0
مسیر جاری :
مثل وقوفک عندالله في ملاء سعدی شیرازی

مثل وقوفک عندالله في ملاء

مثل وقوفک عندالله في ملاء شاعر : سعدي يوم التغابن و استيقظ لمزدجر مثل وقوفک عندالله في ملاء قيد الاساري و اخوان علي سرر يا فاعل الذنب هل ترضي لنفسک في ...
لحا الله بعض الناس يأتي جهالة سعدی شیرازی

لحا الله بعض الناس يأتي جهالة

لحا الله بعض الناس يأتي جهالة شاعر : سعدي الي ساق محبوب يشبه بالبرد لحا الله بعض الناس يأتي جهالة کردن حرير ممتل ورق الورد و ساق حبيبي حين شمر ذيله ...
مقامي بزرگست کوچک مدار سعدی شیرازی

مقامي بزرگست کوچک مدار

مقامي بزرگست کوچک مدار شاعر : سعدي که گر پاي طفلي برآيد به سنگ مقامي بزرگست کوچک مدار عنکبوت ضعيف نتواند خداي از تو پرسد به روز شمار رزق او را پري و بالي داد که...
به سمع خواجه رسانيد اگر مجال بود سعدی شیرازی

به سمع خواجه رسانيد اگر مجال بود

به سمع خواجه رسانيد اگر مجال بود شاعر : سعدي که اي خزانه‌ي ارزاق را کف تو کليد به سمع خواجه رسانيد اگر مجال بود شکوفه‌اي نشکفت و شمامه‌اي ندميد به لطف و خوي تو در بوستان...
که از گزند تو مردم هنوز مي‌نالند سعدی شیرازی

که از گزند تو مردم هنوز مي‌نالند

که از گزند تو مردم هنوز مي‌نالند شاعر : سعدي نگفتمت که چو زنبور زشتخوي مباش که از گزند تو مردم هنوز مي‌نالند نفس ظالم، مثال زنبورست که چون پرت نبود پاي در سرت مالند ...
گويند سعديا به چه بطال مانده‌اي سعدی شیرازی

گويند سعديا به چه بطال مانده‌اي

گويند سعديا به چه بطال مانده‌اي شاعر : سعدي سختي مبر که وجه کفافت معينست گويند سعديا به چه بطال مانده‌اي پاي رياضتت به چه در قيد دامنست؟ اين دست سلطنت که تو داري به ملک...
تو آن نکرده‌اي از فعل خير با من و غير سعدی شیرازی

تو آن نکرده‌اي از فعل خير با من و غير

تو آن نکرده‌اي از فعل خير با من و غير شاعر : سعدي که دست فضل کند دامن اميد رها تو آن نکرده‌اي از فعل خير با من و غير کجاست در همه عالم وثوق اهل بها جز آستانه‌ي فضلت که...
هر که در بند تو شد بسته‌ي جاويد بماند سعدی شیرازی

هر که در بند تو شد بسته‌ي جاويد بماند

هر که در بند تو شد بسته‌ي جاويد بماند شاعر : سعدي پاي رفتن به حقيقت نبود بندي را هر که در بند تو شد بسته‌ي جاويد بماند چه توان گفت کرمهاي خداوندي را بندگان شکر خداوند...
سخن به ذکر تو آراستن مراد آنست سعدی شیرازی

سخن به ذکر تو آراستن مراد آنست

سخن به ذکر تو آراستن مراد آنست شاعر : سعدي که پيش اهل هنر منصبي بود ما را سخن به ذکر تو آراستن مراد آنست چه حاجتست به مشاطه روي زيبا را وگرنه منقبت آفتاب معلومست که...
خداونديست تدبير جهان را سعدی شیرازی

خداونديست تدبير جهان را

خداونديست تدبير جهان را شاعر : سعدي بري از شبه و مثل و جنس و همتا خداونديست تدبير جهان را جزع سودي ندارد صبر کن تا اگر روزي مرادت بر نيارد تا چشم بر قضا کند و صبر...