مسیر جاری :
از محبت تا معرفت: سفری در دنیای معنویت
نگاهی به بهترین هتل شیراز از دید کاربران
نقش ادبیات دینی در خوشنویسی
اولین قرآن به خط نستعلیق
معرفی کوتاه بانوان خوشنویس
ولایت اهلبیت علیهم السلام نقشه راه سعادت
آموزشگاه زبان پردیسان ارائه دهنده دوره های متنوع و مدرن
ترسناک ترین مسیرهای ریلی جهان
معرفی کوتاه بانوان قرآن نویس
تحلیل شبهه هدر رفتن خون شهدا و پاسخ به آن
چهار زن برگزیده عالم
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
پیش شماره شهر های استان تهران
آیا استحمام در زمان آبله مرغان خطرناک است؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان گیلان
ياد باد آن که ز ما وقت سفر ياد نکرد
ياد باد آن که ز ما وقت سفر ياد نکرد به وداعي دل غمديده ما شاد نکرد
آن جوان بخت که ميزد رقم خير و قبول بنده پير ندانم ز چه آزاد نکرد
دل از من برد و روي از من نهان کرد
دل از من برد و روي از من نهان کرد خدا را با که اين بازي توان کرد
شب تنهاييم در قصد جان بود خيالش لطفهاي بيکران کرد
دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد
دست در حلقه آن زلف دوتا نتوان کرد تکيه بر عهد تو و باد صبا نتوان کرد
آن چه سعي است من اندر طلبت بنمايم اين قدر هست که تغيير قضا نتوان کرد
چو باد عزم سر کوي يار خواهم کرد
چو باد عزم سر کوي يار خواهم کرد نفس به بوي خوشش مشکبار خواهم کرد
به هرزه بي مي و معشوق عمر ميگذرد بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد
بلبلي خون دلي خورد و گلي حاصل کرد
بلبلي خون دلي خورد و گلي حاصل کرد باد غيرت به صدش خار پريشان دل کرد
طوطي اي را به خيال شکري دل خوش بود ناگهش سيل فنا نقش امل باطل کرد
صوفي نهاد دام و سر حقه باز کرد
صوفي نهاد دام و سر حقه باز کرد بنياد مکر با فلک حقه باز کرد
بازي چرخ بشکندش بيضه در کلاه زيرا که عرض شعبده با اهل راز کرد
به آب روشن مي عارفي طهارت کرد
به آب روشن مي عارفي طهارت کرد علي الصباح که ميخانه را زيارت کرد
همين که ساغر زرين خور نهان گرديد هلال عيد به دور قدح اشارت کرد
بيا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد
بيا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد هلال عيد به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کس برد که خاک ميکده عشق را زيارت کرد
سحر بلبل حکايت با صبا کرد
سحر بلبل حکايت با صبا کرد که عشق روي گل با ما چهها کرد
از آن رنگ رخم خون در دل افتاد و از آن گلشن به خارم مبتلا کرد
اگر نه باده غم دل ز ياد ما ببرد
اگر نه باده غم دل ز ياد ما ببرد نهيب حادثه بنياد ما ز جا ببرد
اگر نه عقل به مستي فروکشد لنگر چگونه کشتي از اين ورطه بلا ببرد