روحی واقف است.
 
وقف و اداره فقرای جامعه
 

وقفِ مال و ابدی کردن ثمرات آن

با توجّه به برخی از آیات قرآن کریم، اگر کار خیری انسان انجام دهد و آن را برای خداوند اختصاص دهد، اثرات و ثمرات این فعل تا ابد برای او باقی خواهد ماند. در ما نحن فیه نیز وقتی واقف بخشی از اموال خویش را درراه خشنودی باری تعالی به خدمت خلق الله درآورد، مادامی که اصل مال و منافع آن باقی است، گرچه خود واقف فوت کرده باشد، ولی آن مال حیّ و زنده است و اثرات معنوی آن برای واقف در سرای آخرت فرستاده می شود.
 
«وَالباقِیاتُ الصَّالِحات خَیرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَواباٌ وَ خَیرُ اَمَلاً». (سوره کهف، آیه 46)
و ماندگارهای نیکو (مانند اعتقادات حقّه و فضائل نفسانی و عمل های نیک) در نزد پروردگار تو ازنظر پاداش بهتر، و ازنظر امید (به بازتاب دنیوی و اخروی آن) نیکوتر است.
 
«وَالباقِیاتُ الصَّالِحات خَیرٌ عِندَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیرُ مَرَداً».(سوره مریم، آیه 76)
و ماندگارهای شایسته (عقاید حقّه و فضائل نفسانی و عمل های صالح) نزد پروردگارت ازنظر پاداش (اخروی) و ازنظر عاقبت بهتر است.
 

مصارف وقف

همان طور که پیش تر گفته شد، وقف ازجمله مصادیق بِرّ هست. خداوند متعال در این آیه شریفه به مؤمنین ملاک و معیار سنجش نیکوکار را معرّفی می کند، که از این معیارها می توان در مانحن فیه استفاده کرد و گفت واقف در لسان قرآن کسی است که تمام توجّه اش به خداوند باشند و وقف خود را در راستای خدمت به فقرا و نیازمندان جامعه قرار بدهد.
 
«وَ لکِنَّ البِرَّ مَن آمَنَ بِاللهِ وَ الیَومِ الآخِرِ وَ المَلائِکَةِ وَ الکِتابِ وَ النَّبِیین وَ آتی المالَ عَلی حُبِّهِ ذَوِی القُربی وَ الیَتامی وَ المَساکینِ وَ ابنِ السَّبیل وَ السَّائِلین وَ فِی الرِّقاب».(سوره بقره، آیه 177)
و لکن نیکی حقیقی (ایمان و رفتار) کسی است که به خداوند و روز آخرت و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد (به مبدأ و معاد و اصول اعتقادی میان آن دو ایمان آورد) و مال خود را باآنکه آن را دوست (و بدان نیاز) دارد روی محبت خدا به خویشان و یتیمان و فقیران و درراه ماندگان و سائلان و در (راه آزادی) بردگان بدهد.
 
وقف و اداره فقرای جامعه
 

پاداش وقف از ناحیه خدا است

یک اصل قرآنی هست که دربرابر نعمت باید شکر گذاری کرد تا ازدیاد نعمت برای ما به ارمغان آید و در برابر کفران نعمت، خسران زدگی و از دست دادن نعمت محصل است. وجود برخی از انسان های والامقام که می توانند از مال خویش بگذرند و آن را در اختیار فقرای جامعه قرار دهند، یک نعمت بزرگی است. بر تمام مردم، علی الخصوص مسئولین ذی ربط لازم است که شکرگذاری از ایشان داشته باشند و آنان را در مراسمات و مناسبت های مختلف تکریم کنند.
 
اما بُعد دیگر مسئله راجع به ارتباط واقف با خداوند است. خداوند یک اصل کلّی برای نیکوکاران دارد که واقفین محترم نیز داخل این اصل کلّی هستند. آن اصل این است که جزاء و پاداش کارهای نیک خود را از من خدا بخواهید و در صورت کوتاهی مردم در شکرگذاری و تقدیر، شما از نیّت خیرخواهانه خویش عقب نکشید و به خیرات و اوقاف خویش ادامه بدهید؛ زیرا آنچه نزد خداوند متعال است بسیار بزرگ تر و در حدّ تصور شما نمی باشد:
 
«وَ مَا تُقَدِّمُوا مِن خَیرٍ تَجِدُوهُ عِندَاللهِ هُوَ خَیراً وَ اَعظَمُ اَجراً».(سوره مزمّل، آیه 20).
و آنچه از عمل خیر برای خود پیش می فرستید آن را در نزد خدا نیکوتر و با پاداشی بزرگ تر خواهید یافت.
 

نزول آیه ای از قرآن به برکت وقف برای فقرا

پیامبر اکرم (ص) وقتی از کنار کشاورزی که مشغول درخت کاری در باغ خویش بود، عبور کردند؛ به او دعایی آموزش دادند که در آخرت و بهشت جاویدان درختان بسیار نصیب او گردد و مرد کشاورز به برکت چنین تحفه با ارزشی باغ خویش را برای فقرای اهل صفّه وقف نمود.[2] در این لحظه این آیات شریفه نازل گردید:
 
«فَأَمَّا مَنْ أَعْطَی وَ اتَّقَی. وَ صَدَّقَ بِالحُسْنی. فَسَنُیسِّرُهُ لِلْیسْرَی».(سوره اللیل، آیات 5 و 6 و 7)
اما آن کس که (از مال و موجودی خود) بخشش نمود و تقوا پیشه کرد؛ و وعده های خدا را تصدیق نمود. پس به زودی او را به راه آسانی (از ایمان و طاعت) آماده می کنیم (روحیه ای می دهیم که پیمودن راه تقوی بر او آسان باشد).
 
با توجّه به این آیات شریفه می توان به چند نکته زیبا در حوزه وقف دست یابیم:
 
1. وقف یکی از نشانه های تقوا است.
2. شخص واقف در مسیر جبهه حقّ در حال فعّالیّت است و با عمل خویش کلمات خدا را تأیید نموده است.
3. همین نزول آیاتی در ازای عمل وقف برای فقرا، نشان دهنده توجّه اسلام به عمل و عمل گرایی است.
4. نزول این آیات نشان دهنده توجه اسلام به جامعه و خدمت به فقرای اجتماع است.
5. نکته دیگری که می توان از این آیات برداشت کرد، پاداش واقفین است و آن آرامشی است که ایشان هم در این دنیا و هم در سرای آخرت نصیبشان می گردد.
 
وقف و اداره فقرای جامعه
 

وقف در روایات

در روایات معصومین (علیهم السلام) به صور گوناگون تشویق به وقف شده است. از جمله پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده اند:
 
«اِذا مَاتَ اِبنُ آدَم اِنقَطَعَ عَمَلُه اِلّا مِن ثَلاثٍ، صَدَقَةٌ جَارِیة أو عِلمٌ ینتَفَعُ بِه أو وَلَدٌ صَالِح یستَغفَرُ لَه».[3]
وقتی آدم بمیرد، پرونده عمل وی مسدود می شود، مگر در سه مورد: صدقه جاریه، علمی که از آن نفع برده شود و فرزند صالحی که برایش دعا کند.
 
همچنین امام صادق  (علیه السلام) فرموده است:
 
«لَیسَ یتَّبِع الرجع بَعدَ مَوتِه مِنَ الاَجرِ الّا ثَلا ث خِصالٍ، صَدَقَةٌ مَوقُوفَة لا تُورثُ اَو سُنّةٌ هَدی سنها وَ کانَ یعمَلُ بِها وَعَملٌ بِها مِن بَعدِه اَو وَلَدٌ صَالِح یستَغفَرلَه».[4]
پس از مرگ آدمی، پادا شی به دنبال فرد نمی آید، مگر در سه خصلت، صدقه ای که فرد در زمان حیاتش جاری و برقرار ساخته است، که پس از مرگش تا قیامت جاری و برقرار می ماند. صدقه ای که وقف کرده و به ارث گذاشته نمی شود، یا سنّتی که برقرار نموده و در زمان حیاتش به آن عمل می شده و پس از وفاتش نیز به آن عمل می شود. یا فرزند صالحی که برایش طلب آمرزش کند.
 

سیره اهل بیت (علیهم السلام) در وقف

با مروری اجمالی در سیره اهل بیت (علیهم السلام) در می یابیم که این ستارگان درخشان بشریت در تمام اعمال خویش علی الخصوص مسئله وقف، علاوه بر آنکه تمام اهداف و نیّت خویش را خداوند و تقرّب به ایشان می دانند، توجّه خاصّی به خدمت به خلق الله و برطرف کردن مشکلات اقتصادی ضعفای امّت داشته اند.
 
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله)
در شأن نزول سوره لیل روایتی آمده است که بعد از کش و قوس هایی راجع به درخت نخل خرمایی که خرماهایی با کیفیت و خوشمزه بار می داد، و بعد از خرید درخت خرما توسط یکی از صحابه از صاحب طمّاعش و هبه آن به پیغمبر، ایشان آن درخت خرما را وقف خانواده فقیری که در مجاورت آن نخل خرما زندگی می کردند نمود.[5]
 
وقف و اداره فقرای جامعه
 
امام علی  (علیه السلام)
ابونیزر فرزند پادشاه حبشه که بعد از تشرف به اسلام به خدمت گذاری امیرالمؤمنین  (علیه السلام) درآمده بود، می گوید: امام علی  (علیه السلام) وقتی بر من وارد شدند که مشغول خوردن طعام بر سر زمین زراعی بودم. دیدم ایشان مشغول به کندن زمین و زدن چاه شدند و بعد از آنکه عرق بر پیشانیشان سرازیر شده بود، آب چاه فوران کرد و بلافاصله بر ورقی نوشتند که این زمین و چاه آبش وقف فقرای مدینه و در راه ماندگان است و کسی حقّ فروش آنان را ندارد.[6]
 
فاطمه زهرا (سلام الله علیها)
امام باقر  (علیه السلام) به ابوبصیر از موقوفات مادرشان فاطمه زهرا (س) می گویند:فاطمه زهرا دختر پیامبر وصیت کرده بود که باغ های هفت گانه در محل های عواف، دلال، برقة، مبیت، حسنی، صافیة و مالام ابراهیم قرار دارند، منافعشان در راه خدا وقف فقرا و نیازمندان گردد.[7]
 

کلام آخر

وقف کارکردهای متعددی دارد. تأثیرات وقف در فقر زدایی، در گسترش علم و فرهنگ، در تقویت بنیه دفاعی و تسلیحاتی، گسترش فرهنگ دینی و اسلامی، ورود وقف در حوزه سلامت و درمان و سایر نیازهای روز جامعه. که نشان دهندهٔ اهمیت و جایگاه بالا و والای این فرهنگ حسنه اسلامی است.
 
اما همانگونه که در ابتدای یادداشت کلامی را از مقام معظم رهبری نقل کردیم، یکی از مهم ترین کارکردهای وقف فقر زدایی و ریشه کن کردن فقر در جامعه اسلامی است. امری که زیبنده جامعه نمونه و تمدن اسلامی نیست. آیات و روایات و سیره اهل بیت را که مشاهده نمودیم، نشان دهنده توجه خاص اسلام به ریشه کن نمودن فقر است. فقری که عامل بسیاری از بزه کاری ها است. امری که مردم خود باید دست به اقدام و اصلاح جامعه خویش بگیرند. زیرا همه ما مسئولیم نسبت به یکدیگر. پس بر واقفین و ثروتمندان لازم است در این ایام که مردم دچار گرفتاری های اقتصادی بیشتری هستند، موقوفات خود را هدفمند کرده و بدنبال برطرف نمودن باری از مشکلات جامعه باشند. به امید رسیدن به مدینه طیبه و فاضله ای که خداوند وعده آن را داده است.
 

پی‌نوشت:
[1] پیام به گردهمایی وقف، 15/02/1381
[2] بحارالانوار، ج 3، ص 182
[3] بحار الانوار، ج 2، ص 22
[4] بحارالانوار، ج 6، ص 293
[5] تفسیر نمونه، ج 27، ص 69
[6] بحارالانوار، ج 103، ص 184
[7] وسایل الشیعه، ج 19، ص 198


مجله راسخون مرتبط
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مجله راسخون مرتبط