لزوم تجربه اندوزی و آموزش مستمر برای افزایش توانمندی کارکنان در راستای تحقق رونق تولید
آموزش و تجربه اندوزی از این جهت مهم است که فرصت مناسبی را برای کارمندان جهت رشد دانش و ارتقاء مهارت های شغلی شان برای بازدهی بهتر خدمات و تولید بیشتر محصولات به وجود می آورد. شاید در ابتدا این آموزش ها با هزینه هایی همراه باشند، اما فراموش نکنید که هزینه آموزش کارکنان اگر مطابق با اطلاعات و فناوری روز و بهره گیری از تجربیات گذشته باشد، می تواند سودآوری زیادی به همراه داشته باشد، به کسب و کار شما رونق ببخشد و اهداف شما را در مسیر جهش تولید محقق نماید..jpeg "لزوم تجربه اندوزی و آموزش مستمر برای افزایش توانمندی کارکنان در راستای تحقق رونق تولید")
دلایل و شواهد زیادی وجود دارند، که نقش نیروی انسانی ماهر در فرآیند تولید اثبات می کنند. در زیر به برخی از آن ها اشاره شده است:
-
ارائه راه حل های اساسی
-
بالا بردن مسئولیت و عملکرد کارکنان
-
بالا بردن روحیه سازندگی
-
کاهش پسماند و صرفه جویی اقتصادی
-
بهبود سیاست ها و اهداف
.jpeg "لزوم تجربه اندوزی و آموزش مستمر برای افزایش توانمندی کارکنان در راستای تحقق رونق تولید")
اهمیت جهش مهارت و کیفی سازی آموزش ها
آموزش و توسعه کارمندان روشی است که شرکت ها برای افزایش کارایی، بهره وری و عملکرد کارمند از طریق افزایش دانش و مهارت در جهت رونق و جهش تولید به کار می برند. این نه تنها باعث می شود کارمندان در کار خود بهتر عمل کنند بلکه به صاحبان مشاغل در ایجاد نیروی کار با کیفیت نیز کمک می کند. امروزه آموزش و توسعه کارمندان در حال تبدیل شدن به یک اولویت اصلی برای بسیاری از سازمان ها است.شرکت ها باید بر اساس تحول دیجیتال هدایت شوند. تحت چنین شرایطی، نحوه کار کارمندان به طور مداوم در حال تغییر است. کارمندان باید پویا باشند تا بتوانند با شغل خود سازگار شوند. از آنجا که آموزش و توسعه برای هر دو طرف یعنی کارکنان و صاحبان مشاغل سودمند است، پس منطقی است که محیط آموزش و توسعه کارمندان، رونق داده شود.
برنامه توسعه کارکنان از قبل با درک نقاط قوت و ضعف کارمندان طراحی می شود و سپس با اهداف تجاری شرکت هماهنگ می شود. آموزش کارمندان به عنوان یک کاتالیزور عمل می کند که به سازمان کمک می نماید استراتژی توسعه خود را تحقق بخشد. تصور یک روند سازمانی یا تجاری که افراد عامل تعیین کننده موفقیت نباشند، دشوار است.
برای ماندن در رقابت، یک سازمان باید اطمینان حاصل کند که کارکنان خود (به ویژه افراد کلیدی) از سطح صحیح صلاحیت های لازم برای موفقیت در موقعیت های خود برخوردار هستند. این نه تنها به رشد کارکنان بلکه به رشد و رونق بیشتر سازمان نیز کمک خواهد کرد. بیشتر اوقات اصطلاح آموزش به عنوان مترادف اصطلاح توسعه و بالعکس استفاده می شود، اما در واقعیت، آن ها دو اصطلاح متفاوت هستند. برای درک بهتر این موضوع به تعریف دقیق تری از آن ها می پردازیم. (1) و (2)
آموزش، توسعه و تجربه آموزی کارکنان به چه معناست؟
آموزش کارکنان به شرح زیر است:- فرایندی برای افزایش مهارت فنی کارمندان
- کمک به ارتقاء دانش کارکنان برای یک کار و وظیفه خاص
- یک فرایند کوتاه مدت برای دستیابی به نتایج فوری
توسعه کارکنان به شرح زیر است:
- فرایندی برای تقویت مهارت های نرم مانند رهبری، نگرش، ارتباطات و روند تفکر
- ابزاری برای کمک به کارمندان برای داشتن چشم انداز وسیع برای رشد آینده خود
- یک فرآیند طولانی مدت برای ثبات نیروی کار در آینده و ایجاد راهی برای رشد مداوم هم برای سازمان ها و هم برای کارمندان
- تجربه آموزیی
یادگیری تجربی یک فرایند، چرخه ای را نشان می دهد که در آن دانش بر اساس تجربیات خاص ساخته می شود و به عنوان پایه ای برای مشاهده و تأمل عمل می کند. مشاهدات به نتایج کلی تری تبدیل می شوند که از آن ها می توان پیامدهای عملی را استخراج کرد. مرحله آخر چرخه، آزمایش پیامدها از طریق تجربه است. (3)
.jpeg "لزوم تجربه اندوزی و آموزش مستمر برای افزایش توانمندی کارکنان در راستای تحقق رونق تولید")
نقش آموزش مناسب، توسعه و کسب تجربه در تربیت نیروی انسانی ماهر
- به تصدیق نقاط ضعف کمک می کنند: سازمان ها معمولاً قبل از طراحی برنامه جدید، اشکالات موجود در برنامه های آموزشی و توسعه ای خود را بررسی می کنند. در صورت تایید، این به برنامه ریزی دقیق تر برای آموزش بهتر کمک می کند.
-
درگیری کارمندان را افزایش می دهند
- وقتی شرکتی آموزش خاص شغلی و مهارت های پیشرفت شغلی را ارائه می دهد، کارمندان تمایل دارند بیشتر روی شغل خود تمرکز کنند تا از مهارت های کسب شده در جهت رونق تولید و بازدهی بیشتر استفاده کنند.
-
عملکرد کارکنان را بهبود می دهند
- عملکرد مثبت کارکنان افزایش می یابد. وقتی در راستای طرح توسعه کارکنان به خوبی آموزش داده شوند، بیش از هر زمان دیگری اعتماد به نفس دارند و این نقشی اساسی در تقویت عملکرد آن ها خواهد داشت.
-
رضایت شغلی بیشتر
- هنگامی که عملکرد کارکنان افزایش یابد، آن ها برای رسیدن به هدف کارآمد و رونق بیشتر در شغل خود تلاش می کنند؛ زیرا احساس می کنند که عضوی از شرکت هستند و با ارائه مهارت های لازم، رشد و جهش تولید را امکان پذیر می کنند.
-
افزایش خلاقیت
- اگر کارکنان به طور منظم آموزش ببینند، می توانند مهارت های خود را به نوآوری و خلاقیت در کار خود تبدیل کنید. چنین صفاتی معمولاً برای بهینه سازی فرآیند، تحقق رونق، جهش تولید و غلبه بر موانع موجود به نفع سازمان است.
-
افزایش سود و تولید افزایش
- هدف اصلی آموزش، تجربه آموزی و توسعه افزایش سود است. هنگامی که کارمندان موثر، مولد، وفادار، خلاق و راضی شدند، به طور خودکار این عوامل در افزایش سود و تولید تأثیر می گذارد و سازمان شاهد سودآوری بیشتر خواهد بود. (2)
.jpeg "لزوم تجربه اندوزی و آموزش مستمر برای افزایش توانمندی کارکنان در راستای تحقق رونق تولید")
توسعه تولید مستلزم توسعه عناصر زیربنایی است
نقش سرمایه انسانی و فناوری در تعیین رشد برای مدت طولانی مورد بحث بوده است. به عنوان مثال، نظریه رشد جدید که توسط لوکاس (1990) بیان شد، نشان داد که سرمایه انسانی تعیین کننده قابل توجهی در رشد اقتصادی و تولیدی یک کشور است. سرمایه انسانی مجموعه از دانش، مهارت، شایستگی و توانایی های نوآورانه است. از طرفی رشد اقتصادی مستلزم افزایش سرانه تولید ناخالص داخلی یعنی گسترش مقیاس تولید در کل کشور یا استفاده کارآمد از منابع اقتصادی برای تولید کالاها و خدمات است.اقتصاد جهان به سمت بخش های دانش بنیان بیشتری از جمله تولید، ارتباطات از راه دور، فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) ، تحقیق و توسعه تغییر می یابد. توسعه مهارت های سرمایه انسانی، موضوع مهمی برای برنامه ریزان و سیاستگذاران درگیر در توسعه اقتصادی و تولیدی چه در سطح ملی و چه منطقه ای است. رشد تولید سرانه یکی از عناصر حیاتی رفاه اقتصادی است. فناوری و تجهیزات خروجی ذهن بشر است و فقط توسط مردم قابل تولید است. دستیابی به یک برنامه پربار، به ایده های ابتکاری و خلاقیت انسان بستگی دارد. علاوه بر این، مواردی مانند اشتغال نامناسب سرمایه انسانی، توزیع نابرابر نیروی انسانی ماهر و سیستم پاداش ضعیف، مانع دستیابی و توسعه سرمایه انسانی مرتبط با این استراتژی است.
اقتصاد بازار، منبع اصلی تولید سرانه در کشورهای در حال توسعه برای افزایش بهره وری و تولید است. تعدادی از مطالعات تجربی در تلاش برای یافتن رابطه ای بین سرمایه انسانی، فناوری، اقتصاد بازار بر رشد اقتصادی و تولیدی کشورهاست. نلسون و فلپس (1966) در مورد نقش سرمایه انسانی به عنوان یک عامل ورودی اتفاق نظر دارند. طبق نظریه آن ها سرمایه انسانی به نوآوری داخلی و انطباق فناوری های خارجی کمک می کند. بنابراین، می توان جهش تولید و رشد اقتصادی یک کشور را با توجه به کیفیت سرمایه انسانی آن تعیین کرد که در آن از طریق نوآوری و سرعت سریع انتشار فناوری، بهره وری بالاتری به دست می آید.
از نظر تئوریک، رابطه بین سرمایه انسانی، فناوری و رشد اقتصادی یک رابطه مستقیم است. از آنجا که اقتصاد بازار امکان برقراری ارتباط بین عرضه و تقاضا را فراهم می آورد، تولید مطلوب ترین کالاها و خدمات را نیز تضمین می کند. مصرف کنندگان حاضرند بالاترین قیمت را برای چیزهایی که بیشتر از همه می خواهند بپردازند. از طرفی وقتی نیروی انسانی ماهر با استفاده از فناوری به تولید محصولات خلاقانه می پردازد، این می تواند راه های بهتر عرضه کالاها و خدمات را در بازار به وجود آورد. اگر بتوان این نیروهای ماهر را بیشتر پرورش داد، مسلماً می توان به تحقق رونق و جهش تولید در کشور کمک نمود. (4)
جمع بندی و نتیجه گیری
آموزش و تجربه آموزی از این جهت مهم است که فرصت مناسبی را برای رشد دانش و ارتقاء مهارت های شغلی کار در جهت رشد تولید و بازدهی بیشتر فراهم می آورند. آموزش، توسعه فناوری و اقتصاد بازار مهمترین عناصر زیر بنایی تحقق رونق و جهش تولید هستند. اقتصاد جهان به سمت بخش های دانش بنیان بیشتری از جمله تولید، ارتباطات از راه دور، فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) ، تحقیق و توسعه تغییر می یابد. به همین دلیل توسعه مهارت های انسانی باید موضوع مهمی برای برنامه ریزان و سیاستگذاران درگیر در توسعه اقتصادی و تولیدی چه در سطح ملی و چه منطقه ای باشد.پی نوشتها
- www.indeed.com
- www.apty.io
- www.journals.sagepub.com
- www.thebalance.com
