مسیر جاری :
دندانه گشاي قفل اين راز
دندانه گشاي قفل اين راز شاعر : امير خسرو دهلوي زين گونه در سخن کند باز دندانه گشاي قفل اين راز رخشنده شد آن قبيله را رخ کان روز که زاد قيس فرخ بر عامريان خجسته شد...
گويند که، در عرب، جواني
گويند که، در عرب، جواني شاعر : امير خسرو دهلوي بودست ز نسبت شباني گويند که، در عرب، جواني همت به فلک برابري داشت بختش چو به اوج رهبري داشت اقبال رهي دگر نمودش زان...
اي چاره ده ماهه زرگاني
اي چاره ده ماهه زرگاني شاعر : امير خسرو دهلوي هم خضر و هم آب زندگاني اي چاره ده ماهه زرگاني مي پروردت زمانه در ناز اکنون که نداري از خرد ساز خالي نکني درونه زين پند...
چون من بدو نامه زين ورق پيش
چون من بدو نامه زين ورق پيش شاعر : امير خسرو دهلوي راندم قلمي ز نکتهي خويش چون من بدو نامه زين ورق پيش کاي کرده لب تو گوش من باز از روح قدس شنيدم آواز بل جادويي حلال...
شاهي که، به نصرت خدايي،
شاهي که، به نصرت خدايي، شاعر : امير خسرو دهلوي ختمست برو جان گشايي شاهي که، به نصرت خدايي، سرمايه ده سراي دنيا سلطان جهان علاء دنيا يعني که محمد ابن مسعود چون سعد...
چون گوهر مدح خواجه سفتم
چون گوهر مدح خواجه سفتم شاعر : امير خسرو دهلوي وز غيب شنيدم، آنچه گفتم چون گوهر مدح خواجه سفتم ريزم بسر چنيد ثاني اکنون قدري در معاني سر جمله جملهي کريمان قطب...
فرخنده شبي که آن جهان گير
فرخنده شبي که آن جهان گير شاعر : امير خسرو دهلوي از نطع زمين شد آسمان گير فرخنده شبي که آن جهان گير در مرقد چرخ شد سبک سير برخاست ز خوابگاه اين دير در منزل ماه کرد...
شاه رسل و شفيع مرسل
شاه رسل و شفيع مرسل شاعر : امير خسرو دهلوي خورشيد پسين و نور اول شاه رسل و شفيع مرسل ازپر فرشتهي رفته راهش جاروب زنان بارگاهش شمشير زبانش گوهر انداز شمشير سياستش...
اي عذر پذير عذرخواهان
اي عذر پذير عذرخواهان شاعر : امير خسرو دهلوي عفو تو شفيع پرگناهان اي عذر پذير عذرخواهان در هر چه فتد افگندهي تست خسرو که کمينه بندهي تست بر داشتنش به بازوي کيست...
اي داده به دل خزينهي راز
اي داده به دل خزينهي راز شاعر : امير خسرو دهلوي عقل از تو شده خزينه پرداز اي داده به دل خزينهي راز سرمايه دهي تهي نشينان اي ديده گشاي دوربينان نام تو گره کشاي هر...