مسیر جاری :
خداوند، نور آسمانها و زمین است
خداوند نور آسمانها و زمین است. مَثَل نور او همانند چراغدانی است که در آن چراغی است. آن چراغ در بلوری است و آن بلور گویا ستارهای فروزان است که از درخت پر برکت زیتونی افروخته میشود که نه
عالم برزخ کجاست؟
آن گاه که یکی از آنان را مرگ فرا رسد، گوید: پروردگارا! مرا برگردانید، شاید که من در آنچه واگذاشتهام کار شایسته انجام دهم. نه چنین است، آن، سخنی است که او فقط گوینده آن است و پیش روی آنها برزخی است تا...
آیا ابراهیم (ع) و یوسف (ع) دروغ گفتند؟
گفتند: هر کس با خدایان ما چنین کرده حتماً او از ستمگران است. گفتند شنیدیم جوانی از آنها سخن میگفت که او را ابراهیم گویند. گفتند: او را در برابر دیدگان مردم بیاورید، باشد که گواهی دهند. گفتند: ای
پیامبران و القائات شیطان
و ما پیش از تو هیچ فرستاده و هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر این که چون آرزو میکرد، شیطان در آرزوی او (مشکل) میافکند، پس خداوند آنچه را که شیطان القاء میکرد، تباه میساخت؛ آن گاه خداوند آیات
سامری و جای پای پیامبر
«(موسی) گفت: ای سامری، کار تو چه بوده؟ گفت: چیزی را که آنها ندیدند من دیدم، پس مشتی از ردّ پای فرستاده (خدا) برداشتم و آن را انداختم و این چنین نفس من مرا فریب داد. گفت: پس برو که تو را در
سامری و جای پای پیامبر
«(موسی) گفت: ای سامری، کار تو چه بوده؟ گفت: چیزی را که آنها ندیدند من دیدم، پس مشتی از ردّ پای فرستاده (خدا) برداشتم و آن را انداختم و این چنین نفس من مرا فریب داد. گفت: پس برو که
سخن گفتن عیسی (ع) در کودکی
برای آن مردم قابل قبول نبود که دختری بدون تماس با مردی حامله شود و کودکی به دنیا بیاورد و این در حالی بود که آنها مریم را به پاکی و عفت میشناختند.
استدلال منطقیِ قرآن بر یگانگی خداوند
آیا آنان خدایانی از زمین گرفتهاند که همانها مردگان را زنده میکنند؟ اگر در آن دو (زمین و آسمان) خدایانی جز الله میبود، هر آینه هر دو تباه میشدند، پس خداوند که پروردگار عرش است
منظور از «سَبْعاً مِنَ الْمَثَانِی» چیست؟
«و به تحقیق به تو «سبعا من المثانی» و قرآن بزرگ را دادیم. چشمان خود را به آنچه گروههایی از آنان را بدان برخوردار ساختیم، مدوز و بر آنان غم مخور و بال خویش را برای مؤمنان بگستران».
معنایِ لوح محفوظ و لوح محو و اثبات
«اجل» مدت، سر آمد، وقت معین؛ 2. «کتاب» در اینجا پرونده و جایی که سر آمد مدتها در آن ثبت شده است؛ 3. «یثبت» اثبات میکند، مینویسد. این فعل عطف بر فعل «یمحو» است و چون