0
مسیر جاری :
عرفان و فلسفه‌ی صدرایی حکمت متعالیه

عرفان و فلسفه‌ی صدرایی

صدرالمتألهین با بنیان فلسفه‌ی وجودی متعالی یک مکتب سازمند و حیرت‌انگیز فلسفی را تأسیس کرده که فلسفه‌ی اسلامی را ازهمه‌ی فلسفه‌های گذشته و حال مستقل ساخته و نه تنها کل نظام الهیات را بلکه طبیعیات و
مأخذشناسی فلسفه‌ی تجربه‌ی عرفانی سایر مقالات

مأخذشناسی فلسفه‌ی تجربه‌ی عرفانی

در توصیف مآخذ فلسفه‌ی تجربه‌ی عرفانی برآنیم که نخست به روش اثر اشاره، آن‌گاه محتوای محوری هر یک از فصول اثر بیان و سپس شاخصه و جایگاه آن اثر از حیث وجود دیدگاهی نو و خاص که نویسنده در آن درج
فلسفه‌ی عرفان، دانشی درجه دومی سایر مقالات

فلسفه‌ی عرفان، دانشی درجه دومی

در آغاز باید به چیستی دانش درجه اول و درجه دوم پاسخ گفت. بنا به تحقیق انجام شده، چند دیدگاه در این باره وجود دارد:
ضرورت فلسفه‌ی عرفان سایر مقالات

ضرورت فلسفه‌ی عرفان

به تحقیق این سخن از سر خردورزی است که اگر عرفان با همه‌ی اصول و مبانی آن پایه‌ی عقلی نداشته باشد، هیچ حجیتی نخواهد داشت و از هرگونه واقعیتی تهی خواهد بود و به منزله‌ی ذوق‌ورزی‌های بی‌پایه و شاید
فلسفه‌ی عرفان چیست؟ سایر مقالات

فلسفه‌ی عرفان چیست؟

فلسفه‌ی مضاعف، دانش کلی عقلی نظری است که فرانگرانه بر واقعیت مرکب علمی نظارت می‌کند. از جمله‌ی این واقعیت‌ها عرفان است؛ لذا فلسفه‌ی عرفان دانشِ کلی عقلی نظری فرانگر به کل عرفان است، چه عرفان،
سعدالدین تفتازانی منطق ارسطویی

سعدالدین تفتازانی

تفتازانی، سعدالدین مسعود بن عمر شافعی هروی (722-792 ق) فقیه، مفسر، متکلم ادیب و مؤلف شافعی. او در تفتازان (که دهی است در دهستان قوش خانه از بخش باجگیران قوچان) متولد شد. از احوال والدین و خانواده و
تعلیم و تعلم اصطلاح‌شناسی فلسفی

تعلیم و تعلم

تعلیم و تعلم، معادلِ مصدر ذووجهین آموختن و در لغت به معنی یاد دادن و یاد گرفتن است. در اصطلاح دانش منطق، بدان‌سان که ابن سینا طرح کرده است، آموختن، یعنی یاد دادن و یاد گرفتن و آن چند گونه است:
تعلیل اصطلاح‌شناسی فلسفی

تعلیل

تعلیل، در لغت به معنای علت نهادن و ذکر علت است. در اصطلاح متکلمان، تعلیل عبارت است از جستجوی علت و بازیابی آن از طریق به کارگیری شیوه‌هایی که به «طرد و عکس» (= دوران)، و «تردید» (= سبر و
تعریف اصطلاح‌شناسی فلسفی

تعریف

تعریف، در لغت به معنی شناساندن، معرفی کردن و آگاهانیدن است. در اصطلاح اهل منطق، تعریف آن است که ویژگیها و صفات گوناگون چیزی را برشمارند و بدین وسیله آن را از دیگر چیزها جدا کنند و به دیگران
تعارض اصطلاح‌شناسی فلسفی

تعارض

تعارض، در اصطلاح علم اصول و در مسئله‌ی «تعادل و تراجیح» عبارت است از تنافی دو دلیل و یا تنافی مدلول دو دلیل ( تعادل و تراجیح). و در مسئله‌ی «جرح و تعدیل» در موردی اطلاق می‌شود که دو عادل حکم به