0
مسیر جاری :
به من سلام فرستاد دوستي امروز حافظ شیرازی

به من سلام فرستاد دوستي امروز

که اي نتيجه‌ي کلکت سواد بينايي به من سلام فرستاد دوستي امروز چرا ز خانه‌ي خواجه به در نمي‌آيي پس از دو سال که بختت به خانه باز آورد
به روز شنبه‌ي سادس ز ماه ذي الحجه حافظ شیرازی

به روز شنبه‌ي سادس ز ماه ذي الحجه

به سال هفتصد و شصت از جهان بشد ناگاه به روز شنبه‌ي سادس ز ماه ذي الحجه وزير کامل ابونصر خواجه فتح الله ز شاهراه سعادت به باغ رضوان رفت
به گوش جان رهي منهي اي ندا در داد حافظ شیرازی

به گوش جان رهي منهي اي ندا در داد

ز حضرت احدي لا اله الا الله به گوش جان رهي منهي اي ندا در داد حقيقت آنکه نيابد به زور منصب و جاه که اي عزيز کسي را که خواريست نصيب
ساقيا پيمانه پر کن زانکه صاحب مجلست حافظ شیرازی

ساقيا پيمانه پر کن زانکه صاحب مجلست

آرزو مي‌بخشد و اسرار مي‌دارد نگاه ساقيا پيمانه پر کن زانکه صاحب مجلست زانکه در جنت خدا بر بنده ننويسد گناه جنت نقد است اينجا عيش و عشرت تازه کن
اي معرا اصل عالي جوهرت از حرص و آز حافظ شیرازی

اي معرا اصل عالي جوهرت از حرص و آز

وي مبرا ذات ميمون اخترت از زرق و ريو اي معرا اصل عالي جوهرت از حرص و آز از فرشته بازگيري آنگهي بخشي به ديو در بزرگي کي روا باشد که تشريفات را
در اين ظلمت‌سرا تا کي به بوي دوست بنشينم حافظ شیرازی

در اين ظلمت‌سرا تا کي به بوي دوست بنشينم

گهي انگشت بر دندان گهي سر بر سر زانو در اين ظلمت‌سرا تا کي به بوي دوست بنشينم عسي الايام ان يرجعن قوما کالذي کانوا بيا اي طاير دولت بياور مژده‌ي وصلي
دلا ديدي که آن فرزانه فرزند حافظ شیرازی

دلا ديدي که آن فرزانه فرزند

چه ديد اندر خم اين طاق رنگين دلا ديدي که آن فرزانه فرزند فلک بر سر نهادش لوح سنگين به جاي لوح سيمين در کنارش
سرور اهل عمايم شمع جمع انجمن حافظ شیرازی

سرور اهل عمايم شمع جمع انجمن

صاحب صاحبقران خواجه قوام الدين حسن سرور اهل عمايم شمع جمع انجمن روز آدينه به حکم کردگار ذوالمنن سادس ماه ربيع الاخر اندر نيمروز
سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت حافظ شیرازی

سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت

بادت اندر شهرياري برقرار و بر دوام سال و فال و مال و حال و اصل و نسل و تخت و بخت اصل ثابت نسل باقي تخت عالي بخت رام سال خرم فال نيکو مال وافر حال خوش
بلبل و سرو و سمن ياسمن و لاله و گل حافظ شیرازی

بلبل و سرو و سمن ياسمن و لاله و گل

هست تاريخ وفات شه مشکين کاکل بلبل و سرو و سمن ياسمن و لاله و گل که به مه طلعت او نازد و خندد بر گل خسرو روي زمين غوث زمان بواسحاق