مسیر جاری :
ابـزار خوشنویسـی
ارکان اربعه هنر خوشنویسی
چگونه کتاب را به بهترین دوست کودک تبدیل کنیم ؟
هزینه های سرسام آور رزرو هتل مشهد واقعیت دارد؟
ویژگی های استخر ویژه کودکان
حفاظت از وسایل قیمتی در سفر
خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی
رازهای زندگی حضرت زهرا (س) از زبان سلمان فارسی
توصیههای ویژه مقام معظم رهبری برای پیروزی جبهه مقاومت
تمثیلات و مصادیق قرآنی صهیونیسم
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
نحوه خواندن نماز والدین
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
خلاصه ای از زندگی مولانا
پیش شماره شهر های استان تهران
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
آیین قالیشویان
سنتی دیرینه است
رسم قالیشویان
میشود اجرا در
اردهال کاشان
یادبود مردی است
از تبار خورشید
که در این جا افراشت
چلچراغ توحید
میزبان
دور نیستی
من حضور روشن تو را
پشت پلک های بسته ام
درک می کنم
سالهاست
پای سفره ات نشسته ام
میزبان تو هستی و
میهمان منم
دوازده رنگ در یک جعبه فلزی
منظم کنار هم چیده شده اند
یازده تایشان
همدم نقاشی هایمان شده اند
و ما چه بی توجه، آسمان و گل و دشت و آدمک می کشیم
بدون آنکه از تنهایی و بی کسی رنگ سفید با خبر باشیم
دختران دشت
با ابرها بگو
دامن بگسترند
بر دشت بی بهار
با باد رهگذر
برگرد
کاش در لحظه زیبا شدنت من باشم
ای گل ناز خدا
حس زیبای شکفتن داری؟
اسفند (شعر دوم)
اسفند !
ای قاصد بهار!
ای در تو آب و آینه و سبزه بی شمار
با ما بگو
بهار
چرا دیر کرده است؟!
استاد
دلم گرفته است امروز
برای یک پرنده ی شاد
برای آن درخت دانش
که میوه ی امید می داد
حوالی اردیبهشت
چه اتفاق قشنگی برای باغ افتاد
تو آمدی و نهال جوان ما گل داد
تو با بهار تو با عطر یاس های سپید...
تو با طراوت باران تو با ترانه ی عید ،
تو از حوالی اردیبهشت آمده ای
اسفند (شعر اول)
باران بی بهانه ی اسفند
یک چند
بارید بر نگاه مه آلود کوچه ها
از روشنی سرود...
مهربانی
این منم که گاه
با نسیم
می شکوفم از حریر دامنم
رشته ی طلای آفتاب
دور گردنم
گاه سکه سکه می چکم از درخت