0
مسیر جاری :
چتر بابا... طنز

چتر بابا...

بابای من عقاید عجیب و غریبی دارد. باورتان می‌شود؟ دراین دوره و زمانه که هرکی یک قارقارک زیر پایش انداخته، تا همین چند روز پیش، من ومامان وحمیده، ازداشتن یک ژیان رنگ و رو رفته‌ی اسقاطی هم محروم بودیم...تا...
گنجی که باد نیاورد! طنز

گنجی که باد نیاورد!

روزگاری در شهر قاهره مردی زندگی می‎کرد که بسیار ثروتمند بود. این آقا به خلاف بعضی از ثروتمندان، بسیار دست و دل باز بود. شبی در باغچه‏ ی خانه‏ ی پدری‎اش، زیر یک درخت انجیر خوابیده بود که ناگهان خواب دید...
شوخی و شرایط آن روانشناسی نوجوان

شوخی و شرایط آن

برای ارتباط با دیگران از روش‌های گوناگونی استفاده می‌کنیم. یکی از این روش‌ها، صحبت کردن است. حرف‌هایی که می‌زنیم، نماینده شخصیت ما هستند. در این میان، عده‌ای دوست دارند هم شاد باشند و هم دیگران را در این...
ترک عادت موجب ... روانشناسی نوجوان

ترک عادت موجب ...

رفتار ما محصول کارخانه معتبر و مشهوری است به نام فکر. هر جور که فکر کنیم، به همان شکل هم رفتار خواهیم داشت. حال اگر فکرمان نادرست باشید،‌ طبیعی است که کارهای نادرستی هم از ما سر می‌زند.گر فکر ما این باشد...
حالا این علیرضا کی بود؟ یاد یاران

حالا این علیرضا کی بود؟

«امشب شب جمعه است. شب دعا و نیایش. عزیزان خوبان، دل‌هاتونو روانه‌ی درگاه الهی کنید!» این‌ها را آقای قیصری می‌گفت که دعای کمیل را می‌خواند. تازه دعا شروع شده بود و بچه‌ها می‌رفتند تا دعای کمیل را آرام آرام...
چوب جادویی من داستانک

چوب جادویی من

همیشه یه روزی می­رسه که مجبور می­شی چیزایی رو که فکر می­کنی خیلی توی زندگیت مهمن رو، ترک کنی. چیزی که بهش وابسته ­ای یا افتخار می­کنی. مثل خواهر کوچولوم که در دو سالگی مجبور شد شیرخوردن رو ترک کنه یا خودم...
وقتی که تنهایی داستانک

وقتی که تنهایی

خواب خوابم. می‌زند روی شانه‌ام. سرم را می‌کنم زیر پتو، فایده ندارد، ول‌کن نیست. همیشه بهش می‌گویم که تو زیادی مسئولیت‌پذیری و برایش توضیح می‌دهم که لازم نیست هر روز حتما بیایی بالای سرم و من را صبح زود...
آرزوی کشیش داستانک

آرزوی کشیش

اینک که در آستانه مرگ هستم می‌فهمم، اگر روز اول خودم را تغییر داده بودم، شاید می‌توانستم دنیا را هم تغییر دهم.
توانایی را دوباره به دنیا هدیه کنیم علمی

توانایی را دوباره به دنیا هدیه کنیم

از ابتدای بشر تا کنون، بیماری‌ها همانند زخمی چرکین بر زندگی سالم انسان، نمایی زشت و دردناک را پدید آورده است. قطع عضو، معلولیت ناشی از فلج‌های نخاعی و مادرزادی و به طور کلی ناتوانی در انجام و کنترل حرکاتی...
دو عدد بچه یاد یاران

دو عدد بچه

فرمانده‌ی ارتشی‌ها از پشت بی‌سیم گفت: «حاجی، یه فرمانده زبده و نترس با یک بلدوزری کارکرده و شجاع می‌خوام.کار خیلی سخته، از او بَرو بچه‌های درست و حسابی بفرست.» حاج عباسعلی گفت: «مطمئن باشید، از خوباش می‌فرستم.»...