در میان طرفداران این نظریه به فیلسوفان و دانشمندان مشهوری مانند زیگموند فروید و برتراند راسل بر می خوریم که شاید به یک معنا از سردمداران این نظریه در قرون اخیر باشند.

در ادامه همین بحث و برای اثبات استقبال نکردن بیشتر کشورها از نظام آموزشی مختلط و حتی مقابله با آن بجاست به نتایج بعضی از تحقیقات در همین زمینه اشاره شود.

تأثیرات عمیق و جبران ناپذیر شکست افراد در تحصیل و افت تحصیلی و رها کردن آن بر اقتصاد که در این نوع مدارس بسیار به چشم میخورد

روی آوری بسیاری از کشورها به تعلیم و تربیت غیر مختلط و دوری آنها از آموزش مختلط، نوعی رجعت از این شیوه آموزشی است.

اگر هدف، مشارکت هرچه بیشتر زنان در آموزش باشد، تنها در سایه تعلیم و تربیتی غیر مختلط دست یافتنی است

جو اخلاقی در مدارس و مؤسسات آموزشی غیر مختلط بهتر است و در آنها هیچ مشکل یا گرایش جنسی به جنس مخالف وجود ندارد

تعلیم مختلط به این معناست که دو جنس زن و مرد با دختر و پسر در یک مؤسسه آموزشی و حتی در یک کلاس مشغول به تحصیل باشند.