0
مسیر جاری :
دام بدهی ها Debt trap واژه‌شناسی

دام بدهی ها Debt trap

وضعیتی که یک دولت ناچار می شود بیش تر درآمدهایی را که از تجارت به دست آورده است به جای تخصیص دادن به توسعه اقتصادی و اجتماعی، صرف بازپرداخت بدهی های خارجی خود کند. دام بدهی ها یکی از دست و پاگیرترین
خلع سلاح Disarmament واژه‌شناسی

خلع سلاح Disarmament

تلاش برای از میان برداشت یا کاهش چشمگیر جنگ افزارها. می توان خلع سلاح را از مفهوم کنترل تسلیحات که متضمن محدود سازی ولی نه لزوماً کاهش تعداد و انواع جنگ افزارهای در دسترس دولت هاست بازشناخت. بیش تر
خشونت ساختاری Sturctural violence واژه‌شناسی

خشونت ساختاری Sturctural violence

خشونت ساختاری یکی از مفاهیم کلیدی حوزه بررسی های صلح است که نخستین بار یوهان کالتونگ (Galtung 1975)که خود از پیشتازان این حوزه بود آن را سکه زد. بیش تر ما به طور شهودی از صلح برداشتی سلبی داریم و آن را
حسن اداره گری Good governance واژه‌شناسی

حسن اداره گری Good governance

با این که حسن اداره گری به هیچ وجه موضوع تازه ای در حوزه توسعه اقتصادی نیست ولی پنج عامل مهم رونق تازه ای به آن بخشیده است. نخست، موضوع حسن اداره گری پاسخی است به شکست های توسعه در دهه 1980 به ویژه
حاکمیت Sovereignty واژه‌شناسی

حاکمیت Sovereignty

از منظر برخی دیدگاه های نظری کلیدی در بررسی روابط بین الملل، حاکمیت مهم ترین اصل سازنده ای است که به روابط بین الملل معاصر شکل می بخشد. حاکمیت را اصلی سازا خوانده اند زیرا ویژگی تعیین کننده ی دولت نو است...
چیرگی Hegemony واژه‌شناسی

چیرگی Hegemony

اصطلاحی که برای تبیین ثبات نسبی اقتدار و کنترل سیاست در داخل و میان مردم سالاری های سرمایه داری مانند ایالات متحده و کشورهای اروپای غربی به رغم بحران های اقتصادی و جنگ های جهانی به کار می رود. نظریه پرداز
چند فرهنگ باوری Multiculturalism واژه‌شناسی

چند فرهنگ باوری Multiculturalism

بسیاری از جوامع «چند فرهنگی» هستند یعنی در واقع در برگیرنده فرهنگ ها یا سبک های زندگی بسیاری هستند. برای نمونه، امپراتوری های رم و عثمانی وجود اقلیت های مذهبی و قومی در میان خودشان را تا حد زیادی روا می
چندجانبه گرایی Multilateralism واژه‌شناسی

چندجانبه گرایی Multilateralism

چند جانبه گرایی اصطلاحی بسیار رایج در روابط بین الملل است که به ندرت تعریف دقیقی از آن به دست داده می شود. در ساده ترین مفهوم، این اصطلاح به معنی اقدام گروهی متشکل از سه دولت یا بیش تر یا اقدامی میان آن...
جهان چهارم Fourth world واژه‌شناسی

جهان چهارم Fourth world

جوامع بومی «جهان نو» مطابق تصویری که نقشه نگاری قرون وسطی ارائه می کرد جهان نو را همچون پهنه نامکشوف رمز و راز، ثروت ها و فتوحات می شناختند که پس از «جهان اول» اروپا، «جهان دوم» آسیا، و «جهان سوم»
جنگ عادلانه Just war واژه‌شناسی

جنگ عادلانه Just war

این اصطلاح به دو معنا به کار می رود. در معنای کلی تر، جنگ عادلانه یعنی «جنگ برخوردار از توجیه اخلاقی» که موضوعی است که نظرات مختلفی درباره آن مطرح شده است. اما در معنای محدودتر اشاره به نگرش خاصی درباره