امام سجّاد (علیه السلام) در دورهاى زندگى كردند كه ارزشهاى دينى دستخوش تغيير و تحريف شده، و ديكتاتورى بنىاميّه صداى هر مصلحى را خاموش مىكرد.
وجود افراد بزرگوارى چون امام سجّاد (علیه السلام)، در بین اسیران کربلا، مشروعيت قيام امام حسین (علیه السلام) را نزد مردم تثبيت مىنمود و در رسيدن به هدف كه همانا نجات اسلام و مسلمانان از دست حكّام فاسد اموى بود، حايز اهميّت بسيار است.
امام سجّاد (علیه السلام) از نظر دلاورى و شجاعت نیز نمونهای کامل است، گواه اين مدّعا، سخنرانیهاى غرّاء او در كوفه و شام است. در محيط رعبآورى كه امويان پديد آورده بودند، امام سجاد(علیه السلام) بدون توجّه به شوكت ظاهرى و نيروهاى نظامى آنها در مورد شخصيت پديد آورندگان نهضت و جنايات بنى اميه سخن راند و امويان را در نزد مسلمانان بىآبرو ساخت1. اگر امام سجّاد (علیه السلام) در طول روزهاى اسارت، در عصر عاشورا و روزهاى بعد در راه شام و كوفه و بعد عزيمت به مدينه و در طول سالهاى متمادى، مجاهد و تبيين و افشاگرى نكرده بودند و حقيقت فلسفه عاشورا و هدف قیام حسينى و ظلم دشمن را بيان نمىكردند، واقعه عاشورا تا امروز، جوشان و زنده و مشتعل باقى نمىماند2.
پس به همان اندازه كه مجاهدت حسين بن على (علیه السلام) و ياران کربلا به عنوان صاحبان پرچم، سخت بود، مجاهدت امام سجّاد (علیه السلام) و بقيه بزرگواران، نیز دشوار بود. البته صحنه آنها، صحنه نظامى نبود؛ بلكه تبليغى و فرهنگى بود، و امام سجاد در چنين شرايط ناگوار اجتماعى و دينى مهمترين كار خود را در زمينه برقرارى پيوند مردم با خدا به وسيله دعا آغاز فرمود، و تا پایان عمر شریفشان تلاش كردند معارف اسلام را در قالب دعا به مردم بياموزند3.
سید احمد سجادی
پینوشتها:
1) زمینه های قیام امام حسین (علیه السلام)، جمعی از نویسندگان، جلد 2، ص 274
2) عاشورا شناسی، جمعی از نویسندگان، جلد 1، ص 224
3) زمینه های قیام امام حسین (علیه السلام)، جمعی از نویسندگان، جلد 2، ص 274