0
مسیر جاری :
گسترش مردم سالاري Democratization واژه‌شناسی

گسترش مردم سالاري Democratization

روند گسترش حركت كشورها به سمت نظام هاي سياسي مردم سالارانه تر. اين روند از ميانه ي دهه ي 1970 و به ويژه از پايان جنگ سرد يكي از گيراترين روندهاي سياسي در جهان سوم و جهان سابقاً كمونيست بوده است. جهان در...
كنترل هاي سرمايه ‌Capital controls واژه‌شناسی

كنترل هاي سرمايه ‌Capital controls

مجموعه ي گسترده ي تمهيداتي كه حكومت ها براي محدود ساختن جابه جايي سرمايه و پول از اين سو به آن سوي مرزهاي ملي شان مقرر مي دارند. در دوره اي كه ادعا مي شود دوران جهاني شدن شتابان است و با توجه به فروپاشي...
كنترل تسليحات Arms control واژه‌شناسی

كنترل تسليحات Arms control

كنترل تسليحات را از ديرباز به منزله ي مجموعه تمهيدات هميارانه اي تعريف كرده اند كه دولت ها براي بهبود امنيت مشترك شان در ميان خود مقرر مي دارند. اين تمهيدات نوعاً به صورت تنظيم شاخصي براي توان يا ظرفيت...
كمك خارجي Foreign aid واژه‌شناسی

كمك خارجي Foreign aid

گرچه تأمين سرمايه از طريق كمك هاي خارجي پس از سال ها افول از نو دارد جان تازه اي مي گيرد: تنش هاي مستمري كه اكنون بين اهداف مختلف و انگيزه هاي سياست گذاري وجود دارد كم تر از دوران جنگ سرد كه طي آن جريان...
كمبود مردم سالاري Democratic deficit واژه‌شناسی

كمبود مردم سالاري Democratic deficit

اصطلاح «كمبود مردم سالاري» بيش از همه در چارچوب بحثي مطرح شده كه از دهه ي 1990 بر سر اتحاديه ي اروپا جريان داشت البته به شكل كلي تري نيز به كار رفته است. با اين كه اين اصطلاح تعريف واحدي ندارد ولي براي...
كشور نوصنعتي NIC: Newly industrializing country واژه‌شناسی

كشور نوصنعتي NIC: Newly industrializing country

اصطلاح كشور نوصنعتي در گسترده ترين سطح اشاره به دولت هاي خاصي دارد كه از الگوهاي مشخصي براي رشد اقتصادي پيروي، و به همراه آن، دگرگوني هاي مادي و زيرساختي معيني را تجربه مي كنند. تفاوت اين دسته از دولت...
كاربرد پيشدستي جويانه زور Pre-emptive use of force واژه‌شناسی

كاربرد پيشدستي جويانه زور Pre-emptive use of force

كاربرد پيشاپيش زور توسط يك دولت برضد دولتي ديگر يا يك بازيگر غيردولتي كه دولت نخست حمله ي آن را قريب الوقوع مي داند. كاربرد پيشدستي جويانه زور در روابط بين الملل تبار روشني دارد. در جريان جنگ سرد، اين...
قيمومت Trusteeship واژه‌شناسی

قيمومت Trusteeship

انديشه ي قيمومت در جامعه ي بين الملل بر فرضِ وجود رابطه اي پايه مي گيرد كه در چارچوب آن يك شخصيت حقوقي (يك دولت يا سازمان بين المللي)مسئول رفاه عمومي گروهي از افراد شناخته مي شود كه ناتوان از اداره ي امور...
قوميت Ethnicity واژه‌شناسی

قوميت Ethnicity

اصطلاح هايي چون «گروه قومي» و «ستيز قومي» با اين كه معنايي دو پهلو و مبهم دارند رواج گسترده اي يافته اند. بيش تر درگيري هاي مسلحانه بزرگ جهان، ستيزهايي داخلي اند كه بيش ترشان را مي توان به شكل قابل قبولي...
قدرت هاي بزرگ Great powers واژه‌شناسی

قدرت هاي بزرگ Great powers

قدرت هاي بزرگ قدرتمندترين دولت هاي نظام بين الملل هستند. اين قدرت ها از آن جا كه ذخاير عظيم منابع شان به آن ها اجازه مي دهد در عرصه هاي مختلف رفتار بين المللي بيش از اندازه فعال باشند مورد علاقه آن دسته...