ایجاد اعتماد به نفس و غرور ملی از طریق پرورش صحیح منابع انسانی
آموزش تقریباً در همه سازمانها بخشی جدایی ناپذیر از برنامه توسعه منابع انسانی است. آموزش از هر نوع خود اعم از آموزش کارمندان، دانشآموزان، آموزش به جهت ارتقاء فردی، رشد شخصی و... همگی، از این جهت مهم است که فرصت مناسبی جهت رشد دانش و ارتقاء مهارت ها جهت مؤثرتر شدن در محل کار، اجتماع، خانه و... را میدهد. آموزش هرچقدر هم که هزینه داشته باشد، در صورت سازگار بودن با نیازها، این هزینه در واقع نوعی سرمایهگذاری محسوب می شود.اهمیت آموزش در تربیت نیروی انسانی مؤثر
از مزیت آموزش مخصوصاً آموزش نیروی کار در جهت توسعه اقتصادی و جهش تولید و رسیدن به خودکفایی با ایجاد اعتماد به نفس و تقویت فعل خواستن و توانستن در بین مردم جامعه می توان به این موارد اشاره کرد: استانداردسازی، افزایش ثبات و انعطافپذیری سازمانی، افزایش روحیه، جهت دهی، استفاده اقتصادی از منابع افزایش بهره وری، تأمین نیازهای آینده نیروی انسانی، روابط صنعتی بهتر و...برنامههای آموزش به ویژه برای شاغلان، مدیران و صاحبان کسب و کار، از آن جهت اهمیت دارد که به پیشرفت دانش و مهارت آن ها کمک می کند تا با تغییرات مختلف در صنعت مطابقت داشته باشند. این پیشرفت ها به طور مثبتی بر بهره وری تأثیر می گذارد که می تواند سود و کارایی یک سازمان را افزایش دهد. آموزش می تواند یک مشکل شناسایی شده را حل کند و به دنبال یک راه حل باشد.
یعنی هنگامیکه افراد نیاز به پیشرفت در یک موضوع یا مهارت دارند با آموزش میتوان آن نیاز را برطرف کرد. برنامه های آموزشی به آن ها کمک خواهد کرد مهارت هایی را که برای عملکرد مؤثر در موقعیت های جدید موردنیاز است، بیاموزند. از طرفی با کم کردن نارضایتیها باعث افزایش روحیه، افزایش علاقه به کار و نهایتاً وفاداری بیشتر به سازمان، کار و حوزه فعالیت خود میشود.
افراد آموزشدیده میداند که چه کاری باید انجام دهد و چگونه آن کار را انجام دهد این افراد وابسته نیستند و اعتماد به نفس کافی برای انجام کار را دارند و نیازی به راهنمایی و نظارت ندارد. نیروی انسانی آموزشدیده از منابع موجود (مواد، ماشینآلات و تجهیزات) استفاده بهتری و اقتصادی میکند؛ استفاده بهینه از منابع منجر به کاهش هزینه تولید و سود بیشتر میشود. (1)
تسهیلات دولت برای آموزش نیروی انسانی
دولت چگونه میتواند آموزش نیروی انسانی را ارتقاء دهد؟ برای آموزش نیروی انسانی چه تدابیری میتوان اندیشید؟ دولت برای آموزش نیروی انسانی چه تسهیلاتی میتواند در نظر بگیرد؟کمبود نیروی انسانی آموزش دیده و فقدان دانش فنی به طور مکرر به عنوان مهمترین معضل گسترش صنعت در هر کشوری شناخته میشود. برخی از کشورها سعی کرده اند با تشکیل دوره های آموزشی ملی و آموزش پرسنل خود در کشورهای خارجی این مشکل را برطرف کنند. یکی از معایب و نقایص آموزش در کشورهای خارجی این است که آن آموزش ها مطابق با شرایط زیست محیطی و اقتصادی آن کشور است، بنابراین آموزش نیروی انسانی در داخل کشور ضرورت دارد.
اما نکته اینجاست که نیروی متخصص و کاربلد نیاز به فراهم کردن زیرساخت هایی دارد که هیچ نهاد و مؤسسه ای مخصوصاً نهادهای نوپا به تنهایی قادر به فراهم آوری این امکانات نیستند. آماده سازی بستر آموزش نیروی متخصص داخلی در داخل کشور بدون حمایت دولت امکان پذیر نیست. دولت میبایست شرایط پژوهش را در داخل کشور فراهم کند، از شرکت های دانش بنیان به چشم یک فرصت برای آموزش و تربیت نیروی انسانی متخصص در کنار کار تولیدی آنان نگاه کند و با حمایتهای مالی مؤثر زمینه اشتغال و تربیت را از طریق این شرکت ها فراهم آورد.
امروزه، نقش و اهمیت نیروی انسانی در فرایند تولید و ارائه خدمات بر کسی پوشیده نیست. در دنیای امروز تنها منابع مالی ب هعنوان فاکتور اصلی توسعه به شمار نمی رود بلکه آنچه مهم است نیروی انسانی است که با رشد آن زمینه ارتقای سازمان ها و به تبع آن توسعه نظام اقتصادی فراهم می گردد، به طوری که سرمایه های انسانی میزان سرمایه های مادی را تعیین می کنند. دولت ها با میدان دادن به بخش خصوصی و تعاونی موجب صعود روند بهره وری و سرمایه گذاری، مشارکت و بهرهوری منابع انسانی، به عنوان رکن مهم و اساسی مؤسسه و سازمان می شوند.
برای استفاده حداکثری از سرمایه های انسانی و علمی کشور به منظور توسعه می بایست دولت مشارکت آحاد جامعه در فعالیت های اقتصادی را با تسهیل و تشویق همکاری های جمعی و تأکید بر ارتقاء درآمد، به حداکثر برساند. دولت مسئولیت برنامه ریزی، زمینه سازی، ظرفیت سازی، هدایت و کمک به فعالان اقتصادی را برعهده دارد.
دولت در آن جایی که افراد به کمک و بسترسازی نیاز دارند، به آن ها کمک می کند؛ بنابراین آماده سازی و تسهیل شرایط، وظیفه دولت است. یکی دیگر از وظایف دولت برای آموزش نیروی انسانی در جهت رسیدن به اقتصادی خودکفا و خودکفایی در تولید، ایجاد فرصتهای سرمایه گذاری، بهبود فضای کسب و کار، ارتقای آموزش و مهارت منابع انسانی، حمایت از زنان کارآفرین، توجه به ظرفیتهای زنان برای تغییر و دگرگونی در شرایط اقتصادی و تولیدی جامعه است.
از دیگر تسهیلات دولت، فراهم کردن زمینه فرهنگی است. دولت باید با برنامه ریزی به تقویت مبانی فرهنگی - اجتماعی بپردازد و سازمانهای اجتماعی مردم نهاد را ایجاد و حمایت کند. تمام این موارد البته مستلزم برنامه ریزی، هدف گذاری و البته تعیین بودجه است. به جز این، دولت با بازنگری در برخی از قوانین، تأمین اجتماعی افراد جامعه، فراهمکردن محیط سالم اخلاقی و رفتاری، تقویت روحیه و تشویق افراد، ایجاد محیط اعتماد و... می تواند برای تربیت نیروی انسانی که فعال، مفید و البته حرفه ای باشد، زمینههای مناسبی را فراهم کند. (2)
ایجاد غرور ملی با سرمایهگذاری در بخش آموزش
تحقیقات نشان میدهد که احساس خوب در مورد کشور باعث میشود از زندگی احساس خوبی داشته باشیم. غرور ملی احساس عشق، فداکاری و احساس دلبستگی به میهن و اتحاد با سایر شهروندان است. در طول تاریخ همواره دولت برای ارتقاء روح غرور ملی و القای خودباوری در میان ملت خود تلاش کرده اند و این امر به ویژه در سده بیستم که اوج رشد گرایش های ناسیونالیستی بود افزایش یافت.هنگامی که ملتی به توانایی های خود باور داشته است به همان نسبت اعتماد به نفس افزایش یافته است در نتیجه بهره وری جامعه نیز بالا رفته است. هنگامیکه از اعتماد به نفس و باور به تواناییهای خود خالی شده است، دچار رکود و رخوت شده است. از آنجایی که غرور ملی موجب همبستگی می گردد، دولت ها می توانند از آن به عنوان ابزاری برای تشویق و ترغیب جامعه به سمت پیشرفت و اهداف مطلوب خود استفاده کنند (3)
معیارهایی مانند دستاوردهای فناوری، پیشرفت های اقتصادی و رفاهی، میزان تأثیرگذاری بین المللی، وجود دموکراسی، همزیستی مسالمتآمیز فرهنگ های مختلف کشور همگی در ایجاد غرور ملی تأثیرگذار هستند اما این تأثیرگذاری به خودی خود به وجود نمی آید بلکه از راه آموزش حاصل میشود؛ آموزش اجتماعی و فرهنگی. اگر دولت، نهادهای مردم گرا، انجمن ها و بنیادها همگی به عنوان متولیان فرهنگی و اجتماعی در امر آموزش سرمایه گذاری کنند و بتوانند نیروی انسانی تربیت کنند که روحیه ملی داشته باشد، می توانند غرور ملی را افزایش دهند.
تربیت چنین نیروی انسانی موجب می شود به خاطر غرور ملی که دارد و تصمیمش برای تأثیرگذاری در بهبود و پیشرفت جامعه، از خودگذشتگی در برابر منافع ملی داشته باشد و از طرفی بهخاطر منافع کشور و بهبود معیشت، بهبود شرایط اقتصادی، کم کردن دست کشورهای بیگانه از منابع انسانی و محیطی سعی میکند وارد کار تولیدی شود و سهمی هرچند کوچک در خودکفایی و رونق اقتصادی داشته باشد.
اگر در امر آموزش نیروی انسانی سرمایه گذاری صورت نگیرد، یاس و خودباختگی در بین مردم جامعه اوج میگیرد و باعث بیانگیزگی، عدم مشارکت فعال مردم، حالت انفعال در سیاستهای خارجی و... می گردد که هرکدام به یک نوع خطرناک است. اعتماد به نفس اعضای جامعه متناسب با شرایط و موقعیتی است که کشور و آن جامعه در آن قرار دارند.
در جامعه آموزش دیده، مردم رویکرد پیشرفت گرایانه، رقابتی و رویکردی برای کسب جایگاه بالاتر نسبت به سایر جوامع را دارند. احترام به تفاوت ها، گسترش عقلانیت، وحدت سیاسی، وحدت قومی و فرهنگی در همچین جامعه ای گسترش می یابد در نتیجه آن غرور ملی، حس میهن دوستی و میهن پرستی هم افزایش می یابد.
غرور ملی و جهش تولید
به زعم بسیاری از کارشناسان، غرور ملی رابطه مستقیمی با رفاه اجتماعی دارد. همانطور که در بالا بدان اشاره شد آن چیزی که موجب غرور ملی می شود پیشرفت اقتصادی و فناوری، دستاوردها، خودکفایی، بهبود معیشت، تأمین اجتماعی و... است و همان گونه که می دانیم این موارد حاصل نمی شود جز با بهبود اوضاع اقتصادی؛ مخصوصاً در حال حاضر که به واسطه تحریم ها در تنگنا اقتصادی قرار داریم.قبلاً هم بدان اشاره شد که بهبود اوضاع اقتصادی جز با مشارکت جمعی حاصل نمی شود؛ مشارکت جمعی مردم در تولید و رونق اقتصادی. تولیدی که بتواند کشور را از واردات و از دست رفتن ارز یاری کند، بتواند کشور را خودکفا کند و محصولاتی که بتوانیم صادر کنیم، تولیدی که ما را از وابستگی نجات دهد. تمامی این موارد اگر اتفاق بیفتد و سطح رفاه اجتماعی مردم بالاتر رود به همان میزان غرور ملی افزایش می یابد.
برای افزایش رونق اقتصادی، داشتن صادرات بیشتر و سوق دادن جامعه به سمت پیشرفت نیاز است سبک زندگی مردم تغییر کند، مردم به یک خودباوری برسند، مردم باور کنند که کالای ایرانی خوب است و از آن استفاده کنند؛ این گونه می توان از سرمایه گذار، تولیدکننده، کارآفرین حمایت کرد و با این حمایت می توان شعار جهش تولید را عملی ساخت. البته این نکته مهم است در این راستا نقش نهادهای فرهنگی باید پررنگ تر شود؛ یعنی رسانه ها و دستگاه های فرهنگی در تبلیغ و استفاده از تولیدات ایرانی باید موثرتر عمل کنند و به کمک تولیدکنندگان بیایند.
این شعار وقتی عملیاتی میشود که در بین مردم تعصب وجود داشته باشد. این تعصب کارکردهای مثبتی برای کشور دارد. این تعصب یعنی شناخت از خود و توجه به بنیادهای داخلی و متکی به خود بودن است که باید تقویت شود تا سازنده باشد. برای داشتن جهش تولید باید استفاده از تولیدات داخلی دغدغه محسوب شود؛ بنابراین باید الگویی تعریف شود که مصرف را جهت دهی کند. یکی از راهکارهای مرتبط با این الگو، طرح حمایت از کالای ایرانی است. (4)
نتیجه گیری و جمع بندی
حمایت از کار و سرمایه ایرانی، موجب تحقق شعار تولید ملی میشود و درنتیجه، اعتماد به نفس را در عرصه اقتصادی به ارمغان میآورد. حمایت از تولیدات داخلی یعنی حمایت از تولیداتی که منجر به قطع وابستگی کشورمان از تولیدات سایر کشورها شود و نیازهای واقعی مردم را رفع کنند.لازم است دولت وارد عمل شود و با مشارکت خود با تسهیل قوانین و مقررات، کاهش کاغذبازی اداری و هدایت سرمایه های خرد به سمت پس انداز و سهام داری و... به جهش تولید کمک کند. دولت موظف است ظرفیت ها و توانمندی های تمام استان های کشور را شناسایی و آن ها را حمایت کند تا به جهش تولید و افزایش غرور ملی برسیم.
پینوشتها
- www.businessmanagementideas.com
- www.ensani.ir
- www.parsine.com
- www.iict.ac.ir