0
مسیر جاری :
رابطه ي اخلاق و سياست از ديدگاه حکمت متعاليه (1) حکمت متعالیه

رابطه ي اخلاق و سياست از ديدگاه حکمت متعاليه (1)

در تفکر معاصر وقتي سخن از رابطه ي اخلاق و سياست به ميان مي آيد، ممکن است پرسش هاي متعددي مطرح شود: آيا ميان اخلاق و سياست نسبت عينيت - تعامل برقرار است؟ آيا اخلاق تابع و ابزار سياست خواهد بود؟ آيا سياست...
رابطه ي اخلاق و سياست از ديدگاه حکمت متعاليه (2) حکمت متعالیه

رابطه ي اخلاق و سياست از ديدگاه حکمت متعاليه (2)

حکمت متعاليه به معناي عام هم شامل حکمت صدرا و هم شامل حکمت نو صدرايي ها مي شود ولي حکمت متعاليه به معناي خاص؛ ويژه ي صدرا مي باشد. حکمت متعاليه به معناي خاص که مقصود اين مقاله است يکي از شريف ترين حکمت...
روح بخاري در مسئله نفس و بدن از ديدگاه ملاصدرا(4) حکمت متعالیه

روح بخاري در مسئله نفس و بدن از ديدگاه ملاصدرا(4)

آنچنان که در نظريه ي جسمانيه الحدوث و روحانيه البقا بودن نفس گفته شد، نفس در طول زندگي اش همراه با بدن داراي دو دوره ي کلي است؛ در دوره اي جسماني و در دوره اي ديگر روحاني است. مسئله ي نفس و بدن در دوره...
روح بخاري در مسئله نفس و بدن از ديدگاه ملاصدرا(3) حکمت متعالیه

روح بخاري در مسئله نفس و بدن از ديدگاه ملاصدرا(3)

با جست و جو در نظرياتي که جزء ويژگي هاي فلسفه ي صدرايي شمرده مي شوند، به نظريه اي در باب حدوث نفس بر مي خوريم که به طور اجمال بيان مي کند که نفس در ابتداي حدوث يک موجود مجرد نيست، بلکه جسماني است و در...
روح بخاري در مسئله نفس و بدن از ديدگاه ملاصدرا(2) حکمت متعالیه

روح بخاري در مسئله نفس و بدن از ديدگاه ملاصدرا(2)

همان گونه که گفته شد، روح بخاري به لحاظ پاکي و لطافت جسمي از قبيل اجرام فلکي است (يعني از ميان اجسام، جزء اجسامي به شمار مي آيد که در نهايت لطافت و پاکي است). به همين جهت، اين روح جانشين نفس در بدن طبيعي...
روح بخاري در مسئله ي نفس و بدن از ديدگاه ملاصدرا(1) حکمت متعالیه

روح بخاري در مسئله ي نفس و بدن از ديدگاه ملاصدرا(1)

مسئله ي نفس و بدن در فلسفه ي ملاصدرا، با توجه به اصول و ادله ي وي، تبيين بسيار مهمي دارد. در عبارات ملاصدرا، از روح بخاري که به عنوان نظريه اي علمي در گذشته رواج داشته در تبيين رابطه ي نفس و بدن فراوان...
حکمت متعاليه و بحران انسان معاصر(3) حکمت متعالیه

حکمت متعاليه و بحران انسان معاصر(3)

1. شايد به ذهن خوانندگان محترم چنين خطور کند که «انسان مدرن» معمولاً صبغه اي غربي دارد؛ بنابراين طرح اين مشکلات در جوامع شرقي - و از جمله جامعه ي ما - بي معناست!
حکمت متعاليه و بحران انسان معاصر (2) حکمت متعالیه

حکمت متعاليه و بحران انسان معاصر (2)

پيش از ورود به بحث، گفتني است که ما در پي اثبات قواعد، اصول يا سخناني که از صدرالمتألهين بيان خواهيم کرد؛ زيرا اثبات آنها - به دليل محدوديت مقاله - از عهده ي اين نوشتار بيرون، و پيش فرض ما اين است که خوانندگان...
حکمت متعاليه و بحران هاي انسان معاصر(1) حکمت متعالیه

حکمت متعاليه و بحران هاي انسان معاصر(1)

دنياي مدرن معاصر، دنيايي است بسيار پيچيده و مرموز. «انسان مدرن»، نتيجه ي تجارب چند قرن گذشته است که به صورت انسان معاصر ظهور يافته است. انسان معاصر، دچار بحران ها و معضلات بسياري است که از جمله ي آنها...
حرکت جوهري از بسيار به يک (4) حکمت متعالیه

حرکت جوهري از بسيار به يک (4)

وقتي که دانشمند رياضي با استعداد از اشکال مرئي و محسوس و با نيروي تفکر درباره ي مفهوم هاي مجرد که به حس درنمي آيند. تحقيق مي کند، مفروضاتي از قبيل فرق ميان فرد و زوج، اشکال هندسي، سه نوع زاويه و مانند...