مسیر جاری :
#اشعار عاشورایی #شعروادب در راسخون
#اشعار عاشورایی #شعروادب در مقالات
#اشعار عاشورایی #شعروادب در فیلم و صوت
#اشعار عاشورایی #شعروادب پرسش و پاسخ
#اشعار عاشورایی #شعروادب در مشاوره
#اشعار عاشورایی #شعروادب در خبر
#اشعار عاشورایی #شعروادب در سبک زندگی
#اشعار عاشورایی #شعروادب در مشاهیر
#اشعار عاشورایی #شعروادب در احادیث
#اشعار عاشورایی #شعروادب در ویژه نامه
کبوتر بر نی
چیست این حرمت اولاد پیمبر بر نی همهی غربت سی سالهی حیدر بر نی چیست این کوچه غریبانهی یک قافله مرد آخرین هجرت یک دسته کبوتر بر نی
کاش مانند لالهها بودم
کاش مانند لالهها بودم لالهی سرخ کربلا بودم کاش دور تو ای گل خورشید مثل پروانهای رها بودم
کاروان نیزه
میآیم از رهی که خطرها در او گم است از هفت منزلی که سفرها در او گم است از لابهلای آتش و خون جمع کردهام اوراق مقتلی که خبرها در او گم است
کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ
میسرایم غزلی از تب آیینه و من غزلی سهمیهی امشب آیینه و من غزلم، کام به هم دوختهی خورشید است نالهام، از جگر سوختهی خورشید است
قلم اینک...
قلم اینک به تمنای تو در رقص آمد این چه نی بود که بانای تو در رقص آمد این چه نی بود که برصفحه به جز « لا» ننوشت تا که بر کرسی «الا» ی تو در رقص آمد
قصهی عطش یاران!
دوباره در دوغم این آشنای دیرینه سکوت زخمی فریادهای دیرینه دوباره حج عطش، این طواف خون آلود حروف خاطرهی کربلای دیرینه
قصه تاریخ
در طلب مثنوی دیگرم عشق حسین است در این دفترم مثنوی و عشق حسین آتش است کرب و بلا خوانی ما دلکش است
فصل عطش
هنگامه برپا کرده طوفان میخروشد خون میزند، موج بیابان میخروشد هرگوشه نخلی زخمی دست تبرها گلها لگد کوب هجوم نیشترها
فرهنگ عاشورایی
وقتی که دست سرد زمین توی تب نشست خورشید، بین غربت دستان شب نشست وقتی که آسمان، خبر از روشنی نداشت مردی شهید بود که پیراهنی نداشت
فراز عشق
سلطان کربلا شه عاشق نواز عشق آن پادشاه کون و مکان، شاهباز عشق شاهی که بوده طالب قرب وصال دوست ماهی که خواند نزد خدایش نماز عشق