شادباش اي خسرو عادل عماد دين و داد شاعر : انوري دير زي اي ناصر جاه اميرالموئمنين شادباش اي خسرو عادل عماد دين و داد اي تو داراي زمان و اي هم تو داراي زمين اي ملکشاه معظم...

اي پسر تا به فلک ظن سخاوت نبري شاعر : انوري کانچه بدهد به يسارت بستاند به يمين اي پسر تا به فلک ظن سخاوت نبري اگر انصاف دهي آيت بخليست مبين آفتابش که در اين دعوي رايت...

اي بزرگي که از شمايل و قدر شاعر : انوري ملک را زينتي و دين را زين اي بزرگي که از شمايل و قدر کف و کلک تو مجمع‌البحرين نور راي تو فالق الاصباح گشته در ذمت سخاي تو دين...

اي فلک قدري که در انگشت قدر و همتت شاعر : انوري از شرف مهر فلک زيبد همي مهر نگين اي فلک قدري که در انگشت قدر و همتت هست يمن چاکران از خامه‌ي تو در يمين هست يسر خادمان...

چهار چيز ز ارکان بارگاه تو باد شاعر : انوري مخالف تو کزو هست عيش تو شيرين چهار چيز ز ارکان بارگاه تو باد چو ميخ کوفته سر چون طناب راه‌نشين دو نيمه تن چو ستون و دريده...

اي جوان بخت پير ملت و ملک شاعر : انوري صدر دنيا امين دولت و دين اي جوان بخت پير ملت و ملک بوده نقش نگين دولت و دين اي چهل سال نام و کنيت تو علم آستين دولت و دين ...

حسام دولت و دين اي خداي داده ترا شاعر : انوري جمال احمد و جود علي و نام حسين حسام دولت و دين اي خداي داده ترا سواد عالم عين و تو چون سواد از عين نهاد آدم لفظ و تو چون...

من از تاثير اين گردنده گردون شاعر : انوري بر اين ساکن نيم يک لحظه ساکن من از تاثير اين گردنده گردون همي کوشم که خوش باشم وليکن مرا گويي جهان اينست خوش باش ...

اي پايه‌ي دانش از دلت عالي شاعر : انوري وي ديده‌ي بخشش از کفت روشن اي پايه‌ي دانش از دلت عالي يعقوب و نسيم و بوي پيراهن آمال و نسيم و بوي خلق تو تا حشر فرو گرفته پيرامن...

سگ خشم و خر شهوت که زبون‌گيري نيست شاعر : انوري تيز دندان‌تر از اين هر دو در اين خاک کهن سگ خشم و خر شهوت که زبون‌گيري نيست هر دو را سخره‌ي خود کرده به تاديب سخن نفس...