مسیر جاری :
خطوط مختلف خوشنویسی اسلامی
رازهای زندگی حضرت زهرا (س) از زبان سلمان فارسی
توصیههای ویژه مقام معظم رهبری برای پیروزی جبهه مقاومت
تمثیلات و مصادیق قرآنی صهیونیسم
اصول و قواعد دوازده گانه خوشنویسی
5 ابزار ضروری برای زنده ماندن در صعودهای زمستانی
تحصیل در آلمان: فرصتی برای ساختن آیندهای بهتر
تحصیل پزشکی و دندانپزشکی در ترکیه: راهنمای کامل برای متقاضیان ایرانی
بوستان موشها و تاثیر آن در ترک و درمان اعتیاد
خوشنویسی در جهان اسلام
دلنوشتههایی به مناسبت هفته بسیج
داستان های کوتاه از پیامبر اکرم (ص)
خلاصه ای از زندگی مولانا
اقدامات مهم و اورژانسی پس از چنگ زدن گربه
نماز استغاثه امام زمان (عج) را چگونه بخوانیم؟
نحوه خواندن نماز والدین
زنگ اشغال برای برخی تماس گیرندگان
چگونه تعداد پروتونها، نوترونها و الکترونها را تشخیص دهیم؟
اهل سنت چگونه نماز می خوانند؟
پیش شماره شهر های استان تهران
هوای تو
مي روم و نمي رود از سر من هواي تو هواي تو.... داده فلك سزاي من تا چه بود سزاي تو
سزاي تو..... مي روم و نمي رود نام تو از زبان من ده كه نمي پرسي از كسي نام من و نشان من
مبتلا
هم زباني نه هم نوايي تا بگويم من زعشقت حكايتي نه مهرباني نه چاره سازي تا كنم از سوز پنهان شكايتي
شكايتي.... نواي مني بي نواي تو ام بلاي مني مبتلا ي تو ام سرود مني چنگ عود مني وجود مني تار و پود مني
شَاهد افلاکی
چون زلف تو ام جانا در عین پریشانی چون باد سحرگاهی در بی سرو سامانی من خاکم و من گردم
من اشکم و من دردم تو مهری و تو نوری تو عشقی و تو جانی تو عشقی و تو جاااانی
داغ تنهایی
آنقدر با آتش دل ، ساختم تا سوختم بي تو اي آرام جان ، يا ساختم يا سوختم سرد مهري بين ، كه كس بر آتشم آبي نزد
گرچه همچون برق از گرمي سرا پا سوختم آنقدر با آتش دل ، ساختم تا سوختم بي تو اي آرام...
خواب پریشان
از...چشم... تو.. ميبينم.... اين خواب پريشان را با پلك تو ميبندم چتر شب باران را
بيدار شود در من....بيدار شو در من بيدار شود در من....بيدار شو در من در آيينه پيدايي بي راز معمايي
در جسم نمي...
چشم نرگس
خواهم که برزلفت زلفت زلفت هردم زنم شانه هردم زنم شانه
ترسم پریشان کند بسی حال هرکسی چشم نرگست دیوانه دیوانه دیوانه دیوانه
خواهم بر ابرویت رویت هردم کشم وسمه هردم کشم وسمه
افسانه عمر
در كنج دلم عشق كسي خانه ندارد كس جاي در اين خانه ي ويرانه ندارد
دل را به كف هر كه دهم باز پس آرد كس تاب نگه داري ديوانه ندارد
در بزم جهان جز دل حسرت كش ما نيست آن شمع كه مي سوزد و پروانه ندارد
آتش عشق
تا که نشانت در همه جا می جویم در همه دنیا وصف تو را می گویم
از دل شب تا به سحر هر لحظه خاک رهت تا به ثریا می پویم
از دل شب تا به سحر هر لحظه خاک رهت تا به ثریا می پویم
آواز
زاتش پنهان عشق، هركه شدافروخته دود نخيزد از او، چون نفس سوخته
دلبربي خشم وكين، گُلبُن بي رنگ وبوست دلكش پروانه نيست شمع نيافروخته
مايه آرام دل، چشم هوس بستن است از طپش آسوده...