به آب روشن مي عارفي طهارت کرد
شاعر : حافظ
علي الصباح که ميخانه را زيارت کرد |
|
به آب روشن مي عارفي طهارت کرد |
هلال عيد به دور قدح اشارت کرد |
|
همين که ساغر زرين خور نهان گرديد |
به آب ديده و خون جگر طهارت کرد |
|
خوشا نماز و نياز کسي که از سر درد |
به خون دختر رز خرقه را قصارت کرد |
|
امام خواجه که بودش سر نماز دراز |
چه سود ديد ندانم که اين تجارت کرد |
|
دلم ز حلقه زلفش به جان خريد آشوب |
خبر دهيد که حافظ به مي طهارت کرد |
|
اگر امام جماعت طلب کند امروز |
|