0
مسیر جاری :
شرحی بر داستان «صیاد و عفریت» اسطوره‌های میان‌رودان

شرحی بر داستان «صیاد و عفریت»

اصولاً نمادها دو وجه دارند، بعضی دلالت‌هایی هستند جهت ایضاح و بر یک مدلول نظارت دارند و بعضی از نمادها دال‌هایی با چند معنای متعدد و در مواردی متفاوت هستند که وجه اول به استعاره و تشبیه نزدیک است و وجه...
گیل گمش: اسطوره ای که الهام بخش آینده شد اسطوره‌های میان‌رودان

گیل گمش: اسطوره ای که الهام بخش آینده شد

راه من از دردها می گذرد. درد خوف انگیز غم، نصیب جان من است. آیا می باید تا به زنگ و مویه روزگار خویش به سر کنم؟ مرا جوازی بده تا به کوهستان درآیم. تا اوتنهپیشتیم را دیدار کنم و زندگی را از او بپرسم،...
درآمدی برآیین های دینی بین النهرین باستان اسطوره‌های میان‌رودان

درآمدی برآیین های دینی بین النهرین باستان

بین النهرین ناحیه ای در آسیای غربی در امتداد رودهای دجله و فرات و بین آنهاست که از جنوب به شمال از خلیج فارس تا کوههای ارمنستان و از شرق به غرب از فلات ایران تا بیابان شام امتداد دارد. از نواحی کوهستانی...
تو پدر و مادر نداری اسطوره‌های میان‌رودان

تو پدر و مادر نداری

در روزگاران قدیم، در شهر شودول (1) مردی بود به نام آپو (2) که بسیار ثروتمند بود و ثروتش بیشتر از پدرانش به او رسیده بود. گله های بسیار و صندوقهایی پر از طلا و نقره داشت، و هر ساله مباشرانش گندم فراوانی...
این سرزمین باید تاوان بپردازد اسطوره‌های میان‌رودان

این سرزمین باید تاوان بپردازد

روزی و روزگاری در شهر هارانام (1) پادشاهی بود دانیال نام، که بهترین پادشاهی بود که تاکنون در زمین دیده شده است. اما این پادشاه خوب فقط یک دختر داشت و از اینکه پسری نداشت تا جانشین او شود، بسیار غمگین بود....
شکارچی ملعون اسطوره‌های میان‌رودان

شکارچی ملعون

در روزگاران گذشته در کوهستانهای آمانوس جوانی بود به نام « گسی» (1) که ماهرترین شکارچی دنیا بود. پدرش را در کودکی از دست داده بود و برای گذران زندگی مادرش، که وی را خیلی دوست می داشت و وی هم متقابلاً به...
شکست اژدها اسطوره‌های میان‌رودان

شکست اژدها

به دلیلی که بر ما پوشیده است، روزی میان خدای طوفان و اژدهایی که در رودخانه ها و دریاچه هاست اختلاف افتاد. شاید اختلاف بر سر این بود که هر یک خود را از دیگری نیرومندتر می دانست: مثلاً اژدها فکر می کرد تنها...
غولی که سر به آسمان سایید اسطوره‌های میان‌رودان

غولی که سر به آسمان سایید

آنگاه که مردوخ بزرگ آسمان و زمین را از هم جدا کرد، خدایی بود به نام آلالو (2) که بر قلمرو میان آسمان و زمین، یعنی قسمت وسطای کائنات حکم می راند. مردوخ او را به این مقام گماشته بود، و او نیز نه سال آزگار...
آیا بهار باز می گردد؟ اسطوره‌های میان‌رودان

آیا بهار باز می گردد؟

در میان خدایانی که به زمین برکت می بخشند و هر ساله پس از سردی و فسردگی زمستان، بهار را به زمین باز می گردانند، از همه برجسته تر و تواناتر خدایی است به نام تلپینو (1). اوست که نخستین لبخندهای فروردین ماه...
فرصت از دست رفته اسطوره‌های میان‌رودان

فرصت از دست رفته

ائا، خداوند اساطیری، که حکومت و دانایی و هم چنین مکر و حیله اش حد و مرزی نداشت، روزی به این فکر افتاد که خدمتکاری بیاورد که نه از خدایان باشد و نه یک انسان معمولی. خدمتکاری می خواست دانا و پرهیزکار و مورد...